0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:11 AM

 

صحيفه نور ج 19 صفحه 135

تاريخ: 15/1/64

بيانات امام خمينى در جمع ائمه جماعات قم، گروهى از پرسنل ارتش و سپاه به همراه آقاى محلاتى و برادران بسيج گروهى از اهالى جنوب تهران و عده‏اى از ايتام به مناسبت ميلاد اميرالمؤمنين‏

حضرت امير (ع) سه جنگى را كه كرده است با اصحاب پيغمبر، با مقدس‏هاى حقه باز براى مصلحت اسلام بوده است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين روز مبارك را به همه آقايان حضار و به ملت بزرگوار ايران و به همه‏ء مسلمين جهان تبريك عرض مى‏كنم. اميدوارم خداوند به بركت اين روز مبارك، بركاتش را بر همه مسلمين، خصوصاً به ملت شريف ايران نازل بفرمايد.

مولود امروز، وصف كردنى نيست، آنچه كه وصف كرده‏اند از او، دون شان اوست و آنچه شعرا و عرفا و فلاسفه و ديگران درباره او گفته‏اند شمه‏اى از آن چيزى است كه او هست. غالبا مسائلى كه درك مى‏كرده‏اند و مى‏كنند راجع به مولا على بن ابى طالب، عرضه مى‏داريم. آن چيزهايى را كه ما نمى‏توانيم درك كنيم و دست عرفا و فلاسفه و ديگران از آن كوتاه هست، آن چيز قابل ذكر نيست. انسان تا نشناسد، نمى‏تواند بگويد و آن مقدارى هم كه در دسترس ماست، آن قدر زياد است كه گفتن او محتاج به زمان‏هاى طولانى است. ولهذا ما بايد در پيشگاه مبارك ايشان عذرخواهى كنيم و عذر تقصير بخواهيم كه ما قاصريم و نمى‏توانيم بيان كمال شما را بكنيم.

آن چيزى كه موجب تأسف است اين است كه نگذاشتند حضرت امير سلام الله عليه آن طور كه بايد و دلخواه اسلام است، جلوه پيدا كند. در مدت كوتاه /ولايت/ خلافت ظاهرى ايشان، سه تا جنگ پيش آمد كه از خود مسلمين بود. اين منحرفين كه ايران را متهم مى‏كنند به اين كه چرا با مسلمين شما جنگ مى‏كنيد، علاوه بر اين كه ما حزب بعث را مسلم نمى‏دانيم بلكه ضد اسلام مى‏دانيم و مردم عراق مبتلاى به او هستند و مردم ايران هم همين طور، و جنگ با مسلم نيست گرچه از مسلمين او سپر قرار مى‏دهد و مى‏آورد در جبهه‏ها، لكن جنگ با مسلم نيست. علاوه بر اين ما فرض مى‏كنيم كه مسلم باشد، شماها صدام را از اصحاب رسول الله مسلم‏تر مى‏دانيد؟ اين معممين اهل سنت بعضى‏شان (دربارى اينها) صدام را و امثال صدام را از مقدس‏هاى نهروان بالاتر مى‏دانند؟ آنهايى كه جبين‏شان پينه داشت و نماز شب هم مى‏خواندند. حضرت امير سه جنگى را كه كرده است با اصحاب پيغمبر، با نزديكان پيغمبر، با مقدس‏هاى حقه باز كرده است و اين براى مصلحت اسلام بوده است. گرچه من

صحيفه نور ج 19 صفحه 136

مى‏دانم كه در بعضى دل‏ها اشكال به حضرت امير هم هست، بعضى اشخاص به حضرت امير هم اشكال دارند، ولو جرأت نمى‏كنند بگويند كه چرا با مسلمان جنگ كرده است! لكن حضرت امير تابع اسلام است، اسلام بگويد با مسلمين جنگ كن، جنگ مى‏كند! بگويد با كفار جنگ كن، جنگ مى‏كند، وقتى بنا شد يك طايفه‏اى از مسلمين، اينها توطئه كردند براى اين كه اسلامى كه مى‏خواهد متولد بشود، اين را از بين ببرند و يك دسته ديگر هم اغفال كردند دنبال اين معنا، تكليف حضرت امير سلام الله عليه است كه شمشير را بكشد و در سه جنگ با مسلمين /جنگ/ كسانى كه اظهار اسلام مى‏كردند و فرياد اسلام مى‏كشيدند و همه‏شان هم از صدام مسلمان تر بودند، شمشير را بكشد و در سه جنگ با مسلمان‏ها جنگ بكند براى اطاعت امر خدا و براى حفظ اساس اسلام.

آن روزى كه اساس اسلام و اساس ديانت اسلام بستگى دارد به جنگ كردن با كسانى كه اظهار اسلام مى‏كنند يا واقعا هم مسلمان هستند، وقتى بنابراين شد، شمشير را بايد بكشند مسلمين و با اينها جنگ بكنند. اين كوردل‏هايى كه براى طرفدارى از قدرت‏هاى بزرگ و براى طرفدارى از سلطنت طلب‏ها و منافقين و امثال اينها به ايران و رزمندگان ايران و علماى اسلام در ايران اشكال مى‏كنند، اينها اشكالشان را ببرند در صدر اسلام طرح كنند، ببينند كه بايد چه بگويند! اميرالمؤمنين را قبول ندارند؟ قبول دارند در آنجا ببينند چه واقعه‏اى اتفاق افتاده و براى چه اتفاق افتاد، انگيزه چى بود؟ آنها مى‏خواستند برگردانند اسلام را به همين مسائل زمان جاهليت، ولو در صورت اسلام. تكليف اميرالمؤمنين در اين وقت چى بود؟ جز اين بود كه عمل كرد؟

ولو اين كه علما هم نگويند، مردم مكلف شرعى هستند كه دفاع كنند

ما اعتقادمان اين است كه صدام مى‏خواهد اسلام را برگرداند به كفر و الحاد. ما اعتقادمان اين است كه آمريكا از اسلام ترسيده است و مى‏خواهد اسلام را به هم بزند، تصريح هم مى‏كند. ما اين كسانى كه با دولت اسلامى ايران معارضه مى‏كنند، اعتقادمان اين است كه اينها با اسلام دارند معارضه مى‏كنند. ما روى اين اعتقاد با اينها تا آخر بايد مبارزه كنيم براى اين كه اسلام همچو تكليفى براى ما معين كرده است كسى كه همه موافقينش عبارتند از اشخاصى كه منحرف هستند از اسلام، آمريكايش منحرف، ديگرانش منحرف، كسى كه اين طور است و در مملكت خودش با مسلمين اين طور عمل مى‏كند و با مسلمين ما هم اين طور عمل مى‏كند، اين كس را جز اين كه با او به مبارزه برخيزيم، راهى نداريم. و ما تا آخر دنبال اين مطلب هستيم و خواهيم بود و به حرف‏هاى مفت آنهايى كه انحراف دارند، انحراف عقلى دارند، انحراف فكرى دارند، به حرف‏هاى اينها اعتنايى نمى‏كنيم، ما تكليف را ملاحظه مى‏كنيم. علماى اسلام الان در ايران (علماى بزرگ ايران) همه‏شان مؤافق با اين مسأله هستند و مطمئنا هم همين طور است و بازارى‏ها و كشاورزها و ديگران، اهل ادارات، همه اينها، اينها خلص از مؤمنين هستند كه با اين امر مؤافق هستند. و از آن طرف اگر خداى نخواسته در اين جنگ آمريكا پيروز بشود و صدام را پيروز بكند، اسلام يك سيلى‏اى مى‏خورد كه تا آخر تا زمان‏هاى طولانى

صحيفه نور ج 19 صفحه 137

نمى‏تواند سرش را بلند كند. وقتى ما در يك همچو مقامى واقع هستيم و يك همچو تكليفى را احراز كرديم، بر همه ما لازم است و واجب شرعى است كه از اسلام دفاع كنيم. علاوه بر همه اينها مساله، مسأله اين نيست كه ما جنگ مى‏كنيم، ما دفاع مى‏كنيم. /ما/ كسى كه به ما حمله كرده و اين طور ويرانگرى كرده است در كشورمان، ما لازم است دفاع كنيم. دفاع را احدى از مسلمين نيست كه، احدى از علماى اسلام نيست كه /از دفاع/ بگويد دفاع در اسلام نيست. دفاع هيچ احتياج به يك ولى ندارد، هيچ احتياج به يك امامى ندارد. تمام مسلمين اگر يك وفت بنا شد برشان هجمه بشود، خودشان بايد دفاع كنند، مستقلند در اين امر. و كشور ايران مستقلا، ولو اين كه ولى فقيه هم نگويد، ولو اين كه علما هم نگويند با اين كه مى‏گويند آنها هم مردم مكلف شرعى هستند به اين كه دفاع كنند و حكم عقلشان اين است كه از كشور خودشان از ناموس خودشان، از مال خودشان دفاع كنند و شما مى‏دانيد كه اگر خداى نخواسته اين حزب بعث مهلت پيدا بكند و مهلت به او داده بشود، اين با كشور عراق چه مى‏كند و به كشور ما چه مى‏كند. و ما تا آخر ايستاده‏ايم، ما دنبال اسلام هستيم، دنبال احكام اسلام، و حكم اسلام اين است امروز.

يك كشورى كه همه بيدار و همه مستعد براى شهادت هستند، اينها را از چه مى‏ترسانند؟!

ما از خداى تبارك و تعالى تؤفيق همه مسلمين را خواستاريم، كه در مقابل اين علم كفر قيام كنند و يك كسى كه با تمام قواعد بين المللى مخالفت مى‏كند، صاف مى‏گويد كه ما ساعت چند حمله مى‏كنيم، حمله موشكى مى‏كنيم به شهرهاى ايران، به شهرهاى مسكونى ايران صريح مى‏گويد، لكن هيچ كشورى او را محكوم نمى‏كند. و ما صريح مى‏گوييم كه ما ابدا نظر نداريم به اين كه به يك كشورى تعدى بكنيم. ما از خودمان دفاع داريم مى‏كنيم و همه تبليغات بر ضد ماست. اين براى اين است كه قضيه، قضيه اسلام و كفر است، نه قضيه ايران و عراق است. قضيه اين است كه از اسلام اينها بد مى‏بيند، اسلام نمى‏گذارد كه آنها به منافع نامشروع خودشان برسند و آنها كه اسلام نمى‏گذارد به منافع نامشروعشان برسند، اينها قيام بر ضد اسلام مى‏كنند و وادار مى‏كنند. قيام بر ضد اسلام است، لكن بايد بدانند كه با يك كشورى كه وضعش اين طور است، يك كشورى كه وضع روحى مسلمانانش، جوانانش، مشايخش، بچه‏هايش اين طور است، با اين كشور نمى‏توانند معارضه بكنند. آنهايى كه در رأس واقع هستند و در راس جنايات واقع هستند، آنها عاقل‏ترند از اين كه خودشان را مبتلا كنند به يك امرى. بعضى وقتها مبتلا كردند و سيلى خوردند، حالا ديگر مبتلا نمى‏كنند خودشان را به اين امر. اينها وادار مى‏كنند مردم را به اين كه شيطنت بكنند و اين شيطان‏ها هم بدانند كه ديگر نمى‏توانند كارى انجام بدهند! يك كشورى كه همه بيدار و همه مستعد براى شهادت هستند، اينها را از چه مى‏ترسانند؟ كسى كه مى‏گويد من شهادت را خواهم، دعا كنيد كه من شهيد بشوم شما او را از قتل مى‏ترسانيد؟ شما او را از موشك مى‏ترسانيد؟ يك كسى كه بعد از موشك

صحيفه نور ج 19 صفحه 138

خوردن مى‏ايستد و مى‏گويد جنگ، جنگ تا پيروزى شما او را از جنگ مى‏ترسانيد؟ اين وضع، وضعى است كه خدا پيش آورده است، چيزى را كه خدا پيش آورده، با او معارضه نمى‏شود كرد. و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه همه ما را با استقامت و با پشتكار حفظ كند تا اين كه ما با اين مقابله كنيم و با هركس كه بخواهد با ما مقابله كند، قدرت مقابله داشته باشيم.

والسلام عليكم و رحمه الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها