0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:07 AM

 

صحيفه نور ج 18 صفحه 165

تاريخ: 29/8/62

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوارايعالى قضائى، رؤسا، مستشاران و دادياران ديوانعالى كشور، قضاوت بازرسى كل كشور، حقوقدانان شوراى نگهبان و اعضاى دادگاه عالى قم

كشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد اداره‏اش كنيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من تشكر مى كنم از آقايان علما و فضلا و قضات كه تشريف آوردند و ما را مفتخر كردند به اين تشريف فرمائى. و من اميدوارم كه خداوند همه را حفظ كند و در پناه خودش توفيق بدهد كه خدمت كنند. ما در هر قضيه‏اى كه فكر مى‏كنيم كه در سابق، در اين رژيم بوده است دست روى هر كدام كه مى‏گذاريم، مى‏گوييم اين بدتر ازديگران بوده. وقتى مى‏رويم سراغ آن يكى، آنجا مى‏گوييم اين بدتر از ديگران بوده و هكذا. وقتى قوه دادگسترى‏اش را و قوه قضائيه‏اش را شما نگاه كنيد مى‏بينيد كه آن چيزى كه در آن نبوده است اسلام بوده و عدالت اسلامى و وقتى كه به مجلس‏اش نگاه مى‏كرديم مى‏بينيم آنكه نبوده است ارتباطش با مردم. وقتى به ارتش‏اش نگاه مى‏كرديم مى‏بينيم كه آنكه نبوده است فعاليت در راه كشور خودشان. لابد آقايان اطلاع دارند كه آنوقت متفقين آمدند و حمله كردند به ايران، زمان رضاخان با آن هياهوئى كه رضاخان در آورده بود كه ما ديگر چه هستيم و چه هستيم، سه ساعت گفته بودند كه اينها مقاومت كردند در مقابل آنها و بعد كه رضاخان از يكى از اينها (سركردگان آنوقت) پرسيده بود كه چرا سه ساعت؟ گفته بود كه قربان سه ساعت حرف است، آنها آمدند و ما رفتيم. مسأله اين بود. ارتش آنطور بود، دولت آن بود كه ديديد. شما بسيارتان، خوب، اين اواخر ديگر يادتان است فرمانداران و فرماندهان و استانداران و اينه آنها بوده است كه ملاحظه كرديد و دادگسترى‏اش هم آن بود كه اطلاع داريد، مجلس‏اش هم آن بود، دانشگاهش هم آن بود. عرض كردم وقتى سراغ دانشگاه مى‏رويم و مى‏بينيم كه بدتر از همه جا دانشگاه بوده است. وقتى سراغ قضات مى‏رويم و مى‏بينيم بدتر از همه اين بود و زحمت دارد كه اينها اصلاح بشود. و خداوند تأييد كرده است اين جمهورى اسلامى را كه در ظرف اين مدت كم در صورتى كه انقلاب بوده، در صورتى كه همه كشورهاى بزرگ مخالف بودند با ايران به همه معنا و فشارهايشان را بر اين كشور به همه طرف وارد كردند، تبليغات سرتاسرى آنطور كرده است، معذلك در اين مدت كم در همه جا يك پيشرفت‏هاى چشمگير شده است. دانشگاه بحمدالله و اميدوارم كه به زودى همه جهاتش درست بشود و روى موازين باشد و دادگسترى و قوه قضائيه بحمدالله كار زياد كردند. و موجب سرافرازى يك ملت است

صحيفه نور ج 18 صفحه 166

كه در مدت بسيار كم با همه مشكلات و يا اينكه مهيا نبودند علماى ما براى قضاوت و امر قضاوت، ارتباط با آنها نداشته است، معذلك موفق شده‏اند و تاكنون خدمت‏هاى فراوان كرده‏اند و من اميدوارم كه همه علماى بلادى كه در سرتاسر ايران هستند و تمام حوزه‏هايى كه در سرتاسر ايران هستند، اينها اين جمهورى را كه از خودشان مى‏دانند، آن چيزهايى كه نقص وارد مى‏شود در اينها و احساس مى‏كنند و كه ناقص است، جديت كنند، كامل بشود. كشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد اداره كنيد. قوه قضائيه امروز قوه قضائيه اسلامى است و رو به اسلام دارد مى‏رود و بايد خود علماى اسلام اين را تقويت كنند و افراد را بفرستند، علمائى كه در بلاد هستند يا خودشان يا كسانى كه مربوط به آنهاست و مى‏توانند قضاوت كنند، پيشنهاد كنند كه وارد بشوند در اين قوه قضائيه تا انشاءالله رفع نقيصه به همه معنا بشود. نبايد ما حالا بنشينيم اميد اين پيدا كنيم كه خير، خودش مى‏شود. نه، هيچ امرى خودش نمى‏شود، با كوشش امرها تحقق پيدا مى‏كند. و در واقع قضا هم از باب اينكه يك واجب شرعى است بر همه مگر اينكه به مقدار كفايت داشته باشيم، از اين جهت اين عمل به يك وظيفه شرعى و اسلامى است و عذرى نيست از براى ما امروز كه بگوييم ما نتوانستيم، يا ما داخل كار نبوديم. نخير، همه شما، هر يك از آقايان در هر جا هستند اينها پيشنهاد كنند و وارد بشوند قوه قضائيه را تقويت بكنند. كسانى كه در حوزه‏ها هستند و آنهايى كه درس خوانده هستند و در حوزه‏ها ديگر سمت مدرسى و اينطور چيزها را ندارند، آنها هم تشريف بياوند و اين قوه قضائيه را تقويت بكنند تا انشاءالله درست بشود اين قوه. اگر اين قوه قضائيه درست بشود، بسيارى از مشكلات كشور درست مى‏شود. مردم سروكار دارند با اين قوه، با دادگسترى سروكار دارند و به شما آقايان قضات هم عرض مى‏كنم كه خدا را در نظر داشته باشيد در باب قضا. قوه قضائيه سروكارش با جان مردم است، با مال مردم است، با نواميس مردم است و بايد هميشه خدا را ناظر و حاضر ببينيد كه خداى نخواسته نبادا يك اشتباهى در كار بشود، يك وقت خطائى بشود. خطاى شماها بزرگ است و ممكن است يك خطا موجب قتل يك كسى بشود، يك خطا موجب به باد رفتن آبروى كسى بشود. اينها را بايد بسيار نظر بكنيد و بسيار دقت بكنيد كه اين شغل در عين حالى كه واجب است و لازم است همه ما در صورتى كه به مقدار كفايت نباشد همه شركت بكنند و بسيار شريف است، در عين حال، خوب، مسؤوليتش هم بسيار زياد است و بايد انشاءالله همه آقايان جديت بكنند كه اين قوه قضائيه به آنطورى كه شارع مقدس مى‏خواهد، به آنطور عمل بشود و البته از باب اينكه حوزه ها مهيا نبودند و دست‏شان از قضا كوتاه بوده و مهيا براى اين كار نبودند، حالا كه مهيا شدند، حوزه‏ها هم به راه افتادند براى اينكه اين كار را تتميم كنند. و دروسى راجع به قضا - راجع به مربوط به قضا در حوزه‏ها درست عمل بشود و درس‏هائى گفته بشود تا اينكه انشاءالله به زودى اين پرسنلى كه ايشان مى‏گويند كه باز به قدر پانصدنفر ناقص داريم انشاءالله درست بشود. اين پانصد نفر در حوزه اصفهان و مشهد و تبريز و ساير جاها چيزى نيست. خوب از آنجا بيايند و قم هم كه خوب كمك مى‏كند و ميداوارم كه انشاءالله همه موفق بشود و خداوند

صحيفه نور ج 18 صفحه 167

همه را تأييد كند كه خودمان كارهاى خودمان را انجام بدهيم.

دولت فرانسه آبروى ملت فرانسه را از بين برد

و من عرض مى‏كنم كه ما كه امروز گرفتار اين بليات هستيم، گرفتار اين دولت‏ها هستيم، گرفتار اين قدرت‏هاى بزرگ هستيم، بايد خودمان همه جهات خودمان را خودمان حفظ كنيم. شما مى‏بينيد كه در هر جا براى اسلام يك گرفتارى پيش مى‏آورند با يك اسمى روى آن مى‏گذارند و يك بساطى درست مى‏كردند. ما آنوقت خيال مى‏كرديم كه صدام اين است كه تلافى مى‏كند، بيخودى، درجنگ شكست مى‏خورد آنوقت تلافى‏اش را سر خوزستان در مى‏آورد و كردستان. خيال كرديم كه اين كار، كار صدامى است. معلوم شد كه همه هستند. چند نفر به واسطه اينكه آنقدر صدمه ديدند از اين قدرت‏هاى بزرگ و از آمريكا و از اسرائيل و از فرانسه و از امثال اينها، اينقدر صدمه ديدند، چند نفرخودشان را فدا مى‏كنند براى ملت خودشان و مى‏روند يك جائى را منفجر مى‏كنند. بعد اسرائيل تلافى مى‏كند. خوب، از اسرائيل همه متوقع‏اند. اسرائيل ذاتش همين است ذات است كه بايد عمل بكند اينطورى كه مى‏كند. اما فرانسه كه خودش را يك ملت چه مى‏داند و آنقدر در طول تاريخ ادعا كرده است، چرا اينطور تروريست از كار در آمد؟

ملت فرانسه بايد اين مطلب را احساس بكند كه در طول تاريخ آنقدر كه از فرانسه تعريف كرديد و كتاب نوشتيد و چه كرديد، در اين برهه زمان آبروى فرانسه را اين دولت از بين برد. دولت فرانسه آبروى ملت فرانسه را از بين برد، صورت ملت فرانسه را يك صورت مشوه جلوه داد در بين ملت‏ها. اكثر ملت‏ها و مردم‏ها تميز نمى‏دهند كه، جدا نمى‏كنند دولت را از ملت، خصوصاً آنجاهايى كه جمهورى است. آنجاهايى كه جمهورى است، ملت است كه بايد اساس را در دست بگيرد. نمى‏پذيرند از ملت فرانسه كه او بگويد دولت ما اينطورى است دولت فرانسه ملت فرانسه به فكر بيفتد كه آبروى خودش را كه دارد از بين مى‏رود حفظ بكند و اين دولت را سر جاى خودش بنشاند، اين دولت را كنار بگذارد. اين دولتى كه تروريست اعظم بايد اسمش را گذاشت براى اينكه هر چه تروريست است جمع مى‏شود در فرانسه، بعد هم خودش تروريستى مى‏كند يك كسى او را مى‏زند به واسطه اينكه جنايتكار است، او مى‏زند يك كس ديگرى را مى‏كشد، تلافى مى‏كند سر كس ديگرى. خوب، اين ملت فرانسه بايد فكر اين كار باشد و همين طور ملت‏هاى ديگر. ملت‏ها كه تقصيرى ندارند. تقصير ملت‏هايى كه جمهورى هستند اين است كه راى مى‏دهند به اينها و بعد كه راى دادند اختيار را به دست اينها مى‏دهند، بايد بعد كه چيز كردند، با تظاهرات، با چيزها اين كار را كنار بگذارند. الان هم مى‏توانند اين كار را بكنند. حفظ كنند آبروئى را كه در طول تاريخ شما براى فرانسه درست كرديد، اين را حفظش كنيد، اينها دارند از بين مى‏برند اينها تروريست شده‏اند.

دولت فرانسه از آنجا كه مى‏بيند كه از عراق طلب دارد و طلبش را نمى‏تواند بدهد، تلافى‏اش را سر ايرانى‏ها در مى‏آورد. تلافى سر ايرانى براى چه در مى‏آورد، خوب عراق نمى‏تواند طلب شما را

صحيفه نور ج 18 صفحه 168

بدهد از خودش وصول كنيد چرا به او طياره، نمى‏دانم چه مى‏دهيد كه ايران را بزند؟

ايران مى‏خواهد همه را اصلاح كند، مى‏خواهد همه كشورها برادر باشند

وضع الان اينطور شده است كه اصلاً گرفتار شده‏ايم ما بين قوه‏هاى مقتدرى كه برخلاف نظر حتى ملت خودشان عمل مى‏كنند. گمان نمى‏كنم كه ملت آمريكا راضى باشد كه از كه دولت آمريكا از هر سوراخى سرش را بيرون بياورد و جوان‏هاى خودشان را به كشتن بدهد و همين طور فرانسه و ساير جاها. حالا كه انگليس هم آمده است، فرانسه هم سرش را تو سرها آورده، جزو خياطها شده است. آن پالان دوز را مى‏گفتند كه همراه خياطها مى‏رفت، گفتند تو كجا مى‏روى؟ گفت: ما هم اهل بخيه هستيم. حالا اين قدرتمندهاى بزرگ كه در دنيا جمع شده‏اند و مردم را دارند اذيت مى‏كنند، از آن طرف فرانسه هم آمده و انگلستان هم تازه آمده و خودشان را سرشان را داخل در سرها كرده‏اند كه بگويند ما هم جزو بخيه زن‏ها هستيم. چرا وضع اينطور شده؟ مگر آنها چه بردند در اين كار؟ مگر آنها در اين جنايات چه شرافتى تهيه كرده‏اند؟ الان امريكا، دولت امريكا، دولت شوروى كه اين جنايات را مى‏كنند و با هم مسابقه مى‏كنند در جنايتكارى، در ظلم به مردم، در جنايت به مردم، مگر آنها چه بردند كه شما مى‏خواهيد - شما هم - همراه آنها باشيد؟ شما هم برويد چه بكنيد؟ بالاخره مسلمين بايد فكر بكنند، اين مسلمان‏ها و اين اعراب كه تقريباً اكثر بسيارى از مسلمين را تشكيل مى‏دهند و گرفتار دست اينها هستند، اينها فكر بكنند كه نبايد اينطور خودشان را دست آنها بدهند كه هر جا الان لبنان را آنطور كرده‏اند، لبنانى ديگر براى كسى نمانده است. خوب، چرا اين اختلافات را شما دست بر نمى‏داريد تا اينكه اينها نتوانند بيايند سراغ شما و چرا بايد آنها بيايند و مردم را آنطور اذيت بدهند به اسم اينكه ما مى‏خواهيم اصلاح بكنيم؟ اين اصلاح كه نيست. شما اگر مصلح بوديد، اگر صلح طلب بوديد كه اينطور وضع نبود. شما صلح طلبيد و مى‏آييد در لبنان به اسم اينكه ما صلح طلب هستيم و مردم را ناراحت مى‏كنيد. شما برويد كنار، مردم خودشان كار خودشان را درست مى‏كنند نمى‏گذاريد كه مردم اصلاح كنند كار خودشان را. هر كدامتان به يك اسمى وارد مى‏شويد در يك كشورى مثلاً فرض كنيد كه روسيه وارد مى‏شود در افغانستان به اسم اينكه مى‏خواهيم اصلاح كنيم. آنجا را، آمريكا و فرانسه و انگلستان و اينها هم وارد مى‏شوند در لبنان مى‏خواهيم اصلاح كنيم. اين براى اين است كه مسلمان‏ها بيدار نيستند، دولت‏هاى مسلمين نمى‏دانند چه قوه‏دست شان هست و چه جور اينها را مى‏توانند از بين ببرند. اگر - يك - ده روز اين مسلمين منافع خودشان را قطع كنند از شرق و غرب، آنها سرجاى خودشان مى‏نشينند، ولى - چه - افسوس اين است كه نمى‏توانند، نمى‏فهمند چه بايد بكنند. آنها را ترسانده‏اند به طورى كه اگر چنانچه بكنيد چه خواهد شد. خوب، اين اگر در ايران هم بود، لكن ايران كار خودش را كرد و هيچ كارى هم نتوانستند بكنند. حالا هم نمى‏توانند بكنند، بعدها هم نمى‏توانند بكنند. يعنى مادامى كه ايران اين ايران است، مادامى كه بين همه روابط اسلامى و انسانى هست، مادامى كه يك ملت هست اينها، مادامى كه زن و مرد و بچه و بزرگ

صحيفه نور ج 18 صفحه 169

ايران اين وضع را دارند، هيچ قدرتى در عالم نمى‏تواند كارى بكند. چرا مسلمان‏ها اينطور نشوند؟ چرا حجاز اينطور نشود؟ و چرا عراق اينطور نشود؟ و مع‏الاسف به واسطه حماقت بعض - راس - رئوس، به جان هم مى‏اندازند همه را. اين را وادار مى‏كنند، حمله كند به ايران، آنقدر ضرر ببرد، آنقدر رنج ببرد، آنقدر چه بكند ملت عراق را، آنطور صدمه وارد به آن بكند براى يك حماقتى كه آنها گفتند برو سردار قادسيه بشو، از آن طرف هم فلسطينى‏ها را به جان هم انداخته‏اند، جنگ بين خودشان آنطور مى‏بينيد كه واقع شده از آن ور هم اختلاف ما بين خود ما، دولت‏هاى مسلمين. آخر چرا بايد اينطور باشد؟ اينها اگر واقعاً بيدار بشوند و بفهمند چه قدرتى در دست‏شان هست و چه منابعى در دست اينها هست كه منابع، رگ حيات آنها در دست اينهاست، خوب، با هم روابط پيدا مى‏كنند، روابط دوستى پيدا مى‏كنند. خوب، ماهى فرياد مى‏زنيم كه آقا بياييد با هم دوست باشيم، چه هى آنها مى‏گويند نه، ايران مى‏خواهد همه كشورهاى دنيا را ازبين ببرد. ايران چرا مى‏خواهد ببرد، ايران مى‏خواهد همه را اصلاح كند مى‏خواهد كه با هم باشند همه‏شان، برادر باشند همه‏شان. معذلك نمى‏فهمند و بايد چه كرد اين را. و من اميدوارم كه كم كم درست بشود و كم كم ملت‏ها بيدار بشوند و از راه ملت‏ها اين كارها اصلاح بشود و انشاءالله خداوند تأييد مى‏كند و خداوند شما را و همه كسانى كه در اين كشور خدمت مى‏كنند، به اين كشور خدمت مى‏كنند، به اسلام، تأييد كند و مادامى كه قصد خالص باشد، توجه به خدا باشد و خالص باشد، تا اينطور باشد بلا اشكال پيروز است اين كشور و از اينجا هم موجش مى‏رسد به همه جا و رسيده است و انقلاب شما بحمدالله صادر شده است، نه اينكه صادر مى‏شود، صادر شده و تقويت مى‏شود در خارج.

قوه قضائيه مستقل است و هيچ كس نبايد درش دخالت كند

و از نكاتى كه تذكر بدهم اين است كه قوه قضائيه همانطورى كه آقا فرمودند يك قوه مستقل بايد باشد، يعنى در همه جاى دنيا اين اسم هست كه قوه قضائيه مستقل است. حالا مادر كشور خودمان كه استقلال داده است اسلام به قوه قضائيه و قاضى و قوه قضائيه مستقل است و هيچ كس نبايد در آن دخالت بكند. قضات نبايد گوش به هيچ كس بدهند جز آنكه براى خدا كار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بكنند. اگر فرض كنيد كه يك جائى را ديدند حق است، اگر تمام كشورايران به آنها چيز بكنند كه به آن طرف حكم بدهيد، نكنند. خدا اينطور مقرر فرموده است، بايد شما به حق برسيد. كار به اينكه اين رفيق فلان است، اين دوست فلان است، اين پسر فلان است، اين خود فلان است، خير، كارى به اين كارها نداشته باشيد بايد شما به همانطورى كه شرع مقدس امر فرموده است قضاوت كنيدو مستقل در قضاوت باشيد و محتاط در قضاوت. احتياط در قضاوت كنيد، توجه بكنيد كه نبادا يك مظلومى حقش ضايع بشود يا يك نفرى زايد بر آن مقدارى كه بايد جريمه بشود يا براى تعزيز بشود، يا به چه بشود، زايد بر او نباشد. گرفتارى دارد اين مسائل، بايد اين را خيلى توجه بكنيد. و من اميدوارم كه آقايان علمائى كه الان مشغول هستند و بعدها هم انشاءالله مى‏آيند و مشغول

صحيفه نور ج 18 صفحه 170

مى‏شوند، توجه بكنند كه مستقل هستند و كسى حق اينكه هيچ نقشه‏اى، هيچ دخالتى در كار آنها بكند ندارد. و البته روى موازين شرعى اگر چنانچه اشتباه ثابت شد، آنوقت روى همان موازين شرعى عمل مى‏شود. و خداوند همه شما را موفق بدارد و من دعاگوى همه شما هستم.

 والسلام عليكم و رحمة الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها