هويت مفهومي كه بازتعريف ميخواهد
یک شنبه 4 تیر 1391 6:42 PM
با سلامي هميشگي در يكي از مجتمعهاي تجاري در كنار مغازهاي كه هميشه خريد ميكرد ديدمش. مثل هميشه پر از انرژي و هيجان بود. گويي تار و پود وجودش را مد و لباس تنيده بودند. هر وقت كسي ميخواست جديدترين مدلهاي لباس را ببيند، با فرشيد گپ و گفت ميكرد و از برندهاي روز با خبر ميشد. از مغازه بيرون آمد. با نگاهي سريع، خيلي اجمالي و گذرا مروري بر سرو وضعش كردم و با تبسمي از سر دوست داشتن و همراه با انتقاد گفتم: «واقعا مهم نيست كه بهت بياد يا نه. حتما بايد عجيب و غريب بپوشي.»
با نگاه هميشگياش سري تكان داد كه نشان از تحقير من داشت. خيلي كوتاه گپي زديم و خداحافظي كرديم. وقتي از فرشيد جدا شدم، كمي دقيقتر از هميشه به اطرافم نگاه كردم و احساس كردم كه با برخي چهرهها بيگانهام. گويا خيلي از من دورند؛ پوششهايي عجيب با مدل موهايي عجيبتر و... با خود گفتم: «نه،شايد واقعا حق با فرشيده!» حلقه مفقوده كجاست؟ اگر با تامل به جامعه و محيط خودمان نگاه بيندازيم، تفاوتهاي زيادي در پوششها و همچنين آداب سخن گفتن، شيوههاي تفريح و سرگرمي، نحوه شوخي و ساير مواردي ميبينيم كه مجموع آنها فرهنگ اجتماعي ما را شكل ميدهد؛ فرهنگي كه با غور كردن در تاريخ سرزمينمان، ريشههايش به تمدن عظيم ايراني و اسلامي ما ميرسد. اما مهمترين سوال اين است كه اين فرهنگ و تاريخي كه هويت ملي ما را شكل ميهد، كجاست؟ جوانان امروز با دغدغههاي فراواني روبهرو هستند. تهاجم فرهنگي، مد و مدگرايي، افكار غربزده در مقابل خانوادههاي سنتي و سنتهاي همچنان پا برجاي خانوادهها، همه و همه، هويتيابي جوانان را با مشكل روبهرو كرده است. دكتر سيما فردوسي، روانشناس در اين باره ميگويد: «مشكل جوانان در جامعه ما به يك مورد خلاصه نميشود بلكه عبارت است از: دغدغههاي مربوط به ازدواج، امنيت شغلي و فضاي نامناسب كسب و كار، هويت كه به معني شناخت خودش و باور كردن خودش است، مشكل خانواده و جوان، يعني رفتار و برخورد خانواده با جوان، هدايت او، انتقال تجربه به وي و به طور كلي، ايجاد زمينهاي كه جوان بتواند روي پاي خودش بايستد و مستقل باشد. والدين بايد در همه كارها جوان را حمايت كنند نه دخالت؛ يعني تجربيات مفيد خود را در زمينه تحصيل، انتخاب رشته، كار، ازدواج و... در اختيار جوان بگذارند و مثلا به او بگويند «به نظر ما اگر اين كار را بكني بعدا اين مشكل براي تو پيش ميآيد» و از اين طريق آگاهي و شناخت جوان را بالا ببرند. او تاكيد ميكند: مشكل هويت جوان، يعني اينكه جوان بتواند هويت مستقل را بيابد و مرامش را به دست آورد. اما اگر جواني هنوز نداند كه چه بايد بكند. به چه سمتي رود و هدف و خطمشي او چيست؛ اين جوان هويت خود را نيافته و موفق نخواهد شد. جوانان به حمايتهاي خانواده در تمام مسير زندگيشان احتياج دارند. نوشدارو قبل از مرگ سهراب هويت و بازيابي آن موضوعي نيست كه بتوان با چند همايش و برگزاري تعدادي نمايشگاه و ارائه چند طرح حل كرد، بلكه براي رسيدن به يك هويت منسجم ايراني ـ اسلامي بايد فرهنگ و تاريخ غني خود را بارها و بارها در ذهن مرور كنيم. مسلما پس از اين مرور بايد ديد كه آيا پايبند بودن به موازين و اخلاقياتي كه هويت ايراني ـ اسلامي ما را نشان ميدهد، ما را فردي متعصب و متحجر نشان خواهد داد؟ اگر اين سوال در ذهن ما متبادر شد، كافي است نگاه گذرايي داشته باشيم به كشورهاي آسيايي اطرافمان؛ كشورهايي نظير ژاپن، چين و كره كه رشد اقتصاد آنها، غرب را به شگفتي واداشته است. با كمي ريزبيني خواهيم ديد نيازها و خواستهايشان در كنار شيوه زندگي تغيير كرده است ولي هويتشان همچنان در چهره اكثر خانوادههايي كه خود را با اصالت ميدانند، نمايان است. مسلما نميتوانيم با پيشرفتهاي بشري بيگانه شويم و به عنوان مثال از يك اتومبيل دهه 80 همچنان استفاده كنيم و اين موضوع را نشاندهنده اصيل بودن خود بدانيم. اين موضوع غيرمنطقي است، اما ميتوانيم در لباس پوشيدن، در سخن گفتن، در شوخيهاي روزمره و طنزپردازي و در عرصه فرهنگ و هنر بويژه سينما ايراني ـ اسلامي بودن را كه مهمترين پيامد آن براي ما شخصيت و متانت فردي است، بازيابي كنيم؛ موضوعي كه بيش از همه همت و تلاش مسئولان فرهنگي و اصحاب قلم و هنر را ميطلبد. در اين زمينه نميتوانيم از نهادي مانند خانواده انتظار زيادي داشته باشيم چراكه خانواده فقط تا مرحلهاي ميتواند الگوي نظام تربيتي و زيستي ما باشد، اما از مقطع خاصي پس از ورود فرد به جامعه و آشنايي با رفتارها و نرمهاي مختلف، ناهنجاريهاي مختلف سراغ وي ميآيد و هركدام با زبان و روش خود، انسان را به ورطه منفعتطلبي خويش ميكشاند بنابراين، پرداختن به زيرساختهاي فرهنگي و فراهم آوردن بسترهاي لازم براي شناخت يك هويت ملي و ديني در جامعه توسط نهادهاي فرهنگي، مهمترين عنصري است كه در اين روزها ميتواند به جوانان ما براي گريز از معضل بحران هويت كمك كند. سيد عليرضا بهشتي
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه