پاسخ به:مقالات مطالعات برنامه درسی
جمعه 29 اردیبهشت 1391 10:49 AM
5 : نوآوري هاي آموزشي بهار 1384; 4(11):66-88. |
مقايسه رويكردهاي تغيير مفهومي براي تبيين موضوع هاي فرهنگي در ميان دانش آموزان دبيرستاني تهران |
فردانش هاشم* |
* گروه تعليم و تربيت دانشگاه تربيت مدرس |
در سه دهه اخير، فرآيندها و الگوهاي تغيير مفهومي در بسياري از رشته هاي علوم انساني مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و براي تبيين اين پديده الگوهاي متعدد ارائه شده است. هر يك از اين الگوها با تحليلها، استدلالها و ارائه شواهد پژوهشي ادعاي ارائه تبييني معتبرتر و منطبق تر با واقعيت را دارد. در اين پژوهش ابتدا مفهوم فرهنگ و موضوعهاي فرهنگي مورد بررسي قرار مي گيرد. فرهنگ را مي توان تفسير ايجاد شده در ذهن فرد بر اثر مواجهه با يك شيء يا پديده، در زمانهاي متفاوت، تعريف كرد. موضوعهاي فرهنگي كه نوعي دسته بندي مفهوم عام فرهنگ به حيطه ها يا حوزه هاي موضوعي است به مثابه گنجينه شناختي ساختارمند دروني افراد موجب شكل گيري مباني گرايشي و رفتاري فرد مي شود. در اين گزارش، پس از بررسي مفهوم فرهنگ و موضوعهاي فرهنگي، به مرور کردن چهار الگوي مطرح تغيير مفهومي به عنوان پايه و اساس يادگيري معنادار پرداخته و با انجام دادن مطالعه اي پيمايشي در زمينه موضوعهاي فرهنگي، در ميان دانش آموزان دبيرستاني، كاربست الگوهاي متفاوت تغيير مفهومي، در ميان آنان، مورد مقايسه قرار گرفته است. در اين بررسي ميداني با استفاده از يك پرسشنامه به سه پرسش اصلي تحقيق پاسخ داده شده است كه عبارتند از: 1) رتبه بندي موضوعهاي فرهنگي از ديد دانش آموزان دبيرستاني چگونه است؟ 2) موضوعهاي فرهنگي كه در يك سال گذشته ميان دانش آموزان دبيرستاني دستخوش تغيير و تحول اساسي قرار گرفته كدام اند؟ و 3) كدام يك از الگوهاي تغيير مفهومي توصيف بهتري از فرآيند تحول فكري و فرهنگي دانش آموزان ارائه مي دهد؟ پايان بخش گزارش، برخي از دلالتهاي تربيتي يافته هاي اين پژوهش است. |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |