پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:11 AM
پيام امام خمينى به مناسبت سال نو
بسم الله الرحمن الرحيم
حلول سال جديد را به همه مسلمين جهان خصوصاً ملت قهرمان ايران و قشرهاى مختلف ملتمان، كسانى كه در جبههها دارند براى اسلام خدمت مىكنند، كسانى كه در پشت جبههها خدمت مىكنند و خانواده شهدا و خود معلولين و بستگانشان، به همه و همه تبريك عرض مىكنم. انشاءالله اين سال، سال مباركى باشد براى مسلمين جهان و خداى تبارك و تعالى مقدر بفرمايد كه دست اين ابرقدرتها و كسانى كه به آنها مرتبط هستند /از/ قطع بشود و مردم دنيا با آرامش زندگى كنند. همه گرفتاريهاى جهان مال اين قدرتهاى بزرگى است كه ادعا مىكنند كه ما براى صلح اين كارها را مىكنيم. اين همه جنايت مىكنند، اين همه كشورها را به خون مىكشند و ادعا مىكنند كه ما نمىتوانيم ببينيم كه حقوق بشر از بين مىرود. اينها ادعايى است كه اينها مىكنند كه هيچ واقعيتى ندارد، بلكه خلافش واقعيت دارد و مسلمين در غفلت هستند، مستضعفين جهان غفلت دارند. اين بارقهاى كه در ايران پيدا شد اگر چنانچه ملتهاى ساير كشورهاى مسلمين به اين جا ملحق بشوند و همه با هم دست به دست هم بدهند و در مقابل اين همه جناياتى كه بر بشر دارد مىشود، به بشريت مىشود، بايستند كارها اصلاح مىشود، لكن مع الاسف نشده است اين كار و نمىدانم كه چه خواهد شد. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به ما قدرت استقامت بدهد، امروز استقامت لازم است. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نگران بود راجع به اين كه آيا ملتش استقامت مىكنند يا نه؟ تا آن حد كه در روايت است كه فرموده كه شيبتنى سوره هود براى اين آيهاى كه آمده است كه فاستقم كما امرت و من تاب معك در عين حالى كه اين آيه در سوره ديگرى هم (سوره شورى هم) آمده لكن آن ذيل را ندارد، سوره هود كه اين ذيل را دارد فرموده است. اين به نظر مىرسد كه نگران بوده است از اين كه مبادا ملتش، امتش نبادا خداى نخواسته استقامت نكنند. بايد /دولت/ ملت ايران، دولت ايران، ارتش ايران، سپاه پاسداران ايران، همه قشرهاى ايران توجه كنند كه استقامت در مقابل ظلم، در مقابل اين قدرتهاى بزرگ از امورى است كه امر شده است، استقامت در مقابل دشمن است، امر شده است كه استقامت بكنيد و اگر استقامت بكنيد پيروز هستيد. بحمدالله ايران به اين صفت، بسيارى از قشرها به اين صفت متصفند و من فراموش نمىكنم قصه روز جمعه را كه آن طور باشكوه، با نورانيت، با استقامت گذشت. آن طور مردم با طمانينه با آن صداهايى كه مىآمد، با آن رگبارهايى كه مىآمد، من
ملاحظه مىكردم، نگاه مىكردم، مخصوصاً نگاه مىكردم ببينم در بين مردم چه وضعى هست، نديدم حتى يك نفر را كه يك تزلزلى درش پيدا باشد. و آن وقت امام جمعه آن طور با آن طنين قوى صحبت كرد، مردم /با/ آن طور گوش كردند، آن طور فرياد زدند كه ما براى شهادت آمديم، يكى از اينهايى كه شهيد شده است (يا اين كه چند نفر، يكى دو نفر ازشان) به من گفتند كه اين وصيت هم كرده است، همين كه من مىروم براى شهادت، وصيت كرده و از همانهايى است كه در همين جا شهيد شده. با يك همچو ملتى كسى نمىتواند مقابله كند. ملتى كه اين طور است، آن روزى كه اعلام مىكنند كه مىخواهيم بمباران كنيم نماز جمعه را، بيايند و بيشتر بيايند، حتى آنهايى كه نمىآمدند براى نماز، از قرارى كه براى من نقل كردهاند، آنهايى كه براى نماز جمعه هم نمىآمدند هفتههاى ديگر، اين هفته آمدند، اين يك همچو ملتى است. يك همچو ملتى را نمىتواند كسى به واسطه بمباران كردن يك جايى، به واسطه شرارتهايى كه دارد مىشود، اين را منسحباش كند از اين كه دارد. علاوه، ما، در ملت ما، در مقابل چى منصرف بشود. اسلام است و امانت خدا به دست ما، اسلامى است كه (از صدر اسلام با زحمت و با مشقت اين اسلام تولد پيدا كرده است و هر چه جلو رفته است باز مشقت درش بوده.
پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم از اولى كه دعوت كرده است تا آن وقتى كه در رختخواب رفتن از اين عالم بوده است و لقاءالله بوده است، در حال جنگ بوده. حتى آن وقتى هم كه در بستر خوابيده است باز براى جنگ بسيج كرده است و آن همه مشقت هايى كه ايشان ديدند، از قريب و از غيرقريب ديدند و بعد از آن هم همين طور، مسلمين ديدهاند، ائمه ما ديدهاند، اميرالمؤمنين ديده است. خوب! آنها براى اسلام چون بوده، به ذائقهشان شيرين بوده. ما بايد كوشش كنيم كه ذائقه مان را يك همچو ذائقهاى قرار بدهيم كه براى ما هر چيز شيرين باشد. رضاى به قضاى خدا، معنايش همين است كه يك وقت تسليم است، آدم تسليم مىشود، خوب، ما سلميم. يك وقت رضاست به آنچه او مىكند، اين ديگر فرق نمىكند بين اين كه آن كسى كه راضى است، فرق نمىكند بين اين كه از او بلا برسد يا اين كه از او نعمت برسد، همه را نعمت مىداند. مىگويد از آن است، از محبوب من است. اگر محبوب انسان (همين محبوبهاى ظاهرى) هم اگر چنانچه /يك/ فرض كنيد كه يك چيزى كه ناگوار است بگويد، در ذايقه كسى كه دوست دارد، خوش مىآيد. اگر ما برسيم به اين معنا، و اميدواريم كه با جديت برسيم به اين معنا كه خوشمان بيايد از اين معانى. الان مابينيم كه اين جوانهاى ما كه دارند مىروند در جبههها، براى شهادت مىروند، اينها هميناند. اينها براى اين كه در ذايقهشان خوش آمده است اين معنا، اين را از خدا مىدانند، چون از خدا مىدانند از اين جهت سخت برايشان نيست. ما بايد خودمان را جورى تربيت كنيم كه راضى باشيم به آنچه خداى تبارك و تعالى به ما اعطا مىكند. آنچه مىدهد، بلا باشد خوب است و واقعش هم اين طور است، براى اين كه خداى تبارك و تعالى بندگانش
را مىخواهد. گاهى وقتها بلا براى انسان نعمت است، گاهى وقتها نعمت بلاست. خداى تبارك و تعالى مىخواهد مردم را تربيت كند، كسانى كه به او متوجه مىشوند تربيتش گاهى به اين است كه فشار برشان وارد بياورد، گاهى به اين است كه نعمت برشان بدهد. آن وقتى كه فشار وارد مىآيد روحها پرواز مىكنند به عالم ديگر، آن در فشارهاست كه اين طور مىشود.
بنابراين، يك ملتى ما مىخواهيم و خودشان، خود ملت ما هم بحمدالله اين طور است كه فشارها برايشان اشكالى ندارد. اگر ما، اگر اسلام، مسلمين مثل ساير قشرهاى عالم بودند كه براى مال و منال و منصب و اين طور چيزها مىرفتند دنبال كار و بالاخره براى شكم و براى شهوت مىرفتند، اگر چنانچه كسر مىآمد بايد ناراحت بشوند. اما ملتى كه براى شهادت مىرود، ملتى كه زن و مردش عاشق شهادت هستند وفرياد شهيد شدن مىزنند، يك همچو ملتى ديگر از اين كه فلان چيز كم است، فلان چيز زياد است، اين نمىنالد، اقتصادش چطور است، اين مال آنهايى است كه وابسته به اقتصاد هستند، دل به اقتصاد دادند. آنهايى كه دل به خدا دادند، آنها اين طور نيستند كه دنبال اين باشند كه فلان چيز فراوان باشد، فلان چيز كم باشد، زياد باشد، نرخش كم باشد، نرخش زياد باشد. اينها كه در نظر اين كه شهيد مىخواهد بشود، اين چيزها نيست. آن كه دارد براى شهادت مىرود به او بگويى كه مثلاً مالت را دزد برده است، او اصلا اعتنا به اين حرف ندارد. به او بگويى كه قيمت چيز گران است، او كه نرفته براى اين كه غنيمتى بياورد. غنيمتى كه او مىخواهد بياورد آن غنيمتى است كه هيچ زوال ندارد، آن چيزى است كه هيچ شكست ندارد. آن كارى است كه /هيچ/ از دست هيچ كس بر نمىآيد جز از دست خداى تبارك و تعالى و ملت ما دارد اين كار را مىكند و من اميدوارم كه همه اين طور بشويم. البته من كه مىگويم، نيستم آن طور، اما ديگران را ميل دارم بشوند اين طور و خودم هم ميل دارم بشوم، بايد همه بشويم. و انشاء الله اميدواريم كه اين سال جديد براى ما يك سال خوبى باشد. و /ما/ تذكر اين معنا را من لازم مىدانم كه ما هم هيچ ميل نداريم كه حتى آنهايى كه با ما دشمناند صدمه ببينند. اگر در مقابل ما نايستند، اگر با اسلام مخالفت نكنند، مسلم باشند، با اسلام مخالفت نكنند، ما هيچ صدمهاى نمىخواهيم ببينند. ما الان ميل نداريم كه آن جاهايى را كه مراكز اقتصاد آنهاست، مراكز جمعيت عراق است، ابداميل نداريم كه يك صدمه ضعيفى هم ببينند. صدام نكند اين كارها را، دولت هم نمىكند اين كار را. لكن وقتى او مىكند ديگر از دست ما خارج است. ملت /يك جورى/ وضعش يك جورى است كه از دست ما، از دست دولت هم خارج است. بنابراين اين طور نيست كه ما در نظر داشته باشيم جنگ بكنيم. از اول جنگ نكرديم، جنگ نمىخواستيم، از حالا هم نمىخواهيم، بعدها هم نمىخواهيم، اما صلحى كه از جنگ بدتر است هم نمىخواهيم. ما مىخواهيم كه دنيا اين آدم فاسدى كه اين همه فساد كرده است، باز نرود دنبالش و برايش دست بزند. الان دنيا متوجه اين است كه اين را زير بغلش را بگيرد، نگهش دارد. براى چى نگه دارد؟ براى به هم زدن همه اوضاع /را/، براى اين كه اسلام نباشد. همه دردشان اين است كه نبادا اسلام بيايد، و اسلام مؤافق با اين طور بدكارىها نيست، با اين طور عياشىها نيست، با اين طور فجايع نيست، با اين طور زورگويىها نيست.
چون اينها مىترسند از اين، و صدام هم مقابل اسلام ايستاده است، از اين جهت آنها هم زير بغلش را نگه داشتهاند كه نبادا يك وقت چه بشود. لكن خداى تبارك و تعالى اگر اراده فرموده باشد تمام اين كيدها به خودشان برمى گردد. تكليف ما اين است كه در مقابل ظلم بايستيم و اين كسى كه تعدى به ما كرده است، تو دهنى به او بزنيم و تا اين قضيه را دنيا قبول نكند اين جنگ هست و جنگ هم از طرف آنها هست، از طرف ما نيست. زدن اين طور مراكز هم از طرف آنهاست. شما مىآييد نماز جمعه را مىزنيد. نماز جمعه را كه مىزنيد خيال مىكنيد ملت ما عقبنشيند! مىبينيد كه در نماز جمعه چه كردند. اين يك مطلبى است گفتنى، تاريخى، تا كسى نبيند آن جا را، آن منظره را نبيند، باورش نمىآيد كه زن بچهاش تو بغلش است، مرد بچهاش پهلويش است هيچ حركت نكند، اين همه فشار، هيچ حركت نكند، از آن ور انفجار آن نامردها، از آن طرف هم آن طور رگبارى كه ملاحظه كرديد همه. مع ذلك همه هم با طمانينه نشستهاند سرجاى خودشان و هيچ ابدا حركتى نمىكنند. و ملت، يك همچو ملتى است. ملت اين طورى ديگر دنبال اين نيست كه گوشتش ارزان است يا گران است، دنبال اين نيست كه كم است يا زياد است. اين دنبال اين است كه اسلام را بزرگ كند. همان طورى كه پيغمبر اكرم هم بوده، پيغمبر اكرم هم اين طور بوده، دنبال اين بوده كه اسلام تقويت بشود، حالا خودم كشته شدم، بچهام كشته شد، از بين رفتند، سيدالشهدا، بچه هايم اسير شدند /هرچه هم مىآيد/ خوب! مىبينيد كه در روايات هست كه هرچه به ظهر عاشورا نزديك مىشد، حضرت سيدالشهدا صورتش شكفتهتر مىشد. براى چى؟ براى اين كه مىديد كه دارد مىرود پيش خدا. او نظر به او داشت، نه نظر به اينها داشت. نظر به اينها هر كدام كه مربوط به خدا باشد به عنوان مربوط به خدا، والا نه اين كه به اين نظر داشت كه پسر دارد، اولاد دارد، اين حرفها نبود در كار.
بنابر اين، ما بايد استقامت كنيم و آن چيزى كه نگرانى پيغمبر هست كه نبادا ملتش استقامت نكنند و اين امر خدا را اطاعت نكنند، بايد ما كارى بكنيم كه اين نگرانى نگذاريم در حق ما ثابت بشود. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همه اين قشرهاى ملت را از مجروحين، مصدومين، شهدا و خانوادههاى اينها و مفقودين ما و اسراى ما، همه اينها را هم سالم نگه دارد و شهداى ما را بيامرزد و در جوار خودش نعمت عنايت كند و اينهاى ديگر هم سالم نگه دارد و به پيروزى برسند و انشاء الله اسراى ما و مفقودين ما هم به وطن خودشان برگردند و ملت ما هم با قدرت و قوت پيش برود و هيچ از اين نوع چيزها باك نداشته باشد. چيزى است كه بر ملت بر ملت بيدار ثابت شده است كه مىخواهى بيدار باشى، مىخواهى مستقل باشى، بايد جورش را بكشى! مىخواهى ذليل باشى؟ برو پيوند كن با آمريكا، همه اين حرفها تمام مىشود، جنگ هيچ نمىشود پيوند كن با شوروى، باز هم نمىشود! اما چى؟ اين است كه يك ملت عقب مانده توسرى خورده ضعيف تا آخر. اما وقتى بخواهى، يك ملتى بخواهد سربلند باشد، بخواهد ارزش داشته باشد، اين ديگر نبايد فكر اين باشد كه ما حالا اين ارزشى كه داريم، ببينيم به اندازه اين هست كه ما ستمان گران باشد! يا دوغمان چه باشد! اگر اين طور است، كه ما از حالا هم رفتيم. اما مىبينيم اين جور نيستند، ملت ما الحمدلله اين طور
نيست و اميدوارم كه قويتر بشوند و شادمان بشوند در اين سال جديد و خداى تبارك و تعالى به همه قدرت عنايت كند و سلامت عنايت كند و همه ما را بيدار كند و در استقامت به ما كمك كند، انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمه الله