0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:09 AM

 

صحيفه نور ج 19 صفحه 18

تاريخ: 12/3/63

بيانات امام خمينى در جمع رؤساى جمهورى، مجلس شوراى اسلامى و ديوان عالى كشور و مسؤولان لشكرى و كشورى به مناسبت عيد سعيد فطر

زيربار ظلم رفتن، مثل ظلم كردن، از ناحيه عدم تزكيه است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اميدوارم خداى تبارك و تعالى اين عيد سعيد را به همه مسلمين و به كشور ما و ملت ما مبارك كند و اميدوارم كه با عنايت خودش با ما رفتار كند. ما مهمان‏هاى خوبى نبوديم براى خداى تبارك و تعالى. ما را دعوت كرد به ضيافت، او ميزبان بزرگ و ما ميهمانان هيچ. چه بگوييم در مقابل اين نعمت بزرگ الهى كه ملت‏ها را دعوت كرده است به ضيافت الله، ضيافت الله با همه‏ى اسماء و ما چگونه شكر اين نعمت را بجا بياوريم، ما كه خودمان را مى‏شناسيم كه هيچ نيستيم و هر چه هست، اوست، لكن او عنايات خاصه خودش را مبذول مى‏كند و ما را ميهمان و خودش را ميزبان ما قرار مى‏دهد. يا ما را بالا برده است تا آن حدى كه اين لياقت را داشته باشيم با عنايات او، يا عنايت خودش را متنزل كرده است، همان طورى كه قرآن را متنزل كرده است در ماه رمضان. قرآن نازله‏اى است كه پس از عبور از حجاب‏هاى نور، وارد شده است در ماه مبارك رمضان، آن هم بر قلب مبارك رسول خدا و از آن جا باز متنزل شده است تا رسيده است به آن جايى كه با زبان گفته مى‏شود، حالا كيفيت نزول قرآن خود يك مسأله مهم است و كيفيت گرفتن قرآن از وحى الهى و از ملكى كه مأمور اين كار است، آن هم يك بحث مهم است كه ما دستمان از آن كوتاه است. لكن آنى كه ما از خودمان اطلاع داريم، ما مهمان‏هاى خوبى نيستيم براى خدا. اگر ميهمان‏هاى خدا از قبيل رسول خدا و ائمه هدى هستند، ما چه بگوييم. و آن ميزبانى‏اى كه از آنها مى‏كند، دست ما از آن كوتاه است. لكن ما متكى هستيم به لطف او و ما متكى هستيم به عنايات او و ما در ماه رمضان هر چه قصور كرده باشيم، تقصير كرده باشيم، در اين روز مبارك از او عيدى مى‏خواهيم، او به فضل خودش با ما رفتار كند، نه به عدلش.

اميدوارم كه خداوند اين ملت كه مهيا شده است براى اين كه خدمت كند به مسلمين و اسلام، اين را تؤفيق بدهد كه بتواند از عهده اين خدمت بزرگ برآيد، خدمت به اسلام و خدمت به بندگان خدا. بندگان خدا امروز گرفتارند در دست آنهايى كه بر آنها سرپرستى مى‏كنند غاصبانه. ملت‏ها همه گرفتار چنگال اين قدرت‏هاهستند كه خودشان را مصلح مى‏دانند، صلاح جو مى‏دانند، با اصلاح حرف مى‏زنند. چه بكنيم ما با اين وضعى كه در دنيا امروز هست؟ وضعى كه قدرت‏هاى بزرگ دارند با بشر و

صحيفه نور ج 19 صفحه 19

بدتر از او، وضع انفعالى كه حكومت‏ها دارند.

مصيبت براى مسلمين اين است كه گرفتار يك همچو حكومت‏هايى هستند كه همه‏اش انفعالى، وضع انفعالى دارند و براى عالم مصيبت اين است كه كسانى با ادعاى صلح دوستى و به ادعاى طرفدارى از توده‏ها به همه مردم ظلم مى‏كنند. آنها كه خودشان را طرفدار حضرت مسيح جا زدند و ادعا مى‏كنند كه حضرت مسيح فرموده است كه: اگر چنانچه كسى به شما سيلى زد آن طرف صورتتان را بگيريد تا سيلى بزند، گرچه اين دروغ است، حضرت مسيح، پيغمبر بزرگ خدا يك همچو حرف غيرصحيح را نخواهد زد. اگر به مسيح مجال داده بودند، همان طورى كه موسى با قوم خودش با فراعنه عمل كرده بود، آن هم عمل مى‏كرد. لكن مجال نداشت. مع الاسف اينهايى كه مى‏گويند ما طرفدار مسيح هستيم از آنهايى كه كمونيست هستند و اصلا به خدايش اعتقاد ندارند، اينها بدتر مى‏كنند. كه يعنى ديگر نمى‏شود گفت اين از او بدتر، او از او بدتر، همه از هم بدتر. آنها به مسيح اين نسبت را دادند آن هم دروغ، لكن خودشان كه مى‏گويند ما طرفدار همچو ايده‏اى هستيم، ببينيد چه سيلى ها به مردم مى‏زنند. مردم چطور گرفتار اينها هستند. آنها از آن طرف، از اين طرف هم مسلمان‏ها كه ملت‏هايشان تحت سلطه و دولت منفعل از اين قدرت‏هاى بزرگ. اگر همين ماه مبارك رمضان را مسلمين خودشان را به طور جمعى به ضيافت خدا وارد كرده بودند و تزكيه كرده بودند، تصفيه كرده بودند خودشان را، ممكن نبود زير بار ظلم بروند. زير بار ظلم رفتن مثل ظالم ظلم كردن، هر دوش از ناحيه عدم تزكيه است، قدافلح من تزكى، در نماز عيد، اين سوره را مستحب است بخوانند. امر به تزكيه و ذكرالله، ذكر اسم الله: قدافلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى. تزكيه، ذكر اسم الله و صلوه، اينها مراتبى است، اگر ما به اين رسيده بوديم، نه حال انفعالى پيدا مى‏كرديم براى پذيرش ظلم و نه ظالم بوديم. همه از اين است كه تزكيه نشديم. دولت‏هاتزكيه نشدند و نخواهند شد مگر خدا عنايت كند و ظالمند. ملت‏هايى هم كه تزكيه نشده‏اند، بار ظلم را به دوش مى‏گيرند. عذر ندارند ملت‏ها در مقابل پذيرش ظلم، ايران اين عذر را از آنها منقطع كرد. آن قدرتى را كه ايران شكست، در آنها نيست، در بين حكومت‏هاى ديگر نيست، لكن مردم اول متحول روحى شدند و بعد هم آن كردند كه دنيا ديد. و اين كشورى كه الان در دست شما آقايان است، كشورى است كه با تحول روحى يك همچو مسأله را پيش آورد، لكن حفظ اين تحول اهميتش بيشتر از اصل تحول است. بايد همه كوشش كنند در حفظ اين تحول. اين جوان شما كه آنها مى‏خواستند بكشندشان به مراكز فساد و آنها را از خود بيخود كنند تا حكومت كنند، اين جوان‏ها را خداى تبارك و تعالى تؤفيق داد از آن جا درآمدند به سنگرها رفتند، از آن مفاسد خودشان را خلاص كردند و به معابد رفتند، يعنى، همان سنگرهايى كه معابد الهى است.

آنهايى كه به ما اشكال مى‏كنند كه شما چرا سازش نمى‏كنيد با اين قدرت‏هاى فاسد، آنها از باب اين كه همه چيز را با چشم مادى ملاحظه مى‏كنند، با چشم طبيعى حل و فصل اشياء را مى‏كنند. آنها نمى‏دانند كه انبياى خدا چه رويه‏اى داشتند، با ظالم چطور برخورد مى‏كردند، يا مى‏دانند و خودشان را

صحيفه نور ج 19 صفحه 20

به كورى و كرى زدند. سازش با ظالم، ظلم بر مظلومين است، سازش با ابرقدرت‏ها، ظلم بر بشر است. آنهايى كه به ما مى‏گويند سازش كنيد، آنها يا جاهل هستند يا مزدور. سازش با ظالم، يعنى، اين كه دست ظالم را باز كن تا ظلم كند. اين خلاف رأى تمام انبياست. انبياى عظام، تا آن جا كه توانستند جديت كردند كه ظلم را از اين بشر ظالم بزدايند، به موعظه، به نصيحت، به امر به معروف، به نهى از منكر، به انزلنا الحديد و فيه باس شديد، آخر الدواء الكى. بعد از آنكه موعظه نشد، نصيحت نشد، آخر دوا اين است كه داغش كنند. شمشير، آخر دواست.

هر چه مفاسد در دنيا بر بشر وارد مى‏شود از فساد خود آدم و حكومت هاست‏

در عين حالى كه كشور اسلام، كشور اسلامى ايران و مسؤولين اين كشور دائماً اين مطلب را گوشزد مى‏كنند كه ما با اين دولت‏هاى اسلامى مى‏خواهيم دوست باشيم، دست اخوت به هم بدهيم، با ملت مى‏خواهيم همراه باشيم، همقدم باشيم و اگر اين طور بشود ديگر ظلمى در اين ممالك اسلامى از طرف قدرت‏هاى بزرگ نخواهد شد، لكن حكومت‏ها تزكيه نشده‏اند، حكومت‏ها وارد به صيام نشده‏اند، وارد به ضيافت الله نشده‏اند. دامن مى‏زنند به جنگ و به اين كه جنگ را توسعه بدهند. نمى‏دانند كه توسعه اين جنگ، خانه‏خرابى براى آنهاست. آن كه با يك زندگى متوسط ساخته است، از جنگ نمى‏ترسد. پاسدارهاى ما كه يك زندگى عادى هم كمتر دارند، از جنگ نمى‏ترسند. ارتشى ما كه يك زندگى عادى دارد، از جنگ نمى‏ترسد. جنگ به او ضررى نمى‏زند. آنهايى كه داراى كاخ‏ها و بساط هستند آنها بايد بترسند، ضرر به آنها مى‏رسد. ما مهيا كرديم خودمان را براى اين كه برويم دنبال رفع ظلم، تا آن جا كه مى‏توانيم با نصيحت، با دست دوستى، با محبت با اين اشخاصى كه در همسايه ما هستند از اين كشورهاى اسلامى، با مودت، با دوستى، دائماً اين مسؤول ما مسؤولين ما اين حرف را مى‏زنند، لكن آنها از باب اين كه وارد به ضيافت الله نشده‏اند على قلوبهم حجاب"صم بكم عمى فهم لايعقلون با دست خودشان، خودشان را فانى مى‏كنند. تمام مفاسد از خود آدم است. از نفس انسانى است، از جاى ديگر به ما چيزى نمى‏رسد، هر چى مى‏رسد از ماست - انما هى اعمالكم ترد اليكم همه چيزهايى است كه از خود ما هست، چه مفاسدى كه در دنيا بر بشر وارد مى‏شود، از فساد خود آدم است، فساد حكومت‏هاست، نفس‏خبيثه است و چيزهايى كه در آن عالم به ما مى‏رسد، آنها هم از خود ماست.

بهشت را اعمال شما آباد مى‏كند و جهنم را هم اعمال ما مى‏افروزد. ما الان در صراط هستيم، همان صراطى كه يك طرفش دنياست، يك طرفش عاقبت. و ما الان در صراط داريم حركت مى‏كنيم. اين پرده كه برداشته شد، آن وقت صراط جهنم كه از متن جهنم مى‏گذرد، يعنى، آتش دورش را گرفته، اين از وسط اين جا مى‏گذرد، بايد از اين جا عبور كنيد. دنيا همين جور است. فساد كه همان آتش است‏

صحيفه نور ج 19 صفحه 21

بر شما احاطه كرده، بايد از همين بين فساد عبور كنيد، به طورى كه سالم عبور كنيد. انبيا عبور مى‏كنند، جز ناوهى خامده، آنها آتش خاموش است برايشان، همان طور كه براى حضرت ابراهيم در اين جا خاموش بود، سرد بود، آنها آتش خاموش است. مؤمنين هم با سلامت مى‏گذرند، آتش خاموش نيست اما آتش به آنها ضرر نمى‏زند. انعكاس همين دنياست، يك چيز ديگرى نيست، همين است كه اين جاست، همه چيزهايى كه در آن عالم واقع مى‏شود عكس العمل همين چيزهايى است كه در اين عالم است. الان صراط ما در صراط هستيم و الان صراط در متن جهنم است و الان صراط براى انبياى بزرگ و اولياى بزرگ خاموش است. جهنم خاموش است و الان براى مؤمنين سالم است و براى ديگران محيطه بالكافرين، و ان جهنم لمحيطه بالكافرين، اين الان احاطه دارد نه سيحيط الان محيط است، منتها نمى‏توانيم حالا ادراك كنيم. اين چشم بسته است الان، آن حجاب است. حجاب كه برداشته شد، آن كه اهل جهنم است مى‏بيند توى جهنم است. حجاب كه برداشته شد، آن كه اهل بهشت است مى‏بيند در بهشت است، برزخ هم براى او بهشت است. برزخ هم براى آن طرف ديگر جهنم است.القبر اما حفره من حفر النيران او روضه من رياض الجنه.

چشم از اين جا برداشته شد يك ورق ديگرى پيش مى‏آيد، آن ورقى كه يك وقتى پيش آمد، ديگر كار گذشته است، ما امروز بايد فكرش را بكنيم.

ما هيچ روزى به عراق حمله نكرديم و الان هم در حال دفاع هستيم‏

اگر تهذيب نفس باشد، نه از جنگ مى‏ترسد كسى، نه از صلح هيچ ابا دارد، از هيچى باك ندارد. اما وقتى تهذيب نفس نيست، مى‏گويد: اگر جنگ نكنيم، شايد آن طرف ما چه بكند. اين جنگ افروزى‏هايى كه الان مى‏بينيد در منطقه دارد مى‏شود، روى همين معناست، روى هواى نفس است، هواى نفس وادار مى‏كند كه به يك كشورى حمله كنند. هواى نفس وادار مى‏كند كه منطقه را به آتش بكشند و انسان مى‏سوزد در اين هواى نفس خودش، در همين عالم هم مى‏سوزد. و ما حالا هم به همه‏ى كشورهاى منطقه نصيحت مى‏كنيم، نصيحت بر همه، همه بايد نصيحت كنند هم را. نصيحت مى‏كنيم كه از اين جانور دست برداريد، اين آدم شدنى نيست. اين صدام محال است كه آدم بشود. از اين دست برداريد، خودتان را مبتلا نكنيد به آن چيزى كه‏نبايد مبتلا بشويد. ما نصيحت مى‏كنيم، ما خيرخواه شما هستيم. ما هيچ روزى به عراق حمله نكرديم، الان هم ما در حال دفاع هستيم. يك روز اگر مهلت بدهيم، ايران را به هم مى‏زند. ما الان در حال دفاع هستيم از خودمان و از ملت عراق. ملت عراق با ما دو تا نيستند، برادر ما هستند. ما در حال دفاع هستيم از يك ملتى كه گرفتار شده، ارتشش گرفتار است، ادارى‏اش گرفتار است، همه چيزش گرفتار يك حزب جهنمى است.

اين اخبارى كه از آن جا مى‏آيد، انسان را مى‏لرزاند كه اينها چه گرفتارى دارند. واسف در اين

صحيفه نور ج 19 صفحه 22

است كه در بين همه كشورها، يك منحرفى با يك دستارى سرش و يك تحت الحنك، در بين جماعت مسلمين اينها هستند و دامن مى‏زنند به اين امور، يعنى، اسلام را با آن دشمنند، آن آخوندهاى دربارى بدتر براى اين كه اگر اسلام بيايد، آخوند دربارى بدتر لطمه مى‏بيند تا آن ارتشى، آنها به صلاح نزديكترند. اين طايفه‏اند كه اگر فاسد شدند، عالم را فاسد مى‏كنند.

بايد كوشش كنيم اين تحولى كه در ايران پيدا شده است، ادامه پيدا كند

و ما بايد كوشش كنيم كه انشاء الله اين چيزى كه در ايران پيدا شده است، ادامه پيدا كند، و اين تحولى كه در جوان‏هاى ما پيدا شده است در همه ما پيدا بشود. من وقتى فكر اين پاسدارها را، اين ژاندارمرى را، اين ارتش را كه در آن گرماى شديد خوزستان دارند براى اسلام خدمت مى‏كنند، واقعاً از خودم خجالت مى‏كشم كه ما چه هستيم و آنها چه هستند، ماها چكاره‏ايم و آنها چكاره‏اند. آنها تهذيب شدند تا اندازه‏اى البته و ما مانديم در اين صف نعال. و از خدا مى‏خواهيم كه با ما با لطف و عنايات خودش رفتار كند، به ما رحم كند و ما را از اين گردابى كه در آن مبتلا هستيم و آن گرداب خودمان هست، اعمال خودمان هست، ما را نجات بدهد. خداوند انشاء الله به همه شما تؤفيق بدهد كه براى اين ملت خدمت بكنيد. به ملت تؤفيق بدهد كه براى اين دولت خدمت بكند. به همه ما تؤفيق بدهد كه براى اسلام خدمت كنيم و همت ما رفع ظلم از مظلومين و قطع يد مستكبرين باشد.

والسلام عليكم و رحمه الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها