0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1391  2:02 AM

 

صحيفه نور ج 17 صفحه 230

تاريخ: 21/1/62

بيانات امام خمينى در ديدار با وزير كشور و گروهى از مسؤولين و اعضاى كميته‏هاى مركزى انقلاب اسلامى سراسر كشور

زحمات شما برادران و كميته موجب قدردانى است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از برادران تشكر مى‏كنم كه در اينجا تشريف آورديد تا از نزديك خدمت شماها برسم. زحمات شما برادران و كميته موجب قدردانى است كه در آنوقتى كه اول انقلاب بود و پيروزى انقلاب بود و طبع هر انقلاب يك شلوغى‏هايى و بى‏امنى‏هايى هست، شما بحمدالله توانستيد شهرها را امن كنيد و تسلط پيدا كنيد بر شهرها از جهت امنيت و از آنوقت تاكنون هم با برادران سپاهى خودتان، ارتشى خودتان، همه خدمتگزار به اسلام و به كشور عزيز خودتان بوديد. و اين امرى است كه پيش خداى تبارك و تعالى ثبت است و اميدوارم كه تا آخر هم اين امر ادامه پيدا بكند و در درگاه خداى تبارك و تعالى نام شما ثبت بشود با نام كسانى كه در صدر اسلام براى پيروزى اسلام خدمت كردند.

رفتن در خاك عراق، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است‏

آنچه كه معلوم است و شما همه مى‏دانيد ما امروز در حال دفاع هستيم گو كه تبليغات خارجى بر ضد ما هرچه باشد لكن شما مى‏دانيد كه الان بعضى از شهرهاى ما و بعضى از زمين‏هاى ما در دست دشمن است و شهرهاى مرزى ما هر روز در زير توپ‏هاى دوربرد و موشك‏هاى دشمن است و ما و بر همه ما واجب است كه دفاع كنيم از كشور خودمان، و دفاع اين است كه ما دشمن را تا آنجا برسانيم و برانيم كه نتواند با موشك‏هاى خودش شهرهاى ما را بكوبد. رفتن در خاك عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است. نظير اينكه اگر يك كسى در خارج منزل شما بايستد از داخل خانه خودش سنگ پرانى كند و موجب خسارت جانى و مالى بشود، اگر شما وارد بشويد در منزل او، شما هجمه نكرديد به او، شما مى‏خواهيد دفاع كنيد از خودتان. ما هيچ وقت بناى هجوم به يك كشورى نداريم. ما بناى دفاع داريم از يك متعدى و از يك هجمه‏گر و از يك خدانشناس كه در خارج، وقتى نتواند در داخل وارد بشود و كارى بكند، با توپ‏هاى دور بردشان و موشك‏ها از خارج، از جاهاى دور مى‏اندازد و كشور ما را ويران مى‏كند و عزيزان ما را مى‏كشد. ما در حال دفاع هستيم گو كه اين تبليغات خارجى مى‏گويند كه نه شما وارد شديد در كشور ديگرى. از اول

صحيفه نور ج 17 صفحه 231

جنگ تا حالا كه آنها وارد بودند صحبتى نبود، حرفى نبود، اشكالى نبود، نه در سازمان‏ها و نه در رسانه‏هاى گروهى. امروز كه ما براى دفاع خودمان مى‏خواهيم اين را تا جايى ببريم كه نتواند به ما خسارت وارد كند، ما هجوم كرديم به عراق! طبع آنهايى كه تبليغ بر ضد اسلام مى‏كنند همين است. بنابراين ما چون مدافع هستيم بر همه ما يك امر واجب است منتها هر كسى دفاع را به يك نحوى بايد بكند. كميته‏ها بحمدالله در داخل دفاع مى‏كنند و در مرزها هم هستند و در جبهه‏ها هم هستند، پاسدارها هم همين طور، ارتشى‏ها هم همين طور و اين براى اين است كه ما يك ارتش جداى از سپاه و سپاه جداى از كميته و كميته جداى از بسيج و همه اينها جداى از عشاير نداريم. ما يك برادرهايى هستيم كه اسماءشان مختلف است لكن ارواحشان يكى است. چند تا برادر هر كدام اسم دارند، اسم‏شان مختلف است اما گروه‏هاى مختلف نيستند، برادرند. گروه‏هاى ما اسماءشان مختلف است، بسيج است، سپاه است، ارتشى است، كميته است و امثال اينها لكن روح آنها يكى است، وحدت عقيدتى، وحدت ايمانى دارند و اين سبب شده است كه شماها توانستيد اينهمه قدرت‏هاى بزرگ را بشكنيد و در مقابل تمام قدرت‏ها در عالم بايستيد و تا اين روح برادرى محفوظ است و كميته نمى‏گويد من در مقابل ارتش، ارتش نمى‏گويد من در مقابل سپاه، سپاه نمى‏گويد من در مقابل ديگران، تا اين روح محفوظ است شما هم محفوظيد. و من اميدوارم كه انشاءالله اين روح وحدت و اين روح انسانيت در جامعه ما محفوظ باشد و اين كشور را از آسيب‏هايى كه در آتيه براى او تهيه دارند مى‏بينند محفوظ بماند. و ما ايستاده‏ايم در مقابل دفاع از كشور خودمان و دفاع از اسلام عزيز در مقابل هر مهاجم. مهاجم مى‏خواهد ابرقدرت باشد، مى‏خواهد قدرت كم، فرقى در نظر ما نيست. ما واجب است برايمان دفاع كنيم از نواميس اسلام و نواميس خودمان و دفاع كنيم از كشور اسلامى خودمان و تا مادامى كه در حال دفاع هستيم، با هر قدرتى كه بخواهد هجمه بكند بر ما، مقابله مى‏كنيم و هيچ هراس نداريم، غايت امر اين است كه ما در راه خدا شهيد مى‏شويم و اين غايت آمال جوان‏هاى ماست. و من اميدوارم كه اين قدرت محفوظ بماند و شما با همين قوه و قدرت پيش برويد. و چون در حال دفاع هستيم، مادامى كه جبهه‏ها احتياج دارند به اينكه كمك بشود برايشان، بر همه واجب است كه در جبهه بروند و دفاع كنند. البته كميته‏ها چون كارهاى داخلى دارند آنها هم در حال دفاع هستند. دفاع داخلى هم مهم است و همين طور آنهايى كه در كردستان هستند و در آنجا زحمت مى‏كشند، همانطورى كه كسانى كه در جبهه‏هاى غرب هستند و جنوب هستند، آنهايى كه در كردستان و جاهاى ديگر هم زحمت مى‏كشند مورد تقدير همه ملت است و ما از باب اينكه يك ملت واحد هستيم، يك جمعيت واحد هستيم، همه ما براى همه كسانى كه براى اين كشور زحمت مى‏كشند و براى اين ملت جانفشانى مى‏كنند و براى اسلام فداكارى مى‏كنند، دعا مى‏كنيم و همه ملت شكرگزارند نسبت به همه شماها.

در مقابل شما همه جور دشمنى هست، دشمن‏هاى نظامى و دشمن‏هاى تبليغاتى

و شما مى‏بينيد كه در مقابل شما جوان‏هاى عزيز سرتاسر ملت، سرتاسر كشور، جوان‏هاى

صحيفه نور ج 17 صفحه 232

برومند سرتاسر كشور، در مقابل شما همه جور دشمنى هست، دشمن‏هاى نظامى هست، دشمن‏هاى تبليغاتى هست. شما الان ملاحظه مى‏كنيد كه اين نفتى كه الان نشت كرده است در خليج و برادرهاى خليجى ما را به زحمت انداخته است و ملت عرب را دارد به زحمت مى‏اندازند و الان در حال زحمت هستند، شما ملاحظه بكنيد كه تمام اين تبليغات خارجى باز به ضد ماست. نظير اين است كه بگويند كه چرا شما نفت داريد تا اينكه صدام بزند و نفت‏تان بيايد، اين تقصير با شماست كه نفت داريد، اين تقصير با شماست كه مردمتان در خوزستان هستند، تقصير از صدام نيست كه اينها را مى‏كشد، تقصير از آنهاست كه آنجا هستند و كشته مى‏شوند. اينها وضع‏شان اينطورى است كه يك كلمه راجع به صدام كه چرا اين كار را كردى، چرا اين نفت را، حالا ما كار نداريم به،- ما - ما كه احتياج به اين نفت جزيى نداريم بحمدالله، ما راجع به اين حرف مى‏زنيم كه خوب اين برادرهاى عربى كه الان در اطراف خليج هستند، از كويت و نمى‏دانم قطر و دوبى و بحرين و امثال اينها، اينها الان در مضيقه آب هستند، نمى‏گويند كه چرا اين كار را كردى، اين دولت‏ها نمى‏گويند صدام چرا اين كار را كرده، مى‏گويند نفت‏هاى ايران آمده اينجا! نفت‏هاى ايران خودش راه افتاده رفته آنجا! اصلاً وضع دنيا يك وضع تأسف بارى است كه نمى‏شود گفت كه اين چه جور وضعى پيدا كرده، اين چه روحيه‏اى است كه اين مردم دنيا پيدا كردند. يعنى اينهايى كه رسانه‏هاى گروهى دست‏شان است و اينهايى كه قدرت‏ها دست‏شان است اجتماع مى‏كنند كه ببينيم چه بايد كرد. خوب، چه بايد كرد؟ هر چه صدام اجازه فرمايند آنطور بايد عمل كرد! يك نفر آدمى كه اينهمه تاكنون جنايت كرده است و يك كلمه نگفتيد شماها، خوب اين جنايت به ما بوده، تقصير ما هم اين است كه مى‏گوئيم اسلام بايد باشد. اما اين جنايت اخيرى كه كرده است و به اعراب اين جنايت را كرده است، به ما كه اين جنايت نشده، جنايت به ما اين است كه نفت ما رفته است، اما بيچاره زن و بچه اين عرب چه كرده؟ زن و بچه خليج چه كرده؟ در عين حالى كه اين جنايت به خود آنها وارد شده است، حالا هم كه اشتباه مى‏كنند نمى‏توانند جلوى اين را بگيرند، جلوى اين را بگيرند كه تضمين بدهد كه حمله نكند تا بروند درست كنند اينجا را. اين وضع، يك وضع عجيبى پيدا كرده است اين دنيا، و خداوند انشاءالله اصلاح كند اين بشر را و اين وضعى كه الان، اين روحيه‏اى كه الان بشر به خودش گرفته است، اين خود باختگى كه الان اين دولت‏هاى اطراف خليج و غير خليج و اينها از خود نشان مى‏دهند نسبت به قدرت‏هاى بزرگ. اينها گمان مى‏كنند كه اگر صدام مثلاً دستش برسد يكى از اينها را مى‏گذارد سركار باشد؟ صدام يك روحى دارد كه نمى شود جلويش را بگيرد، نمى‏تواند جلويش را بگيرد، اگر مى‏توانست جلويش را بگيرد كه خودش را به اين وضع نرسانده بود. باز اينها كمك او مى‏كنند، اينها خيال مى‏كنند كه اگر اينها گرفتار شدند، امريكا مى‏آيد و جلوى اين را مى‏گيرد كه مبادا به آنها صدمه‏اى وارد بشود. امريكا شماها را براى نفت‏تان مى‏خواهد، امريكا شما را براى اين مى‏خواهد كه بازار درست كند كه نفت‏تان را ببرد و بنجل‏ها را بياورد به شما بفروشد به قيمت گران، چه كار دارد امريكا به اينكه شما چه حال داريد. شما هر حالى مى‏خواهيد داشته باشيد، ملت‏هاى شما هر چه

صحيفه نور ج 17 صفحه 233

مى‏خواهند گرسنه باشند، ملت‏هاى شما هر چه مى‏خواهند تشنگى بكشند الان، او چه كار به اين كارها دارد. او مى‏خواهد كه از شما استفاده ببرد، نه استفاده‏اى كه يك انسان از انسان مى‏برد، نه استفاده‏اى كه يك انسان از يك عبد مى‏برد، استفاده‏اى كه حتى از حيوانات هم پست‏تر ما را حساب مى‏كنند و مى‏خواهند استفاده ببرند.

ما دنبال اين نيستيم كه امريكا برايمان كار بكند، ما امريكا را زير پا مى‏گذاريم‏

تا مجتمع نشويد، تا دست‏تان را به هم ندهيد، تا اخوت اسلامى را حفظ نكنيد، نمى‏توانيد در مقابل اين قدرت‏ها بايستيد. تمام شيره جان شما را مى‏كشند و مى‏برند و ملت شما را آنطور ضعيف و زبون و بيچاره مى‏كنند و همه نشسته‏ايد هى منتظريد كه امريكا برايتان كار بكند. همانطورى كه ما ننشستيم كه امريكا يك كارى براى ما بكند، ما نشسته‏ايم كه امريكا اگر بخواهد شيطنت كند جلويش را بگيريم، نشسته‏ايم كه اگر شوروى بخواهد كارى بكند جلويش را بگيريم، دفاع بكنيم از خودمان. ما دنبال اين نيستيم كه امريكا براى ما كار بكند، ما امريكا را زير پا مى‏گذاريم در اين امور، نمى‏گذاريم كه دخالت در امور ما بكند، نمى‏گذاريم كسى ديگر هم دخالت بر ما بكند، بخواهند هم اگر چنانچه هجمه بكنند، ما نمى‏گذاريم اينها طياره‏هايشان پياده بشوند. چتربازهايشان را بين هوا مى‏كشيم، از بين مى‏بريم. مگر آنها مى‏توانند به اينجا هجمه كنند؟ ولى آنها هيچ وقت عقل‏شان به اين كمى نيست كه بخواهند يك هجمه بكنند، آنها دنبال نقشه‏اند كه ما را به جان هم بيندازند.

آن روزى كه اين وحدت از بين برود همه نواميس ما و زحمت‏هاى انبياء عليه السلام به باد فنا خواهد رفت

من اين را كراراً عرض كرده‏ام و كراراً هم به شما خواهم گفت اگر زنده باشم، كه مادامى كه شما با هم هستيد، كميته‏اى نمى‏گويد من كميته بايد چه باشم، كميته‏اى مى‏گويد ما مسلمان‏ها بايد چه جور باشيم، ارتشى هم نمى‏گويد من ارتشى بايد چكاره باشم، اين هم مى‏گويد كه ما قواى مسلحه بايد چه جور باشيم، ملت ما بايد چه باشد، سپاهى هم همين را مى‏گويد، عشاير هم همين را مى‏گويد، بازارى هم همين را مى‏گويد، كوچه‏اى هم همين را مى‏گويد، مادامى كه اينطور هستيد محال است كه قدرتى بتواند به شما غلبه بكند. نمى‏شود، براى اينكه اين قدرت‏هاى بزرگ دنبال اين هستند كه يك منافعى پيدا كنند، دنبال اين نيستند كه يك ضررى بزنند، مى‏خواهند منفعت براى خودشان پيدا بكنند منتها اگر عالم هم باد برود منفعت براى آنها باشد، خوب است. اما يك كشور اينجورى را مى‏بينند كه منفعت اينجا ندارند، اينها با آن قدرتشان در افغانستان فهميدند كه ضرر كردند. من هم از آن روز اولى كه سفيرشان آمد پيش من و گفت - ما دولت افغانستان از ما خواسته، گفتم نكنيد اين كار را شما ضرر مى‏بريد، حالا هم فهميدند كه ضرر بردند. مى‏دانند كه نمى شود يك مملكتى كه وضعش اينطورى است نمى‏شود به آن هجمه كرد، منفعت در اينجا نيست، همه‏اش ضرر است. لكن دنبال اين هستند كه بين شماها اختلاف بيندازند، دنبال اين هستند كه زمزمه اختلاف ايجاد كنند، يك جا بگويند كمبود هست،

صحيفه نور ج 17 صفحه 234

يك دسته هى فرياد بزنند كه ما كم داريم، كم داريم. اينها خيال مى‏كنند كه جاهاى ديگر زياد دارند. آقا در جاهاى ديگر صف‏هاى طولانى بيشتر از اينجا است، اينجا قحطى نيست كه، اينجا فراوانى است منتها گرانى است، گرانى هم علاج مى‏شود. ما نواميس خودمان را، اسلام خودمان را، جان خودمان را، جان جوانانمان را به خطر بيندازيم كه گوشت گران است! ميوه گران است! و اگر بخواهد اين شكاف پيدا بشود كه يك دسته نق بزنند يك دسته هم كمك او بكنند و يك دسته هم نمى‏دانم تبليغات سوء بكنند و بين خود ملت هى داخل هم و خصوصاً بين سپاه و ارتش و كميته و امثال اينها خداى نخواسته اين وحدتى كه هست از بين برود، آن روزى كه اين وحدت از بين رود مرگ همه ما و به باد رفتن همه نواميس و به باد رفتن همه زحمت‏هاى انبيا عليهم‏السلام نسبت به اين كشور خودمان و نسبت به كشورهاى ديگر به باد فنا خواهد رفت.

شما بدانيد و بايد بدانيد اشخاصى كه روشنفكرند به اصطلاح، اشخاصى كه كنار نشسته‏اند و فحش مى‏دهند، اشخاصى كه بيرون نشسته‏اند و توجه به مسائل داخل ندارند، بدانند كه اگر يك سيلى بخورد امروز اسلام در اين كشور، تا آخر ديگر بايد ملت‏ها تحت اين فشارها باشند. امروز اسلام در اينجا سربلند كرده است و بيرقش بلند شده است و من اميدوارم كه اين جلوه‏اش به همه جا برسد و مستضعفين از زير بار اين ظلم‏ها بيرون بروند. آنهايى كه نق مى‏زنند براى اين كشور و به خيال خودشان دلشان براى اسلام مى‏سوزد، آنها بدانند كه اگر اين اسلامى كه الان در اينجا هست سيلى بخورد اسلام تا آخر سيلى خورده است بايد هى بنشينيد و حسرت ببريد. باز هم برگردد به آنجايى كه يك نفر پاسبان بيايد همه‏تان را وقتى كه از بين ببرد به همه اهانت كند جرأت حرف زدن نداشته باشيد. زمان رضا شاه را يادتان هست، زمان اوايل محمدرضا هم يادتان هست، اخيراً البته زورش به اينقدرها نمى‏رسيد. تا دست به هم ندهيد، تا همه با هم نباشيد، تا آنهايى كه به نوايى نرسند خيال كنند آن نواست. والله خدا مى‏داند كه اينهايى كه الان گرفتار هستند، اين وزير كشور كه اينجا نشسته گرفتار است الان، نه اينكه نوا دارد، بى‏نواست. رئيس جمهورش همين طور، مجلسش هم همين طور و دولتش هم همين طور، پاسبان‏هايش و نمى‏دانم قواى مسلحش هم همين طور، اينها جانفشانى دارند براى اين مملكت مى‏كنند بايد اينها را حفظشان كرد. نبايد نق زد، بايد نگهدارى كرد از اينها براى خاطر خدا، براى خاطر نواميس خودتان، براى خاطر كشور خودتان، اگر دلسوز براى كشور هستيد بايد كه چيز بكنيد، هى ننشينيد آنجا بگوييد ما كشورمان دارد از بين مى‏رود. شما داريد تبليغ مى‏كنيد. با تبليغ، شماها مى‏خواهيد كشور را از بين ببريد والا عهد و پيمان بستن با نمى‏دانم صدام، كشور ما را حفظ مى‏كند؟! وادار كردن نمى‏دانم دولت‏هاى خارج را به اينكه به اينجا چه بكند كشور را حفظ مى‏كند؟! خوب، يك قدر آدم بشويد، توجه بكنيد به مسائل. و من اميدوارم كه هر كس هر كارى مى‏خواهد بكند، شما جوان‏هاى ما، اين ملت ما، اين ملت عزيز ما همه‏شان با هم همين طورى كه الان برادر هستند برادر باشند و همين طورى كه با هم متحد هستند و من و تو ندارد در كار، اينطور باشند تا انشاءالله كشورشان حفظ بشود و هيچ كس هم نتواند به شما آسيب برساند. خداوند انشاءالله همه شما

صحيفه نور ج 17 صفحه 235

را حفظ كند و موفق باشيد و مؤيد باشيد و به كارهايتان ادامه بدهيد و با قدرت به پيش برويد كه اسلام را انشاءالله صادر كنيد به جاهاى ديگر و خداوند همه شما را حفظ و موفق نگه دارد.

والسلام عليكم و رحمة الله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها