0

نگاهي كوتاه به شهرستان مرودشت

 
sajad2007
sajad2007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 9109
محل سکونت : رفسنجان

پاسخ به:نگاهي كوتاه به شهرستان مرودشت
دوشنبه 9 مرداد 1391  4:03 PM

مجموعه کاخ هاي تخت جمشيد(مرودشت)
مجموعه کاخ هاي تخت جمشيد که شاهکار مديريت باستاني و حاصل تلاش دستان آفرينش گر معماران چيره دست دوره هاي باستاني ايران است، بر فراز تپه سنگي كوه رحمت در جلگه مرودشت با شکوه تمام خود نمايي مي کند. اين بناي عظيم باستاني يکي از 4 اثر ملي ايران است که به ثبت تاريخي سازمان بين المللي يونسکو رسيده است و از شهرتي همسان با ديوار عظيم چين و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است. عظمت منحصر به فرد بناي تخت جمشيد به تنهايي گوياي تاريخ تمدن شکوهمند ايران است و با بناهاي هم عصر خود تفاوت هاي اساسي دارد. معماران و کارگراني که در طول سال ها کار ساخت اين بناي عظيم باستاني را به عهده داشتند، بر خلاف ديگر تمدن ها از حقوقي مشابه با تمدن امروزي جهان برخوردار بودند و با آزادي و ابتکار عمل تحت مديريت پادشاهان وقت، اين بنا را برپا نمودند. نقشه کلي تخت جمشيد از پيش طرح ريزي شده بود. سيستم هاي کانال کشي و آب رساني و مجاري فاضلاب که در سطوح مختلف متناسب با کاربرد آن ها قبلا در دل کوه کنده شده دليلي بر اين مدعاست. 
داريوش براي ساختن مجموعه كاخ ها، خزانه و سكونتگاه ها يا به عبارت ديگر ارگ حكومتي در دامنه كوه رحمت فرمان داد تا صفه يا سكويي بزرگ به درازاي 455 متر و پهناي 300 متر آماده كنند. براي اين كار مي بايست بخش هايي از دامنه كوه را مي بريدند و صاف مي كردند و بخش هاي ديگري را كه گودتر از سطح دلخواه بود، با خرده سنگ و ملاط پر مي كردند و همچنين در برخي جبهه ها به ويژه جبهه باختري و قسمت هايي از جبهه جنوبي و شمالي ديوارهايي با ضخامت زياد با سنگ درست مي كردند تا سطح صفه به شكل مورد نظر فراهم شود. ارتفاع اين ديوارها در برخي جاها تقريبا به 15 متر مي رسيد. ابعاد سنگ هايي که در اين ديوار ممتد به کار رفته گاهي به 150 متر و وزن 30 تن مي رسد. اين سنگ ها را بدون ملات بر روي هم سوار کرده با بست هاي آهنين به هم پيوند داده اند. اتصال اين سنگ ها چنان با مهارت انجام گرفته که در پاره اي مواقع درزي در ميان آن ها ديده نمي شود. اين ديواره سنگي بر فراز خود ديواري ديگر از خشت خام داشته که لااقل قسمتي از آن را با کاشي هاي ملون(قهوه اي، زرد، سبز و آبي) مانند آن چه در شوش به کار رفته بود نماسازي کرده بودند. راه ورود به صحنه، خود به تنهايي از ابداعي قدرتمند و جالب سخن مي گويد. پلکاني با شکوه و دو جانبه به پهناي 6/6 متر که از هم جدا گشته و باز هم در نقطه اي به هم مي رسند. اين پله ها به جاي اين که از تخته سنگ هاي جداگانه به هم ترکيب يافته باشد از يک قطعه سنگ عظيم الجثه حجاري شده است. داريوش فرمان داد بر ديواره اين پلكان نبشته اي به چند خط ميخي، عيلامي و بابلي پديد آيد. 
