0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:45 AM

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 30

تاريخ 19/11/60

بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، وزرا، رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، پرسنل ارتش و گروهى از اقشار مختلف مردم‏

هيچ وقت قدرت‏هاى بزرگ مواجه با ملت‏ها نمى‏شوند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من سالروز پيروزى انقلاب اسلام و دهه‏ء فجر را به همه ملت و همه‏ء مستضعفين جهان و شما آقايان كه اسوه‏ء حسنه اين ملت هستيد تبريك عرض مى‏كنم و از خداوند تعالى توفيق همه را براى خدمت به بندگان خدا و ادامه پيروزى از خداوند توانا مى‏خواهم. اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب در يك امرى است كه به نظر مى‏آيد در رأس امور واقع است و او اينكه دولت، مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطه‏اى كه بر كشورها و بر كشور ما از طرف غير واقع شده است، افراد مرفه و كسانى كه سرمايه‏هاى بزرگ داشته‏اند يا قدرت براى حفظ خودش و حيثيت خودش در دست داشته است. مادامى كه مجلس و ارگان‏هاى دولتى و همه اينها و مردم از اين طبقه متوسط و مادون متوسط تشكيل بشود امكان ندارد كه يك دولت بزرگى، يك قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را. هميشه اين قدرت‏هاى بزرگ در هر كشورى يك نفر را با او تفاهم مى‏كردند كه اين يك نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمايه خودش فعاليت مى‏كرد، او را مى‏ديدند و ملت را مى‏چاپيدند و به اصطلاح كد خدا را مى‏ديدند و ده را مى‏چاپيدند. هيچ وقت قدرت‏هاى بزرگ مواجه با ملت‏ها، اگر شدند نتوانستند كار خودشان را انجام بدهند و مواجه هم نشدند. هر وقت كه مى‏خواستند يك دولتى را يا يك سلطنتى را يا يك رياست جمهورى را كه بر وفق مرام آنها عمل نمى‏كرده از بين بردارند، در مقابل او يك قدرت ديگرى مى‏تراشيدند و با آن قدرت اين قدرت را از بين مى‏بردند. كار به دست ملت نبوده است و كار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است. اينكه اين عمل را آنها انجام مى‏دادند يك نكته روحى دارد و آن اين است كه انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهى ندارد، آمالش، آمالش غير متناهى است، وقوف نمى‏كند آمال انسان و وقتى كه اينطور است اگر انسان اسير همين آمال غيرمتوقف بشود و ببيند كه يك ابرقدرتى اين آمال او را و آن خواست‏هاى مادى او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ كند، او ديگر در بند اين نيست كه براى ملت كار بكند. براى اينكه از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است و قدرتمندى هم و همين طور حب مال و جاه هم حدى ندارد، مرزى

صحيفه نور ج 16 صفحه 31

ندارد. آن براى حفظ قدرت خودش و پشتوانه‏اى كه دارد، براى اين حفظ قدرت با ملت آن مى‏كند كه همه حيثيت ملت و گنجينه‏هاى ملت را در دسترس او قرار بدهد، يك سهم ناچيزى هم براى خودش بگيرد. الان شما ملاحظه مى‏كنيد كه قدرت‏هائى در دنيا هست از حيث مال كه اگر چنانچه اموالشان را تقسيم بكنند به اين 36 ميليون جمعيتى كه ما داريم، اگر يك نفر از آنها اموالشان را تقسيم بكند، تمام افراد اين 36 ميليون مرفه مى‏شوند و از طبقه به اصطلاح خودشان بالا مى‏شوند. يك نفر از آنها اينطور است لكن همان آدمى كه دارائى او به اين اندازه بود، از اين آدمى كه درويش سر محله است حرصش به دنيا بيشتر بود، حرصش به مال بيشتر بود و بيشتر مى‏خواست جمع بكند. هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مى‏شود، هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه مى‏شود و اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را براى خودش به كارگيرد، وقتى براى خودش به كار گرفت دولت‏هاى بزرگى كه هستند، ابرقدرت‏هائى كه هستند يك همچو آدم قدرتمندى را پيدا مى‏كنند و اين آدم قدرتمند را به او بال و پر مى‏دهند و اين را به مقام مى‏رسانند تا اينكه ملت را استضعاف كند و ذخاير ملت را بچاپد. شما ملاحظه وضع اين پنجاه سال، يك قدرى بيشتر را هم بكنيد كه انتخاب كردند خارجى‏ها و بعد هم اين مطلب را خودشان گفتند كه رضاخان را انتخاب كردند و به او قدرت دادند و قدرت آنطور دادند كه تمام اين ملت را به استضعاف كشانيد و حكومت جبار خودش را بر اينها قرار داد و مردم را از همه چيز ساقط كرد و يك نفر بود. آنها آن يك نفر را دمش را مى‏ديدند و كارهايشان را انجام مى‏دادند و بعد از او هم محمدرضا را گذاشتند با آنهمه افرادى كه اطراف او بودند و همه‏شان از آنها بودند كه طبقه بسيار مرفه و خوشگذران و بالا بالاها به اصطلاح آنها. بايد ما متوجه باشيم، ملت ما متوجه باشند كه وقتى كه مجلسشان يك مجلسى است كه از طبقه متوسط است و توى اين مجلس آن دوله‏ها و سلطنه‏ها و سلطنتى‏ها را نداريم و در دولت هم آنطور دولت‏هائى كه افراد مرفه سرمايه‏دار كذا باشند نداريم، در ارتش هم آن افراد سپهبد و كذائى كه املاك بى‏اندازه داشتند و آپارتمان‏هاى چندين طبقه داشتند نداريم، اين مملكت محفوظ مى‏ماند. آن روزى كه هر يك از شماها را ملت ديد كه از مرتبه متوسط مى‏غلطيد به طرف مرفه و دنبال اين هستيد كه يا قدرت پيدا بكنيد يا تمكن پيدا كنيد، مردم بايد توجه داشته باشند و اينطور افرادى كه به تدريج ممكن است يك وقتى خداى نخواسته پيدا بشود، آنها را سر جاى خودشان بنشاند. اگر ملت مى‏خواهد كه اين پيروزى تا آخر برسد و به منتهاى پيروزى كه آمال همه است برسد، بايد مواظب آنهائى كه دولت را تشكيل مى‏دهند، آن كه رئيس جمهور است، آن كه مجلس هست، مجلسى هست، همه اينها را توجه بكنند كه مبادا يك وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد. بدانيد كه اگر دولت اينطور باشد و اگر ملت اينطور باشد و اگر چنانچه مجلس و امثال اينها اينطور باشد، اگر يك قدرتى بخواهد هجمه كند به اينجا، مواجه با سى ميليون جمعيت هست و نخواهد توانست، نمى‏تواند آنوقت پيدا كند يك كسى كه قدرتمند باشد و آن قدرتمند را وادار كند كه ملت را به استضعاف بكشند و بچاپند ملت را براى آنها، تاريخ همين طور بوده. مادامى كه اين ملت‏ها - از يك - در بينشان افرادى پيدا نشده است كه به آن مرتبه

صحيفه نور ج 16 صفحه 32

برسد در بين آنها كه قدرت مالى يا قدرت ديگرش زياد بشود و به مردم حكومت كند، نمى‏توانند آنها اين ملت‏ها را از بين ببرند و حكومت بر آنها كنند. و بالاخره يك وقت يك ابرقدرتى مواجه با يك نفر، دو نفر، صد نفر، پانصد نفر هست كه آنها را سير مى‏كند و آنها به جان مردم مى‏افتند و خودش هم كنار مى‏نشيند و حكومت بالاتر را خودش دارد، حكومت پائين‏تر را به اين آدمى كه، يا اين آدم‏هائى كه در اين كشور هستند واگذار مى‏كند. اساس استضعاف ملت‏ها از خودشان و از قدرتمندان بين خودشان بوده و شما شكر كنيد كه يك همچو مجلسى داريد كه از طبقه مرفه توى آن هيچ نيست. آن طبقه‏اى كه اگر مالش را تقسيم كند بين ملت ما، ملت ما ثروتمند مى‏شوند، نداريد حالا، در دولت هم نداريد يك همچو ثروتمندانى و يك همچو قدرتمندانى، ندارد دولت يك همچو قدرتى، رئيس جمهور يك همچو قدرتى كه بتواند يك چيز انحرافى را به ملت تحميل كند، يك همچو مجلسى نداريم كه بتواند يا بخواهد يك امر انحرافى را تصويب كند و دولت هم مجرى او باشد. مادامى كه اين حد متوسط محفوظ است اين جمهورى محفوظ است و امكان مقابله نيست مابين قدرت‏هاى بزرگ با همچو دولتى. بخواهند كودتا كنند با كى كودتا كنند؟ بخواهند از خارج وارد كنند، مواجه با كى مى‏شوند؟ مواجه با يك ملتى مى‏شوند كه همه‏شان از اين طبقه‏اى هستند كه اين نهضت را به پيش بردند و با آن قدرت و با آن عظمت به پيش بردند. اينها مطالعه امور را مى‏كنند و اقدام مى‏كنند. آنها الان در صدد اينند كه در بين خود اين مردم يك بساطى درست كنند و اختلافاتى درست كنند و بلكه ميان اختلافات يك نفر پيدا بكنند كه اين، آن نفرى كه پيداست، در يك طرف واقع بشود و اين هم به او قدرت بدهند، تا آنكه كم كم با قدرت داخلى، اين كشور كم كم ضعيف بشود و مردم روحيه شان ضعيف بشود و بعد تقديم كنند به آنها. تا كشور ما اين مقام را دارد كه بحمدالله از آن طبقه مرفه بالايى كه امور را در دست گرفته‏اند مبرى هست و امور كشور ما به دست امثال شماها و امور كشور ما به دست امثال اين رئيس جمهورها و رئيس مجلس‏ها و نخست وزيرها و وزرا و وكلا هست، شما مطمئن باشيد كه نخواهد توانست يك قدرت خارجى اين پيروزى را از بين ببرد.

همه توجه بكنند كه خدمتگزار جمهورى اسلامى هستند

و آن روزى كه ديديد و ديدند كه انحراف در مجلس پيدا شد، انحراف از حيث قدرت طلبى و از حيث مال طلبى، در كشور در وزيرها پيدا شد، در رئيس جمهور پيدا شد، آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم، خودنمايى كرده. از آنوقت بايد جلويش را بگيرند. رئيس جمهورى كه بخواهد سلطنت كند به اين مملكت، خود مردم بايد جلويش را بگيرند. مجلسى كه بخواهد قدرتمندى نشان بدهد و آن مسائلى كه سابق و آن افرادى كه سابق در مجلس بودند آن كارها را بكند، خود مردم بايد جلويش را بگيرند. اگر مردم بخواهند كه اسلام را حفظ كنند، جمهورى اسلامى را حفظ كنند، دولت و مجلس و رئيس جمهور و اينها را حفظشان كنند يعنى حفظ كنند، از اينكه خداى نخواسته يك وقت قدمى از آن ور برندارند. اين شيطانى است كه در انسان هست و ممكن است كه هركس را منحرف كند

صحيفه نور ج 16 صفحه 33

و لازم است كه انسان خودش را مهذب كند. شمائى كه مى‏خواهيد خدمت به اين مردم بكنيد و دولت كه مى‏خواهد خدمت به اين مردم بكند و رئيس جمهور و امثال اينها كه مى‏خواهند خدمت به اين مردم بكنند، توجه بكنند كه خدمتگزارند، در دل خودشان اين مطلب را ايمان بياورند به آن كه ما خدمت مى‏خواهيم به اين مردم بكنيم. ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مى‏كنيم، جمهورى اسلامى كه در اسلام مثل رسول اكرم، مثل اميرالمومنين سلام الله عليهما بر آن حكومت كرده‏اند، مى‏خواهيم يك همچو حكومتى باشد، يك همچو حكومتى كه كفش وصله خورده خودش را مى‏گويد از اين رياست‏ها پيش من ارزشش بيشتر است، يا رياست‏ها ارزشش كمتر از اين است. شما بايد در روحيه‏تان اين مطلب را حفظ كنيد و مردم هم بايد مواظب شما باشند و مواظب همه اينها باشند و هر يك از ما و شما و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است. از اول راهى كه داشته است و از آن طريقه‏اى كه انبيا داشته‏اند ما بخواهيم عبور كنيم، آن روز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مى‏شود و تا يك همچو مساله‏اى پيدا نشده پيروزى در جاى خودش شك نكنيد كه هست، البته براى خدا بايد باشد. شما براى خدا در اين مجلس حالا آمديد، وقتى مجلس اينطور است كه يك امتيازى نيست كه حالا وقتى شما رفتيد توى بازار، مردم كنار بروند كه رئيس مجلس آمد يا وكيل مجلس آمد، نخست وزيرش هم اينطور است، اينجور نيست كه وقتى كه توى مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اينها اينطور هستند، وقتى يك همچو مطلبى را داريد احساس مى‏كنيد كه امتياز دنيائى نداريد، اين را بايد شكر كنيد و در شكرانه اين نعمت خدمت به خلق بكنيد و خدمت به احكام اسلام بكنيد و براى اينهائى كه اولياء ما هستند، اين پائين شهرى‏ها و اين پابرهنه‏ها به اصطلاح شما، اينها ولى نعمت ماها هستند. اگر اينها نبودند، ما يا در تبعيد بوديم يا در حبس بوديم يا در انزوا اينها بودند كه همه ما را از اين مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جائى، به خيال خودمان جائى است اين. بايد ملتفت باشيد كه آقا شما همان آدمى هستيد كه توى حبس بوديد و شما همان آدمى هستى كه در تبعيد بودى و شما همان آدمى هستى كه در انزوا بودى. اين مردمند كه آمدند ما را آوردند بيرون از همه اينها و ما اگر تا آخر عمرمان به اينها خدمت كنيم، نمى‏توانيم از عهده خدمت اينها برآئيم. خداوند به ما توفيق بدهد كه ما يك خدمتگزارى براى اينها باشيم و به اين نعمت موفق بشويم. شما امروز هم كه ملاحظه مى‏كنيد اينهايى كه در جبهه الان دارند جانفشانى مى‏كنند، اينها از كدام طبقه هستند. شما اگر پيدا كرديد در تمام اينها يك نفرى كه مال آن اشخاصى باشد كه داراى سرمايه بزرگ هستند، آن اشخاصى باشد كه در سابق داراى قدرت‏هائى بودند، اگر يك نفر از آنها پيدا كرديد، اين محتاج به اين است كه از ما مژدگانى بگيريد، ولى مى‏دانم كه پيدا نمى‏كنيد. از همين جمعيت‏اند، الان هم اينهائى كه جانشان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت مى‏كنند و آنهايى كه در بين شهرها و در بين روستاها حفظ مى‏كنند شما و مردم را همين طبقه هستند. اين طبقه‏اند كه به ما الان منت دارند و از اول منت داشتند، همين‏ها بودند كه هيچ توقعى هم ندارند، هيچ وقت هم نمى‏آيند توقع كنند. شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما را اينها آورده‏اند و وكيل كرده‏اند، آورده‏اند و وزير كرده‏اند، رئيس جمهور كرده‏اند، اينها ولى نعمت ما

صحيفه نور ج 16 صفحه 34

هستند و ما بايد ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى كنيم و خدمت كنيم به او و همين‏ها هستند كه الان هم حفظ اين كشور را مى‏كنند و حفظ نظام اين كشور را مى‏كنند. شما آقايان نمى‏توانيد كه برويد توى كوچه‏ها و عرض بكنم كه خيابانها و آنجا را اداره كنيد، شما يك شان ديگرى داريد، يك شغل ديگرى در خدمت داريد، آنها هم يك شغل ديگرى دارند، اما شغل آنها آنطور است كه شما را هم حفظ مى‏كنند. و من اميدوارم كه اين روحيه در اين ملت باقى باشد و با اين روحيه كه سربازهاى ما دارند و پاسدارهاى ما دارند و آنهائى كه حفاظت اين كشور را مى‏كنند، اين روحيه را دارند كه روحيه بسيار ارزشمندى است و شهادت طلبى است و خود را به حلقوم مرگ انداختن براى نجات اسلام و نجات كشور. خداوند اين روحيه را به همه عنايت كند و مادامى كه اين روحيه هست و آن مساله‏اى كه قبلاً عرض كردم هست، مطمئن باشيد كه اين كشور بيمه است و هرگز نخواهد آسيب ديد. خداوند انشاءالله به همه شما، به همه ما توفيق خدمت به خلق و عبادت خدا كه خدمت به خلق هم از بزرگترين عبادت‏هاى الهى است عنايت فرمايد و شر كسانى كه مى‏خواهند اين كشور را و مسلمين را باز برگردانند به حال انزوا يا به حال تحت سلطه بودن، آنها را هم يا اصلاح و يا اعدام فرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها