0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:16 AM

 

صحيفه نور ج 20 صفحه 143

تاريخ: 1/6/66

ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هيأت دولت به مناسبت هفته دولت‏

ما جز يك خدمتگزارى كه باز هم توفيقش از اوست چيزى نيستيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما خداى تبارك و تعالى را شكر مى‏كنيم كه با اين همه مشكلاتى كه براى جمهورى اسلامى پيش آوردند و پيش خواهند آورد، جز ذات مقدس او پناهى نداريم، هر چه هست از اوست و هر چه خواهد شد هم از اوست و ما جز يك خدمتگزارى كه باز هم توفيقش از اوست، چيزى نيستيم. /هم/ بايد همه ما توجه داشته باشيم به اين كه ما خودمان چيزى نيستيم، هر چه هست اوست. اگر عنايات او نبود ما هيچ بوديم، چنانچه از ازل هم هيچ بوديم و بعدها هم از حيث حيثيت خودمان هيچيم، منتها ما هيچ‏ها اشتباه داريم، خيال مى‏كنيم ما هم يك چيزى هستيم و اين يك حجابى است بين ما كه اميدوارم خداى تبارك و تعالى اين حجاب را بردارد و ما بفهميم كى هستيم، اللهم ارنى الاشياء كما هو . ارنى الاشياء كما هو ؛ يعنى به حسب احتمال قوى اين كه، آن كه هستند كه صرف تعلق به او هستند، او را نشان بدهد، كه اگر او را نشان بدهد معرفت خدا حاصل مى‏شود و اگر آن چيزى كه ما همه در حجاب هستيم، آن حجاب برداشته بشود، معلوم مى‏شود كه غير از او كسى نيست و چيزى نيست و همه اشكالات در حجابى است كه ما داريم، گمان مى‏كنيم چيزى هستيم. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به همه ما توفيق معرفت عنايت كند و توفيق خدمت به خلق‏الله.

اين دولت و اقشارى كه مربوط به دولت هستند در عين حالى كه محرومترين قشرها هستند، با اخلاص ترين قشرها هستند

البته من از مشكلات دولت، از مشكلات كارمندان دولت، از مشكلات همه قشرهايى كه در بين دولت كار مى‏كنند، آگاهم، چنانچه شماها بهتر آگاهيد و من مى‏دانم كه اين دولت و اين اقشارى كه مربوط به دولت هستند در عين حالى كه محرومترين قشرها هستند، با اخلاص‏ترين قشرها هستند و در عين حالى كه با يك زندگى درويشانه مى‏گذرانند، بحمدالله قدرت معنوى دارند و هر چه زندگى زيادتر بشود، قدرت روحى كمتر مى‏شود. اين /را/ مسلم است هر قدمى كه دنيا براى آدم برمى‏دارد، انسان عقب مى‏گيرد، آنهايى كه در كاخ‏هاى بسيار مجلل زندگى مى‏كنند، نگرانى‏شان بيشتر از آنى هست كه درويش‏اند و در محله‏ها زندگى مى‏كنند، پس ما از اين جهت هم /كه/ شكرگزار هستيم كه ما را در لباس‏

صحيفه نور ج 20 صفحه 144

درويش‏ها درآورده است - نه درويش به معناى اصطلاحى، درويش واقعى - و ما خدمت به خدا و خدمت به خلق خدا را وظيفه خودمان مى‏دانيم و همه را هم از او مى‏دانيم و مشكلات را هم انشاءالله پشت سر مى‏گذاريم و همان طورى كه تاكنون ايستادگى كرديم، همه ايستادگى كردند در مقابل همه مشكلات، از اين به بعد هم /در همه/ بين همه مشكلات ايستادگى خواهند كرد و من هم دعا مى‏كنم كه خداوند به شما توفيق بدهد.

و اشخاصى كه خارج ايستادند و اشكال مى‏كنند، از باب اين كه خودشان در گود نيستند اشكال كردن يك چيز آسانى است اما حل اشكال مشكل است خوب! البته اشخاص خارج نشستند، مى‏گويند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا بايد بشود؟ چرا فلان كار بايد بشود؟ بايد بكنند، لكن وارد نيستند ببينند كه مشكلات چى هست. در يك همچو زمانى كه دولت و ايران مبتلاى به همه گرفتارى‏هايى كه مى‏بينيد هستند و همه دولت‏ها، همه جهان به استثناى ملت‏هايشان در صدد محو جمهورى اسلامى هستند. يعنى در صدد محو اسلام هستند، در عين حال خداى تبارك و تعالى تأييد كرده است و ما استقامت كرديم، مقاومت كرديم، بعدها هم خواهيم كرد انشاءالله.

اگر ما از مسأله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر از همه كسانى كه به ما بدى كردند بگذريم، نمى توانيم از مسأله حجاز بگذريم

و آن چيزى كه من امروز خيال دارم عرض كنم قضيه اسفبارى است كه در مكه اتفاق افتاد. ما از اول قيام - انشاءالله - براى خدا و براى نجات ملت، شهدا خيلى داشتيم، چه قبل از اين كه انقلاب واقع بشود - در زمان ستمشاهى - شهداى بزرگ داشتيم و چه بعدش كه مى‏بينيد /كه داشتيم/ شهداى بسيار ارزشمند داشتيم، لكن مسأله حجاز، مسأله ديگرى است، غير مسائل است، ما آن وقت هر چه بوده اين كه كتك مى‏خورديم يا گاهى مى‏زديم، گاهى‏خورديم بعد هم همين طور، ما شهدا خيلى داديم و در همه جا شهيد داديم. در زمان رضاشاه آن همه رنج هر كس يادش است مى‏داند چه خبر بود، در زمان محمد رضا هم كه همه يادتان است چه بساطى داشتيم، چه داشتند و چه شهدايى در آن وقت داديم و چه شهدايى در بين اين وقت‏ها. لكن همه قضيه شهادت بود، قضيه بزرگ بود لكن قضيه، قضيه مسأله حجاز نبود، مسأله قدس مسأله بزرگى است، روز قدس هم ديديد كه چه، اما روز قدس مسأله‏اى است و روز جمعه خونين مكه مسأله ديگرى است. روز قدس ما براى اين كه نجات بدهيم قدس را از دست غاصب، لكن آنها اين طور نبود كه قدس را توهين بهش بكنند، از بين ببرند. آنها هم مدعى بودند ما قدس را مى‏خواهيم و چه مى‏كنيم. البته نبايد قدس دست آنها باشد اما اين طور نبود كه روز قدس ما براى خاطر اين كه اسلام آن طور صدمه ديده، ما براى خاطر اين كه قدس كه بايد دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب كرده. در اين انفجارها كه حاصل شد، در اين ترورها كه شد بسيار عزيزان بزرگى را ما از دست داديم كه هر خاك پاى آنها بر اين كاخ‏نشينان ارزشش بيشتر بود - اگر آنها ارزشى داشتند كه ندارند - لكن همه اين بود كه ما كتك مى‏خوريم و مى‏زنيم، در جنگ با

صحيفه نور ج 20 صفحه 145

صدام هم كه تحميل به ما كردند، ما خيلى از دست داديم! شهيد از دست داديم، خيلى ضرر برديم لكن ما ضرر برديم، مسأله، مسأله حجاز نيست. مسأله حجاز مسأله‏اى است كه ما باز خواب هستيم، دنيا هم باز خواب است كه چه شد. مسأله حجاز، مسأله بزرگترين مقامات قدس اسلامى و دنيايى شكسته شد، كعبه احترامش پيش ما تنها نيست، پيش مسلمين تنها نيست، كعبه را همه ملل محترم مى‏شمرند. همه مللى كه به دين چيز دارند. كعبه، كعبه‏اى است كه از زمان اول خلقت بوده است و همه انبيا در او خدمتگزار بودند. شكستن كعبه مسأله‏اى نيست كه بشود ازش همين طورى گذشت. اگر ما از مسأله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر ما از همه كسانى كه به ما بدى كردند بگذريم، نمى‏توانيم از مسأله حجاز بگذريم، مسأله حجاز يك باب ديگرى است غير مسأله چيزهاى ديگر.

و آنچه لازم است زنده نگه‏داشتن اين روز است، آن روزى كه اين خيانت شد به اسلام. و الان ماه محرم نزديك مى‏شود، ماه محرم براى ما خيلى عزا هست لكن سيدالشهدا سلام‏الله عليه هم فدا شد براى اين كه در مكه نماند كه نبادا به ساحت قدس مكه جسارت بشود، همه فداى مكه هستند. مكه جايى است كه همه انبيا خدمتگزار او بودند و حالا گرفتار شده مكه به دست يك دسته اشخاص ملحد كه اصلاً نمى فهمند بايد چه بكنند و نمى فهميدند و نمى دانند چه تحميلى برشان شد و /مسلمين/ يك ننگى هست الان براى همه مسلمين دنيا كه مكه، محل قدس الهى، محلى كه مقدس ترين مقامات الهى است اين طور شكسته بشود و مسلمان‏ها نشسته باشند تماشا كنند. مسلمان‏ها خودشان تكليف خودشان را مى‏دانند. مسأله را بايد زنده نگه داشت، در ماه محرم تمام كسانى كه منبر مى‏روند، واعظ هستند، نوحه‏خوان هستند، تمام دستجات بايد در رأس امورشان اين مسأله قرار داده شود. سيدالشهدا براى اين بود شهادتش، براى اين بود كه اقامه بشود عدل الهى، اقامه بشود خانه خدا، محفوظ باشد خانه خدا و در يك زمان ما كه همه نشستيم و تماشا مى‏كنيم، ما تماشاچى هستيم؟ چه بايد بكنيم؟

البته اين معنا را من تذكر بدهم كه معنى اين كه ما بايد با اين مسأله برخورد داشته باشيم، اين نيست كه كسانى كه الان در اين جا از سعودى‏ها هستند يا از ساير، از كويت، از جاهاى ديگر اينها را ما كارى داشته باشيم، اينها در پناه ما هستند بايد محفوظ باشند و اين جوان‏هاى ما البته حسن نيت دارند، لكن من بهشان عرض مى‏كنم كه در بين شما ممكن است اشخاصى باشند كه حسن نيت نداشته باشند، بخواهند مملكت ايران را، بخواهند دولت ايران را آلوده كنند. شما متوجه باشيد كه اينها چيزى نيستند كه ما به اينها كار داشته باشيم، چون مسأله بالاتر از اين مسائل است و بايد ما با همه قوايى كه داريم، مسلمين با همه قوايى كه دارند و دنيا، آنهايى كه به خدا اعتقاد دارند، با همه قوايى كه دارند، بايد با اين مسأله محاربه كنند، به هر طورى كه خودشان صلاح مى‏دانند. اين ننگ را نبايد ما به گور ببريم كه ما بوديم ديديم در حضور ما بزرگترين جنايت واقع شد و حالا هم آنها طلبكار هستند از ما.

صحيفه نور ج 20 صفحه 146

بعد بزرگتر مسأله حجاز همين است كه احترام يك محل مقدسى از بين رفت و مسلمين ساكت نخواهند نشست‏

اين توطئه بى‏اشكال يك توطئه سابقى بود هيچ اشكالى در اين نيست كه يك سابقه‏اى داشت اين توطئه. بنا داشتند بر اين كه اين امر واقع بشود، تحميل كرده بودند بر آل سعود احمق كه يك همچو كار احمقانه‏اى بكند و خودش را در تمام دنيا منحط كند، با اين كه منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعاً متحيريم كه بايد چه بكنيم؟ خداى تبارك و تعالى خانه خودش را حفظ مى كند. ان الله بيتا يحميه و خواهد سيلى را خورد از مسلمين، از مؤمنين، از حجازى‏ها. خود حجازى‏ها كه در اين امر وارد نبودند الا دستجاتى كه مربوط به اين حزب باطل و اين دولت باطل است. اين توطئه از سابق بود، هيچ سابقه نداشت كه در سال‏هاى سابق، قبل از اين كه حجاج بروند، ملك سعود براى من پيام بفرستد و از من تشكر كند كه شما گفتيد كه اين جا آرامش باشد و با ما چه بكنند و اينها، بنابراين نبود. امسال اين اتفاق افتاد، براى چى؟ براى چى ايشان براى من پيام فرستاد؟ براى اين كه بگويد كه من حسن نيت دارم، چه دارم، فلان، يا يك نمايشى بود. بهترين دليل بر اين كه اين مسأله، مسأله توطئه بود همان كيفيت عملشان بود. خودشان اقرار كردند به اين معنا، مى‏گويند كه ايرانى‏ها مى‏خواستند بيايند كعبه را آتش بزنند و قم را كعبه قرار بدهند - يك همچو حرف ابلهانه - خوب! معلوم مى‏شود از اول بنا داشتند /به/ اين كار را بكنند به بهانه اين كه ايرانى‏ها آمدند كعبه را خراب كنند، ما هم مهيا شديم پدرشان را درآوريم. قضيه كشته شدن نيست، قضيه هتك احترام است. مسأله حجاز /مسأله/ ابعاد مختلف دارد منتها بعد بزرگترش همين است كه احترام يك محل مقدسى از بين رفت و مسلمين ساكت نخواهند نشست. بعدها خواهد فهميد فهد و امثال فهد خواهد فهميد كه چه چيزى تحميلش كرده‏اند و چه قضيه‏اى واقع شد و مسلمين خودشان مى‏دانند تكليف خودشان را، حجازى‏ها هم مى‏دانند اين را، اگر اين كشتار كه در حرم واقع شده بود، اگر در طايف واقع مى‏شد، خوب! باز قابل تحمل بود براى اين كه طايف بود، كشتار بود فقط. ما كشته خيلى داريم، ما در جنگ‏ها كشته داريم، قبلش هم داشتيم، بعدها هم داريم. اگر در طايف واقع شده بود اين يك مسأله‏اى بود، مى‏گفتيم كشتند يك عده‏اى را، اما در حرم واقع شده، حرمى كه خدا از اول امنش قرار داده و الان حرم مغصوب است در دست اينها، از اول هم اين طور بود براى اين كه اينها چكاره‏اند كه آمدند خادم‏الحرمين - خائن‏الحرمين - شدند؟ كى اينها را خادم‏الحرمين قرار داده؟ با چه وجهى اينها اسم مملكت اسلامى را تغيير دادند از آنى كه بود، حجاز را مملكت سعودى قرار دادند، مملكت سعودى به چه مناسبت؟ اينها مسائلى است كه همه‏اش بغرنج است و ما نمى دانيم كه از اين عار چطور خارج بشويم. من واقعاً در مسائل خيلى تحمل داشتم. در مسائل جنگ، در همه اينها تحمل داشتم اما اين بى‏تحمل كرده من را، مسأله غير از اين مسائل است.

آنچه ما اميدواريم اين است كه خداى تبارك و تعالى با قدرت خودش حل كند. مسائل را و اميدواريم خداوند به همه ما توفيق بدهد كه در اين‏باره بى‏تفاوت نباشيم، در اين ماه محرم بى‏تفاوت‏

صحيفه نور ج 20 صفحه 147

نباشند، مسلمين در دنيا بى‏تفاوت نباشند.

خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد و اميدوارم كه خدمتگزار باشيد به اين بندگان خدا كه مظلوم هستند و مظلوم بودند و حفظ كنيد اين شيوه خدمتگزارى به اينها را و بحمدالله شما خودتان از آن طبقه هستيد، از طبقه بالا نيستيد، يعنى از طبقه پايين، شما از طبقه ممتاز هستيد، آنهايى كه آن وقت‏ها متكفل حكومت بودند از طبقه‏اى بود كه ناچيز بودند و خداوند شما را موفق كند كه هميشه خدمتگزار باشيد.

والسلام عليكم و رحمةالله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها