پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:07 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوارايعالى قضائى، رؤسا، مستشاران و دادياران ديوانعالى كشور، قضاوت بازرسى كل كشور، حقوقدانان شوراى نگهبان و اعضاى دادگاه عالى قم
كشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد ادارهاش كنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
من تشكر مى كنم از آقايان علما و فضلا و قضات كه تشريف آوردند و ما را مفتخر كردند به اين تشريف فرمائى. و من اميدوارم كه خداوند همه را حفظ كند و در پناه خودش توفيق بدهد كه خدمت كنند. ما در هر قضيهاى كه فكر مىكنيم كه در سابق، در اين رژيم بوده است دست روى هر كدام كه مىگذاريم، مىگوييم اين بدتر ازديگران بوده. وقتى مىرويم سراغ آن يكى، آنجا مىگوييم اين بدتر از ديگران بوده و هكذا. وقتى قوه دادگسترىاش را و قوه قضائيهاش را شما نگاه كنيد مىبينيد كه آن چيزى كه در آن نبوده است اسلام بوده و عدالت اسلامى و وقتى كه به مجلساش نگاه مىكرديم مىبينيم آنكه نبوده است ارتباطش با مردم. وقتى به ارتشاش نگاه مىكرديم مىبينيم كه آنكه نبوده است فعاليت در راه كشور خودشان. لابد آقايان اطلاع دارند كه آنوقت متفقين آمدند و حمله كردند به ايران، زمان رضاخان با آن هياهوئى كه رضاخان در آورده بود كه ما ديگر چه هستيم و چه هستيم، سه ساعت گفته بودند كه اينها مقاومت كردند در مقابل آنها و بعد كه رضاخان از يكى از اينها (سركردگان آنوقت) پرسيده بود كه چرا سه ساعت؟ گفته بود كه قربان سه ساعت حرف است، آنها آمدند و ما رفتيم. مسأله اين بود. ارتش آنطور بود، دولت آن بود كه ديديد. شما بسيارتان، خوب، اين اواخر ديگر يادتان است فرمانداران و فرماندهان و استانداران و اينه آنها بوده است كه ملاحظه كرديد و دادگسترىاش هم آن بود كه اطلاع داريد، مجلساش هم آن بود، دانشگاهش هم آن بود. عرض كردم وقتى سراغ دانشگاه مىرويم و مىبينيم كه بدتر از همه جا دانشگاه بوده است. وقتى سراغ قضات مىرويم و مىبينيم بدتر از همه اين بود و زحمت دارد كه اينها اصلاح بشود. و خداوند تأييد كرده است اين جمهورى اسلامى را كه در ظرف اين مدت كم در صورتى كه انقلاب بوده، در صورتى كه همه كشورهاى بزرگ مخالف بودند با ايران به همه معنا و فشارهايشان را بر اين كشور به همه طرف وارد كردند، تبليغات سرتاسرى آنطور كرده است، معذلك در اين مدت كم در همه جا يك پيشرفتهاى چشمگير شده است. دانشگاه بحمدالله و اميدوارم كه به زودى همه جهاتش درست بشود و روى موازين باشد و دادگسترى و قوه قضائيه بحمدالله كار زياد كردند. و موجب سرافرازى يك ملت است
كه در مدت بسيار كم با همه مشكلات و يا اينكه مهيا نبودند علماى ما براى قضاوت و امر قضاوت، ارتباط با آنها نداشته است، معذلك موفق شدهاند و تاكنون خدمتهاى فراوان كردهاند و من اميدوارم كه همه علماى بلادى كه در سرتاسر ايران هستند و تمام حوزههايى كه در سرتاسر ايران هستند، اينها اين جمهورى را كه از خودشان مىدانند، آن چيزهايى كه نقص وارد مىشود در اينها و احساس مىكنند و كه ناقص است، جديت كنند، كامل بشود. كشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد اداره كنيد. قوه قضائيه امروز قوه قضائيه اسلامى است و رو به اسلام دارد مىرود و بايد خود علماى اسلام اين را تقويت كنند و افراد را بفرستند، علمائى كه در بلاد هستند يا خودشان يا كسانى كه مربوط به آنهاست و مىتوانند قضاوت كنند، پيشنهاد كنند كه وارد بشوند در اين قوه قضائيه تا انشاءالله رفع نقيصه به همه معنا بشود. نبايد ما حالا بنشينيم اميد اين پيدا كنيم كه خير، خودش مىشود. نه، هيچ امرى خودش نمىشود، با كوشش امرها تحقق پيدا مىكند. و در واقع قضا هم از باب اينكه يك واجب شرعى است بر همه مگر اينكه به مقدار كفايت داشته باشيم، از اين جهت اين عمل به يك وظيفه شرعى و اسلامى است و عذرى نيست از براى ما امروز كه بگوييم ما نتوانستيم، يا ما داخل كار نبوديم. نخير، همه شما، هر يك از آقايان در هر جا هستند اينها پيشنهاد كنند و وارد بشوند قوه قضائيه را تقويت بكنند. كسانى كه در حوزهها هستند و آنهايى كه درس خوانده هستند و در حوزهها ديگر سمت مدرسى و اينطور چيزها را ندارند، آنها هم تشريف بياوند و اين قوه قضائيه را تقويت بكنند تا انشاءالله درست بشود اين قوه. اگر اين قوه قضائيه درست بشود، بسيارى از مشكلات كشور درست مىشود. مردم سروكار دارند با اين قوه، با دادگسترى سروكار دارند و به شما آقايان قضات هم عرض مىكنم كه خدا را در نظر داشته باشيد در باب قضا. قوه قضائيه سروكارش با جان مردم است، با مال مردم است، با نواميس مردم است و بايد هميشه خدا را ناظر و حاضر ببينيد كه خداى نخواسته نبادا يك اشتباهى در كار بشود، يك وقت خطائى بشود. خطاى شماها بزرگ است و ممكن است يك خطا موجب قتل يك كسى بشود، يك خطا موجب به باد رفتن آبروى كسى بشود. اينها را بايد بسيار نظر بكنيد و بسيار دقت بكنيد كه اين شغل در عين حالى كه واجب است و لازم است همه ما در صورتى كه به مقدار كفايت نباشد همه شركت بكنند و بسيار شريف است، در عين حال، خوب، مسؤوليتش هم بسيار زياد است و بايد انشاءالله همه آقايان جديت بكنند كه اين قوه قضائيه به آنطورى كه شارع مقدس مىخواهد، به آنطور عمل بشود و البته از باب اينكه حوزه ها مهيا نبودند و دستشان از قضا كوتاه بوده و مهيا براى اين كار نبودند، حالا كه مهيا شدند، حوزهها هم به راه افتادند براى اينكه اين كار را تتميم كنند. و دروسى راجع به قضا - راجع به مربوط به قضا در حوزهها درست عمل بشود و درسهائى گفته بشود تا اينكه انشاءالله به زودى اين پرسنلى كه ايشان مىگويند كه باز به قدر پانصدنفر ناقص داريم انشاءالله درست بشود. اين پانصد نفر در حوزه اصفهان و مشهد و تبريز و ساير جاها چيزى نيست. خوب از آنجا بيايند و قم هم كه خوب كمك مىكند و ميداوارم كه انشاءالله همه موفق بشود و خداوند
همه را تأييد كند كه خودمان كارهاى خودمان را انجام بدهيم.
دولت فرانسه آبروى ملت فرانسه را از بين برد
و من عرض مىكنم كه ما كه امروز گرفتار اين بليات هستيم، گرفتار اين دولتها هستيم، گرفتار اين قدرتهاى بزرگ هستيم، بايد خودمان همه جهات خودمان را خودمان حفظ كنيم. شما مىبينيد كه در هر جا براى اسلام يك گرفتارى پيش مىآورند با يك اسمى روى آن مىگذارند و يك بساطى درست مىكردند. ما آنوقت خيال مىكرديم كه صدام اين است كه تلافى مىكند، بيخودى، درجنگ شكست مىخورد آنوقت تلافىاش را سر خوزستان در مىآورد و كردستان. خيال كرديم كه اين كار، كار صدامى است. معلوم شد كه همه هستند. چند نفر به واسطه اينكه آنقدر صدمه ديدند از اين قدرتهاى بزرگ و از آمريكا و از اسرائيل و از فرانسه و از امثال اينها، اينقدر صدمه ديدند، چند نفرخودشان را فدا مىكنند براى ملت خودشان و مىروند يك جائى را منفجر مىكنند. بعد اسرائيل تلافى مىكند. خوب، از اسرائيل همه متوقعاند. اسرائيل ذاتش همين است ذات است كه بايد عمل بكند اينطورى كه مىكند. اما فرانسه كه خودش را يك ملت چه مىداند و آنقدر در طول تاريخ ادعا كرده است، چرا اينطور تروريست از كار در آمد؟
ملت فرانسه بايد اين مطلب را احساس بكند كه در طول تاريخ آنقدر كه از فرانسه تعريف كرديد و كتاب نوشتيد و چه كرديد، در اين برهه زمان آبروى فرانسه را اين دولت از بين برد. دولت فرانسه آبروى ملت فرانسه را از بين برد، صورت ملت فرانسه را يك صورت مشوه جلوه داد در بين ملتها. اكثر ملتها و مردمها تميز نمىدهند كه، جدا نمىكنند دولت را از ملت، خصوصاً آنجاهايى كه جمهورى است. آنجاهايى كه جمهورى است، ملت است كه بايد اساس را در دست بگيرد. نمىپذيرند از ملت فرانسه كه او بگويد دولت ما اينطورى است دولت فرانسه ملت فرانسه به فكر بيفتد كه آبروى خودش را كه دارد از بين مىرود حفظ بكند و اين دولت را سر جاى خودش بنشاند، اين دولت را كنار بگذارد. اين دولتى كه تروريست اعظم بايد اسمش را گذاشت براى اينكه هر چه تروريست است جمع مىشود در فرانسه، بعد هم خودش تروريستى مىكند يك كسى او را مىزند به واسطه اينكه جنايتكار است، او مىزند يك كس ديگرى را مىكشد، تلافى مىكند سر كس ديگرى. خوب، اين ملت فرانسه بايد فكر اين كار باشد و همين طور ملتهاى ديگر. ملتها كه تقصيرى ندارند. تقصير ملتهايى كه جمهورى هستند اين است كه راى مىدهند به اينها و بعد كه راى دادند اختيار را به دست اينها مىدهند، بايد بعد كه چيز كردند، با تظاهرات، با چيزها اين كار را كنار بگذارند. الان هم مىتوانند اين كار را بكنند. حفظ كنند آبروئى را كه در طول تاريخ شما براى فرانسه درست كرديد، اين را حفظش كنيد، اينها دارند از بين مىبرند اينها تروريست شدهاند.
دولت فرانسه از آنجا كه مىبيند كه از عراق طلب دارد و طلبش را نمىتواند بدهد، تلافىاش را سر ايرانىها در مىآورد. تلافى سر ايرانى براى چه در مىآورد، خوب عراق نمىتواند طلب شما را
بدهد از خودش وصول كنيد چرا به او طياره، نمىدانم چه مىدهيد كه ايران را بزند؟
ايران مىخواهد همه را اصلاح كند، مىخواهد همه كشورها برادر باشند
وضع الان اينطور شده است كه اصلاً گرفتار شدهايم ما بين قوههاى مقتدرى كه برخلاف نظر حتى ملت خودشان عمل مىكنند. گمان نمىكنم كه ملت آمريكا راضى باشد كه از كه دولت آمريكا از هر سوراخى سرش را بيرون بياورد و جوانهاى خودشان را به كشتن بدهد و همين طور فرانسه و ساير جاها. حالا كه انگليس هم آمده است، فرانسه هم سرش را تو سرها آورده، جزو خياطها شده است. آن پالان دوز را مىگفتند كه همراه خياطها مىرفت، گفتند تو كجا مىروى؟ گفت: ما هم اهل بخيه هستيم. حالا اين قدرتمندهاى بزرگ كه در دنيا جمع شدهاند و مردم را دارند اذيت مىكنند، از آن طرف فرانسه هم آمده و انگلستان هم تازه آمده و خودشان را سرشان را داخل در سرها كردهاند كه بگويند ما هم جزو بخيه زنها هستيم. چرا وضع اينطور شده؟ مگر آنها چه بردند در اين كار؟ مگر آنها در اين جنايات چه شرافتى تهيه كردهاند؟ الان امريكا، دولت امريكا، دولت شوروى كه اين جنايات را مىكنند و با هم مسابقه مىكنند در جنايتكارى، در ظلم به مردم، در جنايت به مردم، مگر آنها چه بردند كه شما مىخواهيد - شما هم - همراه آنها باشيد؟ شما هم برويد چه بكنيد؟ بالاخره مسلمين بايد فكر بكنند، اين مسلمانها و اين اعراب كه تقريباً اكثر بسيارى از مسلمين را تشكيل مىدهند و گرفتار دست اينها هستند، اينها فكر بكنند كه نبايد اينطور خودشان را دست آنها بدهند كه هر جا الان لبنان را آنطور كردهاند، لبنانى ديگر براى كسى نمانده است. خوب، چرا اين اختلافات را شما دست بر نمىداريد تا اينكه اينها نتوانند بيايند سراغ شما و چرا بايد آنها بيايند و مردم را آنطور اذيت بدهند به اسم اينكه ما مىخواهيم اصلاح بكنيم؟ اين اصلاح كه نيست. شما اگر مصلح بوديد، اگر صلح طلب بوديد كه اينطور وضع نبود. شما صلح طلبيد و مىآييد در لبنان به اسم اينكه ما صلح طلب هستيم و مردم را ناراحت مىكنيد. شما برويد كنار، مردم خودشان كار خودشان را درست مىكنند نمىگذاريد كه مردم اصلاح كنند كار خودشان را. هر كدامتان به يك اسمى وارد مىشويد در يك كشورى مثلاً فرض كنيد كه روسيه وارد مىشود در افغانستان به اسم اينكه مىخواهيم اصلاح كنيم. آنجا را، آمريكا و فرانسه و انگلستان و اينها هم وارد مىشوند در لبنان مىخواهيم اصلاح كنيم. اين براى اين است كه مسلمانها بيدار نيستند، دولتهاى مسلمين نمىدانند چه قوهدست شان هست و چه جور اينها را مىتوانند از بين ببرند. اگر - يك - ده روز اين مسلمين منافع خودشان را قطع كنند از شرق و غرب، آنها سرجاى خودشان مىنشينند، ولى - چه - افسوس اين است كه نمىتوانند، نمىفهمند چه بايد بكنند. آنها را ترساندهاند به طورى كه اگر چنانچه بكنيد چه خواهد شد. خوب، اين اگر در ايران هم بود، لكن ايران كار خودش را كرد و هيچ كارى هم نتوانستند بكنند. حالا هم نمىتوانند بكنند، بعدها هم نمىتوانند بكنند. يعنى مادامى كه ايران اين ايران است، مادامى كه بين همه روابط اسلامى و انسانى هست، مادامى كه يك ملت هست اينها، مادامى كه زن و مرد و بچه و بزرگ
ايران اين وضع را دارند، هيچ قدرتى در عالم نمىتواند كارى بكند. چرا مسلمانها اينطور نشوند؟ چرا حجاز اينطور نشود؟ و چرا عراق اينطور نشود؟ و معالاسف به واسطه حماقت بعض - راس - رئوس، به جان هم مىاندازند همه را. اين را وادار مىكنند، حمله كند به ايران، آنقدر ضرر ببرد، آنقدر رنج ببرد، آنقدر چه بكند ملت عراق را، آنطور صدمه وارد به آن بكند براى يك حماقتى كه آنها گفتند برو سردار قادسيه بشو، از آن طرف هم فلسطينىها را به جان هم انداختهاند، جنگ بين خودشان آنطور مىبينيد كه واقع شده از آن ور هم اختلاف ما بين خود ما، دولتهاى مسلمين. آخر چرا بايد اينطور باشد؟ اينها اگر واقعاً بيدار بشوند و بفهمند چه قدرتى در دستشان هست و چه منابعى در دست اينها هست كه منابع، رگ حيات آنها در دست اينهاست، خوب، با هم روابط پيدا مىكنند، روابط دوستى پيدا مىكنند. خوب، ماهى فرياد مىزنيم كه آقا بياييد با هم دوست باشيم، چه هى آنها مىگويند نه، ايران مىخواهد همه كشورهاى دنيا را ازبين ببرد. ايران چرا مىخواهد ببرد، ايران مىخواهد همه را اصلاح كند مىخواهد كه با هم باشند همهشان، برادر باشند همهشان. معذلك نمىفهمند و بايد چه كرد اين را. و من اميدوارم كه كم كم درست بشود و كم كم ملتها بيدار بشوند و از راه ملتها اين كارها اصلاح بشود و انشاءالله خداوند تأييد مىكند و خداوند شما را و همه كسانى كه در اين كشور خدمت مىكنند، به اين كشور خدمت مىكنند، به اسلام، تأييد كند و مادامى كه قصد خالص باشد، توجه به خدا باشد و خالص باشد، تا اينطور باشد بلا اشكال پيروز است اين كشور و از اينجا هم موجش مىرسد به همه جا و رسيده است و انقلاب شما بحمدالله صادر شده است، نه اينكه صادر مىشود، صادر شده و تقويت مىشود در خارج.
قوه قضائيه مستقل است و هيچ كس نبايد درش دخالت كند
و از نكاتى كه تذكر بدهم اين است كه قوه قضائيه همانطورى كه آقا فرمودند يك قوه مستقل بايد باشد، يعنى در همه جاى دنيا اين اسم هست كه قوه قضائيه مستقل است. حالا مادر كشور خودمان كه استقلال داده است اسلام به قوه قضائيه و قاضى و قوه قضائيه مستقل است و هيچ كس نبايد در آن دخالت بكند. قضات نبايد گوش به هيچ كس بدهند جز آنكه براى خدا كار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بكنند. اگر فرض كنيد كه يك جائى را ديدند حق است، اگر تمام كشورايران به آنها چيز بكنند كه به آن طرف حكم بدهيد، نكنند. خدا اينطور مقرر فرموده است، بايد شما به حق برسيد. كار به اينكه اين رفيق فلان است، اين دوست فلان است، اين پسر فلان است، اين خود فلان است، خير، كارى به اين كارها نداشته باشيد بايد شما به همانطورى كه شرع مقدس امر فرموده است قضاوت كنيدو مستقل در قضاوت باشيد و محتاط در قضاوت. احتياط در قضاوت كنيد، توجه بكنيد كه نبادا يك مظلومى حقش ضايع بشود يا يك نفرى زايد بر آن مقدارى كه بايد جريمه بشود يا براى تعزيز بشود، يا به چه بشود، زايد بر او نباشد. گرفتارى دارد اين مسائل، بايد اين را خيلى توجه بكنيد. و من اميدوارم كه آقايان علمائى كه الان مشغول هستند و بعدها هم انشاءالله مىآيند و مشغول
مىشوند، توجه بكنند كه مستقل هستند و كسى حق اينكه هيچ نقشهاى، هيچ دخالتى در كار آنها بكند ندارد. و البته روى موازين شرعى اگر چنانچه اشتباه ثابت شد، آنوقت روى همان موازين شرعى عمل مىشود. و خداوند همه شما را موفق بدارد و من دعاگوى همه شما هستم.
والسلام عليكم و رحمة الله