پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:08 AM
بيانات امام خمينى درجمع اعضاى شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى و ستاد دهه فجر انقلاب اسلامى
مسأله تبليغات از مسائل بسيار مهمى است كه شايد در راس امور واقع است
بسم الله الرحمن الرحيم
از كارهاى چشمگيرى كه در اين نهاد شده است تقدير و تشكر كنم و توفيق آقايان را بيشتر از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم. مهم اين است كه در اينطور مسائل چون مسائلى است كه مربوط به اسلام است، همه مردم شركت دارند، امروز كارهايى كه در ايران مىشود، كارهايى كه مربوط به جمهورى اسلامى است، از باب اينكه مردم از خودشان مى دانند و جدا نمىدانند هيچ نهادى را از خودشان، از اين جهت فعالند در كارها و ما بايد هرچه بيشتر مردم را حفظ كنيم و مردم بايد هر چه بيشتر در صحنه حاضر باشند. ما الان در بين راه هستيم. يعنى آن چيزى را كه اسلام از آحاد ما خواسته است و او اينكه اسلام را آنطورى كه هست معرفى كنيم به همه جا آن را، ما الان در اول راه هستيم كه بايد اين كار را انجام بدهيم. مسأله تبليغات يكى از مسائل بسيار مهمى است كه شايد در راس بيشتر از امور واقع بشود و ملاحظه مىكنيد كه دنيا تمام تبليغاتشان به ضد ماست، تقريباً بايد اينطور گفت آنهايى كه به ضد ما نيستند ساكتاند والا تمام راديوها، تمام مطبوعاتشان، مصاحباتى كه در خارج واقع مىشود همه را ملاحظه كرديد كه به ضد جمهورى اسلامى است. يعنى به ضد اسلام است و چون اسلام را آنها نمىخواهند و ايران را مىبينند كه در صدد اين است كه اسلام را معرفى كند به عالم و اگر معرفى بشود به عالم قبول خواهند كرد و منافع آنها را به هدر خواهد داد. از اين جهت با ايران مخالفت مىكنند، نه اينكه ايران به اينكه يك جمعيتى در ايران هستند، يا يك انسانهايى در ايران هستند، با ايران به اينكه عنوان اسلامى پيدا كرده است. والا اين ايران بوده زمان محمدرضا، زمان ديگر با آن مخالفت نداشتند، بلكه موافقت هم داشتند. براى اينكه آن ايران، ايرانى بود كه در دست آنها بود و درخواست آنها بود، اما ايرانى كه در دست آنها نباشد و مخالف با آنها باشد و خواست آنها را نخواهد انجام بدهد، آنها اين ايران را نمىخواهند و به عنوان ايران، اسلام را دارند مىكوبند و ما بايد هر چه بيشتر مسأله تبليغاتمان را خصوصاً در خارج بايد دولت و بايد ملت هرچه بيشتر تبليغات را دامن به آن بزنند در مقابل آن تبليغاتى كه الان در دنيا هست.
شما مىبينيد در همين دهه فجر و در 22 بهمن كه آن جمعيت عجيب و غريب در صحنه بود، قبلش بعضى از اين ايرانىهايى كه بيرون رفتند، فراركردند، اينها يك شيوه خاصى
دارند، مىگويند كه مردم بيرون نياييد. دنبال او هر چه بيرون آمده باشد آنها كار ندارند. بعد مى گويند كه ديديد هيچ كس بيرون نيامد. وضعشان اينطورى شده. يكجور شكست خوردگى مفتضحانهاى هست كه مبتذل شده است. يك كلمه، خوب، بيرون نيايد، كه معلوم نمىشود كى بيرون آمده، كى نيامده. بيرون آمدهها معلوم مى شود، بيرون نيامده. ها اينها يكدفعه نمىگويند بابا بيرون بياييد شما هم يك طرف شهر باشيد تا ببينيم چىاند، آنها كه بيرون مىآيند كىاند . از آن طرف مى گويند همه ايران با ما هستند از آن طرف مىگويند اگر بخواهند بيايند بيرون آنها را چه خواهند كرد. خوب، اگر همه ايران با شما هستند، چطور چه خواهند كرد؟ 22 بهمن كه به اين وضع بوده نه در رسانه هاى گروهى خارج يك چيزى گفتند كه قابل ذكر باشد و نه - در - كسانى كه درخارج نشسته اند و به ضد ما صحبت مى كنند. 22 بهمن را به حسب آنطورى كه همه گزارش دادهاند، خوب ما صحنههايش را مىبينيم يك چيز چشمگيرى بود، خيلى زياد بود. بعضىها مىگفتند كه اين تقريبا مثل آن اجتماعات اول عاشورا و آنوقتها بوده است. ولى معذلك در دنيا منعكس نشد و اينطور شد. وضع جنگ را ببينيد. امروز وضع جنگ اينطور است كه در هر صحنهاى كه وارد مىشوند. اينها و ارتش اسلام وارد مىشود، سپاه پاسداران، بسيج، وارد مىشوند پيشروى مىكنند، اسير مىگيرند. در همين آخر دو هزار مىگويند، دو هزار نفر اسير گرفتند هيچ صحبتى نيست. اما از آن ور يك چيز تلويزيونى درست مىكنند، حالاالبته آنها اهل فناند مىتوانند درست بكنند. آنوقت پريشب بود يا ديشب بود مىگفت كه در تلويزيون كجا كه در لندن درست شده است و نمايش داده شده است و در فلان جايى از اين خليج مثل اينكه بود آنجا نمايش داده شده است، فهماندهاند به مردم كه چقدر ايرانىها كشته شدهاند تمام لاشههاى اينها افتاده است در بيانانها و عراقىها با شادى دارند دور و بر آنها مىگردند اين عراقىهاى بيچارهاى كه گرفتار شدند خودشان، اين ارتش عراقى كه بيچاره شده است، هر وقت چهارتا پاسدارها را مىبينند، فرار مىكنند همهشان، آنوقت يك همچو چيزى نمايش مىدهند وضع دنيا اينطورى شده در تبليغات. تبليغات وضعش بر اين شده است كه هر چه بتواند بر خلاف اسلام، بر خلاف ايران به عنوان اينكه اين يك جمهورى اسلامى هست و اسلام را مىخواهد، دارند تبليغ مىكنند از هر طرف. جنگ با اين اهميتى كه هست الان پيشروى دارد مىكند و اينطور پيشروى كرده و همه را بيرون كردهاند تقريباً، تقريباً از ايران بيرون كردند و الان دارند پيشروى مىكنند. وقتى كه راديوها مىگويند، آنجايى كه خيلى خوب مىگويند، مىگويند بعضى ايرانىها اينجور مىگويند، عراقىها اينجورى مىگويند، اما معلوم نيست چه جورى است. آنوقتى كه زياد سيلى خوردند از آن ور مىافتند مىگويند كه عراقىها پيش بردند، جلو آوردند، راندند ايرانىها را. انداختند به دريا، آنها نتوانستند شنا كنند رد بشوند، انداختند به آن - چيزها - آبها و آنها بيچارهها همه خفه شدند و مردند. اسير گرفتند، اسيرهاى بچه هشت ساله، اين ايران بچههاى هشت ساله را مى فرستند به جنگ. وضع تبليغات اينطور شده. ما تبليغاتمان هر چه هم زياد بشود البته به پاى آنها نمى رسد. خوب همه رسانههاى گروهى دست آنهاست. اما ما بايد تبليغ كنيم
الحمدالله خوب در صحنه هستند مردم، لكن بايد باقى بمانند در صحنه
ما بايد بگوء يم به مردم. و من اميدوارم كه موفق بشوند آنهايى كه تبليغ مى خواهند بكنند و آنهايى كه در خارج مى روند و آنهايى كه در راديو و تلويزيون صحبت مىكنند - اين - معلوم بشود كه وضع چه جورى هست، آنها چه وضعى دارند و ما چه وضعى داريم و آنها چه مىگويند و ما چه مى گوئيم. اينها اسلام را يك جورى معرفى دارند مىكنند كه اسلام جنگ مىخواهد بكند. با اينكه اسلام هيچ وقت جنگ نخواسته يعنى ما نخواستيم جنگ بكنيم، آنها جنگ را آوردند براى ما، ما دفاع مى كنيم. الان هم اگر چنانچه ما مهلت بدهيم به صدام، اگر اين دو ماه مهلت پيدا بكند دوباره تجهيزش مىكنند، مجهزش مىكنند و دوباره يك جاى ديگر حمله مى كند. يك همچو حيوانى را كه نمىشود كه ما رهايش كنيم كه سرخود هر كارى مىخواهد بكند. اين تا خفه نشود، اين منطقه درست نخواهد شد و آنهايى كه به اين كمك مىكنند نمىفهمند، متوجه نيستند. امريكا اينها را بازى مىدهد، اينها را آلت دست قرار داده. همانطورى كه صدام مبتلا شده است. با اينكه عراق طرف نسبت نيست قدرتش با ديگر جاهايى كه الان در خليج و اينها هستند، همانطور كه اينها مبتلا شدند، امريكا مىخواهد اينها را مبتلا كند، ديگران را هم مىخواهد مبتلا كند بايد اينها بفهمند كه تكليفشان چى هست با اسلام تكليفشان چى هست، با ايران تكليفشان چى است.
آنها بعد مىخواهند زندگى كنند، بعد كه صدام رفت اينها مىخواهند زندگى كنند. ما ميل داريم كه اينها زندگىشان زندگى صحيح باشد. ما هميشه ميل داريم كه در منطقه كه هستيم اسباب آسايش مردم بشويم نه اينكه اسباب گرفتارى مردم بشويم. نمىگذارند ما كار خودمان را انجام بدهيم اگر يك سال مهلت به ايران بدهند، آنوقت مىفهمند كه هم منطقه خوب خواهد شد، هم دست قدرتها بريده خواهد شد، هم هر منطقهاى در محل خودش براى خودش زندگى مرفه خواهد پيدا كرد. لكن خوب امريكا نمىگذارد، از آن ور از اين ور هر طور دلش بخواهد مىكند. و من اميدوارم انشاء الله كه دست همه كوتاه بشود و شما هم موفق بشويد. به خدمت مال خودتان است الان ايران، دست همه كوتاه شده، خودتان بايد درستش كنيد. الحمدلله خوب در صحنه هستند مردم، خوبند خيلى، بسيار خوبند، لكن بايد باقى بمانند در صحنه، اگر بخواهند يك زندگى شرافتمندانه داشته باشند، يعنى آدم باشند. ما را آدم حساب نمىكردند قبلا. ما را مثل - يك - ساير چيزها حساب مىكردند. كه يك كالايى بوديم دست آنها كه برايمان مىفروخت اين به آن مىفروخت، آن به آن مىفروخت و چه مىكرد، ما اينطورى بوديم. حالا بحمدالله خودمان هستيم، براى خودمان هست و اميدوارم انشاء الله كه موفق بشوند به اينكه خدمت كنند به اسلام، خدمت بكنند به ايران.
والسلام عليكم و رحمه الله