0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:11 AM

 

صحيفه نور ج 18 صفحه 212

تاريخ: 11/11/62

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراهاى محلى اسلامى توزيع كالا در سراسر تهران و گروهى از كاركنان مركز تحقيقات مخابرات

هر كس در مقامى كه هست و هر مسووليتى كه دارد، همان مقام و مسووليت امتحان اوست

بسم الله الرحمن الرحيم‏

بايد تشكر كنم از آقايانى كه امروز تشريف دارند و دعا كنم به توفيق آنها براى خدمت به بندگان خدا. و من اميدوارم كه خداوند به همه شماها و ساير برادران شما توفيق خدمت به اين كشورى كه در طول تاريخ محروم بوده است، خداوند توفيق به شما بدهد كه هر كس در هر محلى هست خدمت بكند. بايد عرض كنم كه ما و شما و همه اهل دنيا همه برادران ايرانى ما در معرض امتحان هستيم. يعنى مكلفى نيست در عالم كه تحت آزمايش خدا و امتحان او نباشد. ما امروز درباره خودمان و مسوولين كشور خودمان و ملت محترم خودمان عرض مى‏كنيم، هر كس در هر مقامى كه هست و هر مسووليتى كه دارد همان مقام و همان مسووليت امتحان اوست. امتحان مثلا رئيس محترم جمهور، همان رياست جمهورى‏اش است كه آيا در اين مقامى كه هست چه مى‏كند، افكار او چيست، اخلاق او در اين زمينه چيست و اعمال او چيست و حتى خطرات قلب چيست، چيزهايى كه در قلبش عبور مى‏كند و مى‏گذرد اينها چيست و همين طور تمام مسوولين، مجلسى‏ها، آنهايى كه در مجلس هستند، آنها هم همان كرسى مجلس محل امتحان آنهاست كه اينها در اين كرسى كه نشسته افكارشان چى هست و احوالشان چى هست و آرائشان چى هست و آيا اين كرسى، كرسى اسلامى است و براى اسلام است يا اينكه اينطور نيست. در همان جا محل آزمايش است. و همين طور دولت محل آزمايش‏اش در همان وزارتخانه‏اى است كه هست، در همان جايى كه نخست وزير هست و اهل ادارات در همان ادارات خودشان مركز امتحان آنهاست و ارتشى‏ها در مقام قدرت ارتشى‏شان امتحان مى‏شوند، محل امتحانشان همان محلى است كه به فعاليت ارتشى مشغولند و سپاه پاسدارانمان در همان محلى كه هستند، قدرت در دست‏شان آزمايش است، تفنگ در دست آزمايش است. و همه كسانى كه داراى يك ابزارى هستند براى خدمت، همان ابزار آزمايش آنهاست. و همين‏ها هستند كه در آن عالم منعكس مى‏كنند اعمال ما را. همان تفنگ منعكس مى‏كند اعمال تفنگدار را و همان مجلس منعكس مى‏كند در آن عالم اعمال مجلسى را و همان كارهايى كه شما عزيزان انجام مى‏دهيد و موجب تشكر است و اميدوارم

صحيفه نور ج 18 صفحه 213

كه مورد نظر خداى تبارك و تعالى و تأييد او باشد، در همين جا كه هستيد در تحت آزمايش هستيد و اعمالتان منعكس مى‏شود. بايد توجه كنيد كه اين چيزهايى كه منعكس مى‏شود يك وقت خداى نخواسته چيزى نباشد كه آن روز كه منعكس شد در آنجا و شما او را ديديد موجب سرافكندگى باشد. الان ايران از همه جا به نظر مى‏رسد كه اهالى ايران از همه جا بيشتر مورد آزمايش‏اند. اهالى ايران از يك رژيمى كه همه جا مى‏دانيد چكاره بود، با قدرت ملت و دست‏هاى گره كرده مشت‏گره كرده، در حالى كه ابزارى در دست نداشت آنوقت، با فرياد، آن رژيم را از بين برد و با همان فريادها دست امريكا را و ساير قدرت‏ها را از كشور خودش قطع كرد كه امروز كشور شما دست خودتان است. نه يك كسى بالاى سر شماست كه بخواهد به شما حكومت كند، نه مستشارى از كشورهاى ديگر داريد و نه كارشناسان. همه چيز دست خود شماست و مسوول خود شماييد. در رژيم سابق ملت مى‏گفت خوب، من چه كنم، به دست من چيزى نيست، اگر سوال مى‏شد. امروز كه همه چيز در دست خود شماهاست ديگر اين عذر پذيرفته نيست كه من چه كنم. هر كس در هر محلى كه هست آن كسى كه در يك اداره ايستاده است و براى رفت و آمد مردم راه مى‏دهد يا كارهاى ديگر انجام مى‏دهد، با آن كسى كه در اداره روى صندلى نشسته است و مردم به او مراجعه مى‏كنند و آن كسى كه در جبهه دارد جنگ مى‏كند و آن كسى كه در پشت جبهه هست و خدمت مى‏كند و آن بازارى كه در بازار مشغول كسب و تجارت هست و آن كارمند كه در ادارات مشغول فعاليت هستند و آن دهقان‏ها كه در محل كشاورزى مشغول خدمت هستند و آنهايى كه در كارخانه‏ها مشغول فعاليت هستند و تمام قشرهايى كه در اين كشور تصور بكنيد، تمام اينها، از مقدرات اين مملكت سوال مى‏كنند از شما. كسى گمان نكند كه خوب من بازارى هستم، نمى‏توانم. من يك ادارى جزء هستم، من يك كارمند ضعيف هستم. فرق ما بين هيچ يك از شماها نيست در اين معنا. هر كس آن محلى كه هست همان محل، محل آزمايش‏اش است. آن كارمند جزئى كه يك كار جزئى انجام مى‏دهد آن كار جزئى آزمايش اوست. آيا اين كارى كه دست اوست انجام چطور مى‏دهد، با كسانى كه به او در همين جزئى مراجعت مى‏كنند چه رفتار مى‏كند، آيا قصدش از اين شيطان است يا قصدش خداست؟ اين مساله استثنا ندارد. انبيا هم مورد آزمايش‏اند. يعنى هر كس در اين دنيا پا گذاشت و مكلف بود به تكليفى، اين آزمايش مى‏شود و گمان نكند كه من اين كار را كه مى‏كنم كسى نمى‏بيند. اين كارى كه مى‏كنيد خود اين كار منعكس مى‏شود. خداى تبارك و تعالى در محضرش واقع مى‏شود. ملائكه الله موكل هستند بر اين فرد. بايد ما فكر كنيم چه بايد بكنيم كه از زير بار مسووليت خارج بشويم. مائى كه امروز مقدرات مملكت مان به دست خودمان افتاده است همه مان مسووليم، كسى نيست كه مسوول نباشد، همه هستيم. ببينيم كه بايد چه كار بكنيم كه اين مسووليتى كه به عهده ماست به طورى انجام بدهيم كه فردا پيش خداى تبارك و تعالى و پيش انبياى خدا خجلت زده نباشيم و آبرومند باشيم. آن اين است كه هركس در هر كارى مشغول است او را خوب انجام بدهد. فرض كنيد همه خداى نخواسته همه افراد كشور خلاف مى‏كنند، شما يك نفر كار خوب بكن. هر كسى فكر خودش باشد. هر كس خودش مسوول كارهاى خودش است، هيچ كس

صحيفه نور ج 18 صفحه 214

مسوول كار ديگرى نيست. او كار را مى‏گويد و مواظبت هم مى‏كند اما هيچ كس نمى‏تواند كه عمق كارهاى شما را بفهمد چه جورى است، لكن در محضر خداست. آنهايى كه در هر جا خدمت مى‏كنند توجه كنند كه خداى تبارك و تعالى و ملائكه‏اى كه از طرف خدا موكل هستند مواظب هستند. همين موج هايى كه در دنيا از حرف شما، از عمل شما منعكس مى‏شود، همين فردا پيش شما شهادت مى‏دهند. بايد توجه بكنيد به اينكه مسووليت بزرگ است. مثلاً در كسانى كه در جبهه هستند و جبهه خدمت مى‏كنند اينها گروه‏هاى مختلف هستند، ارتشى هست، ژاندارمرى هست، پاسدار هست، بسيجى هست، عشايرى هست، شهربانى هست از همه قشرها در آنجا خدمت مى‏كنند، مردم عادى هم مى‏روند خدمت مى‏كنند، اينها مواظب باشند كه همين جا محل امتحان آنهاست كه آيا اينهايى كه دارند فعاليت مى‏كنند و مى‏خواهند كشور خودشان را نجات بدهند و دفاع كنند از كشور خودشان، آيا اينها باهم هماهنگ هستند يا هر كه مى‏خواهد براى خودش كار بكند؟ آيا براى خدا كار مى‏كنند يابراى خودشان؟ اگر ملاحظه كردند كه ميل دارند كه اين گروه خودشان قدرت داشته باشد قدرت در دست بگيرد نه گروه ديگر، بدانند كه عمل شيطانى است، شهادت‏شان هم اجر ندارد. و اگر ديدند كه براى خدا دارند كار مى‏كنند، براى خدا كار كردن اينجا معلوم مى‏شود كه آن كسى كه سپاهى است نكشد طرف سپاه همه چيز را و آن كسى كه ارتشى است نكشد طرف ارتش همه چيز را هكذا ديگران. همه با هم براى خدا و براى نجات ملت و براى نجات كشور به پيش بروند. فرق نكند كه اين طايفه باشد يا آن طايفه باشد، مقصد عمده است. انبيا اينطور بودند. اولياى خدا اينطور بودند. كار براى خداست به دست شما انجام بگيرد، گرفته است، به دست من انجام بگيرد، گرفته است، در دست ديگرى، گرفته است.

اگر ارتش و سپاه و بسيج و ساير قواى مسلح اينطور افكارشان باشد پيروزند يعنى هم در جبهه‏ها پيروزند و هم پيش خداى تبارك و تعالى افتخارمندند و شما از آنجا كه بياييد پايين هر جا برويد همين است مساله. آن كسى كه مى‏خواهد در انتخابات شركت كند و كانديد مى‏شود، آن كسى كه كانديد مى‏كند كسى را، آن كسى را كه فعاليت انتخاباتى مى‏كند، آن كسى كه تبليغ مى‏كند براى خودش يا براى غير، اين آزمايش‏اش همانجاست. توئى كه خودت را كانديد انتخابات كردى، قدرت اين را دارى كه براى كشورت درست خدمت بكنى و قدرت خودت را بالاتر از ديگران مى‏دانى؟ توئى كه ديگرى را كانديد مى‏كنى، ديگران كه غير از اين هستند لايق نمى‏دانى؟ اين را لايق تر و احسن مى‏دانى؟ توئى كه فعاليت مى‏كنى و تبليغ مى‏كنى براى انتخابات، تبليغ خودت را مى‏كنى يا تبليغ براى اسلام مى‏كنى؟ اگر براى رسيدن به مجلس است، مى‏خواهى دلت مى‏خواهد مجلس بروى و مى‏گويى مجلس يك مقامى است، شما تبليغ براى خودت كنى كه همان تبليغ براى شيطان است. و اگر تبليغ مى‏كنى كه بروى خدمت بكنى، من چون مى‏توانم خدمت بكنم چرا كنار باشم، بروم خدمت بكنم، اين شخص چون لايق است چرا كنار باشد، بيايد خدمت بكند، اگر اينطور باشد اين براى خداست. و اين گاهى وقت‏ها به خود آدم اشتباه مى‏شود، بسيارى از اوقات هست كه انسان خودش در كارهاى خودش اشتباه مى‏كند.

صحيفه نور ج 18 صفحه 215

يعنى انسان چون حب نفس دارد خودش را مى‏خواهد و همه چيز را هم براى خودش مى‏خواهد مگر اينكه به رياضات اينطور نباشد. اين چون حب نفس دارد بسيارى از امور كه از خودش صادر مى‏شود يا از كسانى كه از خودش هستند، اولاد خودش، برادر خودش، عيال خودش، اينها به نظرش خوب مى‏آيد و گاهى همين اگر صادر بشود از يك كس ديگرى به نظرش بد مى‏آيد. اين براى همين است كه حب نفس اينجا پرده پوشيده است روى واقعيت و نمى‏تواند انسان تشخيص بدهد. بايد انسان توجه كند به اينكه آيا من كه مى‏خواهم يك كسى را انتخاب كنم، اگر اين كس يك نفر ديگرى از او بهتر بود لكن ارتباطى با من نداشت بلكه با من هم دلخورى داشت آيا او را كانديد مى‏كردم؟ اگر او را هم كانديد مى‏كرد معلوم مى‏شود كه اين براى خدا دارد كار مى‏كند، كار به خودش ندارد و اگر اينطور نشد بداند كه مساله، مساله شيطانى است نه مساله خدائى و اين دقيق است و اين از آن امورى است كه بر انسان پوشيده مى‏ماند. و دوستان و برادران كه همه مسوول هستند بايد در كارهاى خودشان دقت كنند كه براى چى من اين كار را مى‏كنم؟ من كه متكفل توزيع شدم يا در شوراها رفتم براى چى رفتم آنجا؟ مى‏خواهم چه بكنم؟ منى كه متكفل مخابرات هستم براى چى آنجا رفتم؟ چه نظرى دارم؟ منى كه در مجلس مى‏روم براى چى مى‏روم و چه نظر دارم؟ منى كه در ارتش خدمت مى‏كنم براى چى‏كنم؟

اگر بخواهيد كشور شما يك كشور مستقل باشد از خودتان بايد شروع كنيد!

اگر بخواهيد كشور شما يك كشور مستقلى باشد كه ديگران نتوانند در آن دخالت بكنند از خودتان بايد شروع كنيد. تمام خوف و ترس‏هائى كه انسان دارد از دشمن براى اين است كه خودش را مى‏بيند. اگر چنانچه ديد كه خدا هست در كار، براى خدا دارد كار مى‏كند نمى‏ترسد، براى اينكه مقدرات دست اوست. گمان نكنيد كه شما خودتان مى‏توانيد يك كارى انجام بدهيد، شما آن هستيد كه اگر يك مگس بيايد آزارتان بدهد شب نمى‏توانيد بخوابيد و روز نمى‏توانيد آرام بگيرد، اگر يك پشه در شب بيايد نمى‏گذارد شما آرام بگيريد. شما آن كس هستيد كه اگر يك عنكبوت بياد حمله به شما بكند مى‏ترسيد، شما آن كس هستيد كه اگر يك گنجشك از شما يك چيزى بردارد برود قدرت نداريد از او پس بگيريد. همه عجز است، همه فقر است هر چى هست از اوست، از خداست.

اين استقلالى كه خدا داده به ما اگر عنايت او نبود كى توانستيم ما اين كار را بكنيم؟ چطور ما مى‏توانستيم در مقابل اين آشوب دنيا و اين قدرت‏هاى شيطانى دنيا يك همچو رژيمى را كه همه دنبال اين بودند كه حفظش بكنند اگر عنايت خدا نبود شما با كدام قدرت مى‏توانستيد اين كار را بكنيد؟ اگر عنايات خدا و توفيق خدا نبود شما هم چطور مى‏توانستيد دست امريكايى كه دنيا را دارد مى‏بلعد از كشورتان بيرونش كنيد؟ و امريكا از قرارى كه شنيدم رئيس جمهور امريكا گفته است كه ايران ما را تحقير كرد. اين اول كار است، ايران تا آخر شما را تحقير خواهد كرد. اگر عنايات خدا نبود شما چطور مى‏توانستيد يك قدرتى را كه امروز آنطور وضعيت را دارد و آنطور جهازات را دارد و در همه دنيا ريشه كرده است چطور مى‏توانستيد او را دستش را كوتاه كنيد؟ اين قدرت خداست، اين عنايات

صحيفه نور ج 18 صفحه 216

خداست، غافل از اين نباشيد.اگر عنايات خدا نبود چطور شما يك نمونه در دنيا بوديد كه فقط شما الان در دنيا هستيد كه مى‏گوئيد نه شرقى، نه غربى و واقعاً هم اينطورى است. ادعا ممكن است كسى بكند اما همه مى‏دانند نيست اينطور. اگر عنايت خدا نبود كى مى‏توانست كه يك همچو كارى را بكند كه در دنيا نظير ندارد و نشده است؟ اينها عنايت خداست. اين عنايت خدا را حفظ كنيد و حفظش به اين است كه اين كشورى را كه به شما داده به آن خدمت كنيد.

شما كه مى‏خواهيد آدم بشويد، زحمت دارد آدم شدن

امروز كشور ما احتياج به خيلى مسائل دارد و ديگران مسائل شما را ابدا حل نمى‏كنند، بلكه برخلافش مى‏كنند. مسائل خودتان را خودتان بايد حل بكنيد. اين نعمتى كه براى شما پيش آمده است، نعمت آزادى كه پيش آمده است، نعمتى كه نمى‏تواند يك قدرتى الان به شما بگويد كه بالاى چشمت ابرو است، اين را حفظش كنيد، اين يك نعمت الهى است، ديگران ندارند اين را. ديگران يا تحت سلطه شرق‏اند يا تحت سلطه غرب‏اند. شما اينطور نيست برايتان الان. اين را بايد حفظش بكنيد، حفظش به دست خود شما بايد بشود يك كشورى كه انقلاب كرده است و تازه متولد شده است، انقلاب وضعش اين است كه هم خوردگى باشد به هم خوردگى باشد. انقلاب وضعش اين است كه كمبود داشته باشد، انقلاب وضعش اين است كه مثلاً قحطى باشد. انقلابات دنيا اينجور نبودند كه مثل ايران باشند كه به مجردى كه انقلاب كردند درها را باز كردند هر كه بيايد هر كه برود. به مجردى كه انقلاب كردند رفتند دنبال اينكه يك دولتى تشكيل بدهند و مجلسى و چه و چه و چه، به فوريت، كجا مى‏توانستند اين كارها را بكنند؟ اينها روى عنايات خداست كه به شما عنايت كرده است. يك كشورى كه الان مبتلاى به جنگ است آن هم نه جنگ با يك دولت پوسيده‏اى مثل صدام، جنگ با همه، همه قدرت‏ها دنبال اين‏اند كه او را دستش را بگيرند و نجات بدهند و نمى‏توانند هم. يك همچو جنگى، الان شما جنگ با دنيا داريد، همه تبليغات بر ضد شما هست، همه سلاح‏ها را به او مى‏دهند، همه پول را به او مى‏دهند و او را تجهيز مى‏كنند و شما خودتانيد. خودتان هستيد و اتكال به خدا. اين خداست كه شما را حفظ كرده است و شماييد كه الان مسووليت‏تان زياد است. اينكه مى‏گويم ايران از همه جا بيشتر مسووليت دارد براى همين است كه ايران از همه جا بيشتر مورد عنايت خدا واقع شده است. كجاست كه بگويد من مستقلم نه شرق و نه غرب، هر دو را كنار بگذارد؟ و اين شما هستيد، وقتى شما هستيد و مى‏دانيد كه انقلاب‏ها كمبود دارد، انقلاب‏ها زحمت دارد، بخواهيد آدم باشيد بايد زحمت بكشيد، بخواهيد ارزش انسانى خودتان را حفظ كنيد زحمت دارد. نمى‏شود كه انسان در خانه‏اش بنشيند و ارزش‏هاى انسانى محفوظ باشد. هر كه در خانه مى‏نشيند و اعتزال مى‏كند توسرى هم مى‏خورد لكن نمى‏فهمد كه ديگر آدم نيست.

شمائى كه مى‏خواهيد آدم بشويد زحمت دارد آدم شدن. مى‏خواهيد سرفراز در دنيا باشيد اين زحمت دارد، بيخود نمى‏شود، اگر نوكرى آنها را بكنيد ديگر ارزش نداريد، يك پول هم ارزش نداريد.

صحيفه نور ج 18 صفحه 217

اگر بخواهيد از تحت سلطه همه بيرون برويد و خودتان باشيد اين ارزش دارد، يك ارزش انسانى است، يك شرافت انسانى است، اين زحمت دارد، اين گرانى دارد، اين كمبود دارد، اين جهاد دارد، اين دفاع دارد، اين شهادت دارد، اين براى ارزش انسانى است همين است كه انبيا براى او كار كردند. همين است كه امام حسين براى او كشته شد. اگر آن هم فكر مى‏كرد كه زحمت دارد، اصحاب او هم با آن كمى فكر مى‏كردند زحمت دارد، كه نمى‏توانستند يك همچو انقلابى را بجا بياورند كه تا حالا هم اثرش باقى مانده است. ولى وقتى براى خدا شد، زحمت كم مى‏شود.

بايد توجه كنيم كه سر و كارمان با يك جنگى است كه سرنوشت يك ملت را تعيين مى‏كند

الان انسان مى‏بيند كه جوان‏هائى هستند، من زياد به اينها بر مى‏خورم، جوان‏هائى هستند كه مى‏آيند گريه مى‏كنند كه ما مى‏خواهيم برويم به جبهه نمى‏گذارند برويم. همين پريروز يا ديروز بود كه يك جوانى آمده بود، گفت دوتا برادرم كشته شده، خودم مى‏خواهم بروم. گفتم جوان! تو كافى است، آنها رفتند ديگر بس است شروع كرد گريه كردن. خوب يك همچو، اين جز به عنايت خدا نمى‏شود، يك معنويتى است كه غير از عنايت خدا نمى‏تواند اين معنويت را براى كسى ايجاد كند. آنهائى كه نشسته‏اند كنار و مى‏خوابند و مى‏خورند و زندگى حيوانى دارند و نق مى‏زنند به اين كشور، آنها يك قدرى توجه بكنند، از خواب بيدار بشوند. آنهائى كه هى نق مى‏زنند كه اينجاش چه جورى است، آنجاش چه جورى است، آنجاش چه جورى، اينها نمى‏فهمند كه ما در چه حالى هستيم. آنها مى‏خواهند كه شب بخوابيم صبح كه پا شديم همه اداراتمان درست باشد و همه مملكت مان درست باشد و كشاورزى مان درست باشد و نمى‏دانم چى، و نمى‏دانند ما در چه حالى هستيم الان. ما در حال جنگيم. ما در حال محاصره اقتصادى هستيم، ما در حالى هستيم كه امريكا علنا دارد مخالفت مى‏كند و جنگ افروزى دارد مى‏كند با ما، و ما اعتنا هم به او نداريم. بايد بفهميد كه وضعيت ما امروز اين است كه اين وضعيت مشكلات دارد. اين وضعيت به زودى درست نمى‏شود. لكن مى‏شود، صبر مى‏خواهد. آنى كه تا حالا شده است يك اعجازى است كه در دنيا نظير نداشته است. شما در طول تاريخ اگر ملاحظه كنيد، نظير نداشته است اين وضعى كه الان ايران دارد. اين حالى كه در جوان‏هاى ما پيدا شده است، در طول تاريخ نظير نداشته، الا اولياء خدا. و ما امروز ابتلاء به اين قدرت‏ها داريم و اين جنگ را ما بايد با پيروزى به زودى تمام كنيم. و اين به اين است كه جوان‏هاى ما بروند دنبال جنگ. جوان‏هاى ما اينطور نباشد كه بگويند تمام شد و رفت سراغ كارش. خير، تمام نشده، امريكا دنبال كار است، الان امريكا به ميدان آمده. البته ميدانى كه او مى‏آيد، آن ميدان صحيحى نيست، آن براى انتخاباتى كه حالا مى‏خواهد بشود، از اين حرف‏ها زياد مى‏زند. لكن ما بايد توجه بكنيم كه سر و كارمان با يك جنگى است كه سرنوشت يك ملت را اين درست مى‏كند و بايد هر چه زودتر اين را تمام كنيم. و اين، به اين است كه جوان‏هاى ما بروند به جبهه‏ها، ننشينند كه، اينطور نباشد كه بنشينند كه

صحيفه نور ج 18 صفحه 218

ديگران برايشان كار كنند. همه‏مان مسوول هستيم. و من اميدوارم كه خداوند به همه شما توفيق بدهد و همه شما را در راه خدا، در راه خودش هدايت كند و همه را توفيق اين بدهد كه به اين ملتى كه در طول تاريخ در زحمت بوده و در طول تاريخ در محنت بوده و زير بار ديگران بوده، نجات بدهيم و خدمت كنيم به اين ملت.

والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها