پاسخ به:بانک مقالات زنان
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 11:18 PM
2 : زن در توسعه و سياست (پژوهش زنان) پاييز 1386; 5(2 (پياپي 18)):29-56. |
|
مقايسه تطبيقي حکايت هاي هندي- ايراني در ادب کلاسيک فارسي |
|
حسيني مريم* |
|
* گروه ادبيات فارسي، دانشگاه الزهرا |
|
توجه به جايگاه و سيماي زن در ادبيات از ضرورت هاي عصر ماست. ادبيات آيينه اجتماع است و متاسفانه مي توان گفت اين آيينه تاکنون تصوير زيبايي از زن به نمايش نگذاشته است. هرچند بر اين حکم مي توان موارد استثنا را ياد کرد. اما به هرحال اغلب نگرش ها و نمودها منفي و نازيبا بوده است.
موضوع مقاله حاضر بررسي نمودها و جلوه هاي زن در مجموعه حکايت ها و داستان هاي قرن ششم تا دهم هجري است. جامعه آماري انتخاب شده شامل کتاب هاي طوطي نامه، سندبادنامه، كليله و دمنه، جوامع الحكايات، سمک عيار، بختيارنامه، مرزبان نامه، گلستان، بهارستان جامي و لطايف الطوايف است که چهار اثر نخست کتاب هايي هستند که ترجمه حکايت هاي هندي هستند و يا در آن سرزمين و تحت تاثير فضاي فکري آنان نوشته شده اند و آثار بعدي اصلا ايراني هستند که گاه گاه جلوه هايي از آثار دسته نخست در آن ها هم ديده مي شود. با توجه به اينکه در آيين هندو با زن ستيزي و مردسالاري رو به رو هستيم بسياري از رسوم اين آيين درباره زنان نشان از خوار داشت زن در اين مكتب دارد. زنان در كتاب هاي قانون آيين هندو نازل ترين شان شخصيتي و اجتماعي را دارند و از حضور در فعاليت هاي اجتماعي و مذهبي محروم شده اند و چون ماخذ بعضي حکايت هاي پارسي، آثار كهن هندوان است، مي توان اين گونه نتيجه گرفت كه آنچه از فرهنگ اين مردم به ايران رسيده، زن ستيزي و پست انگاشتن زنان را به همراه داشته است. اما درباره دسته اي از حکايت ها و داستان هاي ادب فارسي که ريشه ايراني دارند بايد گفت در اين آثار زن ستيزي وجود ندارد بلكه نگاه و نگرش در اين آثار مردانه است. در داستان هايي چون بختيار نامه، سمك عيار، گلستان، بهارستان و لطايف الطوايف. زنان جنس دوم تلقي مي شوند، ولي زن خوب فرمانبر پارسا ستايش مي شود. در اين نوع آثار حيله گري و مكاري زنان از آن نوع كه در داستان هاي با ريشه هندي ديده مي شود وجود ندارد.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|