0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:14 AM

 

تاريخ: 19/3/65

ديدار با رئيس جمهور، رئيس مجلس ديوان عالى كشور، نخست وزير، سفرا و كارداران كشورهاى اسلامى مقيم تهران به مناسبت عيد سعيد فطر

آنچه كه براى ما و شما مى‏ماند، آن چيزى است كه در درون خودمان تحصيل كرده باشيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اميدوارم كه اين عيد سعيد براى همه مسلمين عيد به معناى واقعى باشد و براى ملت ايران بركات عيد از جانب خداى تبارك و تعالى نازل شود. عيد واقعى آن وقتى است كه انسان رضاى خدا را به دست بياورد، درون خود را اصلاح كند. امورى كه مربوط به اين عالم است گذراست، زودگذر هم هست و پيروزى‏ها و شكست‏ها و خوشى‏ها و ناخوشى اين دنيا بيش از چند روزى و مقدار اندكى پايدار نيست. آنچه كه براى ما و شمامى‏ماند، آن چيزى است كه در درون خودمان تحصيل كرده باشيم، باور بكنيم كه خداى تبارك و تعالى حاضر است، باور بكنيم كه همه چيز به دست اوست و ما چيزى نيستيم، باور بكنيم كه ما قاصر هستيم براى شكرگزارى نعمت‏هاى خدا.

اين ماه مبارك رمضان با آن همه بركاتى كه دارد، ما نمى‏توانيم از عهده شكر يكى‏اش برآييم ولى بايد كوشش كنيم كه در اين ماه مبارك رمضان كه بر ما گذشت، اگر حالى پيدا شد، اين حال را تا ماه رمضان ديگر نگه داريم و اگر حالى پيدا نشد، متأسف باشيم و كوشش كنيم كه پيدا كنيم. اين هياهوها همه رفتنى است، تمام شدنى است، آنچه كه هست آنى است كه پيش خود ماست، آن باقى است و با ماست و ما بايد كوشش كنيم كه باطن خودمان را اصلاح كنيم.

شكرگزارى به اين است كه ما مقام اين ملت را بشناسيم‏

بحمدالله كشور ما، كشور شما، كشورى است كه امروز بايد بگوييم نمونه است. آنچه كه مى‏خواستم عرض كنم اين است كه اين اقبال مردم بر امور معنوى و بر امور ظاهرى، خصوصاً اين جوان‏هاى ما در جبهه‏ها و اين روز قدس كه امسال من هر چه نگاه كردم به نظرم عظيم تر از سال قبل بود و نمى‏تواند انسان قدر اين نعمت را و شكر اين نعمت را به اندازه كافى بجا بياورد، اينها براى ما تكليف درست مى‏كند، تكليف ما را زياد مى‏كند، تكليف قوه مقننه را دوچندان مى‏كند، تكليف قوه مجريه را همين طور، قضاييه را همين طور، تكليف براى روحانيت عظيم‏الشان زياد مى‏شود. ما

صحيفه نور ج 20 صفحه 4

نمى‏توانيم از عهده شكر اين نعمت برآييم لكن بايد حتى الامكان شكرگزارى كنيم. شكرگزارى به اين نيست كه ما بگوييم الحمدلله. آن هم يك شكر است، شكرگزارى به اين است كه ما مقام اين ملت را بشناسيم و اين جبهه و پشت جبهه را هميشه در نظر داشته باشيم كه حجت را بر ما اينها تمام كرده‏اند. خدا مى‏داند كه من هر وقت نظرم به اين جوان‏هايى كه عازم جبهه هستند و به شور و شعف دارند به جبهه‏ها مى‏روند، وقتى من آنها را نگاه مى‏كنم، از خودم خجالت مى‏كشم، ما كى هستيم، ما چى هستيم؟ ما قريب هشتاد و چند سال در اين دنيا (خودم را مى‏گويم) بودم و به قدر اين چند روزى كه اينها مشغول خدمت هستند، ما خدمت نكرديم، ما خودمان را نساختيم. از من گذشت لكن شما توجه كنيد كه خود را بسازيد، توجه كنيد كه دنيا را به چيزى نگيريد، توجه كنيد كه همه رفتنى هستيم و بايد به خداى تبارك و تعالى نزديك بشويم تا آن جا ما را راه بدهند. شما ادعيه ائمه اطهار را ملاحظه كنيد، اينها ادعيه شلاق‏هايى است كه بر فرق ماها زده مى‏شود، اينهايى كه به واقعيت و به عقيده ما معصوم از هر خطا هستند، ببينيد كه در ادعيه‏ها چه جور عجز و ناله مى‏كنند، براى اين كه مطلب بزرگ است. مقام بشر هر چه باشد، مقام خاتم النبيين بالاترين مقام، لكن وقتى كه اين مقام را با مقام الوهيت ملاحظه بكنيم كه خود آنها مى‏بينند، هيچ است در مقابل همه چيز. آنى كه آنها فهميدند از عظمت خدا، آنها را وادار كرده است آن طور راز و نياز كنند و اعتراف به تقصير. شما در ادعيه اميرالمؤمنين، خود رسول خدا، حضرت سجاد سلام الله عليه، ساير ائمه ملاحظه كنيد چه جملاتى هست و ما چطور بعيديم از اين معانى، چه معارفى در اين ادعيه هست كه ما محروميم از آن معارف، چه سوزى در قلب اين خاصان خدا بوده است كه براى فراق خدا مى‏سوختند و آتش جهنم را مى‏گفتند اگر صبر كنيم، صبر در فراق را چه كنيم؟ اينها براى ما مثل يك افسانه است لكن واقعيت است، واقعيتى است كه آنها فهميده‏اند و ما نفهميديم. ما الان تكليف زياد داريم، ما مواجه هستيم با يك ملتى كه همه چيز خودش را در طبق اخلاص گذاشته است و براى اسلام دارد صرف مى‏كند. جوان‏ها را مى‏دهد، جوان‏ها جان خودشان را مى‏دهند، زن‏ها جوان‏هاى عزيز خودشان را مى‏دهند و با آن شور و شعف آنها به ميدان مى‏روند و مردم با آن شور و شعف در جبهه و خارج جبهه دارند فداكارى مى‏كنند. تكليف ما با اينها چى هست؟ ما چه جواب بدهيم از اين همه جهاتى كه اينها عرضه مى‏دارند؟ ما چى داريم كه در جواب آنها بدهيم؟ معذلك بايد آن مقدارى را كه توان هست انجام بدهيم. شكر اين نعمت به اين است كه ما مردم را شريك بزرگ بدانيم در اين حكومت. حكومت نيست، بايد همه خدمتگزار باشيم براى اين ملت، براى اين جوان‏ها و براى اين پيرها و زن‏ها و مردها.

دولت به تنهايى نمى‏تواند كه اين بار بزرگى كه الان به دوش اين ملت هست بردارد

مردم را در همه امور شركت بدهيم، دولت به تنهايى نمى‏تواند كه اين بار بزرگى كه الان به دوش اين ملت هست بردارد. همان طورى كه ملاحظه مى‏كنيد اگر چنانچه اين شور و شعف ملت و جوان‏هاى عزيز نبود هيچ دولتى نمى‏توانست مقابله كند با اين قدرت‏هايى كه همه قدرتشان را، قوه‏شان را پهلوى‏

صحيفه نور ج 20 صفحه 5

هم گذاشتند و به ما حمله كردند. بدون اين كه اين ملت همراهى كند ما نمى‏توانستيم كارى بكنيم. هر چى داريم از اينهاست و هر چى هست مال اينهاست، دولت عامل اينهاست، قوه قضاييه عامل اينهاست، قوه اجراييه عامل اينهاست، قوه مقننه عامل اينهاست. ادا تكليف بايد بكنند، شركت بدهند مردم را در همه امور. همان طور كه با شركت مردم در اين جنگ، شما بحمدالله پيروز شديد و پيروزتر هم خواهيد شد، با شركت اينها شما مى‏توانيد اداره كنيد اين كشور را. مردم را در امور شركت بدهيد، در تجارت شركت بدهيد، در همه امور شركت بدهيد، مردم را در فرهنگ شركت بدهيد، مدارسى كه مردم مى‏خواهند درست كنند كارشكنى نكنيد برايشان، البته نظارت لازم است، انتقاد هم لازم است لكن كارشكنى نكنيد.

تكليف است براى همه ما كه اين جمهورى كه به اين جا رسيده است تا آخر حفظ كنيم‏

بين خودتان برادر باشيد، حفظ كنيد اين برادرى را، با حفظ برادرى شما به اين جا رسيديد و با حفظ برادرى بايد جلو برويد. اگر خداى نخواسته خللى حاصل بشود، در اين برادرى، چه در خود تهران، چه در خارج تهران، هر جا باشد، چه بين روحانيون، چه بين مردم، چه بين جناح‏هايى كه هستند، اگر خداى نخواسته يك وقت يك خللى واقع بشود شكست همراه اوست. شما فكر اين را بكنيد كه حافظ اسلاميد، نه حافظ خود. شما بايد حفظ اسلام را بكنيد، آن هم نه در زمان خود، همان طورى كه انبياء عظام دنبال اين بودند كه بعد از خودشان تا آخر حافظ باشند، تكليف است براى همه ما كه ما اين جمهورى كه به اين جا رسيده است تا آخر حفظ كنيم. تا آخر حفظ كردن اين است كه هر روز محكم كنيم برادرى خودمان را، سر اغراض جزييه كه زود مى‏گذرد، لطمه‏اى خداى نخواسته به اسلام وارد نكنيم، لطمه‏اى به جمهورى اسلام وارد نكنيم. اشكال اگر هست به من و ديگران، اشكال را بايد گفت لكن نبايد تضعيف كرد دولت را، نبايد تضعيف كرد قوه مقننه را، قوه قضاييه را، روحانيت را. اينها جرم است، اينها گناه نابخشودنى است. شما توجه بايد بكنيد. ملت ما توجه بكنند كه يك ملت با هم هيچ قوه‏اى بر آنها غلبه نخواهد كرد، هيچ قوه‏اى نمى‏تواند بر يك ملتى كه همراه هم هستند و با هم هستند، هيچ قدرتى نمى‏تواند با او مقابله كند و لهذا شياطين در پى اين هستند كه از اين راه پيش بروند كه بين جناح‏ها اختلافى ايجاد كنند. اعتنا نكنيد به اين شياطين، در شهرها اعتنا نكنند آقايان به شياطينى كه مى‏خواهند اختلاف ايجاد كنند.

حفظ اسلام به حفظ وحدت است‏

قوى باشيد و پشت هم باشيد، دولت و ملت با هم باشد، ملت پشتيبان دولت در امور باشد، دولت خدمتگزار ملت باشد در امور، شركت بدهند مردم را در همه امور. دانشگاه‏ها بايد مردم در آن دخالت داشته باشند، مردم خودشان به طور آزاد بايد دانشگاه داشته باشند، منتها دولت نظارت بايد بكند. نظارت دولت حتمى است لكن اين طور نباشد كه خيال كنيد كه / خود ملت / خود دولت مى‏تواند همه اين

صحيفه نور ج 20 صفحه 6

كارها را انجام بدهد، مى‏بينيد كه نمى‏تواند، اعتراف دارند همه بر اين، دولت اعتراف دارد، همه اعتراف دارند اين كه بدون ملت ما نمى‏توانيم. اين ملت را از دست ندهيد، نگهش داريد. روحانيون مكلفند، خودشان هم مى‏دانند مكلفند حفظ اسلام را بكنند، حفظ اسلام به حفظ وحدت است و بايد بكنند و اين واجب است بر همه كه حفظ كنند وحدت را، مردم را نگه دارند. اگر در يك شهرى از شهرها بنا بود يك اختلافى واقع بشود، بدانند كه دست شيطان در كار است، بايد اين را از بين ببرند و نگذارند يك وقت خداى نخواسته / در / ولو در يك شهرى، در يك روستايى اختلاف واقع بشود. برادران روحانى قوياً با هم باشند و كناره‏گيرى نكنند، همه در ميدان باشند، با هم باشند. ما مى‏خواهيم حفظ اسلام را بكنيم، با كناره‏گيرى نمى‏شود حفظ كرد، خيال نكنيد كه با كناره‏گيرى تكليف از شما سلب مى‏شود، تكليف دوچندان است. بايد در صحنه باشيد، بياييد، همه روحانيت بيايد، كنار رفتن از مكايد ابليس است كه نمى‏گذارد كه همه با هم باشند، قدرت را روى هم بگذاريد. ارتش، سپاه، بسيج و گروه‏هاى مردمى همه با هم باشيد، اگر باشيد با هم، خداى تبارك و تعالى نصرت مى‏كند شما را. نصرت خدا اين است كه همه با هم براى رضاى خدا باشيد، همه با هم براى اين باشيد كه اسلام را تقويت كنيد و اسلام را به جاهاى ديگر هم برسانيد و اين نصرت خداست و خداوند وعده كرده است كه اگر نصرت كنيد، من هم نصرت مى‏كنم. و مى‏بينيد كه دارد نصرت مى‏كند، مى‏بينيد كه ما يك روزى بود كه همه اوضاع به هم ريخته شده بود و همه جا خراب بود و حالا بحمدالله همه چيز صحيح است و خوب است و همه جهات تمام است و جبهه‏هاى ما قوى و داخل و خارج همه درست، همه جهات درست است و ليكن بايد مردم توجه كنند به اين كه آنها پشتيبان هيأت حاكمه باشند و هيأت حاكمه خدمتگزار آنها.

خداوند همه ما را از شر شيطان نگه دارد و خداوند همه ما را قدرت اين بدهد كه با خودمان جنگ كنيم و با باطن خودمان ستيزه كنيم و اصلاح كنيم خودمان را.

والسلام عليكم و رحمةالله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها