پاسخ به:تاريخ ادبيات ايران از ابتدا تا کنون
دوشنبه 26 تیر 1391 2:02 PM
كمونيسم (اشتراكيت = Cimmunism) نظامي اجتماعي ـ اقتصادي، مبتني بر نفي مالكيت خصوصي است. در ايننظام همه آماد داراي برابري كامل اجتماعي بوده و ابزار توليد به طور مشاع ملْك همه مردم است. هر كس در حداستعداد و توان خود به كار و فعاليت ميپردازد و بر طبق نيازش از محصول كار جامعه بهرهمند ميشود. كمونيسم اززواياي گوناگوني مورد نقد قرار گرفته است. نقدهاي به عمل آمده در دو سطح عمده انجام شده است:
الف) نقد زير ساختي (Under stroctural): در اين نقد مباني نظري و پيش فرضهاي كمونيسم مورد چالش قرارميگيرند. زيرساختهاي اين نظريه عبارتند از:
(1) ماترياليسم تاريخي، ديالكتيك تاريخي (Historical Materialism)
(2) ماترياليسم ديالكتيك، جهان بيني مادي و يا كلتيكي. (Dialectical Materiulism)
در نقد زيرساختي پس از ابطال اصول ديالكتيك ، زير بنا و پايههاي اساسي نظريه كمونيسم ويران ميشود و به تبعآن روبنا هم جايگاهي منطقي خود را به كلي از دست خواهد داد.
براي آگاهي بيشتر با نقدهايي از اين گونه ر. ك:
1) بحثي در باره ماترياليسم و كونيسم آيتاللهمكارم
2) فيلسوف نماها آيتاللهمكارم
3) پاسداري از سنگرهاي ايديولوژيك آيتاللهمصباح يزدي
4) اصول ديالكتيك و فلسفه اسلامي آيتاللهجعفر سبحاني
5) جامعه و تاريخ شهيد مطهري
6) بحثي درباره ماركسيسم شهيد مطهري
7) فلسفه ما شهيد آيتاللهصدر
8) جهان بيني در فلسفه ما شهيد آيتاللهصدر
9) سنتهاي تاريخ در قرآن شهيد آيتاللهصدر
10) تجديد نظرطلبي از ماركس تامايو انور خامهاي
ب ) نقد روساختي (Super structural): در اين رهبرد تنها خود نظام اجتماعي و اقتصادي كمونيستي ، بدون توجه بهمباني آن، مورد داوري قرار ميگيرد. در اين روش نيز اشكالات متعددي بر كمونيسم وارد شده است، از جمله اينكه:
1) مالكيت خصوصي امري فطري و طبيعي است و نفي مطلق آن با روانشناسي انسان تعارض آشكار دارد.
2) بر خلاف شعار واعگرايي (Realism) در انديشه و ديالكتيكي، نظام كمونيستي، نفي مالكيت خصوصي و ايجادجامعه بي طبقه، شعاري كاملا ايده آليستي (Idalistec) و غير واقع بينانه است. از همين رو نه تنها تا كنون نظامكمونيستي توفيق عمل نيافته است، بلكه هرگز چنين امكاني را نخواهد يافت، به فرض هم اگر در زمان و مكان معينيعمل شود، از پايايي و دوام لازم برخوردار نخواهد بود.
3) اقتصاد كمونيستي موجب خفتي استدادها و شكوفا نشدن آنها ميشود، زيرا به طور طبيعي وقتي انسانها در برابرتلاش فكري و عملي و ابتكارات خود امتياز در خور دريافت ندارند، عملا به تلاش و جديت و ابتكار نميپردازند؛لاجرم استعدادها به سردي و خاموشي ميگرايد و جامعه از پويايي لازم را نخواهد يافت.
براي آگاهي بيشتر ر. ك:
1) اقتصاد ما شهيد سيد محمد باقر صدر
2) خلاصه اقصاد ما غلامرضا مصباحي
3) مقايسهاي بين سيستهاي اقتصادي حسين مظاهري
4) مالكيت در اسلام شهيد بهشتي
5) انسان معاصر و مشكلات اجتماعي شهيد آيه ا... صدر
{