پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:14 AM
ديدار با گروهى از برادران ارتش، سپاه پاسداران و كميتههاى انقلاب اسلامى
در خارج بايد بدانند كه جمهورى اسلامى به كورى چشم ابرقدرتها، تثبيت شده است
بسم الله الرحمن الرحيم
من از همه قواى مسلحه، چه ژاندارمرى، چه ارتش، چه سپاه پاسداران، چه كميتهها، چه بسيجىها و سايرين بايد تشكر كنم كه با قدرت خود اين جمهورى اسلامى را تثبيت كردند. و دشمنان ما چه در داخل و چه در خارج بايد بدانند كه جمهورى اسلامى به كورى چشم ابرقدرتها و به كورى چشم امثال منافقين و مخالفين با جمهورى اسلامى، تثبيت شده است و خللى انشاءالله در او وارد نخواهد شد.
آنچه من مىخواهم به آقايان عرض كنم اين است كه كراراً گفتم كه شما پيروزيد و كارى كه شما انجام مىدهيد، كارى است الهى، كارى است كه براى خداست و كوشش كنيد قصد خودتان را خالص كنيد براى خدا كه چه كشته بشويد و چه بكشيد، شما اهل نجات هستيد ولى كوشش كنيد كه قصد شما الهى باشد و بحمدالله هست. و من هر وقت كه چهره اينهايى كه دارند رو به جبههها مىروند ملاحظه مىكنم واقعاً از خودم خجالت مىكشم كه اينها به چه مقامى رسيدهاند، به چه پايهاى از عرفان، چه پايهاى از معرفت رسيدهاند كه اين طور با هيجان، اين طور براى خدا رو به جبههها مىروند.
و دشمنان ما بايد اين معنا را بدانند كه جمهورى اسلامى از اين به بعد، بلكه از اولى كه اين جمهورى رو به رشد رفت، جورى تثبيت شده است و جورى در دنيا الان به حسب واقع نمايش داده شده است كه وابستگى به هيچ كس ندارد، وابسته به ملت است، وابسته به قواى مسلحه است، اشخاص در اين امور دخالت ندارند.اين كه هى هر روز شهرت مىدهند كه چه شده است چه شده است، فلانى سكته كرده، فلانى در بستر مرگ است، فلانى، خوب! باشد، البته مرگ براى همه هست، براى ما هم هست، اما اين را بدانند كه شادى نكنند براى اين. اين يك امرى است كه واقع مىشود و شما خواهيد ديد انشاءالله كه جمهورى اسلامى باقى است چه ما باشيم، چه اشخاص باشند، چه نباشند. همينها بودند كه شادى مىكردند /كه/ براى اين كه جمهورى را در يك جايى در آن مركز منفجر كردند و هفتاد هشتاد نفر از دوستان ما را، از بزرگان را از بين بردند، شادى مىكردند كه جمهورى از بين رفت، تمام شد ديگر. ديدند كه ابداً تمام نشد و مردم ريختند بدتر از اول، بالاتر از اول، ريختند در خيابانها و چه
كردند.
جنگ يك تكليف شرعى است كه مردم ادا مىكنند، من باشم ادا مىكنند، نباشم هم ادا مىكنند
حالا هم همين طور است، بيخود خودشان را معطل نكنند و همين طور اينهايى كه در اطراف خليج هستند بيخود خودشان را معطل نكنند و خودشان را فداى صدام نكنند، صدام رفتنى است، همين ممكن است كه انشاءالله به همين زودى او برود و على اى حال چه او رفتنى باشد چه نرفتنى باشد، ما يك تكليف داريم ادا مىكنيم، ملت ما، ارتش ما، سپاه ما و همه قواى مسلحه ما يك تكليف ادا مىكنند. اين مثل اين است كه گفته بشود كه اگر فلانى رفت و فلانى رفت، مردم نماز نمىخوانند، تكليف است، به رفتن كسى مردم دست از نمازشان برنمىدارند، به رفتن كسى نمازشان را، حجشان را دست از آن برنمىدارند. و قضيه جنگ امروز براى همه ما اهميتش بيشتر از فروع دين است. اين طور نيست كه جنگ مثل امر جنگى باشد كه ديگران با ديگران مىكنند. جنگى است كه اسلام دارد مىكند در مقابل كفر، اسلام دارد مىكند در مقابل نفاق و اين جنگ يك تكليف شرعى است كه مردم ادا مىكنند، من باشم ادا مىكنند، نباشم هم ادا مىكنند.
و اميدوارم انشاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد، سلامت بدهد و همه كسانى كه در اين راه براى خدا به رحمت ايزدى پيوستند و شهيد شدند، خداوند آنها را به رحمت خودش، به رحمت واسعه خودش غريق كند و در ضيافت خودش آنها را راه بدهد و كسان ديگرى هم كه معلول شدند يا مفقود شدند يا شايد صدمات ديگر برشان وارد شده، خداوند انشاءالله آنها را، هم صبر بدهد و هم شفا عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمةالله