Homefront حتي يك رقيب هم نيست

در دنياي بازي‌ها هيچ سبكي به اندازه تيراندازي اول شخص تا به حال نتوانسته است براي خود موفقيت كسب كند. شايد به همين دليل هم باشد كه انتشار بازي‌ها در اين نوع سبك نسبت به ديگر ژانر‌ها تقريبا چند برابر است. اين موضوع باعث مي‌شود سازندگان بازي‌هاي اول شخص براي اين كه بتوانند از رقباي بزرگ اين سبك مانند Call of Duty جا نمانند، تمام سعي خود را به كارگيرند و در آن از خلاقيت‌ها و ايده‌هاي جديد استفاده كنند. بازي هوم فرونت شما را از نظر گيم پلي خود شگفت‌زده نمي‌كند و در حقيقت هيچ ويژگي اين بازي خلاقيتي نسبت به كال او ديوتي ندارد جز داستان و بعضي صحنه‌هاي بازي آن.

اگر از جنگيدن با روس‌ها يا عرب‌ها خسته شده‌ايد، بهتر است اين بازي را تجربه كنيد. موقعيت شما در اين بازي برخلاف ديگر بازي‌هاي جنگي در خاك آمريكاست. اكنون سال 2027 است و 2 كشور كره شمالي و جنوبي پس از سال‌ها دوباره با يكديگر متحد شده‌اند و همين موضوع بهترين دليل است تا به كشور آمريكا كه حال ديگر وضع اقتصادي بسيار بدي پيدا كرده است، حمله كنند. شخصيتي كه شما هدايتگر او هستيد Robert Jacobs نام دارد؛ خلباني كه براي يك دوره آموزشي به وسيله اتوبوس در حال حركت به سمت آن است. در اين قسمت از بازي، صحنه‌هاي احساسي زيادي وجود دارد؛ مثلا از داخل اتوبوس صحنه شكنجه شدن مردم توسط نيروهاي كره‌اي يا اعدام شدن پدر و مادر بچه‌ها جلوي چشم آنها ديده مي‌شود كه مطمئـنا قبلا در بازي‌هاي ديگر مشاهده نكرده‌ايد. در همين حال شما مجبور به پياده شدن از اتوبوس هستيد. اين نقطه ورود شما به بازي و به دست گرفتن كنترل رابرت است. البته شما در بازي تنها نيستيد. برخي كه هر يك از آنها در كاري بخصوص مهارت دارند، شما را همراهي مي‌كنند.

داستان هوم فرونت متفاوت‌ترين قسمت بازي است، اما اين به معني آن نيست كه گيم پلي بازي حرفي براي گفتن ندارد. گيم پلي بازي براي كساني كه كال او ديوتي را بازي كرده‌اند كاملا يك محيط آشناست، مثلا در طول بازي ماموريت‌هاي مختلفي را بايد به پايان برسانيد. همچنين قابليت استفاده از هليكوپتر در بازي وجود دارد و حتي مي‌توانيد حملات هوايي را عليه نيروهاي دشمن اجرا كنيد كه از نقاط قوت بازي به‌شمار مي‌آيد. موضوعي كه در اين ميان اذيت‌كننده است هوش مصنوعي ابتدايي دشمنان و حتي همگروه‌هاي شما در بازي است كه باعث مي‌شود بسياري از صحنه‌هاي زيباي درگيري خلق نشوند و هيجان بازي را به كلي از دست بدهيد. البته انتخاب ميزان دشواري بازي به دست خودتان است و مي‌توانيد با انتخاب‌تان تا حدودي هوش مصنوعي بازي را بهبود ببخشيد. به نظرم گيم پلي بازي مشكلي ندارد و نقطه ضعف اصلي آن اين است كه شما را در موقعيت‌هاي بسيارآشنا قرار مي‌دهد و با فضاي شگفت‌انگيزي روبه‌رو نمي‌شويد. كنترل اسلحه‌ها و حركات شخصيت بازي را همه قبلا در كال او ديوتي تجربه كرده‌ايد. البته شباهت بسيار زياد گيم به كال او ديوتي يكي از نقاط قوت بازي هم محسوب مي‌شود، چرا كه محور اصلي بازي‌هاي اول شخص گيم پلي آنهاست كه هوم فرونت بخوبي آن را پياد كرده است. به نظر من بزرگ‌ترين ضعف بازي، طول مدت بازي تك‌نفره يا همان داستان آن است كه براحتي مي‌توانيد در ۵ يا ۶ ساعت به اتمام برسانيد. البته من در ۴ ساعت توانستم هوم فرونت را تمام كنم؛ ولي با وجود اين سينگل پلير كوتاه، بخش مولتي پلير بازي بسيار خوب و زيبا طراحي شده است و شما را از بازي راضي نگه مي‌دارد. مولتي پلير بازي بسيار شبيه مولتي پليري است كه شما قبلا در كانتر استرايك يا بتلفيلد مشاهده كرده‌ايد و به نظرم نقاط قوت بيشتري نسبت به آنها دارد. تنوع اسلحه‌ها و وسايل مورد استفاده در مولتي پلير به زيبايي بازي افزوده است و همچنين هيجاني كه هوش مصنوعي ضعيف، شما را از آن محروم كرده بود، ديگر وجود ندارد و مي‌توانيد به تشكيل دادن گروه‌هاي مختلف با انواع تانك‌ها و خودرو و حتي اسلحه آر پي جي صحنه نبرد به يادماندني خلق كنيد.

گرافيك بازي در سطح قابل قبولي قرار دارد، البته نقدهاي زيادي به گرافيك هوم فرونت وارد است؛ اما در كل وجود افكت‌ها و ايجاد فضاهاي بسيار زيباي شهري و قابليت وارد شدن به مكان‌هاي مختلف مانند فروشگاه، مدرسه ‌و حتي كليسا‌ها باعث شده است نقاط ضعف آن ديده نشود. همچنين صحنه‌هاي هدايت هليكوپتر توسط شما و منظره‌اي كه روبه‌روي شما شكل مي‌گيرد، از نقاط قوت بازي است.

صداگذاري هوم فرونت واقعا درخشان بوده و از اصلي‌ترين المان‌هايي است كه شما را وارد فضاي بازي مي‌كند؛ چه زماني كه تيراندازي مي‌كنيد و چه وقتي تير مي‌خوريد صداي بازي، شما را بخوبي همراهي مي‌كند. البته موسيقي‌هاي متن بازي نيز شايان تقدير است. به طور كلي هوم فرونت شايد تقليدي از بازي‌هاي كال او ديوتي و بتلفيلد باشد، اما با اين حال قابليت شگفت‌زده كردن شما را دارد و به نظرم شبيه‌سازي خوبي از اين دو بازي است و نمره ۷ از ۱۰ را شايسته اين بازي مي‌دانم.

مسعود گرجي‌زاده