پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:42 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت امنا و رؤساى دانشكدههاى مختلف دانشگاه ملى و مسؤولان بيمارستانهاى وابسته به اين دانشگاه
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان مىدانيد كه دانشگاه يك كشورى اگر اصلاح شود، آن كشور اصلاح مىشود براى اينكه كسانى كه در راس امور اجرائى و قانونگذارى يا قضاوت واقع مىشوند، اين دانشگاهيان و روحانيون مىباشند. بنابراين با اصلاح اين دانشگاه، امور كشور اصلاح مىشود و با انحراف دانشگاه كشور منحرف مىشود. حتى اگر يك استاد هم منحرف باشد، ممكن است اثرش براى يك كشور چشمگير باشد و جمعى از جوانان را منحرف كند و در دراز مدت يك غائلهاى بزرگ درست شود. شما توجه داشته باشيد كسانى كه مىخواهند همه چيز ما را از بين ببرند در همه جا فعاليت مىكنند خصوصاً در دانشگاه براى اينكه اگر دانشگاه در خدمت غرب باشد، كشور در خدمت غرب است. بنابراين دانشگاه بايد بوسيله افراد متعهد اداره شود و بكلى متحول شود. اينكه شما مىگوئيد از دانشگاه به جبهه جنگ مىروند و شهيد مىدهند، يك امر تازهاى است و اين همان تحولى است كه در اين نهضت پيدا شده است. اين يك تحول الهى است كه استاد دانشگاه با كمال گشاده روئى به جبهه مىرود و شهيد و مجروح مىشود.
امروز در كشور ما هيچ قدرتى نمىتواند دخالت كند و دخالت هم ندارد. ما امروز ديگر در كشورمان هيچ مستشارى نداريم، نه در ارتش و نه در دانشگاه و نه در جاى ديگر كه بخواهد كارى بر خلاف انجام دهد. و ما بايد خودمان كشورمان را نگه داريم. دانشگاه بايد خود را مجهز كند براى اينكه جوانان را بسازد. آتيه اين كشور را شما بايد از همين الان پى ريزى كنيد. ما نبايد فقط به فكر خودمان و زمان حال باشيم، بايد به فكر آينده كشور باشيم تا آينده اسلام و كشور محفوظ بماند. امروز حتى افراد دور افتاده كشور كه در بيابانها زندگى مىكنند هم، اين مطلب را احساس كردهاند كه آمريكا دشمن آنهاست و بايد اين دشمن نباشد. همين ديروز به من گفتند رعيتى كه در دورترين مناطق كشور است كه شايد در آنجا هيچ فرهنگى هم نباشد مىگويد ما زراعت مىكنيم براى اينكه از قيد و بند اسارت آمريكا و شوروى خارج شويم. اين يك احساسى است كه خداوند در قلب اين ملت انداخته است كه همه ملت احساس كردند كه ما بايد از زير بار ابرقدرتها بيرون رويم و خودمان زندگىمان را
اداره كنيم و مىتوانيم چنين باشيم. چنانچه مىبينيم ظرف اين دو سه سال همه مشكلات را خود مردم حل كردند. اين جنگ كه براى ما يك مساله مشكلى بود، خود اين ملت حل كرد. فقط در ابتداى جنگ ما را غافلگير كردند و به واسطه خيانت بعضى افراد كه در آن موقع سر كار بودند، بود كه اينها توانستند قدرى پيشروى كنند. شما مىبينيد در بين انقلابهائى كه در دنيا صورت گرفته، هيچ انقلابى مثل انقلاب ما نبوده است كه ضايعاتش كم و ثمرهاش زياد باشد. ثمره اين انقلاب خروج از تحت سلطه شرق و غرب است كه اين كم ثمرهاى نيست. در هيچ كجاى دنيا اينطور نبوده است كه از همه سلطهها بريده شوند، اگر از يك طرف بريدهاند با طرف ديگر پيوند كردهاند، ولى ما امروز ديگر نيازى به قدرتهاى بزرگ نداريم و خودمان با كمك يكديگر كشور را به پيش مىبريم. اين توطئههائى هم كه مىشود به جائى نمىرسد و انشاء الله ما سر سفره خودمان مىنشينيم و نان و پنير خودمان را مىخوريم.