0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:13 AM

 

صحيفه نور ج 19 صفحه 223

تاريخ: 13/6/64

بيانات امام خمينى در جمع رئيس جمهور و ساير مقامات مملكتى سفرا و كارداران مقيم تهران (به مناسبت عيد سعيد غدير خم)

بيت المال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را و مذهبى را به همه ملت‏هاى مستضعف و به مسلمين جهان و به ملت بزرگوار ايران تبريك عرض مى‏كنم. و به فال نيك مى‏گيرم كه در يك همچو روز بزرگى، مسأله تنفيذ صورت گرفت. بايد عرض كنم كه مصادف با اين يوم، مسؤوليت‏هاى بزرگى در پيش دارد. حكومت، حكومت حضرت امير سلام الله عليه و وضع حكومت او را ما در نظر بگيريم و كسانى كه در حكومت هستند و در دستگاه‏هاى دولتى هستند، سيره آن بزرگوار را در نظر بگيرند و ببينند كه بايد چه بكنند. البته قدرت اين كه آن طور كسى عمل بكند، ماها نداريم، كسى ندارد. به طورى كه نقل كردند در يكى از چيزهايى كه به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشته‏اند كه سرقلم‏ها را نازك بگيريد، سطرها را نزديك هم بنويسيد، از چيزهايى كه فايده ندارد، احتراز كنيد، اين يك دستورى هست براى همه يعنى، دستورى هست براى كسانى كه در بيت‏المال دست دارند. اين طور حضرت امير سلام الله عليه در وقت حكومتش دستور مى‏دهد براى صرفه‏جويى. مضايقه مى‏كند كه در يك صفحه كه مى‏شود ده سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود، يك قلم كه مى‏تواند آن مركبى كه در آن وقت بوده است صرف كند، سرش ريزه باشد تا كم صرف بشود از حرف‏هاى غيراصولى نوشته نشود، كه صرفه واقع بشود. باز از ايشان نقل شده است كه حساب بيت المال را كشيدند، چراغى روشن بود، شمعى روشن بود و كسى آمد با ايشان حرف ديگرى مى‏خواست بزند، شمع را خاموش كردند، فرمودند كه اين مال بيت‏المال است، تو مى‏خواهى حرف ديگر بزنى.

ما چه كنيم با بيت‏المال مسلمين؟ وظيفه حكومت‏ها چيست با بيت‏المال مسلمين؟ اين مسأله، مسأله اين نيست كه در آن وقت و در حكومت حضرت امير باشد، اين دستور است در طول تاريخ براى كسانى كه متكفل حكومت هستند كه تا اندازه ممكن در بيت‏المال تصرف نكنند، يك در همش در آن طرف حساب دارد. بايد حساب بدهيم، بايد در پيشگاه خداى تبارك و تعالى، در كارهايى كه مى‏كنيم، تصرف‏هايى كه در بيت‏المال مى‏كنيم، بايد بعد حساب بدهيم چرا؟ زياده روى شده باشد، مجازات دارد، عدالت شده باشد، مجازات خير دارد. بيت‏المال مسلمين را بزرگ بشماريد. حكومت‏هاى اسلامى بايد

صحيفه نور ج 19 صفحه 224

بيت‏المال مسملين را براى جلال و جبروت خودشان صرف نكنند، بيت‏المال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است. وزارتخانه‏ها بايد وقتى كه مى‏بينند كه كارمند بيت‏المال مسلمين هستند و مسلمين هستند و از آن جا حقوق مى‏گيرند و ارتزاق مى‏كنند و اداره، اداره بيت المال مسلمين است، حتى در آن مسائلى كه حضرت امير گفته ملاحظه كنند، كوچك نشمرند مسأله را، مسأله بيت المال مسلمين است و دستور، دستور اسلام است به حد ضرورت. البته راجع به آن چيزهايى كه مربوط به حفظ مقامات است در حالى كه ما الان درش مى‏گذرانيم اين يك چيز لازم است اما به حد لزوم. حتى مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه براى ملت مفيد نيست در روزنامه‏ها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيت المال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين است، نشود، مسؤوليت دارد اينها. بايد اشخاصى كه، مقاماتى كه هستند، ملاحظه كنند كه به اندازه ضرورت مشاور بگيرند، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگيرند، نه به اندازه دلخواه. و اين معنا را بايد همه ما بدانيم كه دلخواه‏هاى ما آخر ندارد. گمان نبايد بكنيم كه اگر ما به آن جا رسيديم، تمام شد مسأله. آن جا كه رسيديم بيشتر خواهد شد. امروز حكومت‏هاى كوچك تقاضاهاى كوچك دارند، هواهاى كوچك دارند، لكن اين طور نيست كه اين هواها محدود بشود. وقتى به يك حكومت بالاتر رسيدند، تقاضاها زيادتر مى‏شود، هواهاى نفس بيشتر مى‏شود. وقتى رئيس جمهور يك كشور پهناور مثل آمريكا يا شوروى يا هندوستان شدند، آن وقت هوايشان بالاتر مى‏رود، قانع نيستند به آن جا، حدود ندارد، انسان لا حد است در همه چيز. گمان نكند انسان كه اگر يك جايى دارد كه درش زندگى مى‏كند، يك جا بهتر پيدا كند، آن جا وقتى رفت راحت است. آن جا تازه اول اين است كه يك جاى بالاتر داشته باشد.

آفت انسان هواى نفس انسان است‏

من به آقاى رئيس جمهور عرض مى‏كنم، چهار سال گذشت و چهار سال‏ها مى‏گذرد و همه حكومت‏ها همين طور است، مى‏گذرد. آنكه نخواهد گذشت اعمالى است كه ما انجام بدهيم، كه اينها ثابت است در دفترهاى خدا ثابت است. اعمال خوب به ما بر مى‏گردد، اعمال بد به ما برمى‏گردد، همه چيز از خود ما هست و به ما بر مى‏گردد عكس‏العمل ماست. بايد توجه داشته باشند، همه توجه داشته باشيم به اين كه آفت انسان، هواى نفس انسان است و اين در همه هست، سرچشمه مى‏گيرد از آن فطرت توحيد. فطرت، فطرت توحيد است، فطرت كمال‏طلبى است. كمال مطلق را انسان مى‏طلبد، خودش نمى‏فهمد، خيال مى‏كند كه مقام خواهد، لكن وقتى بهش رسيد، مى‏بيند اين هم نيست. همه عالم را اگر چنانچه جمع كنند و به دست انسان بدهند، قانع نيست. مى‏بينيد كه قدرتمندهايى كه قدرتشان زياد است، بيشتر دنبال قدرت هستند، بيشتر دنبال توسعه قدرت خودشان هستند. آنها هم اگر چنانچه فضا را بگيرند و دريا را بگيرند و زمين را بگيرند و آسمان را بگيرند، قانع نيستند. اگر انسان

صحيفه نور ج 19 صفحه 225

جلوى خودش را نگيرد، اين سركشى‏اى كه حد و حدود ندارد، انسان را به باد فنا مى‏دهد. بايد سركشى را جلويش را گرفت، و اين نفس را مهار كرد. در همه امور، در تمشيت همه امور بايد انسان آنچه را كه مصلحت اسلام است، كسانى كه متصدى امور هستند آن چيزهايى كه مصلحت اسلام است آن چيزهايى كه مصلحت ملت اسلام است، در نظر بگيرند. از هواهاى نفسانى كه سرچشمه همه فسادها هست، جلو بگيرند. گمان نكنند كه ما حالا اين جا را مى‏خواهيم كافى است، خير! هيچ چيز براى انسان كافى نيست. قلب انسان قدرت مطلق طلب است، يعنى قدرت خدا مى‏خواهد فانى در او بشود و اين حد ندارد، لاحد است. لكن چون ما مطلع نيستيم، نمى‏فهميم از اين جهت گمان مى‏كنيم اين چيزها را مى‏خواهيم و همه عذاب‏هاى انسان براى همين است كه نمى‏داند چى مى‏خواهد. اين چند روز دنيا رفتنى است، اين رياست‏ها رفتنى است، آنچه كه به جا ماند اين است كه ما چه كرديم و در محضر مقدس حق تعالى چكاره هستيم. اين اگر اصلاح بشود، همه چيز اصلاح مى‏شود. و من اميدوارم كه براى همه و خصوصاً آنهايى كه كارهاى كليدى در دست‏شان است، اين مسأله حل بشود و اگر حل شد، مسائل ديگر هم حل مى‏شود.

جوان‏ها را تربيت كنيد به اين كه مستقيم و خداخواه باشند

در اين حكومتى كه الان در پيش داريد و در اين دوره تازه توجه كنيد كه كارهايى را كه خواهيد انجام بدهيد، كارهايى باشد كه همه‏اش صلاح كشور و صلاح اسلام باشد. دانشگاه‏ها را در مدنظر بگيريد كه اسلامى بشود و اگر دانشگاه‏ها اسلامى بشود، مسائل ما در آتيه هم حل است. در نظر بگيريد كه افرادى كه براى اسلام مفيد است، انتخاب كنيد، خودى را كنار بگذاريد و خدا را توجه كنيد. اگر اين مسأله در هر انسانى حل بشود، همه مسائلش حل شدنى است.

خداوند به همه توفيق بدهد كه راه مستقيم الهى را به پيش بگيرند و بگيريم و به اين راه مستقيم پيش برويم. صراط كه در روايات هست كه ادق (7) از مو، مثلاً تاريكتر است از شب، چه و چه و در بعض روايات هست كه صراط از متن جهنم مى‏گذرد، يعنى توى آتش عبور مى‏كند، آتش محيط است، نه رو. ملاحظه كنيد آن جا بايد عبور كرد و در اين دنيا از همين جا صراط است تا غيرمتناهى و اين صورت در آن عالم به آن نحو نمايش پيدا مى‏كند. در اين راه كه داريد، توجه كنيد كه مستقيم باشد، صراط مستقيم باشد، شرقى و غربى نباشد. جوان‏ها را تربيت كنيد به اين كه مستقيم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح كنيد و همه چيز را. براى اين مردم ستمديده خدمت كنيد، اين مردم كه شما را به اين جا رسانده‏اند و اگر اينها نبودند حالا يا در حبس‏هابوديد يا در قبرستان‏ها. براى اينها بايد خدمت بكنيد، همه‏مان خدمت بكنيم، هر كس به هر اندازه‏اى كه مى‏تواند. بزرگترين چيز تقواست كه قرآن و حديث در آن، آن قدر پافشارى كردند كه انسان متقى باشد، مواظب خودش باشد، كه نبادا با

صحيفه نور ج 19 صفحه 226

زبانش، با چشمش، با گوشش به مردم ظلم كند. عدالت را اجرا كنيد، عدالت را براى ديگران نخواهيد، خودتان هم بخواهيد. در رفتار عدالت داشته باشيد، در گفتار عدالت داشته باشيد، تشريفات را كم كنيد و اين ملت را خدمتگزار باشيد.

خداوند انشاء الله همه ما را، همه شما را، همه مسؤولين را تؤفيق بدهد كه خدمتگزار اين ملت باشند. تؤفيق بدهد كه رضاى خدا را در اين عالم تهيه كنند و مرز حركتشان، حركت اسلامى و الهى باشد. و من اميدوارم كه خداوند تؤفيق بدهد به دست‏اندركاران كه در كارهايشان مؤفق باشند.

والسلام عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها