پاسخ به:بانک مقالات زنان
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 11:17 PM
4 : زن در توسعه و سياست (پژوهش زنان) زمستان 1386; 5(3 (پياپي 19)):83-107. |
فمينيسم مثبت - فمينيسم منفي |
لاجوردي هاله* |
* گروه ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعي، دانشگاه تهران |
از عنوان مقاله نبايد اين گونه استنباط شود که هدف، بررسي آراي نظريه پردازان فمينيست و قضاوت درباره آنهاست. بکار بردن واژه فمينيسم به اين سبب است که اين واژه به طور عام و رايج در بين برخي ايرانيان به واژه اي براي احقاق حقوق زنان بدل شده است. گاه مشاهده مي شود که مدعيان و طرفداران فمينيسم از مباني نحله هاي فکري و شاخه هاي متعدد و متکثر و گاه متغير آن با يکديگر اطلاعي ندارند. در اين مقاله مي کوشم تا با اتکا بر آراي نظريه پردازان انتقادي در آن چه با تسامح فمينيسم مثبت و منفي ناميده ام تحقيق کنم. ميانجي من براي انجام اين تحقيق سينماست. هنر قبل از فيلسوفان و جامعه شناسان کاوش در زندگي روزمره، سرنوشت زنان و خانواده - تولستوي در آنا کارنينا، فلوبر در مادام بووآري، تاماس هاردي در تس دوربرويل - را آغاز کرده بود، و سينماي بعد از جنگ جهاني دوم، خاصه سينماي نئورئاليستي و ژانر ملودراما سرنوشت خانواده و دست و پنجه نرم کردن آن خاصه زنان با معضلات زندگي روزمره را به موضوع اصلي خود بدل کردند. در سينماي بعد از جنگ ايران نيز ژانر ملودراما گسترش يافت. ديدگاه فمينيستي که جسته گريخته در ايران مطرح شده بود، در اين سينما به شيوه اي گسترده مطرح شد. در اين مقاله کوشيده ام تا با دو مقوله مذکور تصويري را که سينما از زندگي زنان ترسيم کرده است، نمايان سازم. |
كليد واژه: زنان، سينما، نقد دروني، مدرنيسم، فمينيسم مثبت (انتقادي)، فمينيسم منفي (کينه توزانه)، فرهنگ، طبقه متوسط، هنر، رگه حقيقت در هنر |
نسخه قابل چاپ |