«تب گراني فروکش نکرد» - مردمسالاري - مهدي عباسي
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 9:52 AM
«تب گراني فروکش نکرد» سرمقاله روز مردمسالاري به قلم مهدي عباسي است كه در آن مي خوانيد: وقتي روزنامه ايران در صفحه اول چندروز پيش خود با تيتر بزرگ نوشت «تب گراني فرونشست» براي خيليها، سوال بود که براساس چه تحليلي، ارگان رسمي دولت به صورت شتابزده اقدام به انتشار چنين مطلبي کرده است. اين در حالي است که گراني و تورم در جامعه بيداد ميکند و هنوز چارهاي جدي براي آن انديشيده نشده است. البته در اين ميان استدلال روزنامه ايران براي انتشار چنين مطلبي، «بازار ملتهب و سرگردان طلا و ارز» بود. چرا که طي چند روز قيمت طلا و ارز روند نزولي داشت و کاهش کوتاه مدت قيمت طلا و ارز سبب شد تا دولت تصور کند که بازار را کنترل کرده و تبگراني فروکشيده است اما بخشي از اين کاهش قيمت ارز و طلا به رسيدن موعد سکههاي پيش خريد شده مردم برمي گشت و بخشي ديگر نيز تحت تاثير نتايج مثبت مذاکرات ايران و 1+5 در استانبول بود. اما نکته جالب اينجاست که بازار ملتهب طلا و ارز که سبب شد تا روز گذشته بازهم قيمت طلا و ارز روند صعودي به خود بگيرد، ديگر خبري از تيترهاي رسانههاي دولتي نبود. موضوع گراني و تورم و اصولا مشکلات عديدهاي که در اقتصاد کشور مشاهده ميشود، مدتي است که بازتابهاي زيادي در جامعه دارد.چرا که مردم به صورت مستقيم در زندگي روزمره با گراني ها دست وپنجه نرم مي کنند و همين امر سبب شده تا حتي مراجع و علما نيز به صورت جدي گلايههايشان از وضع موجود را اعلام کنند. اما واکنش دولت به گرانيها هم جالب و تعجب برانگيز است. به جاي آنکه اقدامي ويژه و کارشناسي شده براي مهار تورم و کنترل بازار صورت بگيرد از يک سو دولت به بيبرنامگياش براي اين امر به صورت رسمي و علني اعتراف ميکند و از سوي ديگر به دنبال توجيهي براي تورم ميگردد که «توطئه» مهمترين دليلي است که رييس دولت براي گرانيهاي افسار گسيخته اخير اعلام ميدارد و حتي وزارت اطلاعات به کم کاري متهم ميشود. پذيرفتني نيست، دولت به جاي آنکه سياستهاي اقتصادياش را اصلاح کند و گامهاي کارشناسي شدهتري بردارد، با واژههايي نظير «توطئه» در راستاي توجيه امور و فرار کردن از پاسخگويي حرکت کند. ضرورت دارد، دولت به اين نکته اساسي توجه بيشتري صورت دهد که اقتصاد يک مقوله دستوري نيست که بتوان با يک دستورالعمل يا بخشنامه، معضلي از آن را حل کرد. وقتي بسياري از کارشناسان مدام تذکر ميدادند که جراحي اقتصادي نياز به پيش زمينههاي لازم و آمادهسازيهاي کارشناسي شده دارد، دولت تصور کرد که برخي ميخواهند سنگ جلوي راهش بيندازند. اما امروز که بيش از يک سال از فاز اول هدفمندي يارانهها مي گذرد، هنوز دستاوردهاي اين طرح نمايان نيست و گراني، يارانهها را چنان ميبلعد که نه تنها خبري از ذخيرهسازي يارانه خانوادهها نيست، بلکه با وضعيت تورم موجود، همه نگران آينده خودشان هستند. با اين تفاسير، اي کاش وقتي رييس جمهور در يکصدمين سفراستاني مطرح مي کند که «بايد دست به دست دهيم و کار احمدي نژادي بکنيم»، توضيح ميداد که منظورش از اين سناريوي جريانسازي جديد يعني «جريان احمدينژادي» چيست؟ آيا بهتر نيست دولت به جاي آنکه 7 روز در يک سفر استاني باشد، در مرکز مستقر ميشد و فکري اساسي براي مهارتورم مي کرد؟
در حالي که سيستم کنترل بازار بيش از آنکه امري امنيتي باشد، اقدامي اقتصادي است که نياز به مديريت صحيح و سياستهاي کاربردي دارد.
ناگهان چقدر زود دیر می شود...