حضرت امام خميني در منظر مقام معظم رهبري
دوشنبه 22 خرداد 1391 8:42 AM
حضرت امام خميني در منظر مقام معظم رهبري
باهتمام: سيد جعفر حسيني وديق
شخصيت ممتاز حضرت امام خمينی(ره) خصوصيات امام، استثنايى و ممتاز و بىنظير است و هرچه در ابعاد شخصيت ايشان تأمل كنيم، اين استثنا و امتياز را بهتر و بيشتر مىيابيم. حال كه اين داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگينى قلبهاى ما را مىفشارد، خلأ وجود او را بيشتر احساس مىكنيم...
محو در ارادهی الهی و تکلیف شرعی
شخصيت امام تا حد بسيار زيادى به اهميت و عظمت آرمانهاى او مربوط مىشد. او با همت بلندى كه داشت، هدفهاى بسيار عظيمى را انتخاب مىكرد. و با همت بلند و ايمان و توكل و خستگىناپذيرى و استعدادهاى فراوان و تواناييهاى اعجابانگيزى كه در وجود اين مرد بزرگ نهفته بود، به كار مىافتاد و در سمت هدفهاى مورد نظرش پيش مىرفت و ناگهان همه مىديدند كه آن هدفها محقق شدهاند.
نقطهى اساسى كار او، اين بود كه در ارادهى الهى و تكليف شرعى محو مىشد.
امیر بر هویها و خواهشها
فرق است ميان شخصيتى كه به خاطر مقام و سمت ظاهريش مورد احترام و تجليل واقع مىشود، و كسى كه شخصيت و عظمت و عمق وجود و آراستگيهاى گوناگون او، هر انسان بزرگ و قوى و هوشمندى را به تعظيم و تجليل و ستايش و تكريم وادار مىكند. امام عزيز ما، از اين نوع انسانها بود.
انگيزههاى نفسانى، جاذبههاى مادّى، هوىها و هوسها، نمىتوانست به قلهى رفيع وجود باتقواى او دستاندازى كند. او امير هوىها و خواهشهاى خود بود؛ ولى خواهشها بر او حكومت نمىكردند. صبور و بردبار بود و سختترين حوادث در اقيانوس عظيم وجود او، تلاطم ايجاد نمىكرد.
عابد و مخلص
امام كه توانست اين حركت عظيم را در دنيا به وجود آورد، به خاطر آن بود كه با خدا ارتباط داشت و در اين راه ملاحظهى هيچ چيزى را نمىكرد. امروز كه او در ميان ما نيست، سيل اعترافها و تعريفها سرازير شده است و همهى دنيا به اقدام عظيم او كه اقيانوس انسانها را به حركت درآورد، معترفند. اين كار بزرگ، تنها در سايهى قاطعيت و اراده و هوش و شجاعت و تيزبينى و آيندهنگرى به وجود نيامد؛ اين خصلتها قادر نبودند اين طوفان عظيم را پيش آورند؛ عنصر اصلى، ارتباط با خدا و كمك خواستن از او بود كه نام امام(ره) و كار او را در تاريخ جاودانه كرد.
راز موفقیت اخلاص و اتصال به خدا
به اعتقاد من، مهمترين و تعيينكنندهترين راز موفقيت او، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود. ايشان توانست معناى «ايّاك نستعين» را در عمل خود مجسم كند و به منبع لايزال قدرت الهى متصل شود. وقتى يك انسان كوچك و ضعيف و ظرف محدودى، خودش را به اقيانوس بىپايانى وصل مىكند، ديگر هيچ عاملى وجود ندارد كه بتواند بر او فايق آيد. اگر هر انسانى همين كار را بكند، همانگونه خواهد شد.
دشمن شناسی، دوست شناسی
توفيقاتى كه آن بزرگوار به دست آورد، خيلى بالاتر از اين است كه به شجاعت و عقل و تدبير و آيندهنگرى زياد يك انسان متكى باشد.
آن توفيقها از جاى ديگر نشأت مىگرفت، كه در درجهى اول از اخلاص او ناشى مىشد؛ ودر درجهى دوم، توكل و حسن ظن به خدا داشت. هيچ كارى در نظر او خارج از قدرت الهى نبود. امام دو خصوصيت ديگر هم داشت، كه اين هم جز با نورانيت الهى ممكن نبود، و آن عبارت بود از: دشمنشناسى و دوستشناسى. در شناخت دشمنها و دوستها اشتباه نكرد. از اول دشمنها را شناخت و آنها را اعلام كرد و تا آخر هم در مقابلشان ايستاد، و نيز از اول دوستها را شناخت و آنها را اعلام كرد و تا آخر هم از دوستى آنها منتفع شد.
لطافت و روح عرفانی
هويت هنرى امام، بعد از رحلتشان براى همه آشكار شد. شايد خيليها اصلاً نمىدانستند كه امام اهل شعر يا شاعر است؛ آنهم شعر با اين مايه از لطافت عرفانى وآن سوخته حالىِ مخصوص يك انسان عارف دلباخته. اين بزرگوار، با آن روح عرفانى، همان كسى است كه صدايش قويترين صداها عليه استكبار جهانى بود. يعنى لطافت روحى با قوّت ارادهى آنچنانى همراه مىشود و بزرگترين كارهاى روزگار ما را انجام مىدهد.
سیر دائمی به سوی کمال
اين امامى كه شماها و دنيا را اينطور دلباخته كرد ، دلها را از جا كند؛ همچنانكه دنيا را زيرورو كرد - راز كارش در يك كلمه بود. و آن كلمه، عبارت از سير دايمى به سوى كمال بود. شما خيال نكنيد كه امامِ سال 68 كه به جوار الهى رفت، همان امامِ سال 57 بود كه وارد ايران شد. نخير، امام خيلى جلو رفته بود، خيلى پيشرفت كرده بود، خيلى بالا رفته بود.
رهبر و زمامدار، زاهد و عارف آنچه كه در دوره بعد از تشكيل نظام اسلامى، از ابعاد وجودى امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظيمتر بود از آنچه كه قبلاً ديده شده بود. در اين دوران، امام - اين شخصيت برجسته و ممتاز - در دو بُعد و دو چهره مشاهده مىشود: در دوران حكومت، يك چهره، چهره رهبر و زمامدار است؛ يك چهره، چهره يك زاهد و عارف. تركيب اين دو با هم، از آن كارهايى است كه جز در پيامبران، جز در مثل داود و سليمان، جز در پيامبرى مثل پيامبر خاتم (ص) انسان نمىتواند ديگر پيدا كند.
دارای دو خصوصیت صبر و یقین
دو خصوصيت، صبر و يقين؛ همان ايمان آگاهانه و روشنبينانه است كه وسوسهها نمىتواند آن را در دل انسان، سستبنياد كند. صبر، خصوصيتى است كه به يك انسان بزرگ اين امكان را مىدهد كه در راه آرمانهايى كه آگاهانه و روشنبينانه انتخاب كرده است، به هنگام مواجهه با مشكلات، خود و راه خود را گم نكند؛ هدف را فراموش نكند و منصرف نشود. امام راحل ما، اين تجديد كننده حيات اسلام در ميان ملّت ما و امّت اسلامى، از اين دو خصوصيت برخورداربود.
امروز بعد ازحدود نيم قرن واقعه پانزدهم خرداد مىگذرد، شما ملاحظه مىكنيد كه نهضت مظلوم امام، دنياى اسلام را فراگرفته است.
برخورداری از روحیه حسینی
در تمام عمر امام (ره)، يك لحظه اتّفاق نيفتاد كه او به خاطر سنگينىِ بارِ تهديدِ دشمن، در هر بُعدى از ابعاد، دچار ترديد شود. اين، يعنى همان برخوردارى از روحيه حسينى.جنگ، تلفات دارد. جان يك انسان، براى امام خيلى عزيز بود. امام بزرگوار، گاهى براى انسانى كه رنج مىبُرد، اشك مىريخت و يا در چشمانش اشك جمع مىشد! ما بارها اين حالت را در امام مشاهده كرده بوديم. انسانى رحيم و عطوف، داراى دلى سرشار از محبّت و انسانيت بود. اما همين دل سرشار از محبّت، در مقابل تهديد شهرها به بمباران هوايى، پايش نلرزيد و نلغزيد. از راهْ برنگشت و عقبنشينى نكرد.