0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:12 AM

 

صحيفه نور ج 19 صفحه 171

تاريخ: 30/3/64

بيانات امام خمينى در جمع رئيس جمهور، رئيس ديوان عالى كشور، اعضاى شوراى نگهبان، هيأت رئيسه و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، اعضاى شوراى عالى قضايى، وزرا و روحانيون به مناسبت عيد سعيد فطر

غير حق تعالى نور نيست، همه ظلمت است

بسم الله الرحمن الرحيم

من اميدوارم كه اين عيد پر بركت به همه ملت‏هاى اسلامى و به همه مستضعفان جهان، خصوصاً ملت بزرگ ايران، بركت خداوند عنايت كند و مبارك باشد و اميدوارم كه دست تواناى حضرت ولى امر، پشتيبان اين ملت عزيز باشد. آنچه كه انبيا براى او مبعوث شده بودند و تمام كارهاى ديگر، مقدمه اوست، بسط توحيد و شناخت مردم از عالم است كه چطور است. ارائه عالم به آن طورى كه هست، نه به آن طورى كه ما ادراك مى‏كنيم. و دنبال اين بودند كه همه تهذيب‏ها، تعليم‏ها و همه كوشش‏ها در اين باشد كه مردم را از اين ظلمتكده‏هايى كه همه عالم ظلمت است، نجات بدهند و به نور برسانند. غير حق تعالى نور نيست، همه ظلمتند و اگر چنانچه ما از اين حجاب‏هاى ظلمانى بيرون برويم و همين طور اگر موفق بشويم از حجاب‏هاى نورانى هم بيرون برويم و همه حجاب‏ها را خرق (3)كنيم، آن وقت حق را به همه صفات و اسمائش مشاهده مى‏كنيم و غير او كسى نيست، سراب است. البته به آن معناى كاملش، نادرى از اوليا خدا به تبع انبيا مؤفق شدند و ديگران مراتب پايين‏تر را، تا برسد به ما كه هيچ.

اگر سر ليلة القدر و سر نزول ملائكه در شب‏هاى قدر را بدانيم، همه مشكلات ما آسان مى‏شود

ماه مبارك رمضان كه ماه، مبارك است / براى اين است كه / ممكن است براى اين باشد كه ماهى است كه ولى اعظم، يعنى رسول خدا واصل شده و بعد از وصول، ملايكه را و قرآن را نازل كرده است. به قدرت او ملايكه نازل مى‏شوند، به قدرت ولى اعظم است كه قرآن نازل مى شود و ملايك نازل مى‏شوند. ولى اعظم، به حقيقت قرآن مى‏رسد در ماه مبارك و شب قدر و پس از رسيدن، متنزل مى‏كند به وسيله ملايكه - كه همه تابع او هستند - قرآن شريف را، تا به حدى كه براى مردم بگويد. قرآن در حد ما نيست، در حد بشر نيست. قرآن سرى است بين حق و ولى الله اعظم كه رسول خداست، به تبع او

صحيفه نور ج 19 صفحه 172

نازل مى‏شود تا مى‏رسد به اين جايى كه به صورت حروف و كتاب در مى آيد كه ما هم از آن استفاده ناقص مى‏كنيم. و اگر سر ليلة القدر و سر نزول ملايكه در شب‏هاى قدر - كه الان هم براى ولى الله اعظم حضرت صاحب سلام الله عليه اين معنا امتداد دارد - سر اينها را ما بدانيم، همه‏ء مشكلات ما آسان مى‏شود. تمام مشكلاتى كه ما داريم براى اين است كه ما محجوبيم از اين كه واقعيت را آن طور كه هست و نظام هستى را به آن طورى كه تنظيم شده است، مشاهده كنيم. ما گمان مى كنيم كه حيات در اين جا چيزى است و نبودن در اين جا نقصى است. در صورتى كه حيات در اين جا نازله آن حقيقتى است كه از عالم غيب آمده است و موت - اگر چنانچه موت انسانى باشد - رجوع به همان مرتبه‏اى است كه در اول بوده است، و البته مراتب مختلف و شؤون مختلف است. و ما اميدواريم كه از فيض ماه مبارك و فيض عيد ماه مبارك - كه عيد وصال است - ما هم حظى ببريم كه بتوانيم در اين مشكلاتى كه بر ما وارد مى‏شود، سرفراز بيرون بياييم، تمام چيزهايى كه انبيا آوردند، /اينها/ مقصود آنها به ذات نبوده است، مقصود آنها به ذات نبوده است، تشكيل حكومت مقصود به ذات نيست براى انبيا. دعوت‏ها هرچه مى‏شود مقدمه است براى اين كه انسان را بيدار كنند، انسان را بفهمانند به او، ارائه بدهند به او كه چه بوده است و چه هست و چه خواهد بود و عالم چه جور است وضعش با ذات مقدس حق تعالى. و ما دستمان از اين مسائل كوتاه است و اميدواريم كه به بركت اوليا خدا، ما هم يك آشنايى ضعيفى پيدا بكنيم و بعض از حجب، از پيش چشم ما برداشته بشود. خداى تبارك و تعالى كه مى‏فرمايد كه: الله نور السموات و الارض و هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن ، اين را ما با قلبمان، با وجودمان ادراك كنيم، نه ادراك علمى، مشاهده، ادراك علمى آسان است، لكن رسيدن به آن جايى كه انسان دريابد اين مسائل را، اين كار مشكلى است و محتاج به مجاهدت؛ و انبيا و اوليا با مجاهدات خودشان به اين مسائل رسيده‏اند. ادعيه‏اى كه از ائمه عليهم السلام وارد شده است (كه به تعبير بعضى قرآن صاعد است) اين ادعيه به قدرى معارف الهيه در آن هست كه انسان متحير مى‏ماند، آن قدر معارف در ادعيه هست. مسائلى كه ائمه عليهم السلام براى نوع مردم گفته‏اند به طور مساله‏گويى به طور تعيين وظايف، آنها يك باب است كه روى همان عرف عام صحبت شده است، وقتى كه رسيدند به مناجات‏ها و ادعيه، مسائل فرق كرده است. آن جا ديگر زبان عامه‏ء مردم نيست، البته در آن همه چيز هست، لكن آن معارفى كه در ادعيه و مناجات‏ائمه عليهم السلام هست، آنها يك زبان ديگرى است غير زبان معمولى و غير زبان ذكر احكام الهيه. و مطالعه اين ادعيه راهگشايى است براى انسان و رسيدن به بعض مدارج الهيه. و من اميدوارم كه همان طورى كه اين كشور ما و اين ملت عزيز، در همه چيز متحول شده است، در اين معانى هم متحول بشود.

اسلام اين طور مردم را متحول كرده كه ترس را از دل‏هابرده است

و اميدوارم كه تحول همان طورى كه در ميدان جنگ و در تظاهرات، در اين ايام پيدا شد كه تظاهرات به طورى بود كه سابقه نداشت، و اين از هنر اسلام است و هنر ملت ايران. هنر اسلام؛ كه بعد

صحيفه نور ج 19 صفحه 173

از اين همه فشارها و بعد از اين همه ارعاب‏ها و بعد ازاين همه تهديدها و بعداز اين همه تبليغات، بعد از چندين سال زحمت و جور، زحمت و اذيت يكدفعه تمام ايران در يك روز براى يك دعوت يك فرد - فرد عزيز - اين طور در خيابان‏ها ريختند. اين از طرفى هنر اسلام است؛ اسلام اين طور مردم را متحول كرده است كه ترس را از دل‏هابرده است و جان‏ها را الهى كرده است و روح‏ها را روحانى كرده است كه بچه‏هاى كوچكشان را مى‏آورند كفن مى‏پوشانند و مى‏گويند براى شهادت آمديم. اين در تاريخ دنيا هيچ سابقه ندارد، تمام تاريخ دنيا را شما بگرديد اين را پيدا نمى‏كنيد كه با اين وضع، با اين كيفيت، با اين ارعاب و ترساندن‏هاى مردم و با اين بمباران كردن مناطق - حتى تهران - اين طور مردم بريزند بيرون كه نتواند ديگر كسى بگويد كه مردم جنگ نمى‏خواهند! مردم جنگ نمى‏خواهند، اما دفاع دارند اين جنگ جنگ تا پيروزى كه مردم مى‏گويند، اين جنگ دفاعى است و الا ابتدائاً كه اگر اين مسائل نبود، ايران به هيچ جا نظر نداشت، الان هم ندارد.

راهپيمايى روز قدس يكدفعه سيلى زد به صورت همه ابرقدرت‏ها

تجربه‏هايى كه كردند خارجى ها، آنهايى كه بى‏اطلاع بودند از اسلام، آنهايى كه اطلاع بودند از قدرت اسلام و هنر اسلام، آنها در حجاب بودند و نمى‏دانستند - حالا هم هستند - لكن يك پرده‏اى برداشته شد از اين حجاب. الان سرتا ته دنيا همه ابرقدرت‏ها مى‏دانند قضيه چى هست. همه اين تبليغات هم كه دارند مى‏كنند، /همه/ براى اين است كه دانند قضيه چه قضيه بزرگى بوده است و بايد چه جورى با آن مقابله كرد؛ ابتدائش با اين كه سكوت كنند. اين سكوت نه اين است كه ندانند، آنهايى كه بايد بدانند مى‏دانند، سرانى كه در دنيا هستند، ابرقدرت‏ها، آنها مى‏دانند (خبرگزارى‏هايى كه اين جا دارند، مسائل را آن طورى كه هست اطلاع مى‏دهند، لكن يك وضع ديگرى هم براى تبليغاتى درست مى‏كنند) نه اين كه ندانند، مسائل را مى‏دانند. مى‏دانند كه بعد از اين همه تبليغاتى كه كردند، اين همه تهديداتى كه كردند، حتى كاخ سفيد تهديد كرد ايران را، ملت ايران همه اين تهديدات را توى خيابان گذاشت و از رويش عبور كرد. آنها مى‏فهمند قضيه را و الان در فكر اينند كه از چه راه ديگر پيش بيايند. اينها خيال مى‏كردند كه اختلاف توانند ايجاد كنند در ايران، هى دامن زدند به‏اين كه هى اختلاف است! هى اختلاف است! سران با هم اختلاف دارند! مردم ديگر خسته شدند رو به اختلاف رفتند! خيال مى‏كردند با دعوت به اختلاف، مردم اختلاف پيدا مى‏كنند. يك وقت چشم‏هاى بسته‏شان را باز كردند و ديدند كه ايران يكپارچه قيام كرد. يكدفعه از خواب بيدار شدند كه چه بود قضيه! الان متحيرند كه چه بود قضيه و بايد چه كرد. اختلافى كه آنها خيال كردند، ما كه مى‏دانستيم نيست قضيه چيزى، لكن آنها خواستند با همين كلمه اختلاف درست كنند. تبليغ به اختلاف خيال مى‏كردند اختلاف درست مى‏كند. تبليغ به اين كه مردم ديگر خسته شدند از جنگ، اين خستگى ايجاد مى‏كند؟ روز قدس يكدفعه سيلى زد به صورت همه‏شان و تحليل عملى‏اى كه ملت ايران كرد، تمام تحليل‏هاى آنها را نقش به آب كرد. اين هنر اسلام است از يك طرف و هنر ملت ايران است از طرف ديگر. در

صحيفه نور ج 19 صفحه 174

روز قدس كه همه شاهد بوديد و سفرايى هم كه گفتند امروز هستند اين جا، آنها هم شاهد بودند. روز قدس يك مطلبى نبود كه در مخيله امثال كارتر و امثال روساى جمهور آمريكا (چه حالا و چه سابق) وارد بشود. آنها خيال مى‏كردند كه - از بس به آنها اشتباهى فهمانده بودند - خيال‏كردند كه ايران ديگر خسته شده است؛ اين قدر به مردم فشار آمده، خانه‏ها بر رويشان خراب شده است، آواره شده‏اند، اينها ديگر از ميدان در رفته‏اند، بنابراين مى‏شود زود قضايا را ختم كرد، يكدفعه چشم باز كردند و ايران را ديدند كه يكپارچه قيام است و يكپارچه جنگ خواهى؛ يعنى مدافع.

اين فريادى كه از قلب مؤمن است بر همه چيز غلبه مى‏كند

ما نمى‏توانيم از ملت ايران تشكر كنيم، ما خودمان يك نقطه ضعيفى هستيم در بين اين درياى بزرگ، يك قطره هستيم در بين اين درياى بزرگ. ما مى‏گوييم كه خدا از شما تشكر مى‏كند. ما كه تشكر مى‏كنيم، براى اين است كه تشكر خدا را كرده باشيم، شكر شما، شكر خداست. شما به مردم، به دنيا ثابت كرديد - ولو در گوش يك افرادى نگذاشتند برسد، لكن موجش بالاخره مى‏رسد - شما به دنيا ثابت كرديد كه ايران زيربار هيچ ظلمى نمى‏رود و ايران با هيچ تهديدى از ميدان بيرون نمى‏رود و ايران متكى به يك قدرت عظيم است و آن قدرت خدا. كسى كه متكى به قدرت خداست، كسى كه ايمان در قلب او هست، كسى كه علم به معاد دارد و خدا را مى‏شناسد و قضاى الهى را مى‏داند، اين از اين معانى از ميدان در نمى‏رود. فكر ديگرى بكنند؛ آنهايى كه نشسته بودند و براى خودشان خيالبافى مى‏كردند كه دو ماه ديگر، سه ماه ديگر، يك سال ديگر، دو سال ديگر، يك فكر ديگرى بكنند! اين فكر درست از كار درنيامد! ابرقدرت‏ها هم يك فكر ديگرى بكنند و بهتر اين است كه دست از اين كارها بردارند، بهتر اين است كه اين عامل خبيث خودشان را كه اين طور رسوايى به بار آورد براى ابرقدرت‏ها، دست از پشتيبانى اين بردارند. اين بدبخت را بازى دادند و بعد معلوم شد كه مسأله اين جور نبود. الان هم اين دست و پاها هيچ اثرى ندارد. اينها خيال كردند كه حالا ديگر چند تا بمب بيندازند به شهرهاى ايران، ايران از ميدان در رود. اينها هزاران بمب انداختند، بمباران كردند، همه مناطق طرف‏هاى مرز را بمباران كردند و شهرهاى بزرگ ما را هم بمباران كردند. و روز قدس آن طور جمعيت و فرياد بود كه به گفته بعض از مخبرين؛ صداى توپ‏ها را مردم ديگر نمى‏شنيدند، صداى بمب‏ها را ديگر مردم نمى‏شنيدند، فرياد مردم غلبه كرده بود. اين فرياد از قلب مؤمن است و اين فريادى كه از قلب مؤمن است بر همه چيز غلبه كند، بر كاخ سفيد هم غلبه مى‏كند و غلبه كرده است و موج اين ايمان در سرتاسر دنيا. اين موج رفته است و دنيا /دارد/ از زير بار اين ظلم‏هايى كه در طول تاريخ بر آن شده است، از زير اين بار دارد در مى‏آيد. همه جا نغمه اين است كه ظلم نه! دست تواناى ملت‏ها، ابرقدرت‏ها را به جاى خودشان نشانده و مى‏نشاند. ملت‏هاى مستضعف در هر جاى جهان رو به بيدارى هستند، نمى‏پذيرند امروز ديگر آن حرف‏هايى كه سابق گفته مى‏شد. آن ارعاب‏هايى كه مى‏كردند و كشتى‏هايى كه مى‏آوردند در اطراف خليج فارس و امثال اينها، يا كارهاى ديگرى كه

صحيفه نور ج 19 صفحه 175

مى‏كردند، تمام اينها كهنه شده است، ديگر پيش مردم ارزش ندارد. ملتى كه بيرون آمده روز جمعه و مى‏گويد كه ما براى شهادت آمديم، آنها را از مردن نترسانيد! اين شهادت است. شما هر چه مى‏توانيد بترسانيد، اين است كه؛ ما خانه‏هاى شما را خراب مى‏كنيم، خود شما را هم‏كشيم، آنها جلو آمدند، مى‏گويند ما براى اين آمديم! چطور اينها را ترسانيد؟ اين كار احمقانه است؛ اين كارى كه اخيرا صدام كرد و مخالف همه قواعد دنيا و قواعد الهى بود و همه دنيا او را تشويق كردند و يكى پيدا نشد بگويد چرا، اين كار احمقانه را تكرار نكند، ديديد كه اگر تكرار بشود بدتر از اول مى‏شود. ملت، هر چه تا كنون شما كرديد و هر چه جنايت كرديد، ديديد كه محكمتر شد. از اين به بعد هم اگر چنانچه سر عقل نياييد و باز شرارت بكنيد اين ملت /از آن وقت هم كه/ از حالا هم بالاتر مى‏شود. انشاء الله خداوند به همه ملت - ملت اسلامى - قدرت ايمان عنايت كند و قدرت ايمان ملت ما را روزافزون كند. و اميدوارم كه اين شرارت‏ها، از آن دست بردارند تا ملت‏ها به كار خودشان مشغول بشوند. و ما، هم از شرارت‏هاى آنها ناراحت هستيم و هم از مقابله به مثل، از هر دو ناراحت هستيم. ومن اميدوارم كه قطع بشود اين امور. و خداوند انشاء الله شما را مؤفق كند و از بركات اين عيد سعيد و اين ماه مبارك كه گذشت، شمه‏اى به ما و به شما عنايت بفرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها