پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 2:04 AM
بيانات امام خمينى در جمع مسؤولان شوراى مركزى كميتههاى امداد سراسر كشور
سپاه و كميته امداد به بركت اسلام پيدا شده است
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلاً تشكر مىكنم از آقايان علما و مؤمنين كه در اينجا تشريف دارند و براى زيارتشان ما موفق شديم. از امورى كه بايد توجه به آن كرد اين است كه ا نقلاب اسلامى يك نوآوردهايى دارد كه سابقه ندارد.
بعد از انقلاب يك گروههايى پيدا شدند و يك جمعيتهايى كه نظير اينها در تاريخ گمان ندارم سابقه داشته باشد. همين گروه امداد و كميته امداد، من نشنيدهام كه در يك كشورى يك همچو كميتهاى باشد كه همشان صرف رسيدگى به فقرا و مستمندان و دهقانانى كه در دور افتادهء شهرها قرار گرفتهاند و محرومان جامعه و همين طور نهادهاى ديگر از قبيل پاسدار، كميته و امثال اينها، بسيج. اينها يك نوآوردهايى است كه به بركت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پيدا شده است و بيسابقه است.
بيسابقه است كه به مجرد اينكه انقلاب مىشود يك عدهاى به نام پاسدار، يك عدهاى به نام كميته، يك عدهاى به نام بسيج براى امنيت داخلى و مرزها از خود مردم جوشش كنند و بيسابقه است كه در يك كشورى خود مردم و خود علما و مؤمنين يك كميتهاى به اسم كميتهاى براى امداد داشته باشند كه همشان اين باشد كه فقرا و مستمندان را در سراسر كشور رسيدگى كنند و امداد كنند. اينها بركات اسلام است و اين گروههاى عزيز و كميتهها و همين طور اين كميته امداد يك عمل بسيار لطيف ظريف شريف دارند كه با اين عمل انشاءالله مىتوانند ريشه فقر را از سرتاسر كشور به امداد ملت بزرگوار ايران و به همت دولت بزرگوار ايران، اين ريشه را از بيخ و بن بكنند. و عمل شما آقايان در سرتاسر كشور عمل بسيار شريف خداپسندى است كه مورد عنايت خداى تبارك و تعالى خواهد بود. خداوند تبارك و تعالى به فقرا و به مستمندان و به محرومان آنقدر عنايت دارد كه معلوم نيست به قشر ديگر اينقدر عنايت داشته باشد.
مستمندان و فقرا در صف مقدم جامعه هستند
و شما كارى را متكفل شديد و انجام كارى را به عهده گرفتيد كه مورد عنايت خاص خداى تبارك و تعالى است. و البته بايد اين توجه را به آقايان عرض كنم، گر چه خودشان توجه دارند كه بايد
اين عمل با يك ظرافتى انجام بگيرد كه مستمندان، محرومان خيال نكنند كه آنها از باب اينكه در صف پائين جامعه واقع شدهاند مورد امداد واقع شده اند. آنها در صف مقدم جامعهاند. مستمندان و فقرا و دور افتادهها در صف مقدم جامعه هستند و همينها و همين زاغه نشينان و همين حاشيه نشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند. اينها بودند كه از همه چيز خودشان در راه اسلام عزيز در رژيم سابق گذشتند و الان همه مشغولند. همينها هستند كه الان در جبههها مشغول به فداكارى هستند و جوانهاى همينهاست كه در سرتاسر كشور، داخل و در خارج كشور مشغولند براى تاييد اسلام. و ملت شريف ايران قدر يك همچو جوانان و قدر يك همچو خانواده هائى كه اين جوانان را تحويل جامعه دادهاند مىداند و عمده اين است كه در پيشگاه خداى تبارك و تعالى يك درخشندگى خاص اين افراد دارند. اگر نبودند اين محرومان جامعه كه دلبستگى به اين دنيا به آنطورى كه بالاترىها به خيال خودشان دارند، اگر نبود اين همت اين محرومان و همت اين روستائيان و همت اين جنوب شهرى ها، اگر نبود اين، نه رژيم سابق ظلمش از بين رفته بود و نه ما در مقابل مشكلات توانستيم مقاومت كنيم. همه اينها از بركات اينهائى هستند كه شما به امداد آنها برخاستهايد و آنها لايق اين هستند كه ما با تواضع به خدمت آنها برويم و براى آنها خدمت كنيم. همه ما خدمتگزار آنها بايد باشيم. آنها به ما منت دارند كه ما را از اين قيدى كه ابرقدرتها به دست و پاى ما بسته بودند نجات دادند. آنها بر كشور ما منت دارند كه اسلام عزيز را در اين كشور حاكم كردند. ما و شما براى آنها كارى نمىكنيم، آنها ما را رساندند به آنجائى كه بتوانيم در مقابل همه قدرتها بايستيم و سرفراز باشيم كه ما نه در طرف شرق هستيم و نه در طرف غرب هستيم و نه احتياجى به وابستگى آنها داريم. ما يك ملت مستقل هستيم. يك كشور مستقل آزاد و سرفراز هستيم كه تمام ريشههاى فساد را كندهايم، يا انشاءالله اگر يك ريشههاى پوسيدهاى هم مانده است، مىكنيم و اين به بركت همين محرومان است. همين زاغه نشينانى كه من يادم نمىرود كه وقتى در تلويزيون ديدم از يك خانهاى از اين زاغهها يك عدهاى پيرمرد و پيرزن و بچه و اينها بيرون آمدند و يكى از آنها پرسيد كه كجا مىرويد، گفتند مىرويم تظاهر، تظاهرات. همينها بودند كه ناهار روزشان و شام شب شان را نداشتند، لكن با همت والاى خودشان، با آن قدرت معنوى الهى خودشان در آن رژيم بيرون آمدند و شهيد دادند و فاتح شدند و در جمهورى اسلامى هم همينها هستند كه پشتيبانى مىكنند و در جبههها و پشت جبههها محكم ايستاده اند. البته همه قشرهاى ملت بايد ما بگوئيم كه اينها از مستضعفان بودند، براى اينكه دولتهاى قوى ما را به استضعاف كشيده بود و همه ملتهاى عالم را به استضعاف كشيدند. در زمان رژيم سابق همه قشرها در نظر آنها مستضعف بودند و بايد فرمانبردار باشند، از قشر روحانى گرفته تا بازارى تا روستائى تا همه افرادى كه سرتاسر كشور هستند. امروز همه اينها از آن قيدها آزاد شدند و براى خاطر همين كه اين محرومان و مستضعفان و ديگر قشرها قيام كردند، نهضت كردند و نترسيدند از هيچ چيز و خداى تبارك و تعالى آنها را امداد كرد و به امدادهاى غيبى و جلوههاى معنوى و پشتيبانى حضرت ولى عصر اروحناله الفداء ما را رساندهاند به اينكه آزاد شديم. پس آنها به ما منت دارند و ما بايد
خدمت به آنها بكنيم، دولت بايد خدمتگزار آنها باشد.
يكى از بزرگترين جهات معنوى خدمت به خلق الله است
كسانى كه داراى يك چيزهائى هستند كه مىتوانند به اينها خدمت كنند اينها هم انصاف اقتضا مىكند كه خدمت كنند و در اين چيزى كه در بانك ذكر كردند كه قرار دادند به اينجا، خدمت كنند، كه اين خدمت براى آنها جاودان است و اموال براى آنها نمىماند. آنچه كه ماند آن جهات معنوى است كه انسان در كارش انجام مىدهد، جهات معنوى كه يكى از بزرگترين جهات معنوى خدمت به خلق الله است، خدمت به انسانهاى محروم است. اين است كه براى انسان جاودان مىماند و در عالم ديگر به درد انسان مىخورد. اموالى كه انسان بگذارد و برود به درد انسان نمىخورد. اموالى كه پيش بفرستد به درد انسان خورد. و اميدوارم كه آنهائى كه داراى يك مكنتى هستند توجه داشته باشند كه به اين مستمندان كه ولى نعمت ما هستند رسيدگى كنند و به اين حساب كه ذكر كردند كمك كنند تا اينكه ريشه اين محروميت انشاءالله به همت والاى همه كشور و همه علما و غير علماء اين ريشهء فاسد از بين برود و همه افراد اين ملت يك زندگى متوسطى كه بايد داشته باشند، داشته باشند و با راحتى به خدمت به اسلام مشغول باشند.
حقوق بشرىها حاضر نيستند به حرف مظلومان گوش دهند
و اميدوارم كه انشاءالله آسيبى از ناحيه فاسدها به اين كشور وارد نشود. و ملاحظه مىكنيد كه مدتى است كه دولت ايران از سازمان ملل خواسته است كه نمايندهاى بفرستند كه اين جناياتى كه اين رژيم بعث ملحد به دزفول و به ساير شهرهاى ما، پلدختر و اينها وارد كرده اند، ملاحظه كنند، و اثرى از اين پيدا نشده است كه تا حالا يك همچو كارى بكنند و توقع هم نيست كه بكنند. آنها، وقتى كه منافقين و امثال آنها يك مطلب دروغى مىگويند كه الان روزى صدها نفر را در خيابان ها، بچه كوچك را مىكشند و در اوين چه مىكنند و اينها، آنها مستندشان را قول يك دشمن اسلام قرار مىدهند و هياهو مىكنند و اطلاعيه و اينها دهند، لكن حاضر نيستند كه يك نماينده بفرستند كه ببينند اينها با اين شهرهاى ايران چه كردند، اينها با خوزستان چه كردند. اينهايى كه مىگويند كه ما عرب هستيم و به اصطلاح غيرت عربى داريم، با اين ملت عرب چه كردند، با اين ملت مسلم چه كردند، با اين كردها چه كردند. حاضر نيستند اين كسانى كه ادعاى طرفدارى از حقوق بشركنند، حاضر نيستند گوش كنند به حرف اين مظلومانى كه زير ستم اين ظالم به دستيارى امريكاى جابر ظالم كه تمام گرفتارىهاى ما با دست اوست، حاضر نيستند كه رسيدگى كنند كه چه شده است. از آن طرف براى ما اطلاعيه صادر مىكنند و اعلاميه صادر مىكنند و محكوم مىكنند. و ما نه به آن محكوميتش ترتيب اثر مىدهيم و به اين نه به اين نيامدن.
من ثانياً از آقايان تشكر مىكنم كه در اين خدمت بسيار شريف و بزرگ همت گماشتيد. و
برادران عزيز خودتان رانگذاريد كه اينها در طول تاريخ اينها محروم بودند، اينها مظلوم بودند، نگذاريد كه اينها باز محروميت بكشند. در رژيم اسلامى نبايد محروميت بكشند اينها، بايد نجات پيدا كنند اينها هم از محروميت. و همت بزرگتان در اين باشد كه آن روستاهاى دور افتادهاى كه هيچ نداشتند در زمان سابق و بحمدالله الان بسيارى از كارها در آنجاها شده است، لكن همتتان در اين باشد كه به آنها بيشتر برسيد و به آنها بيشتر خدمت كنيد. خداوند تعالى همه شما را انشاءالله توفيق بدهد و دست ستمكاران را از سر مظلومان جهان قطع كند و خداى تبارك و تعالى از نور هدايت خودش نصيب همه ما بفرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله