پاسخ به:مقالات اقتصاد کشاورزی و توسعه
شنبه 20 خرداد 1391 10:50 PM
12 : اقتصاد كشاورزي و توسعه پاییز 1379; 8(31):235-260. |
|
عوامل موثر بر كميت و كيفيت توليد صنايع دستي مطالعه موردي: زنان عشاير نيمه اسكان يافته مرند افزر |
|
نواب اكبر فيروزه,منفرد نوذر,رضايي عليرضا |
|
|
صنايع دستي يکي از سازو کارهاي اقتصادي به شمار مي آيد. براي توليد اين صنايع، از منابع داخلي استفاده مي شود منابعي مانند: نيروي کار، مواد اوليه و ابزار کار که هشتاد درصد توليد را فراهم مي کنند. توليد صنايع دستي اثر مستقيم بر درآمد ناخالص ملي دارد و هرگونه افزايش در ميزان توليد و بهبود کيفيت، در افزايش آن تاثير مي گذارد.
زنان در جوامع عشايري نقش اقتصادي بسيار مهمي دارند و در اين ميازن زنان عشاير اسکان يافته، به دليل داشتن وقت بيشتر، در رونق يافتن صنايع دستي نقش مهمتري را ايفا مي کنند. بر همين اساس بايد گفت که کالاهاي حاصل دسترنج زنان نيمه اسکان يافته منطقه مرند افزر، بويژه گليم، کميت و کيفيت بالايي دارد تا جايي که مورد تقاضاي بازارهاي داخلي و خارجي قرار گرفته است.
اين پژوهش در منطقه مرند افزر، که در دشت خليلي افزر بخش قيرو کارزين شهرستان فيروز آباد واقع شده انجام گرفته است. در اين منطقه، صنايع دستي توليد شده از سوي زنان به طور عمده گليم، جاجيم، قاليچه و خوابگاه را در بر مي گيرد. جامعه آماري، کل خانوارهاي موجود در منطقه 57 خانوار را تشکيل مي دهد. اين پژوهش به روش پيمايشي و در دو بخش مشاهده اي و ميداني انجام گرفته و ابزار طرح، پرسشنامه است که از راه مصاحبه اطلاعات مورد نياز آن گرد آوري شده است. براي اجراي اين پژوهش، متغيرهاي مستقل مشخصات پاسخگويان و صنايع دستي به کار رفته که آثار اين متغيرها بر متغير وابسته درآمد، هزينه و ارزش افزوده مربوط به صنايع دستي نيز سنجيده شده است. همچنين تجزيه و تحليل داده ها در دو بخش توصيفي و استنباطي انجام گرفته است.
نتايج آزمونهاي آماري، که به دو روش رگرسيون گام به گام و تعيين همبستگي ميان متغيرها (ضريب همبستگي اسپيرمن رو و kendall's Tau c) به دست آمد، نشان مي دهد که: 87.7 درصد خلاقيت طرح و رنگ از«ذهنيات و تجارب شخصي» خود بافندگان برخاسته است؛ 84.2 درصد پاسخگويان معتقدند که «اسکان» براي بافندگي آنها بهتر است؛ محصولات 82.5 درصد بافندگان از نوع «درجه يک» است، 78.9 درصد بافندگان از مهارت در حد «بالايي» برخوردارند؛ 75.4 درصد «گليم» مي بافند و سرانجام 50.9 درصد، علت بافندگي را «نياز اقتصادي» اعلام کردند.
ميان متغيرهاي روابسته مربوط به درآمدها، هزينه ها و ارزش افزوده و همچنين متغير مستقل گليم بافي، روابط، معني دار بوده است. نتايج نشان مي دهد که «گليم بافي» با وجود نداشتن هزينه چنداني براي بافندگان در «ارزش افزوده»، «درآمد ناخالص خانوار درسال» و «مجموع کل درآمدها» موثر بوده است.
|
|
كليد واژه: |
|
![](http://sid.ir/fa/image/PDF.gif) |
نسخه قابل چاپ
|