0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:08 AM

 

صحيفه نور ج 18 صفحه 219

تاريخ: 18/11/62

بيانات امام خمينى در جمع كليه سفراء كارداران و نمايندگان سياسى كشورهاى خارجى مقيم جمهورى اسلامى ايران

ما در طول پنجاه سال سلطنت سياه پهلوى مصيبت‏ها ديديم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

متقابلا از آقايانى كه تشريف آورده‏اند و اظهار لطف كرده‏اند تشكر عرض مى‏كنم و سلامت و سعادت همه مسلمين دنيا و همه مستضعفين دنيا را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم. ما در طول 50 سال سلطنت سياه پهلوى مصيبت‏هايى ديديم، ما ديديم و شما بعضى‏تان شنيديد. از اول كه رضاشاه رضاخان به ايران آمد با يك صورت رياكارانه وارد شد و بعد هم تسلط پيدا كرد بر اين ملت و شما اگر بخواهيد عمق جناياتى كه رضاخان به اين ملت كرد بخواهيد توجه كنيد محتاج به اين است كه يك كتاب بزرگى را بعضى از دانشمندهاى ما بنويسند و عرضه كنند. در يك جلسه و دو جلسه نمى‏شود كه ما كارهايى كه رضاخان با ما كرد بگوييم. با روحانيت آن كرد كه مغول با هيچ ملتى نكرده است، با بانوان‏مان آن ظلم‏ها را كرد كه شما نمى‏توانيد بشنويد، با دانشگاه ما آنطور عمل كردند كه آنجا را به عقب كشاندند، با ارتش ما آنطور عمل كردند در اين طول 50 سال و بيشتر از 50 سال كه ارتش ما را وابسته به غير كردند، استقلال ما را از بين بردند. آزادى ما در اين مملكت هيچ يك نداشتيم. هيچ قشرى از اقشار ملت ما آزاد نبود. روحانيون كه براى ارشاد مردم مى‏خواستند به منبر بروند، آنها را هم همين قدر هم ممنوع كردند. مجالس ارشاد روحانيون را تعطيل كردند و فجايعى بجا آورد، زحمت‏هايى براى اين ملت بجا آورد، به كار گذاشت كه قابل بيان نيست. بعد از اينكه او را انگليس‏ها آوردند و به ما مسلط كردند و بعد از اينكه خود آنها او را بردند، محمدرضا را دولت‏هاى مجتمع‏شان آوردند به ما مسلط كردند. محمدرضا بدتر از پدرش عمل كرد با ما. تمام حيثيت اين ملت را محمدرضا به باد داد. حيثيت اسلامى ما را به باد داد. تمام جهاتى كه ما داشتيم، شرافتى كه ما داشتيم اين به باد داد. اين دانشگاه ما را آنطور كرد كه هر يك از دانشگاه بيرون آمدند دشمن بودند با اين ملت و وابسته بودند به كشورهاى ديگرى، به غرب. اگر چنانچه استثناء داشت، استثناء بسيار كم داشت. و با كارهايى كه اين انجام داد از روى حيله بيشتر و عميق‏تر بود تا كارهايى كه رضاخان كرد. رضاخان همه را قلدرى كرد و اين با حيله بازى و با سالوسى عمل كرد و همه حيثيت، حيثيات اين ملت ما را او به باد فنا داد. ذخائر تحت الارضى ما را به رايگان به ارباب‏هاى خودش خصوصا امريكا داد، جوان‏هاى ما را فاسد كرد، مراكز فحشا در اين كشور اينقدر زياد بود كه

صحيفه نور ج 18 صفحه 220

احصاء نداشت، مراكز فساد اينقدر بود كه جوان‏هاى ما را به فساد كشاند. خود آنها عامل فروش هروئين و ترياك و مواد مخدر بودند و تمام جوان‏هاى ما را به فساد كشاندند. كارى كردند كه ملت ما به جان آمد. ملت ما توانش از بين رفت و خداى تبارك و تعالى بر اين ملت منت گذاشت و قيام كردند، نهضت كردند، انقلاب كردند و در مقابل همه قدرت‏هايى كه پشتيبانى مى‏كردند از محمدرضا خصوصا امريكا، در مقابل همه ايستاد ملت و با اينكه چيزى در دست نداشت جز ايمان، محمدرضا را كنار زد و يك كشورى را كه در تحت سلطه آمريكا بود از تحت سلطه او بيرون آورد. ارتشى كه با مستشارهاى آمريكا اداره مى‏شدند و هيچ ارتباطى با ملت نداشتند، برگرداندند به حال اول و آن مستشارها را بيرون كردند. لانه‏اى را كه به اسم سفارت در اينجا بود و محل جاسوسى بود و اسنادش الان در جلدهاى زيادى از كتب پخش شده است، آنجا را بستند و خواستند يك ملتى باشند مستقل، آزاد. نه وابسته به شرق باشند، نه وابسته به غرب. الان جرم اين ملت اين است كه مى‏خواهد سرنوشت خودش به دست خودش باشد الان جرم اين ملت اين است كه مى‏خواهد آزاد باشد، مى‏خواهد انسان باشد، مى‏خواهد سرنوشت خودش به دست خودش باشد. الان تمام كشورها به استثناى كمى، بر ضد يك همچو كشورى كه ملتش قيام كرده است و مى‏خواهد آزاد باشد و مى‏خواهد احكام اسلام در اين كشور باشد، مذهبش در اين كشور باشد، تمام كشورها به استثناى كمى، بر ضد او قيام كرده‏اند. تبليغات، همه مى‏دانيد كه چه اندازه است. شما در داخل ايران هستيد و تبليغات خارجى را مى‏شنويد. تبليغات خارجى آنطور هست كه شايد شماها هر كدام وجدانتان بيدار باشد ناراحت بشويد. آنها مى‏گويند كه در خيابان‏ها بچه‏ها را به توپ و تفنگ مى‏بندند، تبليغات مى‏گويند كه مردم هيچ آزادى در ايران ندارند. تبليغات خارجى مى‏گويند هيچ انتخاب آزادى در ايران تحقق پيدا نكرده است. مى‏گويند كه اختناقى كه در ايران هست در هيچ جاى دنيا نيست. هر جا هر فسادى واقع مى‏شود به ايران نسبت مى‏دهند. هر جا مردمش به جان آمده‏اند و مثل ايران مى‏خواهند قيام كنند بر ضد آنها، آنها را به ايران نسبت مى‏دهند و آنها مى‏خواهند ايران را از صفحه روزگار براندازند، مى‏خواهند جمهورى اسلامى را براندازند. نمى‏دانند كه با يك ملتى كه به تمام معنا قيام كرده است و خون خودش را دارد نثار مى‏كند، نمى‏شود اينطور عمل كرد. قدرت‏هاى بزرگ بايد طرز تفكرشان را عوض كنند. بايد بدانند كه دنيا عوض شده است دنيا، دنياى سابق نيست. دنياى سابق نيست كه يا انگلستان بايد بر همه جا حكومت كند يا اروپا يا امريكا و يا شوروى. دنيا امروز نمى‏پذيرد اين را، بايد آنها تعديل كنند كارهاى خودشان را. دنيا نمى‏پذيرد كه دو قدرت تمام دنيا را از بين ببرند. دنيا نمى‏پذيرد كه يك اقليت تمام كشورها را ببلعد. بايد اينها در كارهاى خودشان يك تجديدنظر بكنند. جرم ما كه مى‏خواستيم آزاد باشيم، مى‏خواهيم خودمان زندگى خودمان را اداره كنيم و مى‏خواهيم كه در تحت قيمومت هيچ دولتى نباشيم. براى اين همه كارها را دارند انجام مى‏دهند. از آن طرف آنهمه تبليغات، از آن طرف اين جنگى را (كه الان ايشان

صحيفه نور ج 18 صفحه 221

گفتند كه جنگ را به پايان برسانيد) به ما تحميل كردند. هر يك از شما آقايان كه در اينجا آنوقتى كه اول جنگ بود شما بوديد اينجا، ديديد كه عراق حمله كرد به ايران از هوا، از دريا، از زمين و عراق گرفت مقدار زيادى از خوزستان را و عراق به واسطه تحريكاتى كه از طرف آمريكا شد به او، اين عمل جنايتكار را انجام داد و بعد هم كه ايران برخاست از جا و جوان‏هاى ما با قدرت ايمان او را از مملكت خودشان بيرون كردند، مگر يك مقدار كمى كه الان در دست آنها هست، الان هم قدرت‏ها جمع شده‏اند كه اين را نگه دارند. مى‏خواهند اين غيرانسانى كه با ملت خودش و با علماى ملت خودش و با ملت ما اين جنايات را كرده، مى‏خواهند حفظش بكنند. آقا مى‏گويند كه صلح بكنيم. ما از اول، جنگ با هيچ كس نداشتيم، لكن با صدام صلح نمى‏توانيم بكنيم. صدام يك جانى است كه به هيچ يك از تعهداتى كه مى‏كند اعتبار نيست. او با دولت سابق با اينكه غيرقانونى بود، تعهد كرده بود و او را به هم زد. او هر روز عوض مى‏كند افكارش را، يك انسانى نيست كه بشود با او صلح كرد. شما گمان مى‏كنيد كه اگر ما با صدام صلح كنيم به اين صلح ادامه مى‏دهد؟ يا خير، مى‏خواهد تجهيز كند خودش را و تقويت كند و دوباره حمله كند. اين آدمى است كه از اول تا حالا به شهرهاى بيچاره عرب‏نشين، كردنشين، فارس‏نشين با موشك‏ها حمله كرده و مع‏الاسف موشك از شوروى است، از امريكاست و از آن اسفناكتر اينكه دولت‏هاى منطقه بر او كمك مى‏كنند. الان مردم امريكا هم عاصى شده‏اند از دست اينها، دنيا اصلاً به عصيان كشيده شده ما كراراً به دولت‏هاى منطقه گفته‏ايم كه آقا بياييد با هم دست بدهيم و خودمان را از چنگال ابرقدرت‏ها بيرون كنيم. مظلوم‏ها ديگر نمى‏توانند تحت ظلم ابرقدرت‏ها باشند. الان در امريكا هم خود ملت قبول ندارد اين كارهايى را كه دارد رئيسشان مى‏كند. الان مردم امريكا هم عاصى شده‏اند از دست اينها. دنيا اصلاً به عصيان كشيده شده است. شما دنياى امروز را مثل سابق حساب نكنيد. دنيا نمى‏پذيرد از شما كه شما در قصرهاى خودتان بنشينيد و همه را زير بار اذيت قرار بدهيد و زير سلطه خودتان قرار بدهيد. بايد فكرى بكنيد براى خودتان و دولت‏هاى اسلامى بايد فكرى براى خودشان بكنند. شما اشخاصى كه از طرف دولت‏هاى اسلامى در اين كشور هستيد به كشورهاى خودتان بگوييد كه يك فكرى براى خودتان بكنيد. صدام رفتنى است. صدام را ما هم كارش نداشته باشيم، ملت خودش بيرون مى‏كند. او رفتنى هست. فكر بعد از او را براى خودتان بكنيد. اسلام را نگه داريد تا از همه شرهاى شرق و غرب نجات پيدا كنيد ما صلح مى‏خواهيم. ما با همه مردم دنيا صلح مى‏خواهيم باشيم. ما مى‏خواهيم مسالمت با همه دنيا داشته باشيم. ما مى‏خواهيم در بين مردم دنيا زندگى بكنيم، لكن آنها نمى‏گذارند ما را. اگر صدام به ما حمله نكرده بود، ما كارى به عراق نداشتيم. عراق برادر ماست. امروز هم ملت عراق برادر ما هستند. با ملت عراق ما مخالفتى نداريم. اوست كه دارد ما را مى‏ترساند كه به شهرهاى شما، خوب،

صحيفه نور ج 18 صفحه 222

شما ديديد همين دو روز كه او آنقدر قلدرى كرد و گفت شهرهاى شما را چه مى‏كنيم و بنا بود ديروز بكند، نكرد. بنا بود امشب بكند، نكرد. معلوم نيست كه حالا كى بكند. البته تو دهنى خورد. لكن بايد اين كشورهاى اسلامى به خود بيايند، توجه كنند به مطلب، خيال نكنند كه صدام را نگه مى‏دارند و ما را از دست مى‏دهند براى آنها خوب است. آنها اسلام را نگه دارند. ما اسلام را مى‏خواهيم. اسلام را نگه داريد تا از همه شرهاى شرق و غرب نجات پيدا بكنيد من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه تمام مظلومين دنيا را از دست ظالم‏ها نجات بدهد. من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه دولت‏هاى اسلامى را به خود بياورد. ملت‏هاى اسلامى را از تحت اين فشارها بيرون بياورد. مظلومين دنيا را از دست ظالم‏ها نجات بدهد. و من از شما آقايان مى‏خواهم كه شما به ممالك خودتان، به دولت‏هاى خودتان اطلاع بدهيد كه ايران اينطور نيست كه اينها مى‏گويند. ايران اختناق ندارد. ما در قصرها ننشسته‏ايم و ديگران را تحت فشار قرار داده باشيم. ايران همين است كه مى‏بينيد. نخست وزيرش، وزيرخارجه‏اش، رئيس جمهورش، رئيس مجلس‏اش، همه يك مردم عادى هستند و با مردم رفيق‏اند. بايد با مردم آشنا شد. دولت‏ها بايد با مردم آشنا بشوند. مردم را زير فشار قرار ندهند. دنيا قبول نمى‏كند ديگر اين را. يك روز يك انفجار حاصل مى‏شود كه همه از بين خواهيد رفت، آنوقت اشخاص بيچاره هم كه اينها مظلوم هستند، آنها هم از بين خواهد رفت. و من از خدا مى‏خواهم كه به همه دنيا سلامت و به همه دنيا، به كسانى كه مظلوم هستند قدرت و سلامت عنايت كند كه همه همزيستى داشته باشند، همزيستى مسالمت آميز با هم داشته باشند.

والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها