امضاهایی که دوام زندگی را تضمین میکند
سه شنبه 3 مرداد 1391 8:49 AM
دستهایش از زیر تور سفید و در میان دستزدنهای فامیل برگهها را امضا میکرد. اول با قلمی که شبیه پر بود و خیلی بلند و سفید که توی فیلم عروسیشان زیبا باشد و بعد با یک خودکار معمولی که امضاها زودتر تمام شود.
صفحههایی را جلوی او و همسرش ورق میزدند و آنها فقط برق چشمهای یکدیگر را میدیدند و میخواستند که زودتر امضاها تمام شود تا آنها بتوانند از جایشان بلند شوند و به مراسم عروسیشان برسند.
دفترها را از جلویشان جمع کردند. محضردار در میان بدرقه پدرانشان رفت و آنها وارد زندگی مشترکشان شدند.
دختر هیچوقت نفهمید چه بلایی سر قبالهاش آمده است. فقط یادش میآمد که طبق رسومی آن را همراه با پارچه زیبایی خانواده همسرش به خانه پدرش بردند.
در تمام سالهای زندگیاش هیچوقت فکر نکرد که یکبار هم آن را از مادرش بگیرد و ببیند که چه چیزهایی را امضا کرده است.
هیچوقت از خودش نپرسید چرا باید آن دفترچه خانه مادرش باشد.
و حالا که بعد از ۱۰ سال شوهرش تصمیم گرفته بود که زندگی را پایان دهد و او فقط با یک چمدان به خانه پدری برگشته است، دفترچهای را میبیند که آن روز زیر برگههایش را امضا کرده و حالا میبیند که بر همان اساس حقهایی دارد که میتواند مطالبه کند.
● ارتباط قانونی
هیچ ازدواجی اگر در دفاتر رسمی به ثبت نرسد، رسمیت ندارد. این به آن معنا است که زوجها با مراجعه به دفاتر با سردفتری مواجه بشوند که تمام موارد را برایشان توضیح بدهد اما در چند درصد موارد ازدواج این اتفاق میافتد؟
دکتر صدرالدینی، جامعهشناس معتقد است که کمتر زوجی در بحبوحه ازدواجش به این فکر میافتد که آن دفترچه معروف را بخواند.
او میگوید: آنقدر که به تشریفات مراسم اهمیت داده میشود، به اصل ماجرا توجهی نمیشود.
عروس و داماد اگر در منزل مراسم عقدشان برگزار شود که در میان آن هیاهو کسی از سردفتر انتظار ندارد که برای آنها توضیح بدهد که چه چیزهایی را امضا میکنند.اگر در محضر هم باشد شتابزدگی اجرای مراسم این اجازه را نمیدهد.
در حالی که ازدواج با امضای آن برگهها و ثبت در دفترخانه رسمی تبدیل به یک قرارداد قانونی میشود و هر قرارداد قانونی قبل از امضا باید خوانده شود.
● حقوق تو!
«هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلا عوض به زوجه منتقل نماید.»
این یکی از بندهای قباله ازدواج است که توانسته است زندگی مریم را نجات دهد.
او که همسرش بعد از ۵ سال به این دلیل که تصمیم گرفته بود با نامزد سابقش ازدواج کند میخواست مریم را طلاق بدهد، با مانع بزرگی مواجه شده بود.
مریم میگوید بعد از گریه و زاری که هیچ کاری برایم نکرد! به وکیل مراجعه کردم و او به من گفت که همسرت باید نیمی از اموالی را که با تو به دست آورده است، به تو بدهد و به این شکل همسرم مجبور بود که نیمی از مغازه و خانه را به نام من کند.
اما نکته مهم اینجاست که مریم نیازی به مراجعه به وکیل نداشت و اگر قبالهاش را که در چمدانی در خانه پدریاش نگهداری میشد میخواند، زودتر میفهمید که قانون چه حقوقی را برای او در نظر گرفته است.
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.