پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی
سه شنبه 9 خرداد 1391 11:10 PM
12 : محيط شناسي زمستان 1388; 35(52):111-124. |
نقش مشاركت در طراحي محيط روستايي |
دارابي حسن* |
محيط روستايي، بازتاب ماهيت فعاليت / سكونت انسان در بستر زمان، بهره مند از كيفيت زيباشناسانه وكاركردهاي زيست محيطي است. از طرف ديگر متاثر از دانش مكاني و فرهنگ بومي است. رشد سريع اقتصاد مصرفي و تاكيد بر كاركرد، كم توجهي به ابعاد مختلف محيط روستايي، منجر به شكل گيري الگوهاي ناتوان از باز توليد ويژگي هاي حاكم بر آن شده كه ناپايداري ارمغان آن است. گسترش اين وضعيت منجر به طرح ابعاد ناپايداري در ادبيات توسعه پايدار همراه با ارايه راه مقابله با آن شده است. اما كمتر به چگونگي انجام اقدامات براي دستيابي به پايداري پرداخته شده است. با توجه به ماهيت طراحي محيطي مبتني بر اصولي مانند نگرش علمي پيوند نظام طبيعي و اجتماعي، كل گرايي و مانند آن، نمي توان محيط پايداري را بدون توجه به نقش گروههاي ذي نفع در اين فرايند طراحي كرد. بديهي است كه اين نقش زماني به كمال مطلوب خواهد رسيد كه بستر مناسب براي مداخله معنادار هدفمند و سودمند مردم فراهم شود. دستيابي به اين مهم فقط در قالب طراحي مشاركتي امكان پذير خواهد بود. مشاركت پاسخي به چگونگي اجراي اقدامات مورد توجه توسعه پايدار و ابزار بازتاب ويژگي هاي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي در طراحي است. به همين دليل مشاركت ضرورتي انكار ناپذير در دستيابي به محيطي پايدار به شمار مي آيد. اما اين بدان معنا نيست كه كمال غايي در گرو طراحي مشاركتي است. مشاركت ضمن برخورداري از پيامدهاي مثبت متضمن آثار منفي و تعارضاتي است كه بايد مديريت شوند. در اين مختصر تلاش مي شود بر اساس نتايج يك ارزيابي نقش مشاركت در تعالي طراحي محيط روستايي تبيين، پيامدها و تعارضات حاكم بر آن مطرح و نمونه هايي از آن ارايه شود. |
كليد واژه: مشاركت، طراحي مشاركتي، محيط روستايي، منظر روستايي، منظر فرهنگي |
نسخه قابل چاپ |