آیا کودک شما از دردی شکایت دارد که دلیل آشکاری برایش پیدا نشده است؟
جمعه 23 مهر 1389 10:05 AM
● اختلالات شبه جسمانی
آیا تاكنون برای شما یا نزدیكانتان پیش آمده است كه از شدت ناراحتی، عصبانیت یا نگرانی سردرد بگیرید،احساس كنید دست چپتان تیر میكشد، یا حالت تهوع به شما دست بدهد، یا فكر كنید حتماً بیماری خاصی به سراغتان آمده است، به پزشك مراجعه كنید، معاینه شوید، مورد آزمایشات دقیق قرار گیرید و تمام نتایج به دست آمده حاكی از طبیعی بودن كاركرد بدن شما باشد؟
وضعیت فوق برای برخی از مردم به صورت تكرار شونده و مزمن در میآید تا حدی كه مراجعات مكرر به پزشك و آزمایشگاه و رادیولوژی و ..... وقت،توان و سرمایه زیادی از آنان را به خود اختصاص میدهد. آنچه در این میان فراموش میشود وجود فشارهای روانی و تعارضاتی است كه با بروز علایم جسمانی آزاردهنده رابطه مستقیم داشتهاند اما ناخودآگاه بودن آنها باعث شده آخرین عاملی باشند كه از نظر پزشك یا فرد مورد توجه قرار میگیرند. با آن كه تاثیر جسم بر روان و بالعكس امری ثابت شده است (بسیاری حالات روحی روانی باعث تشدید،ادامه یا عود بیماریهای جسمانی میشوند و وقتی جسم بیمار است تواناییهای ذهنی و فكری فرد نیز صدمه میخورد یا دچار اضطراب و بیحوصلگی میشود)، گاه برخی علائم جسمانی در فرد بروز میكند كه با هیچ گونه علت بیماریزای جسمانی قابل توجیه نمیباشد. دلیل ایجاد چنین ناراحتیهایی تبدیل تنشها و مشكلات روحی به تظاهراتی جسمانی است بدون اینكه فرد خود از وجود چنین تحولاتی آگاهی داشته باشد.
بنابراین طبیعیترین واكنش او به این مشكلات اعتقاد به بروز یك عامل بیماریزا یا برهم خوردن نظام سلامت و كاركرد بدنش میباشد. چنین حالاتی را كه در سنین مختلف دیده میشود اختلالات شبه جسمانی مینامند. شایعترین علائم این اختلال در كودكان سردرد و دل درد میباشد. برای ۵۰ درصد كودكانی كه با شكایت از درد ناحیه شكم یا سر به مراكز بهداشتی درمانی مراجعه میكنند عامل خاصی پیدا نمیشود. با این حال نگرانی خانواده از وجود عاملی ناشناخته در كودك كه از چشم پزشك پنهان مانده است باعث میشود كودك تحت ارزیابیهای متعدد و گاه آسیب زننده قرار گیرد، از مدرسه غیبتهای مكرر داشته باشد، افت تحصیلی پیدا نماید و خانواده نیز در این میان بهای گزافی بپردازد. از طرفی ممكن است كودك از جانب خانواده مورد توجه فراوان قرار گیرد، از مسئولیتهایش معاف شود و گرفتن نقش بیمار در خانواده برایش محبت، مراقبت و امنیت به همراه آورد و ناخودآگاه از ماندن در این نقش احساس رضایت پیدا كند. در برخی خانوادهها نیز به دلیل دست پیدا نكردن به یك توجیه پزشكی و منطقی یا اعتقاد به یك باور غلط مبنی بر این كه كودك بیمار نیست و عمداً دست به چنین رفتارهایی میزند واكنش ایجاد شده بدرفتاری یا تنبیه كودك است. این برخورد منجر به ایجاد احساس طرد شدگی در كودك، تشدید تعارضات درونی او و پیچیدگی و ازمان علائم بیماری خواهد شد.
بنابراین درك صحیح از علت ایجا ناراحتی در كودك، واقعی بودن درد و بیماری او، ارتباط مستقیم اما پنهان بروز این علائم با استرسهای آزاردهنده كودك از جانب پزشك و اعضای خانواده برای اتخاذ رویكرد مناسب درمانی و توانبخشی، بازگرداندن كودك به سطح عملكرد قبلی و مورد انتظار، كاهش تألمات و شدت بیماری و برقراری نظام متعادل خانوادگی امری اساسی میباشد.
با پزشك و مشاور خانوادگی خویش همكاری داشته باشید، توضیحات آنان را بپذیرید. مراجعات منظم به پزشك خویش داشته باشید. برای مقابله با زمانهایی كه كودكتان از درد و ناراحتی شكایت دارد توصیههای زیر را به كار برید.
- به رفتارهای مربوط به درد او توجه نكنید یا كمتر توجه كنید؛
وقتی كودك نزد شما از درد شكایت میكند به آرامی به او بگویید: عزیزم متأسفم كه درد دوباره سراغت آمده است. بهتر است از آرامسازی (Relaxation به معنای مهارت شل كردن عضلات بدن است كه برای مقابله با اضطراب و فشار روانی آموخته و به كار برده میشود.) استفاده كنی. اگر درباره علائم و مشكلاتش به بحث بپردازید و آن را ادامه دهید كودك نمیتواند توجهش را از درد بردارد و به كارهای دیگری بپردازد.
- مطمئن شوید كه هر روز در مدرسه حاضر میشود؛
اگر شكایت خود را صبح موقع رفتن به مدرسه ابراز میكند، بحث خود را محدود كنید. به كارهای روزمره برای آماده شدن ادامه دهید. برایش توضیح دهید كه او به مدرسه خواهد رفت. به مسئولین مدرسه توصیه كنید اگر در مدرسه شكایت خود را تكرار كرد مدت كوتاهی به او استراحت بدهند و سپس او را به كلاس بازگردانند و از او بخواهند تكالیف و آزمونهای لازم را انجام دهد. اگر علائم كودك ناشی از بیماری جسمی باشد (تب، عفونت و ...) باید استراحت كند و مراقبتهای خاص درمانی در موردش صورت گیرد. هر علامت جدید را به پزشك اطلاع دهید.
- به كودك كمك كنید تا عواملی را كه در خانه یا مدرسه برایش فشار روحی ایجاد میكنند تشخیص دهد.
مطمئن شوید میدانید كه چه زمانهایی او این فشار را احساس میكند. راههای كمك و مقابله با زمانهای پرفشار (استرسزا) را از درمانگر بیاموزید و همراه با كودك از آنها استفاده كنید.
- روزهایی كه كودك درد و ناراحتی ندارد به او توجه كنید و فعالیتهای ویژهای انجام دهید.
فهرستی را از امتیازات خاص برای روزهای كاملاً بدون درد از قبل آماده سازید و او را از این پاداشها بهرهمند سازید. احساس رضایت خود را از سلامتی او ابراز كنید و بگویید خوشحال هستید كه مسئولیتها و تكالیفش را انجام داده است. به او كمك كنید با مشكلاتی كه دارد مقابله كند. كمكش كنید تا با درد و ناراحتیاش كنار آید این كار را با توجه كردن به او و تحسین نمودن او زمانی كه مشغول كامل كردن مسئولیتها و شركت در فعالیتهی روزانهاش است انجام دهید.
- در زمان بیماری تعاملات و فعالیتهایش را محدود سازید.
روزهایی كه به علت شدت علائم او را ناتوان مییابید و لازم میبینید در منزل بماند او موظف است توصیههای پزشكی را رعایت نماید و كارهای مدرسهاش را انجام دهد. بازی، سرگرمی و استفاده از تلویزیون و كامپیوتر و ... را ممنوع سازید. اگر مسئولین مدرسه موافق باشند اجازه دهید وقتی احساس كرد بهتر شده است به مدرسه باز گردد. از یكی از دوستانش كمك بگیرید تا زا درس و تكلیف مدرسه عقب نماند.
- مراقب باشید درباره بیماری یا ناراحتیشدید خودتان در حضور بچهها صحبت نكنید.
برخی بچهها وقتی والدین بیمارند یاد میگیرند كه میتوانند مانند آنان در خانه بمانند و از كار معاف باشند. به خصوص در هفتههای اول برنامه درمانی كودكتان مگر در موارد اضطراری از مرخصی استعلاجی استفاده نكنید.
- كودك را تشویق كنید از تكنیكهای آرامسازی استفاده كند.
به او كمك كنید تا این مهارت را با تمرین بیشتر بهتر بیاموزد و از او بخواهید حداقل یكبار در روز آن را انجام دهد. پیشنهاد كنید تاثیر این تمرینات را با درمانگر خویش درمیان بگذارد.
- به افرادی كه با كودك شما سروكار دارند مطالب فوق را آموزش دهید. از آنها بخواهید بر خوردشان با كودك مطابق آنچه شما صحیح میدانید باشد، برنامهای را در پیش بگیرید تا اگر كوچكترین غیبتی از مدرسه صورت گرفت كودك از آموزش عقب نیفتد.
آنروز .. تازه فهمیدم ..
در چه بلندایی آشیانه داشتم... وقتی از چشمهایت افتادم...