پاسخ به:بانک مقالات مهدویت
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 9:17 PM
1 : مشرق موعود تابستان 1387; 2(6):7-22. |
جامعه شناسي صعودها و سقوط هاي معناکاوانه انسان پسامدرن |
جاويد محمدجواد* |
بشر معاصر در آخر زمان نيست، اما به گونه اي رفتار مي کند که گويي در آن است. آيا اين رفتار بازتاب طبيعي سبک زندگي امروز بشر است؟ برخي از فيلسوفان و جامعه شناسان، دوره معاصر را دوره گذار از قرائت ها و روايت هاي کلان مي نامند. بيشتر معتقدند همگان در برزخي به سر مي بريم که آينده آن تاريک و گذشته اش برآمده از خطا و اشتباه است. بشر امروزي ديگر نه ادعاي بندگي دارد و نه سمت خدايي را مي پسندد. از گذشته بريده و به آينده بدبين است. لذا همه چيز را مي پذيرد و هيچ چيز را بر نمي گزيند. بسياري اين دوره را عصر پسامدرن يا فراتجدد مي نامند. اما نياز به پيامبر معنوي در کدامين دوره بيشتر است؛ دوره اي که برخي از روي يأس و برخي از روي ترس آن را عهدي متفاوت با پيش مي بينند، يا دوره اي که انسان خود را خدا ناميد و از آسمان بريد؟ به ديگر سخن، چه زماني اين بشر خاکي به پيامبران نياز دارد؛ در عهد کودکي و بازي، عصر غرور و جواني يا هنگام پيري و کوري؟ در مرحله دوم چگونه پيامبري او را متقاعد و قانع مي سازد؟ اين نوشتار با مفروض برشمردن مساله حيراني بشر امروزي، به دنبال يافتن طرح پاسخي به پرسش هاي فوق است. اساس سخن در فرضيه «گفتمان پيامبري خاتميت ندارد» نهفته است و اصل مهدويت از علايم حيات جاويدان اين گفتمان به شمار مي رود. گفتمان مهدويت نيز در چارچوب قوانين طبيعت ظهور مي يابد. |
كليد واژه: قانون طبيعي، پسامدرنيسم، مهدويت، گفتمان، پيامبري، اسلام، جامعه، آخرزمان |
نسخه قابل چاپ |