گره زدن سكه به المپيك
دوشنبه 16 مرداد 1391 5:52 AM
خب مسلما ملت ما نيز از اين قاعده مستثنا نيست، بخصوص كه بيش از همه ملل جهان اهل شعر و احساس است و حاضر است براي كسب هر مدالي يك شعر پرشور و نوستالژيك بگويد؛ شعرهايي كه براي هر بيتش اهل فن حاضرند يك سكه بدهند.
آخ جون... سكه!... بد نيست از همينجا زلف مطلب را گره بزنيم به همين سكه كه ذكر خيرش رفت. نميدانم چرا هر جايي كه براي امر خيري ميرويم، به نحوي از انحاء، پاي سكه در ميان است.
همين چند روز پيش، يكي از آشنايان براي امر خيري رفته بود جايي كه خانواده دختر، او را با اين پرسش فلسفي تنها گذاشته بودند كه شما چقدر بيشتر از تاريخ تولد دخترمان ميتوانيد سكه مهريهاش كنيد؟
فلذا حق دارد وزير ورزش و جوانان ما كه چون مثل ساير ملت خواهان مدالآوردن ورزشكاران ماست، حاضر است براي اين امر خير، هر كاري بكند.
وي كه پيشتر در يك برنامه تلويزيوني زنده از استوديو لندن ، ميزان پاداش طلاييهاي المپيك را 90 سكه اعلام كرده بود، در پايان هفته گذشته در حاشيه جلسه دولت در جمع خبرنگاران هميشه در صحنه با يك تجديدنظر قابل توجه در تعداد سكه گفت: «به هر ورزشكاري كه بتواند مدال طلا بياورد، 200 سكه و همچنين به هر ورزشكاري كه بتواند مدال نقره يا مدال برنز بياورد، به ترتيب 150 و 100 سكه اهدا خواهد شد.»
بسته پيشنهادي: براي تشويق ورزشكاران المپيكي هر كاري كه بشود كرد، بايد كرد. حالا هركس به قدر وسع و توانش. به دمي يا درمي يا قدمي يا قلمي. اين وسط، قرعه قلمش به نام ما افتاده است. ماهم اگر مثل وزير ورزش و جوانان سكه ميداشتيم، قطعا دريغ نميداشتيم. به هر حال، تشويقهاي قلمي هم روي ديگر سكه است، بخصوص اگر با رهنمودهاي ارزنده ما همراه باشد:
1ـ شفافسازي بيشتر: ورزشكاران المپيكي ما الان از مملكت خودشان فرسنگها دورند، فلذا وقتي از راه دور ميشنوند كه اگر مدال بياورند، سكه ميگيرند؛ دلشان به هزار جا ميرود كه آيا اين سكه مورد نظر، كامل است، نيم است، ربع است، كمتر از ربع است؛ چي هست؟.... فلذا قبل از آنكه ذهن اين عزيزان مغشوش و مشوش شود، بهتر است كه هرچه سريعتر از اين قضيه ابهامزدايي گردد. آنها تمامي هوش و حواسشان بايد به ورزشي كه ميكنند، باشد.
2ـ واريز پيشاپيش: براي نشان دادن حسن نيت و شدت علاقه به مدالآوري ورزشكاران، ميشود كه در حدود مثلا يكسوم سكههاي اعلام شده را پيشاپيش به حساب ورزشكاران، كارت به كارت كنيم. اين جوري شايد دل آنها بيشتر گرم شود. در ثاني بيعانه دادن، خيلي دور از عرف ورزش و اقتصاد و فرهنگ نيست. بعضي از ورزشكاران فوتباليست، گاهي بخشي از دستمزد قرارداد ميلياردي ناچيز خود را پيشاپيش ميگيرند.
3ـ اهداي تنديس: براي تشويق به آوردن مدال از المپيك، فقط به سكه كه جنبه مادي دارد، نبايد اكتفا كرد. گاهي نفس اهداي يك لوح تقدير يا تنديس ميتواند بسيار اثرگذار باشد. به من اگر ميبود، با توجه به فضاي احساسي و رمانتيك مربوط به مرغ موجود، تنديس مرغ طلايي يا مرغ تخم طلا را در نظر ميگرفتم. در نظر بازي ما بيخبران حيرانند.
4ـ هداياي ارزنده ديگر: علاوه بر اهداي مسكوكات و لوح و تنديس، ميتوان به فكر هداياي نفيس ديگري هم بود. مثلا اعلام شود كه اگر ورزشكاران المپيك، مدال زيادي بياورند، بزودي مشكلات اطرافيان آنها و نزديكانشان درخصوص مسكن و اشتغال و ازدواج و... امثالهم، خارج از آمار و نمودار، بشدت حل وفصل خواهد شد. باور كنيد با اين مژده، اگر حقير نيز كه جز برداشتن قلم، ورزش سنگين ديگري را به شكل تخصصياش دنبال نكرده است؛ بالاخره يك مدالي چيزي از المپيك با خودش ميآورد. ولو به زور!
رضا رفيع