پاسخ به:تاريخ ادبيات ايران از ابتدا تا کنون
دوشنبه 26 تیر 1391 1:11 PM
صبا
در ميان شعراي دربار فتحعلي شاه، از همه بنامتر، فتحعلي خان کاشاني متخلص به صباست. او پسر آقا محمد از خانواده هاي قديمي کاشان است. اکثر افراد اين خانواده خدمات دولتي داشته اند. جد اعلاي وي اصلا دنبلي (امراي دنبلي مدتها در آذربايجان، در حدود خوي و مراغه، حکومت و امارت داشته اند) بود که در پايان روزگار پادشاهي کريم خان زند از آنجا به عراق افتاد و در شهر کاشان اقامت گزيد. فتحعلي خان در کاشان بدنيا آمد (تاريخ ولادت او بدرستي معلوم نيست و با استدلالي که ملک الشعراي بهار در مقدمه خود بر کتاب گلشن صبا کرده، گويا او در سنين 1179 ه. ق. اتفاق افتاده) و در آنجا بزرگ شد. در جواني به آقا فتحعلي شهرت داشت و از شاگردان حاجي سليمان بيگ صباحي بيدگلي بود.
فتحعلي خان ابتدا از مداحان لطفعلي خان، قهرمان زند، بوده و از قرار معلوم ديواني در مدح اين شاهزاده دلير و بيباک داشته که بعد از واقعه قتل برادر از ترس جان آن را فروشسته است. وي به گناه داشتن چنين ديواني مدتها مغضوب و متواري و دربدر بوده، تا در ايامي که بابا خان ( فتحعلي شاه بعدي ) به لقب جهانباني ملقب شد و از طرف آغا محمد خان به فرمانروايي فارس رسيد، به او نزديک شده است. بابا خان نيز، که خود شاعر و با سواد و طبعا مرد ملايمي بود، به تربيت و نگاهداري او پرداخته است.
از مدايح صبا درباره لطفعلي خان قصيده مفصلي است که بعد از قتل پدرش جعفرخان و جلوس صيد مراد خان به جاي او، سروده و در آن از لطفعلي خان دعوت کرده که از بوشهر به شيراز آيد و دست دشمنان را از سلطنت کوتاه کند.
چند بيت از آن قصيده که به سبک و وزن قصيده انوري ساخته شده چنين است:
جانب بندر بوشهر شو اي پيک شمال به بر شاه فريدون فر خورشيد خصال
خسرو ملک ستان لطفعلي خان که بود ياورش لطف علي ، يار خداي متعال
بعد تقبيل حريم حرمش خون بگري بعد تعطير غبار قدمش زار بنال
فتحعلي خان در سال 1211 ه. ق. به تهران آمد و در جشن جلوس فتحعلي شاه ( 1212 ه. ق.) قصيده غرائي خواند که پسند شاه افتاد و هر روز کارش بالا گرفت تا لقب ملک الشعرايي يافت و عنوان خان و منصب احتساب الممالکي گرفت. چند سالي هم حکومت قم و کاشان را داشت، و بعد از حکومت دست کشيد و در التزام رکاب بود، و زماني هم به کليد داري آستانه قم منصوب شد.
در اواخر سال 1223 ه. ق. بيماري و خشکسالي در قم افتاد و صبا با اجازه و فرمان شاه به تهران آمد. او از طرف شاه يک سفر به آذربايجان و يک سفر به ترکستان ماموريت يافت و در سال 1228 ه. ق. که شاه براي شرکت در جبهه جنگ ايران و روس عازم آذربايجان شد، صبا همراه وي بود، ولي در چند فرسنگي زنجان بيمار شد و به تهران مراجعت کرد. در همين سفر بود که هنگام مراجعت، از شاه دستور يافت تا کتابي در بحر تقارب ( به وزن شاهنامه فردوسي ) به نام شاهنشاه نامه به نظم در آورد و صبا آن را در مدت سه سال در چهل هزار بيت ( تعداد ابيات شاهنشاه نامه چاپي از 33 هزار تجاوز نمي کند ) به اتمام رسانيد و چهل هزار مثقال طلا صله گرفت.
در سال 1233 ه. ق. قحطي عظيمي در خراسان افتاد و صبا به سرپرستي هيئتي براي دادن اعانه، مامور خراسان شد و در سرماي سخت زمستان با زحمات و صدمات زياد به آنجا رسيد و وجوه و اعانه را بين نيازمندان تقسيم و به تهران مراجعت کرد.
صبا پس از اين مسافرت با سمت پيشخدمت و نديم خاص و عنوان ملک الشعراء در دربار فتحعلي شاه بود، تا اينکه در سال 1238 ه. ق. پس از شصت يا پنجاه و نه سال عمر، در تهران درگذشت.
سلام