شهید بهشتی؛مردی كه به اندازه بزرگیش مظلوم بود
پنج شنبه 8 تیر 1391 7:57 PM
آیتالله سید محمد حسینی بهشتی در آبان 1307 دیده به جهان گشود و 53 سال بعد در هفتم تیرماه 1360 با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین، به شهادت رسید.
بهشتی اولین رئیس دیوان عالی کشور پس از انقلاب ایران در سال 1357، اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی فعالیت كرده بود.
وی فردی جامع الاطراف بود که هم به عنوان یک روحانی در آن سال ها، فردی با تفكری مدرن و به روز محسوب می شد و هم از نظر مطالعه و اشراف بر مباحث مختلف سیاسی و دینی ـ در کنار بسیاری موضوعات دیگر ـ در سطح بالایی قرار داشت. او با تسلط بر چند زبان خارجی نظیر انگلیسی، عربی و آلمانی و تاكیدات بسیار بر انجام گفتوگو به جای نزاع، چهره ای منطقی و مترقی از خود نشان میداد.
شاید همین بالا بودن سطح دانش و سواد شهید بهشتی بود که به او اجازه می داد با افراد و گروه های مختلف در تلویزیون مناظره کند؛ افراد و گروه هایی که بعضا کمترین قرابت فکری، اعتقادی و سیاسی را با نظام یا لااقل با خود شهید بهشتی داشتند اما شهید بهشتی معتقد بود که باید با این افراد سخن گفت تا شاید کم کم به راه درست هدایت شوند.
شهید بهشتی در این مناظرهها ـ همچون سخنرانیهایش ـ لحنی شیوا، پرابهت و محكم داشت و این مساله، متاثر از ویژگیهای شخصیتی وی، نشان دهنده قوی بودن استدلالهای او در مباحث مختلف بود.
بهشتی اولین رئیس دیوان عالی کشور پس از انقلاب ایران در سال 1357، اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی فعالیت كرده بود
البته این قبیل گفتوگوها و برخوردهای تعامل گرایانه دیگری كه از سوی شهید بهشتی بروز داده میشد، برای وی بدون هزینه نبود؛ چنانچه از یك سو تا لحظه آخر عمرش از سوی عدهای كوتهفكر ـ اعم از عوام و خواص ـ به تساهل و تسامح با ضدانقلاب متهم شد و از سوی دیگر منافقین كه نمیتوانستند پابهپای سخنان و استدلالهای وی مناظره و مباحثه كنند و میدیدند كه این گفتوگوها بیش از هر مبارزه دیگری آنها را متضرر میكند، نسبت به ترور و حذف فیزیكی وی اقدام كردند تا هفتم تیر، همواره یادآور فاجعهای در تاریخ این ملت باشد.
دلیل دیگر منافقین برای ترور شهید بهشتی، زدن یك ضربه سنگین به نظام بود؛ چراكه بهشتی به راستی یك ملت بود برای این ملت و رفتنش هم فاجعهای بود به همین اندازه دردناك. او فردی بود كه در بسیاری از حوزهها اعم از تربیت و آموزش، قضاوت و قانونگذاری، عدالت اجتماعی، فعالیت حزبی و سیاسی و ... حرفهای زیادی برای گفتن داشت و همین مساله او را به بهترین گزینه منافقین برای ترور تبدیل كرده بود.
شهید بهشتی از جمله شاخص ترین چهره های کشور در سال های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 و سال های پس از آن تا 7 تیر ماه 1369 محسوب می شود که همین امروز هم به نوعی به افکار وی نیازمند هستیم، چراکه می توان مقایسه کرد که در گذشته شهید بهشتی با مخالفان چگونه برخورد می کرد و امروز با منتقد و مخالف و پرسشگر چطور برخورد می شود.
آیتالله شهید دکتر بهشتی از جمله شخصیت هایی است که در تاریخ معاصر ایران به ویژه در دوران انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف حیات اجتماعی چه از لحاظ فکری و نظری و چه از لحاظ عملی و اجرایی تأثیرگذار بوده است.آیت الله شهید دکتر بهشتی از جمله شخصیت هایی است که در تاریخ معاصر ایران به ویژه در دوران انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف حیات اجتماعی چه از لحاظ فکری و نظری و چه از لحاظ عملی و اجرایی تأثیرگذار بوده است.
عرصههای مدیریت و سیاست، تعلیم و تربیت، معرفتشناسی و متدلوژی، نقد و گفتوگوی علمی، از جمله این عرصههاست. نظم و برنامهریزی دقیق و مثالزدنی، تصمیمگیری معقول براساس اطلاعات و داده های مستند، مشورت و استفاده از نظرات صاحبنظران، سعه صدر و تحمل آرا و دیدگاههای مخالف، تربیت نیروی انسانی، دید وسیع جهانی، تأسیس حزب جمهوری اسلامی، نقش بنیادین و محوری در تدوین قانون اساسی و طراحی نهادهای انقلابی و ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله دستاوردهای ایشان در عرصه مدیریت و سیاست است.
منافقین برای ترور شهید بهشتی، زدن یك ضربه سنگین به نظام بود؛ چراكه بهشتی به راستی یك ملت بود برای این ملت و رفتنش هم فاجعهای بود به همین اندازه دردناك. او فردی بود كه در بسیاری از حوزهها اعم از تربیت و آموزش، قضاوت و قانونگذاری، عدالت اجتماعی، فعالیت حزبی و سیاسی و ... حرفهای زیادی برای گفتن داشت و همین مساله او را به بهترین گزینه منافقین برای ترور تبدیل كرده بود
در عرصه تعلیم و تربیت نیز میتوان به تدریس در مدارس قم و تهران (به عنوان معلم زبان انگلیسی)، تأسیس دبیرستان دین و دانش به سبک جدید در قم، تلاش در جهت تحول نظام آموزشی حوزههای علمیه با توجه به اقتضائات فکری اجتماعی دوران جدید (به خصوص گنجاندن دروسی چون زبان خارجی، تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی در برنامه آموزشی حوزه)، مشارکت در راهاندازی مدرسه علمیه حقانی با سبک و سیاق جدید، تربیت مبلغ خاص برای تبلیغ اسلام در کشورها و مراکز خاص جهانی و حضور موثر در سازمان برنامه ریزی و تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش اشاره کرد.
توجه خاص به گفتوگوی علمی و تقویت روحیه نقادی و پرسشگری، بررسی دقیق آثار و متون اصیل و دست اول فلاسفه غربی، نقد منصفانه و واقع بینانه آرا و افکار متفکران مسلمان و روشنفکران ایرانی باحفظ حرمت و شخصیت آنها و به دور از افراط و تفریط از دیگر ویژگیهای شهید بهشتی بود. پژوهش درباره مقوله شناخت و شناختشناسی از منظر اسلام، بویژه از نظر قرآن و فطرت، بررسی راههای مختلف شناخت (مغز و عقل و دل و عشق)، توجه به کارویژههای عقل نظری و عملی با توجه به دیدگاههای متفکران غربی (از جمله کانت و سارتر)، به کارگیری روش تحقیق چه در تألیف آثار و چه در سخنرانی های علمی (همچون سلسله سخنرانیهای مسجد هامبورگ درباره محیط پیدایش اسلام) نشانگر جایگاه خاص مباحث معرفت شناسی و متدلوژیک در نظام فکری شهید بهشتی است.
متاسفانه امروز بعد از گذشت بیش از سه دهه از شهادت شهید بهشتی، اندیشه های وی در جامعه ایران و حتی در محافل علمی اعم از محافل آکادمیک و حوزوی، آن چنان که باید و شاید شناخته شده نیست و تاکنون تلاش شایسته و برنامهریزی شدهای در این جهت انجام نشده است و این نشان میدهد كه بهشتی بعد از رفتنش هم مظلوم بود و هست؛ مظلومیتی که بیش از متضرر كردن شهید بهشتی، جامعه ایران و نسلهای حال و آینده این كشور را متضرر خواهد كرد.