پاسخ به:مقالات پژوهش آب در كشاورزي
پنج شنبه 1 تیر 1391 11:01 AM
1 : پژوهش آب در كشاورزي (علوم خاك و آب) 1389; 24(2 (ب)):73-97. |
مديريت بازتابي اراضي و آب در ايران: ارتباط فناوري، حکمراني و فرهنگ، قسمت اول: پارادايمهاي مديريت اراضي و آب |
بلالي محمدرضا*,كئولارتز ژوزف,كورتهالز ميشل |
* کرج، مشکين دشت، موسسه تحقيقات خاک و آب |
به منظور امکان سنجي مديريت پايدار اراضي و آب در ايران پژوهشي در دو محور مطالعات نظري و تجربي (ميداني) طي سالهاي 88-1385 انجام شد. در مطالعات نظري که موضوع اصلي اين مقاله مي باشد، تکامل توامان فناوريهاي کشاورزي، نهادهاي اجتماعي و ارزشهاي اخلاقي- ديني مورد بررسي قرار گرفت و مشخص شد در يک روند تاريخي در حوزه مديريت اراضي و آب سه پارادايم سنت / پيشامدرن، مدرنيته صنعتي و مدرنيته بازتابي قابل تمايز است. پارادايم سنت با قنات به عنوان فناوري کليدي، بنه (نظام مشارکتي سنتي کشت جمعي) به عنوان نظام بهره برداري غالب و نظام اخلاقي که ريشه در آئين زرتشت و دين اسلام دارد، تعريف مي شود. گذار به پارادايم مدرنيته صنعتي را مي توان با جايگزيني بنه با خرده مالکي، جايگزيني بخشي از قناتها با چاههاي عميق و سدهاي بزرگ و ظهور جهان بيني مکانيکي بهمراه پيامدهاي اخلاقي آن تعريف نمود. با توجه به چالشهاي پارادايم مدرنيته صنعتي، پيامدهاي بحران محيط زيست و توجه به توسعه پايدار، ايران در حال گذار از مدرنيته صنعتي به مدرنيته بازتابي يا مدرنيته دوم بسر مي برد. عليرغم فعاليتهاي انجام شده در راستاي توسعه پايدار، پارادايم جديد در ابتداي راه خود بوده و بسط آن نيازمند احيا سيستم هاي سنتي اراضي و آب و تلفيق آن با سيستمهاي مدرن است بگونه اي که مزاياي هر دو سيستم حدالامکان حفظ گردد. |
كليد واژه: شبکه فناوري، حکمراني، فرهنگ، مدرنيته بازتابي، سنت، پارادايم، قنات و بنه، اسلام، زرتشت و جهانبيني مکانيکي |
نسخه قابل چاپ |