پاسخ به:نهضت امام خمینی32
سه شنبه 27 تیر 1391 7:45 PM
امام حسین (علیه السلام) بارها به مقایسه یزید با خود و معاویه با علی (علیه السلام) پرداخت و از این مسأله برای برانگیختن مردم به قیام علیه یزید سود جست. در تائید این سخن، می توان به فرازی از کلام امام حسین (علیه السلام) استناد کرد: «به خدا قسم، من به خلافت شایسته ترم، پدرم بهتر از پدر اوست، جدم برتر از جد اوست، مادرم بهتر از مادر اوست و خودم بهتر از اویم.»[16] امام خمینی (قدس سره) نیز با تأسی از قیام عاشورا، به مقایسه محمدرضا پهلوی با یزید بن معاویه پرداخت. البته، شباهت های فراوان موجود بین آن دو، مقایسه فرزند رضاخان و فرزند معاویة بن ابوسفیان را هم آسان تر و هم برای مردم قابل درک تر می ساخت.
بی شک مقایسه یزیدبن معاویه با محمدرضا شاه در شرکت و حضور مردم در براندازی رژیم پهلوی نقش ویژه داشته است. این واقعیت را می توان در سند زیر از مجموعه اسناد منتشر شده سفارت آمریکا(=لانه جاسوسی) تحت عنوان نخبگان و توزیع قدرت در ایران یافت:
«روحانیون مسلمان کشور از جمله جسورترین منتقدین شاه به حساب می آیند... در وعظ ها، نشریات و مراسم مذهبی شاه را مورد انتقاد قرار می دهند. در یکی از بحث های مرسوم احساسی، شاه را با یزید که مسئول قتل امام حسین (علیه السلام) در قرن هفتم بود، مقایسه می نمایند. این رویداد تاریخی شیعه، هسته اصلی اسلام مرسوم در ایران بود و هرساله در صدها نقطه از کشور با برپایی نمایش های دراماتیک نحوه شهادت امام حسین (علیه السلام) و خانواده اش را در اذهان زنده می کنند.»[17]
چرا چنین مقایسه ای به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مدد رساند؟ به آن دلیل که حاصل این مقایسه آن بود که در یک سو امام خمینی (قدس سره) را به جای امام حسین (علیه السلام) و محمدرضا پهلوی را به جای یزیدبن معاویه می دیدند. از این رو، همان طوری که قیام امام حسین (علیه السلام) بر ضد یزید واجب بود، قیام بر ضد یزید زمان نیز واجب بود. به راستی هم قضاوت مردم در باره این شباهت ها(= مقایسه شباهت بین این دو) درست بود. زیرا، بین امام خمینی (قدس سره) و امام حسین (علیه السلام) نیز همانند محمدرضا پهلوی و یزید بن معاویه شباهت های زیادی وجود داشت. به دو نمونه از این شباهت ها اشاره می کنیم:
1 . قیام فی سبیل لله: امام حسین (علیه السلام) در پاسخ به سخنان ضحاک بن عبدالله مشرقی که می گفت: کوفیان آماده جنگ با تو هستند. فرمود: «حَسبِی اللّهُ وَ نِعْمَ الوَکیل؛ خدا برای من بس است و او خوب پشتیبان و تکیه گاهی است.»[18] مقام معظم رهبری در این مورد، درباره امام خمینی (قدس سره) فرمود: «بزرگ ترین ستایش برای رهبر عزیز، همین است که او را عبدالله یعنی بنده خدا و تسلیم اراده پروردگار یاد کنیم.»[19]
2 . تکلیف گرائی: هنگامی دو نفر از سوی حاکم مکه برای امام حسین (علیه السلام) امان نامه آوردند، تا به این وسیله مانع از ادامه سفر امام (علیه السلام) به عراق شوند، امام (علیه السلام) فرمود: «در خواب، پیامبر خدا را دیدم، به چیزی فرمان یافتم که در پی آن خواهم رفت، به زیانم باشد، یا به سودم.»[20] مشابه چنین برخوردی را در مورد قطعنامه 598 از امام خمینی (قدس سره) شاهد بوده ایم. ایشان در این باره فرمود: «شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید. در شرایط کنونی آن چه موجب (این) امر شد (قبولی قطعنامه) تکلیف الهی ام بود.»[21
سلام