وي فرمان داد در متن عيلامي اين سنگ نبشته چنين نگارند:" پيش از اين در اين مكان دژي وجود نداشت. به خواست اهورامزدا من اين دژ را ساختم... و من آن را استوار، زيبا و مقاوم ساختم. همان طور كه ميل من بود." داريوش در اين كتيبه اشاره كرده كه وي براي نخستين بار فرمان ساختن دژ يا عرصه تخت جمشيد را داده بود. اين عرصه را صفه تخت جمشيد نيز مي نامند زيرا سطح آن از محيط اطرافش بالاتر است. اين راه پله بزرگ و شکوهمند با يک شيب تدريجي که مناسب سوارکاران است به سطح صفه متصل مي شود و بلافاصله به يک عمارت با هيبت مي رسد. 
در زمان داريوش، كاخ آپادانا، كاخ سكونتگاهي داريوش و عمارت خزانه بر روي اين صفه ساخته شد. مجسمه هاي عظيم گاو بال دار با سر انسان از اين عمارت پاسداري مي کنند. اين بناي منفرد که به صورت کوشک است، سنگ نبشته اي از خشايار شاه در بر دارد. اين سنگ نبشته اعلام مي دارد:« اين دروازه همه ملتهاست.» اين اعلاميه به اين معناست که همه ملت ها از اين جا به سوي قلمرو نيروهاي روحاني عبور مي کنند. اين صفه به صورت سکوهاي مختلف السطوح ساخته شده بود به طوري که هر بنا بر روي تراس ويژه خود ساخته شده توسط پله هاي مخصوص به آن راه مي يافتند. فضاهاي ميان بنا حياط هايي را تشکيل مي داد که هر يک باغچه اي مخصوص خود داشت. 
مشرف بر همه بناهاي تخت جمشيد کاخ آپادانا قرار دارد.بر اساس كتيبه هايي كه در تخت جمشيد پيدا شده است، گفته اند كه در دشت پايين صفه سكونتگاهي پرجمعيت به نام خوادايتشيه وجود داشته كه در منابع بابلي نيز به آن اشاره شده است. پس از داريوش كارهاي عمراني مهمي در زمان خشايارشا در صفه تخت جمشيد صورت گرفت. درباره چگونگي ساختن بناهاي روي صفه هنوز اطلاعات روشن و جامعي به دست نيامده و انتشار نيافته است. البته كتيبه اي از داريوش درباره شيوه ساختن كاخي در شوش وجود دارد كه گوياي چگونگي انجام فعاليت هاي بزرگ ساختماني در آن دوران است و مي توان حدس زد كه در ساختن تخت جمشيد از همان شيوه استفاده شده است. متن آن كتيبه به نقل از كتاب معماري ايران، پيروزي شكل و رنگ چنين است:
"اين كاخ را من (داريوش) ساختم - زيور آن از راه دور آورده شد... زمين كنده شد تا به خاک سفت (كف سنگي) رسيدم وخندقي درست شد. سپس قلوه سنگ و شفته در آن انباشته شد. در طرفي به بلندي 40 ارش و سوي ديگر تا حدود 20 ارش. روي آن شفته كاخ بنا گرديد. كند و كوب و انباشتن و خشت هايي كه در قالب زده شد كار مردم بابل بود. الوار كاج از كوهي آورده شد كه آن را لبنان گويند. مردم آشور آن را به بابل و مردم كاركه و يونانيان آن را از بابل به شوش آوردند. چوب يكا از گاندهارا و كرمانا آورده شد. زر از سارد و بلخ آمد و در اين جا روي آن كار شد. سنگ لاجورد گران قيمت و عقيق شگرفي را از سغد آوردند و فيروزه را از خوارزم. سيم و آبنوس از مصر آمد. تزييني كه ديوارها با آن زيور يافته از يونان، عاج از اتيوپي و هند و رخج آورده شد ولي در اين جا روي آن ها كار شد. سنگ هايي كه در اين جا به صورت ستون درآمده از شهري در الام به نام آبي رادو آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان كه آن ها را ساختند از مردم سارد و يونان بودند. آن هايي كه طلاها را به كار گرفتند مادي و مصري بودند. منبت كاران، ساردي و مصري بودند. آنان كه از عاج خاتم مي ساختند، بابلي و يوناني بودند. آن ها كه به تزيين ديوار پرداختند، مادي و مصري بودند. به ياري و لطف اهورامزدا كاخي باشكوه در شوش بنا نهادم. اهورامزدا مرا و پدرم و كشورم را از هر آسيبي نگه دارد."چنان كه از متن اين كتيبه آشكار است، در ساختن بناهاي بزرگ و مهم، از مصالح و مواد غير بومي نيز استفاده مي شد و در برخي از بخش هاي ساختمان از بهترين انواع سنگ، چوب و ساير مواد و مصالح اصلي و نيز مواد تزييني شناخته شده در سرزمين هاي تابع امپراتوري هخامنشي بهره مي بردند. 
افزون بر اين از معماران، صنعتگران و هنرمندان اقوام غيرايراني نيز استفاده مي شد و به اين ترتيب از همه يا بخش مهمي از تجربيات معماري و هنري آن دوران- در ايران و ساير سرزمين هاي تابع ايران- به بهترين شكل بهره برداري مي شد. البته با اطمينان مي توان اظهار داشت كه برنامه ريزي، طراحي و نظارت كارها در مقياس كلان بر عهده معماران و هنرمندان ايراني بوده است و چنان كه در بخش بعدي اشاره خواهد شد، الگوهاي اساسي طراحي معماري و شهري در اين مجموعه كاملا ايراني است. 
مجموعه تخت جمشيد داراي تالارها، کاخ هاي حکومتي و تشريفاتي، کاخ هاي سکونتي، و فضاهاي ورودي و دروازه هاي متعددي بوده که از آن جمله مي توان به تالار آپادانا، کاخ صد ستون، کاخ داريوش يا تالار آينه، کاخ هديش، کاخ اندرون، کاخ مرکزي، پلکان بزرگ ورودي و دروازه ورودي، دروازه نيمه تمام و دروازه اصلي اشاره کرد. همچنين در اين مجموعه، فضاهايي براي استفاده هاي گونا گون در امور مختلف وجود داشت که برخي از آن ها عبارتند از:
عرصه زندگي خانوادگي(اندروني يا حرمسرا): بخش اندروني يا حرمسرا در منتهي اليه جبهه جنوبي صفه تخت جمشيد قرار دارد. اين بخش از سمت جنوب به انتهاي صفه و از جبهه شمال به چند كاخ سكونتگاهي- تشريفاتي محدود شده است و از تالارها و فضاهايي نسبتا كوچک تشكيل شده كه با زندگي خانوادگي پادشاه و اطرافيان نزديک او متناسب است.خزانه: خزانه محل نگهداري انواع اشيا و لوازم مهم مانند بخشي از جواهرات و اشياي گران قيمت، جنگ افزارها، آذوقه، لوحه هاي مربوط به فرمان ها و حسابرسي ها و ساير كالاها و لوازم با ارزش بود. خزانه در جبهه جنوب خاوري صفه و به شكلي مجزا و مستقل از ساير بخش ها ساخته شده بود.عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي: عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي متعددي در بخش ها و قسمت هاي گوناگون صفه تخت جمشيد وجود دارد. از جمله، فضاهايي در جبهه خاوري كاخ صدستون هست كه گفته اند محل نگهداري ارابه ها و اسب هاي شاهي بوده است. هم چنين آثاري از حصارها و برج هاي نگهباني در جبهه هاي خاوري و نيز در امتداد محدوده و حصار شمالي صفه يافته اند كه براي نگهباني و محافظت از مجموعه تخت جمشيد ساخته شده است. در گوشه جنوب خاوري صفه نيز آثاري يافته اند كه آن را بقاياي برج نگهباني دانسته اند. 
لازم به ذکر است که مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد، در سال 330 پيش از ميلاد به دست اسكندر مقدوني به آتش كشيده شد و تمام بناها به صورت ويرانه درآمد و امروزه تنها يادگارهايي از آن ها در صفه تخت جمشيد بر جاي مانده است.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها