0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:06 AM

 

صحيفه نور ج 17 صفحه 272

تاريخ: 14/3/62

بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسامى و اعضاى خانواده هايشان، كارمندان ادارى مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان، سرپرست و مسؤولين بنياد 15 خرداد سراسر كشور و گروهى از اعضاى خانواده‏هاى شهداى 15 خرداد

مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مى‏كشد يا به فساد مى‏برد

بسم الله الرحمن الرحيم

بايد تشكر كنم از آقايان كه زحمت كشيدند و تشريف آوردند اينجا تا پهلوى هم مسائلى كه داريم صحبت كنيم. مسأله 15 خرداد يكى از مسائلى است كه شايد ما قبل و ما بعدش را كم كسى بداند اينها در پرده ابهام تا آخر مى‏ماند و من بسيارى از مسائل را كه ماقبل 15 خرداد رخ داد و بعضى مسائل را كه ما بعد او رخ داد مطلعم لكن بيان نمى‏كنم ولى 15 خرداد به همت جوان هاى كشور و جان نثاران اسلام مبدأ شد از براى تحولات بعدى و من شهداى 15 خرداد را از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه غريق رحمت كند كه به ما حق دارند. و بازماندگان شهدا كه باز هم هستند و بعدها هم هستند انشاء الله خداوند صبر و اجر به آنها عنايت بفرمايد.

مطالبى كه بايد عرض كنم و شايد كرارا عرض كرده‏ام، مسأله مجلس است و اهميت مجلس. همانطورى كه من كراراً عرض كرده‏ام كه دانشگاه و فيضيه، اينها اگر اصلاح بشود كشور اصلاح مى‏شود و همه كارهايى كه در رژيم‏هاى منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهى‏هايى كه انحراف داشته‏اند صورت گرفته است.

راجع به مجلس هم بايد عرض بكنم كه در كشورى كه مثل كشور ايران بحمدالله الان يك جمهورى اسلامى به تمام معنا هست و در صدد اسلامى كردن همه امور هست، مجلس مثل، همانطورى كه صنايع مادر ما داريم، مجلس هم اينطور است كه اگر مجلس يك مجلس اسلامى كه با انتخابات صحيح انجام بگيرد و اشخاصى كه انتخاب مى‏شوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام كارهاى كشور با دست مجلسى‏ها اصلاح مى‏شود. تمام كارهايى كه از بعد از مشروطه انجام گرفت و انحرافاتى كه به تدريج پيدا شد تا زمان رژيم پهلوى كه به اوج خودش رسيد، يكى از اعمال بزرگ كه بايد بگوييم كه مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف كردند، مجلس را مجلس قلدرى كردند، ملت را از اينكه‏بدهند محروم كردند و اين مال اين دوره سابق قبل از اين دوره نيست بلكه به طور قطع اكثر دوره‏ها اينطور بود، منتها يك دفعه تعيين وكلا با خان‏ها بود و آن اشخاصى كه نفوذ داشتند در كشور،

صحيفه نور ج 17 صفحه 273

در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند و اگر دخالت داشتند چشم و گوش بسته بودند. رعيت‏ها را جمع مى‏كردند و مى‏آوردند پاى صندوق و به آنطورى كه به آنها دستور داده بودند رأى مى‏دادند بدون اينكه بفهمند چه دارند مى‏كنند، رأى چى هست و چه كار دارند انجام مى‏دهند. فقط همان خان مى‏دانست كه براى منفعت او و براى منفعت دولت‏ها اينها دارند رأى مى‏دهند و اصلاً كارى به اينكه كشور به كجا برسد در كار نبود، كارى به اين كار نداشتند. بعد هم كه زمان رضاخان پيش آمد و ما بعد رضاخان كه اكثراً مى‏دانيد و همه هم در آخر، در اين دوره هاى آخردانيد كه آن بلاهايى كه به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. يعنى عده اى را اينها خودشان ليست مى‏دادند و به طورى كه محمدرضا اقرار كرد منتها مى گفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود، ليست را از سفارتخانه مى آوردند كه اينها بايد تعيين بشوند. بعد از زمان ايشان هم بدتر از آنوقت بود، وكلاى ما را بايد آمريكا يا قبل از او انگلستان تعيين كند و مردم و دولت ايران و هيچ كس هيچ نظرى در اين باب نداشت. وكلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعيين ميشد مگر بعضى‏ها كه در تهران نميشد كه غير او بشود كه يك اقليت بسيار نادر بود، البته به تدريج اينطور شد تا زمان اينها كه به اوج خودش رسيد تمام بدبختى‏ها در حكومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر كارى مى‏خواستند انجام بدهند، هر امر فاسدى را كه مى‏خواستند انجام بدهند ديكته مى‏كردند و مى‏آوردند مجلس و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست مى‏كردند و بعد هم همانطورى كه ديكته شده بود رء ى مى‏دادند. و خداى تبارك و تعالى خواست كه آن وضع، هم وضع خان خانى و هم وضع دخالت سفارتخانه‏ها در ايران برچيده بشود و در اين دوره‏اى كه انتخابات شد بحمدالله به طور اكثريت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانى دخالت نداشت، آنجاء ى هم كه دخالت داشت در مجلس رد شد. و در آتيه هم اگر چنانچه انشاءالله اين ملت به همين طور در صحنه حاضر باشند با تعيين وكلائى كه متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح كشور هستند، تعيين كنند، اميد است كه در آتيه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمدالله در اين دوره هم كه چهره‏هاى بسيار نورانى در مجلس هست و اشخاص متفكر و فقيه و امثال اينها در مجلس هست و يك سال هم مانده است تا به آخر برسد. من اميدوارم كه در اين سال جديت بيشتر بشود براى رسيدگى به امور كشور و محرومين كشور و مستضعفين و اگر چنانچه مجلس در اين سال جديد هم خودش را صرف كند در اينكه مسائل مشكل را اسلامى كند و با دقت، همان دقت‏هايى كه اهل علم در مسائل علمى دارند. مسائل علمى همانطورى كه آن دقت‏هاى بسيار ارزنده را لازم دارد، مسائل سياسى كمتر از آن نيست، براى اينكه مسائل سياسى، مقدرات كشور در دست آنهاء ى هست كه اين مسائل را خواهند تفكر كنند. آقايان در فكر اين معنا نباشند كه زياد طرح بدهند و زياد از مجلس بگذرد. در فكر اين باشند كه خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد. يعنى همانطورى كه بناى اهل علم است كه در هر مسأله‏اى دقت مى‏كنند، جستجو مى‏كنند و مباحثه مى‏كنند، مجادله مى كنند، در اين مسائل هم بايد اينطور باشد كه سروته مطلب به طور كافى مورد بررسى قرار بدهند، مورد دقت قرار بگيرد و با دقت و همت زياد مسائل طرح بشوند، در مجلس كه آمد يك مسأله پخته از حيث جهات مختلف باشد كه راهگشا باشد براى اين

صحيفه نور ج 17 صفحه 274

كشور و مشكلات اين كشور و در اين چند سالى كه گذشت من تشكر مى‏كنم از زحمات پر ارزش آقايان كه زحمت كشيدند و مشكلات زيادى كه بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند و الان با قدرت كافى دارند انجام وظيفه مى‏دهند مجلس اين سال با مجلس سال هاى سابق فرق دارد مجلس اين سال قدرتش بيشتر است يعنى آنهايى كه كارشكنى كردند براى مجلس و براى همه ارگان هاى دولتى و اصل اساسش كارشكنى براى اسلام بود، آنها يا رفتند و فرار كردند يا منزوى شدند. و بحمدالله امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقيم‏تواند كه مسائلى كه پيش آمده و خواهد آمد در اين سالى كه سال آخر است، به طور شايسته حل كنند تا اينكه اين مجلس الگو بشود براى مجالس ديگر. و اگر در سال آتيه فرض كنيد غيرآقايان يك دسته ديگرى آمدند، بدانند كه بايد چه بكنند و اينها چه كردند و آنها هم بايد دنباله اين، بايد چه كار بكنند. و بالاخره مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مى كشد يا اساس يك مجلس را رو به فساد مى‏برد. و مجلس بود كه در رژيم پهلوى آنهمه فساد ايجاد كرد و آنهمه خيانت كرد و همين مجلس است كه در زمان كنونى اينهمه خدمت كرده است و در صدد خدمت است من نمى‏خواهم بگويم كه كارها تمام شده و همه‏اش هم صددرصد تمام است،. اما وقتى ما مقايسه بكنيم افراد اين مجلس را با افراد دوره رضاخان (به استثناء نادر) و دوره محمدرضا تقريباً بى استثناء اگر ما مقايسه كنيم و همان افراد را ببينيم كه سابقه‏شان چى است و چه زندگى كردند و چه هستند، كافى است كه ما به ارزش اين مجلس پى ببريم. از آن جنس كه در سابق بود هيچ الان نيست در مجلس. اگر فرض كنيد يك كسى باشد كه با وضع شما يك مخالفتى دارد، لكن اين اختلاف سليقه است، نه اين است كه واقعا انحرافى باشد كه آنها داشتند كه در سابق بود. سابق انحراف بود يعنى منحرفين را مى‏آوردند سر كار، دستور بود، نمى‏توانستند خلاف او را هم بكنند و اگر در بين‏شان يكى دو نفر بود كه مخالفت مى‏كردند، در اقليت بودند كه صداشان به جائى نمى رسيد، امروز عكس است، بحمدالله همه آقايانى كه در مجلس هستند، اينها وابسته به شرق و غرب نيستند و خدمت مى‏خواهند بكنند ولو اختلاف سليقه داشته باشند. بحث در مجلس از مسائل بسيار مهم است كه بايد بحث بشود، بايد هر مسأله‏اى با دقت رسيدگى بشود و در كميسيون‏ها اولاو بعد در مجلس ثانياً و بعد هم در شوراى نگهبان ثالثاً رسيدگى بشود كه وقتى يك قانون از مجلس بيرون آمد، يك قانون صددرصد شرعى باشد، چه موافق با احكام اوليه كه مال اسلام است يا موافق با احكام ثانويه كه آن هم مال اسلام است و اين رويه رويه‏اى است كه اگر انشاءالله باقى بماند مطمئن باشيد كه مجلس با قوت خودش وقتى كه باقى بماند دولت هم اصلاح مى‏شود و ساير قوايى كه در ايران هستند، آنها هم اصلاح مى‏شوند يعنى كجروى نمى‏شود ديگر بشود. كجروى از مجلس شروع مى‏شد نه اينكه از خارج مى‏شد خارج دستور مى‏داد، اينها راه مى‏رفتند و اگر مجلس مستقيم باشد و كارها را آنطورى كه مصالح كشور اقتضا مى‏كند. آنطورى كه احكام اسلام اقتضا مى‏كند، آنطور بررسى دقيق بشود و با علاقه‏مندى بررسى بشود، وقت صرف بشود. تا اينكه مسأله، هر مسأله‏اى هست خصوصاً مهمات كه بايد مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدى بحث طلبگى در آن بكنند. آقايان كه عادت

صحيفه نور ج 17 صفحه 275

دارند به اينكه بحث طلبگى مى‏كنند و در مدرسه‏ها تربيت شدند و با اشكال رد و دفع و همه اين امور، در قانون هم بايد همين طور باشد براى اينكه اين هم اهميتش همان اهميت است، آن هم اسلام بود، اين هم اسلام است. بنابراين در اين سالى كه انشاءالله مى‏گذرد و اميد است به خوبى بگذرد و آقايان با خيال راحت مشغول باشند به خدمت به اين مستمندان، به اين مظلومان در طول تاريخ انشاءالله اميدواريم كه اين سال را به مباركى بگذرانيد و در سال آتيه انشاءالله مجلس باز همين جور مجلس باشد و همين طور افراد در آن باشند كه انشاءالله مسائل حل بشود. مسائلى كه ما الان در مقابلش هستيم و اميدوارم كه مجلس هاى بعد ديگر مواجه با آن نشوند.

مسأله، مخالفت همه قدرتمندان دنيا با ايران است

خوب، مسأله مخالفت همه قدرتمندان دنياست با ايران، مسأله هم يك مسأله‏اى نيست كه مخفى باشد، خودشان هم اقرار دارند، خودشان هم گويند كه نبايد عراق شكست بخورد. ميزان، عراق نيست، صدام نيست. ميزان، پيشرفت اسلام است. اينطور نيست كه آنهابراى صدام دلسوزى ميكنند، صدام هم يك آدمى است كه بعد (گر بشود گفت آدم) بعد از بين مى‏رود، لكن آنى را كه از آن مى‏ترسند از ايران است كه ترسند يعنى دنبال شكست ايرانند. هر چند رء يس جمهور امريكا ادعا كند كه ما بيطرفى‏مان ، همين تازه هم باز گفته است. بيطرفى‏مان محفوظ است. لكن يك مسأله‏اى است كه همه مى‏دانند، ديگر لازم نيست به اينكه ما قرآن برايش اقامه كنيم همه مى‏دانند كه ايشان تا چه اندازه بيطرف است در اين مسأله و ديگران هم همين طور، شوروى هم همين طور، فرانسه هم همين طور، ديگران هم همين طور مسأله بيطرفى نيست، مسأله طرفدارى از هر رژيمى است غير اسلام و كوبيدن اسلام است به هر ترتيبى كه بتوانند و بحمدالله اين مجلس و اين ملت و اين ارتش و اين پاسداران و اين ساير ارگان‏هايى كه در اين كشور هست ايستاده‏اند در مقابل همه اين امور و مقاومت مى‏كنند. و اگر انشاءالله اين جنگ يعنى تحميلى بر ما از بين برود و دولت سر صبر رسيدگى بكند به حال مستضعفين ، تمام مسائل به وسيله مجلس و دولت حل مى‏شود حتى مسأله گرانى. ما همه مى‏دانيم كه گرانى امروز سرسامآور است و يك دسته‏اى از آن رنج مى‏برند اما در مقابل آن رنج‏هايى كه خود پيغمبر و همسر بزرگ عزيزش حضرت خديجه در آن چند سال بردند كه مشك را از قرارى كه نقل مى‏كنند، مشك را مى‏گذاشتند توى آب و مى‏مكيدند براى اينكه از آن چربى، مثلاً از آن چيزى كه در مشك هست به آنها برسد. وقتى كه آنها براى اسلام اينطورى عمل كردند و اينطور مقاومت كردند در مقابل دشمن‏هاى اسلام، شما هم كه ملت و امت همان بزرگوار هستيد نبايد از اينكه فلان چيز كم است، آنى كه كم است ارزاق كه نيست ارزاق كه كم نيست، آنى كه كم است آن وضع آرايشى است كه آنها مى‏خواستند، يك دسته مى‏خواستند باشد و ديگر انشاء الله نيست. و بايد از بين هم برود گرانى هست لكن كجاست كه گرانى نيست. اينطور نيست كه گرانى مال كشور ما باشد، همه جا گرانى هست اگر دولت انشاءالله قدرت پيدا بكند يعنى جنگ تمام بشود و ما به حال عادى برگرديم انشاء الله. به مدت كمى به بركت اسلام و به مدت كمى

صحيفه نور ج 17 صفحه 276

به بركت اسلام و ملت در صحنه حاضر ايران اين مسائل حل مى‏شود انشاء الله.

ورود تركيه به عراق براى سركوبى كردها

از مسائل مهمى كه هست و من از يك جنبه‏اش مى‏خواهم صحبت كنم، جنبه هاى ديگرش حالا صحبت از آن نمى‏شود من فقط يك جنبه اش راخواهم صحبت كنم، آن قضيه ورود تركيه در عراق است براى كردها سركوبى كردها. آنى كه من مى‏خواهم صحبت كنم اين است كه كرد ايران و كرد عراق و كرد تركيه همه كرد هستند . تفاوت اين است كه در كردهاى ايران اكثريت‏شان با جمهورى اسلامى موافقند و با اين چند دسته فاسدشان مخالفند. الان سرتاسر كردستان ائمه جمعه‏شان، علماى آنجا، مردمشان با جمهورى اسلامى موافقند، آنى كه فساد كنند عبارت از يك دو تا دسته اى است كه بعض شان كمونيست‏اند و بعض‏شان بدتر از كمونيست. چى شد كه تمام رسانه‏هاى گروهى عالم راجع به كردهاى ايران اينقدر حساس هستند كه از خود كردها هم حساس ترند. خود كردها مى‏گويند كه ما مى‏خواهيم كه اين فاسدها از بين بروند، لكن رسانه‏هاى گروهى هميشه ايران را محكوم مى‏كنند و لحن‏شان نسبت به ورود تركيه در عراق براى سركوبى كردها يا همفكرى عراق با آنها اگر راست باشد، اين ديگر مسأله‏اى نيست، خوب آنها آمده‏اند خواهند مملكت‏شان را نگذارند كه چيز بشود، آنى كه مساله است اين است كه كرد ايران چرا؟ اگر مساله‏اى است كه آنها مى‏گويند تجزيه طلبند، خوب كردهاى فاسد ما بيشتر هستند، چى شد كه همه عالم سنگينى شان را انداخته‏اند روى ايران كه اين ايران است كه كردها را چه مى كند و چه، چقدر مى‏كشد. و همين فاسدهايى كه در خارج نشسته‏و نسبت به كردهاى ايران سينه چاك مى‏كنند، اينها چطور شد كه راجع به قضيه كردهاى عراق و كردهاى تركيه صحبتى اينقدرها ندارند، اگر باشد هم يك كلمه‏اى مى‏گويند و مى‏گذرند. اين گرفتارى‏هايى كه بشر به آن مبتلاست اين نحو گرفتارى‏هاست، اينطور حق كشى‏هاست كه سرتاسر عالم را فرا گرفته است و اگر چنانچه يك منجى براى اين بشر پيدا نشود (و انشاء الله اميدوارم كه به زودى پيدا بشود و خداوند منجى بزرگ را به داد بشريت برساند) اگر دير بشود اصلاً هلاكت در بين همه‏شان يك امر ساده عمومى مى‏شود. يك دسته بيچاره مظلوم در سرتاسر دنيا زير لگد دارند پايمال مى‏شوند، از هيچ جا خبرى نيست كه راجع به آنها صحبتى بشود. در آمريكا آنقدر مظلومين دارند پايمال مى‏شوند اصلاً راجع به آمريكا صحبتى نيست كه اين چرا اين كار را مى‏كند. در شوروى هم آنقدر مظلومين پايمال مى‏شوند، صحبتى از آن هم نيست. در منطقه هم همين طور، آنقدر مردم و ملت‏هاى خودشان را، آن هم صحبتى نيست. اين فقط اينجاست، ايران است كه حكومتش دارد اختناق ايجاد مى‏كند و مردم همه‏شان مخالف با حكومت هستند لكن سرنيزه است كه اينها را حاضر كرده و اينها مى‏آيند در خيابان‏ها، كه اين در دنيا بايد اسم اين را چى گذاشت؟ آنى كه قلم دستش مى‏گيرد و اينها را مى‏نويسد، بايد چه اسمى رويش بگذاريم؟ آنى كه دستور مى‏دهد به اين رسانه‏ها و همه را هماهنگ مى‏كند يك وقت مى‏بينى از همه جا يك صدا بلند مى شود، اين را بايد چى

صحيفه نور ج 17 صفحه 277

اسم بگذاريم رويش كه اينها چى مى‏گويند؟ اينها چه جور جمعيتى هستند؟ بافت مغزى اينها چه جور است؟ اين گرفتارى‏هاست كه جمهورى ما در اين چند سالى كه تحقق پيدا كرده است داشته و مجلس هم داشته و همه دولت و ديگران هم داشتند. اگر چنانچه اين گرفتارى‏هاى مرتفع بشود و دنيا سر عقل بيايد و آن چيزى كه واقعيت است بگويد، آن چيزى كه واقعيت است تبليغ بكند، كار ما آسان است.

حالا من نمى‏دانم كه اين آقايانى كه آمدند و رسيدگى كردند به خرابى‏هاى ايران و رفتند در عراق هم يك دسته فقط مجروح جنگى را آوردند به آنها نشان دادند كه اينها در بين شهرها اينطور شدند لكن خرابى‏اى نداشتند كه نشان بدهند شايد دو تا ديوار هم خراب كردند كه نشان بدهند، آيا اينها بعد چه خواهند گفت؟ خواهند گفت كه هم ايران خلاف كرده و هم عراق، ديگر هيچ حرف ديگرى نيست؟ كه خوب واقعا اينها مى‏خواهند رسيدگى كنند و مى‏خواهند بفهمند كه اندازه چى بوده، ايران چه كرده، آنها چه كردند؟ در همان وقتى كه اينها مشغول رسيدگى بودند، آنها مى‏زدند ايران را. اين دلالت بر اين مى‏كند كه آمدند اينها با ما هستند، شما بيخودى خواستيد كه اينها بيايند. حالا ما منتظر اين هستيم كه ببينيم اينها چه مى‏كنند و چه خواهند كرد و چه خواهند گفت. اميدوارم كه اينها هم به حسب وجدان انسانى عمل بكنند و آنچه كه هست گزارش بدهند بعد هم كه گزارش دادند،. آنهائى كه گزارش را مى‏گيرند، كارى به اين ندارند كه امريكا چه نظرى در اين مسأله دارد و شوروى چه نظرى دارد و فرانسه چه نظرى دارد، به اينها كار نداشته باشند و حكومت واقعى بكنند و آنچه هست به حسب واقع بگويند. ما هيچ توقعى از آنها نداريم الا اينكه آنها همان كه هست بگويند. و من اميدوارم كه اين مردم در صحنه ما بيشتر در صحنه باشند، از جنگ خسته نشوند. جنگ در اسلام يك امرى بوده است كه از آنوقتى كه اسلام حكومت پيدا كرد جنگ هم همراهش بود، قبل از آن هم دنبال اين بودند كه نقشه‏ها را درست كنند، لابد اينطور است همچو كه مدينه آمد رسول خدا و حكومت تشكيل شد، جنگ يا حنگ تحميلى بود يا هر چى بود در جنگ بود تا آخر عمرش. آن روز هم كه به لقاءالله مى‏خواست پيوند كند، بپيوندد، آن روز هم جيش اسامه اش بيرون شهر بود كه خواست جنگ بكند. اين جنگ يك چيزى است كه براى عدالت، جنگ لازم است. اگر مردم عادل باشند كه ديگر جنگى در كار نيست. اگر مردم انسان باشند كه ديگر جنگى در كار نيست لكن وقتى كه يك دسته، اكثريت مستضعفين پايمال دارند مى‏شوند، وقتى كه تمام حيثيت اسلام و مسلمين در خطر است، وقتى كه تمام حيثيت همين ملت ما در خطر است، ما كه جنگ را شروع نكرده‏ايم، ما الان هم در حال دفاع هستيم ما هر روز تقريبا بايد گفت بى استثناء آبادان تقريبا بى استثناء هر روز كوبيده مى‏شود، زايد بر آن هم جاهاى ديگرى كه همه مى‏دانيد. ما خواهيم كه دست اينها كوتاه بشود كه به ما اينطور، به ملت ما اينطور تعدى نكنند. ما دفاع داريم مى‏كنيم و ما از اول هم دلمان مى‏خواست كه جنگى نباشد و همه صلح باشد اما مى‏پذيرند شما اينكه ما و صدام كه دشمن اسلام است، از اول دشمن اسلام بودند، آنوقت كه من نجف بودم مى‏دانستم كه اينها دشمن اسلام هستند، همين‏ها را مرحوم آيت الله حكيم تكفير كرد. اينها مشركند، ملحدند . شما مى‏پذيريد كه ما با آنها سر يك ميز بنشينيم و

صحيفه نور ج 17 صفحه 278

مصالحه كنيم، مصالحه اينكه خوب، حالاشما اين كارها را كرديد عذر بخواهيد ما هم بگوئيم كه ما هم اين كارها را كرده‏ايم؟ هيچ وجدان انسانى، اسلامى مى‏پذيرد اين را؟ يا خير، ما بايد آن مطلبى كه داريم، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند مى‏پذيرند و مى‏پذيرفت ما آن را مى‏خواهيم ما چيز زايدى نمى خواهيم، ما همان را مى‏خواهيم، از اول جنگ هم گفتيم ما جنگجو نيستيم، ما مدافع هستيم، دفاع هم يك حق مسلمى است كه اسلام و غير اسلام براى انسان قائل است. كه به ما الان در حال دفاع هستيم. ما جوان‏هايمان تاكنون آنقدر شهيد داده‏اند، تاكنون مادرها آنقدر شهيد داده‏اند، پدرها آنقدر شهيد داده‏اند، جوان‏ها آنقدر خون خودشان را داده‏اند، براى اينكه شر اين قدرت هاى بزرگ از سر ايران كم بشود، حالاكه بحمدالله رسيديم به اينجاء ى كه دست‏ها كوتاه شده، حالاما كوتاه بياء يم تا آنها دست شان بلند بشود؟ من به شما عرض مى‏كنم اگر ما يك قدم عقب بنشينيم، آنها صد قدم جلو مى‏آيند ما محكم بايد در مقابل اينها بايستيم تا اينكه آن آدمى كه اين فساد را در اين منطقه ايجاد كرده است سركوب بشود و آنهايى كه وادار كردند اينكه اين آدم اينطور، اين خبيث اينطور با مردم عمل بكند آنها هم رسوا بشوند در دنيا، كه اينها بودند كه مى‏گويند كه ما طرفدار مثلاچه هستيم و ماخواهيم صلح باشد و همه قدرت هاى ما دنبال اين است كه صلح بشود.

ما هم آمريكا را مى‏شناسيم و هم شوروى را مى‏شناسيم كه اينها هيچ كدام صلح طلب نيستند هر دوشان جنگجو و با اسلحه مى‏خواهند ديگرى را از بين ببرند، منتها خوب دو تا قدرت در مقابل هم ايستاده‏اند اللهم اشغل الظالمين بالظالمين نه او جرات مى‏كند كه يك كارى بكند، نه اينها جرأت مى‏كنند يك كارى بكنند لكن نتيجه اينكه همه مظلومين جهان دارند صدمه اش را مى‏بينند، دارند پايمال مى‏شوند و ما مى‏خواهيم كه خداى نخواسته يك وقت ايران اين نحو نشود دوباره اين افعى‏ها از اطراف بريزند و هر چى داريد شما ببرند و هر فسادى خواهند ايجاد كنند و جوان هاى شما را به آن فسادى كه در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه مى‏خواستند بكشند كشيده بشود. وقتى ما مى خواهيم حقيم و مى‏خواهيم حق را در اين ديار و انشاءالله در جاهاى ديگر پياده بكنيم، ما چه باكى داريم از اينكه مثلاً ميوه گران است؟ ميوه گران هم ما و شما و همه بر ايمان گران است. يا فرض كنيد كه فلان چيز كم است البته اگر كسى يادش باشد در اين جنگ‏هاى سابق مى‏داند كه قحطى بود كه پدر مردم را در مى‏آورد، نه گرانى، قحطى بود. بحمدالله حالا قحطى نيست و مردم از اين حيث نگرانى ندارند كه چيز نباشد. از حيث گرانى ما هم نگران هستيم از اين گرانى، همه نگران هستند اما چاره‏چى است؟ چه مى‏توانيم بكنيم؟ البته فكرهايى دارند مى كنند و انشاء الله اميدوارم موفق بشوند كه اين مساله هم انشاء الله حل بشود كه اميدوارم كه هم مجلس و هم دولت واينها مشورت كنند با هم و راهى پيدا كنند كه انشاءالله اين مشكل ملت هم حل بشود. و من از خداى تبارك تعالى براى همه شما سلامت و توفيق و عزت و عظمت خواستارم و براى شهداى 15 خرداد و از 15 خرداد تا حالا شهدائى كه در راه اسلام جان خودشان را از دست دادند علو مقام و مرتبه مسئلت مى كنم و براى بازماندگان آنها انشاءالله صبر و اجر مسئلت مى‏كنم و از همه آقايان مى‏خواهم كه در مجالسى كه دارند به اين ملت دعا بكنند و از

صحيفه نور ج 17 صفحه 279

دعاهايى كه از ائمه معصومين وارد شده است غفلت نكنند و ماه شريف رمضان در پيش است و ماه شريف شعبان الان ماها در آن هستيم، از ادعيه ائمه معصومين استفاده كنند و براى اين ملت خير و سلامت طلب كنند و براى دشمنان اسلام خذلان و شكست را بخواهند.

والسلام و عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها