0

نهضت امام خمینی

 
n2154m
n2154m
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : فارس

پاسخ به:نهضت امام خمینی17
سه شنبه 27 تیر 1391  7:40 PM

انقلاب به پشتوانه عاشورا
اکنون به خوبي روشن است که امام خميني (ره) چگونه از عاشورا پشتوانه‌اي براي قيام عليه طاغوت فراهم ساخته است. او نيز همچون امام حسين (ع) قبل از هر چيز مبارزه با اسلام‌هاي غير اصيل و منحرف را نشاه گرفته بود. اما اگر تاج و تخت سلطنت را واژگون ساخت بدان سبب بود که پيش از آن اسلام سلطنتي را رسوا نموده بود. امام اگر توانست به مقابله با آمريکا برخيزد به خاطر آن بود که قبل از آن، تکليف خود را در نفي و طرد اسلام آمريکايي مشخص ساخته بود.
امام خميني (ره) در سال 1367 در نامه‌اي خطاب به يکي از روحانيون در تشويق به نگارش تاريخ انقلاب چنين مي‌نويسد:
«شما بايد نشان دهيد که چگونه مردم عليه ظلم و بيداد، تحجر و واپس‌گرايي قيام کردند و فکر اسلام ناب محمدي را جايگزين اسلام سلطنتي، اسلام سرمايه‌داري، اسلام التقاط و در يک کلمه اسلام آمريکايي کردند». (صحيفه امام، جلد 21، صفحه 240)
آن روز که امام خميني (ره) اقدام به قيام نمود؛ هيچ درونامي روشني از سرنگوني حکومت طاغوت و برپايي نظام اسلامي، موجود نبود. امام آن روز اعتراض کرد؛ چرا که سکوت را تأييد اسلام‌هاي بي‌محتوا و دروغين مي‌دانست.
اگر در زمان سيدالشهداء مسلمانان، معاويه و يزيد را تجسم اسلام مي‌دانستند و امام حسين (ع) اين واقعيت را مصيبت اسلام مي‌ديد، امام نيز مشاهده مي‌کرد حتي درون حوزه نيز مبلغان رسالت رسول خدا و مدعيان پيروزي از ولايت اميرالمؤمنين، «شاه» را نماد تشيع مي‌دانستند. امام مي‌خواست اصالت اسلام را صيانت کند؛ قيام کرد تا نگذارد که تشيع باشاه پهلوي تعريف شود: «گمان نکنيد که تهمت وابستگي و افتراي بي‌ديني را تنها اغيار به روحانيت زده است؛ هرگز، ضربات روحانيت، ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاري‌تر از اغيار بوده و هست. در شروع مبارزات اسلامي اگر مي‌خواستي بگويي شاه خائن است، بلافاصله جواب مي‌شنيدي که شاه، شيعه است!».(صحيفه امام، جلد 21، صفحه 11)
امام مي‌ديد که يک بار ديگر تعريف‌ها دگرگون و مفاهيم مسخ شده‌اند و مي‌دانست که سکوت، رسم امانت‌داري نيست. او از عاشورا آموخته بود که گاه تکليف در فرياد بر آوردن است و رساندن پيام، هر چند که آن را به کار نبندند تا خط و مرزها حفظ گردد و مانع مصادره ارزش‌ها به نفع ضد ارزش‌ها شود. بر اين اساس امام در انگيزه و چرايي آغاز نهضت، سيدالشهداء را الگوي خود قرار داده بود و نه تنها در آغاز که در مسير مبارزه نيز چنين بود.
دوران مبارزه توأم بود با رنج‌ها و سختي‌هاي بسيار، رنج‌ها و سختي‌هايي که امام و امت آن را به مدد صاحب کربلا بر خورد آسان مي‌ديدند.
مردم ايمان داشتند به اينکه عاشورا زماني فراتر از زمان‌هاست و اينکه نداي نصرت‌خواهي امام حسين (ع) هنوز پابرجاست: «ما که مدعي هستيم ـ و اميدواريم که اين ادعا صحيح باشد ـ که شيعيان آنها معصومين (ع) و پيروان آنها هستيم، بايد همانطورکه آنها تحمل داشتند مصائب را... ما هم مصيبت‌ها را تحمل کنيم. در مقابل مصيبت‌ها بايستيم براي اينکه آن ارزش‌هاي انساني را به دست بياوريم». (صحيفه امام، جلد 18، صفحه 192)
قلت عدد و سختي راه هرگز موجب آن نبود که غبار يأس بر چهره امام بنشيند. امام در لحظات سختي، ياران را به عاشورا ارجاع مي‌داد. عاشورا براي امام و ياران او منبع عزم و اراده بود. در شروع نهضت، امام خميني (ره) خطاب به يکي از سخنرانان که از سوي عوامل رژيم طاغوت در تنگنا قرار گرفته بود مي‌نويسد: «شنيده‌ام دو شب است زبان تو را بسته‌اند. چه مي‌شد اگر دستبند به دست من و شما بزنند و به گوشه زندان بيندازند؟ مگر ما از حسين (ع) بن علي و امام سجاد بالاتر هستيم»؟ (صحيفه امام، جلد 1، صفحه 83)
برخي مدعي حب اهل بيت هستند بي‌انکه سهمي براي اطاعت در اين محبت قائل باشند. آنها امامت را فارغ از هدايت مي‌فهمند. اما رابطه امام با اهل بيت به گونه‌اي ديگر بود.امام، حب اهل بيت را در فضاي قرآني تعريف مي‌کرد و به همين خاطر حب او نسبت به اهل بيت توأم با اطاعت بود. او رابطه‌اي تکليف گرايانه و هدايت جويانه به اهل بيت داشت. او بر خلاف بسياري ديگر، پرسش از تکليف خود را بر عاشورا عرضه مي‌داشت و از عاشورا پاسخ مي‌خواست و پاسخ مي‌گرفت.
«تکليف ماها را سيدالشهداء معلوم کرده است. در ميدان جنگ از قلت عدد نترسيد. از شهادت نترسيد. هر مقدار عظمت داشته باشد مقصود و ايده انسان، به مان مقدار بايد تحمل زحمت بکند». (صحيفه امام، جلد 17، صفحه 55)

سلام 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها