0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:41 AM

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 220

تاريخ: 26/8/60

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤولين شركت كننده در سمينار بنياد شهيد سراسر كشور، اعضاى خانواده‏هاى شهداى شهرستان كرج و مجروحين و معلولين انقلاب اسلامى‏

رحلت علامه طباطبائى ضايعه‏اى براى مسلمين

بسم‏الله الرحمن الرحيم

 من قبلاً بايد از اين ضايعه‏اى كه براى حوزه‏هاى علميه و مسلمين حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبائى است اظهار تاسف كنم و به شما و ملت ايران و خصوص حوزه‏هاى علميه تسليت عرض كنم. خداوند ايشان را با خدمتگزاران به اسلام و اولياء اسلام محشور فرمايد و به بازماندگان ايشان و به متعلقين و شاگردان ايشان صبر عنايت فرمايد. آقاى كروبى قبل از اينكه من بيايم اينجا با من ملاقات كردند و از متصديان امور آن بنگاه‏هاى شهيد در همه شهرستانها و از مامورين دولتى كه تماس با اين مسائل دارند و خصوصاً از ملت بزرگ ايران كه در اين مسائل كوشا هستند اظهار تشكر كردند و من هم از همه تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه خداوند شما جوانهاى عزيز را كه در خدمت اسلام هستيد و شما جوانهاى معلول را كه در خدمت اسلام صحت خودتان را از دست داديد و شهداى عزيز ما و بازماندگان شهداى عزيز ما را حفظ كند و به شما شفا عنايت كند و به ما و به همه صبر در اين امور.

البته بنياد شهيد، يك بنيادى است كه من تاكنون يك كلمه انتقاد از آن نشنيده‏ام و آقاى كروبى خدمتگزار خوبى است براى شهدا و معلولين و اميدوارم كه همه شماها موفق باشيد كه خدمت خودتان را افزون كنيد و اين شهدا را و اين خانواده شهدا را و اين معلولين را و اين بازماندگان شهدا را مثل عائله خودتان محسوب كنيد و در راه خدمت به آنها كوشش كنيد كه اين خدمت بسيار ارجمندى است، بسيار بزرگى است و مطمئن باشيد كه خداوند تبارك و تعالى به شما اجر در دو دنيا عنايت مى‏فرمايد.

حفظ جمهورى اسلامى يك تكليف الهى است براى همه

من در محضر شما آقايان و در محضر ملت يك مطلب از مسائل داخلى بايد عرض كنم و يك مطلب هم از مسائل منطقه. در مسائل داخلى آنطور كه احساس مى‏شود و به من اطلاع داده شده است يك جريانى در كار است كه مى‏خواهند با اين جريان ايجاد اختلاف بين ملت بكنند. اينها كه از هيچ راهى تاكنون نتوانسته‏اند توفيق پيدا بكنند هر جور اقدامى كردند، اقدام نظامى كردند، هجمه به كشور

صحيفه نور ج 15 صفحه 221

ما كردند، جنگ ايجاد كردند در داخل، جنجال‏ها و كارهائى راه انداختند، ترورها را كردند و انفجارات را انجام دادند و ديدند كه با اين، ملت ما مستحكم‏تر شده است و از ميدان خارج نمى‏شود و البته هم بايد خارج نشود، براى اينكه ملتى كه براى خدا قيام كرده است و براى اسلام قيام كرده است و حكومت اسلامى را به دست آورده است با اين مسائل كنار نخواهد رفت و اين در گرانبهائى كه به او رسيده است، با چنگ و دندان حفظ خواهد كرد. بعد از اينكه از اين راه‏هاى مختلف اينها مأيوس شدند و طرفى نبستند باز به آن مسئله‏اى كه در همه دنيا مطرح است كه اختلاف ايجاد كنيد تا بتوانيد سلطه پيدا كنيد و حكومت كنيد، دوباره يك جريان اختلافى در ايران يعنى جريانى كه با آن جريان مى‏خواهند ايجاد اختلاف بكنند به چشم مى‏خورد. من بعضى از آن جريانات را عرض مى‏كنم و به ملت تنبه مى‏دهم كه بيدار باشند و يك وقت خداى نخواسته، يك وقتى بيدار نشوند كه كار از دست گذشته باشد. منجمله از جريانات اين است كه به من كراراً اطلاع دادند كه بعض از جوانها و بعض از بى‏خبرها يا اشخاصى كه با طرح وارد شدند و آنها را اغفال كرده‏اند، به بعضى مراجع بزرگ اسلام اهانت مى‏كنند، در شهرهاى مختلف اين مطلب ديده مى‏شود و شما بدانيد كه اين مطلب اهانت كردن به مراجع جز اينكه يك اختلافى در بين ملت ايجاد كند و جز اينكه يك مطلب بر خلاف رضاى خدائى واقع بشود، نتيجه ندارد. من از عموم ملت تقاضا مى‏كنم كه هر جا يك همچو مسائلى ديدند، اين جوانها اگر گول خورده‏اند، آنها را نصيحت كنند و اگر كسى است كه مخصوصاً از اين گروه‏هاى اختلاف انداز در بين آنها وارد شده، شناسائى كنند و به مراكزى كه بايد اطلاع بدهند، اطلاع بدهند. امروز ما از روزهاى قبل بيشتر احتياج به همبستگى داريم. امروز ما مواجه با همه قدرتها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ريزى مى‏كنند براى اينكه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهم تكليف‏هائى است كه خدا دارد، يعنى حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر ولو امام عصر باشد، اهميتش بيشتر است، براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى‏كند براى اسلام. همه انبيا از صدر عالم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. پيامبر اكرم آنهمه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آنهمه زحمات را متحمل، متكفل شدند و جانبازى‏ها را كردند همه براى حفظ اسلام است. اسلام يك وديعه الهى است پيش ملت‏ها كه اين وديعه الهى براى تربيت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ اين بر همه كس واجب عينى است. يعنى همه - چيز هستيم - مكلف هستيم حفظ كنيم تا آنوقتى كه يك عده‏اى قائم بشوند براى حفظ او كه آنوقت تكليف از ديگران برداشته مى‏شود. امروز ايجاد اختلاف، هر اختلافى باشد، و كارهائى كه اختلاف انگيز است، هر كارى باشد و با هر اسمى باشد، اين مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است. و از همين رشته است اينكه باز يك جريانى در كار است كه نسبت به علماى بلاد، نسبت به اهل علم، نسبت به ائمه جماعات اهانت بكنند و اين يك چيزى است كه، جريانى است كه اگر چنانچه خداى نخواسته اين جريان به توفيق خودش كه به خيال خودش اين است كه روحانيت را از

صحيفه نور ج 15 صفحه 222

مردم بگيرد، اگر اين امر به توفيق خودشان برسد، شما مطمئن باشيد كه شكست خواهيم خورد. براى اينكه روحانيون در همه بلاد حافظ اسلامند و حافظ مقاصد اسلامى هستند و از اول هم بودند.

اگر روحانيون نبودند ما الان از اسلام اطلاعى نداشتيم

اگر روحانيون نبودند، ما الان از اسلام اطلاعى نداشتيم. اين مجاهدت روحانيون هست كه از خود شما هستند - آنها هم - مجاهدت آنهاست كه براى ما اسلام را تاكنون نگه داشته است و در هر مساله و گرفتارى كه براى اسلام پيش مى‏آمده باز پيشقدم همين‏ها بودند و همين‏ها بودند كه قيام مى‏كردند، حالا يا موفق مى‏شدند يا سركوب مى‏شدند. در همين مدتى كه من اطلاع دارم و من شاهد بودم قيام‏هاى مختلفى بر ضد رضاخان و محمد رضا شد و اين قيام‏ها همه از مبدأش روحانيون بودند، از آنجا شروع مى‏شد لكن چون ملت باز درست مجتمع با هم نشده بودند موفق نمى‏شدند يا كم موفق مى‏شدند.اگر شما، اگر ملت ما اين طايفه را حفظ نكنيد، بدانيد كه سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد كه روحانيون اين كار را درست كردند و دست استبداد را كوتاه كردند لكن دوباره بواسطه اينكه ملت مجتمع نبود و با روحانيت آنطور سازش، اطاعت محكم نداشت، مشروطه را آنها بپا كردند و ديگران آمدند و مشروطه را همان استبداد غليظتر با اسم مشروطه، يك اسم بى‏مسمائى بود و گفته مى‏شد كه ما مجلس داريم و مشروطه داريم و مشروطه خواه هستيم لكن استبداد به تمام معناى خودش، به تمام كلمه خودش بر ما حكومت مى‏كرد، چه در زمان قاجار كه من يادم است و چه بعد از او زمان رضا خان كه بدترين زمانها بر اين ملت گذشت و چه زمان محمد رضا، اگر چنانچه شما توجه به اين نكنيد كه روحانيت را اينها مى‏خواهند از صحنه بيرون كنند و در پيش ملت روحانيت را بد نمايش بدهند. همين امروز صبح كه اينجا من قبل از اينكه بيايم خدمت شماها يكى از علماى اصفهان آمد شكايت زياد از اينكه با روحانيون رفتار بد مى‏شود، چه آن مطلب درست به عرض ايشان رسيده بود يا نادرست، من كلى مطلب را مى‏گويم كه جريانى است كه روحانيت را كنار بگذارند. شما ديديد كه در زمان قبل از اين جمهورى‏هاى اخير، اوايل امر يك جريانى بود كه اين روحانيت‏ها، روحانيون شاخص را پيش ملت رسوا كنند با دروغ و حيله، آقاى بهشتى رحمه الله عليه كه يك نفر آدمى بود كه مجاهد براى اسلام بود، به درد مى‏خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدير بود، مدبر بود، ديديد كه در صحنه كشور چه فضاحت‏ها در آوردند اشرار، و مردم را منحرف كردند، مردم يك وقت بيدار شدند كه بهشتى اى در كار نبود. من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته ملت ما يك وقت بيدار بشود كه روحانيت كنار رفته است و سلطه اجانب بر اين مملكت بازگشته است و آنوقت تاسف‏ها فايده نداشت. همانطورى كه در زمان امام حسين سلام الله عليه آنطور درست كرده بودند چهره پسر پيغمبر را كه مردم كوفه‏اى كه پدر او را ديده بودند، مجاهدات او را ديده بودند، همين مردم كوفه براى كشتن پسر پيغمبر مسابقه مى‏كردند و مردم كوفه يك وقت متوجه شدند كه امام حسين ديگر نبود. من خوف اين را دارم كه شما ملت بزرگ ايران كه براى خدا قيام كرديد و براى خدا جوانهايتان را داديد و براى خدا

صحيفه نور ج 15 صفحه 223

زحمات طاقت فرسا كشيديد و همه چيزتان را فداى اسلام كرديد، با اين جريانى كه به نظر مى‏آيد كه دارد پيش مى‏رويد، يك وقتى متوجه بشويد كه خداى نخواسته با انعزال اين مردم، اينهائى كه خدمتگزار هستند، يك حكومت قلدرى با اسم اسلام، با اسم جمهورى اسلامى، با اسم خدمتگزار به اسلام بيايد و همه زحمتهاى شما و خونهائى كه داديد، هدر ببرد. رضاخان هم اول كه آمد در همين سينه زنى‏ها مى‏رفت سينه مى‏زد، در تكيه‏ها مى‏رفت دور تكيه‏ها مى‏گرديد و شمع روشن مى‏كرد، آنوقت كه پايش محكم شد تمام آثار اسلام را اين نانجيب خواست از بين ببرد. در سرتاسر ايران مجلس روضه آشكار، يكى نبود. اگر يك مجلسى بود، نصف شب بود، قبل از اذان صبح بود. شما خوف اين را داشته باشيد كه اگر تشكر اين نعمتى كه خداوند به شما داده و آن اسلام است و تشكرش به وحدت كلمه است و تشكرش به احترام به اولياء اسلام است، اين تشكر را بجا نياوريد، خداوند عنايتش را برگرداند و خداى نخواسته ما را برگرداند به سالهائى كه قبلاً بود و تلخى‏هايش در كام ما هست. اين يك رشته‏اى است كه من به همه ايران تكليف خودم را ادا مى‏كنم و عرض مى‏كنم كه بيدار باشيد كه دارند يك دسته‏اى كه يا بازى خورده‏اند و متوجه نيستند و يا در بين آنها از همين منافقين، از همين گروه‏هاى منحرف وارد شدند و مى‏خواهند شما را از هم جدا كنند، دسته‏ها مختلف ايجاد كنند، طرفدارهاى آن مرجع، طرفدارهاى آن مرجع و طرفدارهاى آن ملا و طرفدارهاى آن ملا درست كنند و كم كم ملاها را كنار بگذارند و اين پيروزى كه براى شما حاصل شده است از دست شما بگيرند. اين يك رشته است كه عرض كردم.

يك رشته ديگرى كه باز فى الجمله به من اطلاع دادند، بعضى اختلافاتى است كه بين گروه‏هاى متعهد است. گروه‏هائى كه متعهد به اسلام هستند، خدمتگزار به اسلام هستند، در بعضى از بلاد همين گروه‏ها با بعض گروه‏هاى ديگرى كه آنها هم متعهد به اسلام و خدمتگزار هستند ايجاد اختلاف دارند مى‏كنند. من به اين گروه‏ها هر جا و هر كس است، تمام گروه‏ها اين تنبه را مى‏دهم كه توجه داشته باشيد كه دست جنايتكار خارجى‏ها از هر راهى مى‏خواهند اختلاف ايجاد كنند. اگر شما براى اسلام مى‏خواهيد خدمت بكنيد، همه با هم يكصدا باشيد تا بتوانيد خدمت بكنيد. اگر هر كدام بخواهيد يك صداى عليحده داشته باشيد و يك بساط عليحده‏اى داشته باشيد، آن هم با هم به خلاف برخيزيد، اختلاف با هم بكنيد، مطمئن باشيد كه اين اختلاف بين گروه‏هاى متعهد با اينكه حسن نيت دارند، به جائى مى‏رسد كه يك وقت خداى نخواسته بين دو گروه متعهد در سرتاسر كشور مخالفت بيفتد و يك وقت منتهى بشود به جنگ مسلحانه و دشمن‏هاى شما از خداى مى‏خواهند كه بين شما يك همچو چيزهائى واقع بشود. و من البته اطمينان دارم كه شما هوشيارتر از اين هستيد كه يك همچو مسائلى پيدا بشود لكن من تذكر را لازم مى‏دانم كه بدهم. تمام امورى كه از او بوى نفاق و بوى اختلاف مى‏آيد بايد كنار گذاشت. شما الان از تمام اطراف دنيا هدف هستيد، يعنى اين انقلاب اسلامى ايران همچو در دنيا چهره پيدا كرده است كه همه قدرت‏هاى بزرگ را به وحشت انداخته است كه نبادا اين انقلاب به آن چهره واقعى كه دارد همه جا توجه به آن بكنند و يك وقت ابرقدرت‏ها ببينند كه ممالك اسلامى و

صحيفه نور ج 15 صفحه 224

ممالك ديگر هم از دست آنها رفت، از اين جهت كوشش مى‏كنند، به همه قوا كوشش مى‏كنند كه اينجا كه هسته مركزى اين انقلاب و نهضت اسلامى است، اينجا را بكوبند، كوبيدن و بهترين كوبيدن‏ها آن است كه از داخل اين مساله واقع بشود، اختلاف داخلى، خودمان توى سر خودمان بزنيم.

من اعلام خطر مى‏كنم به واسطه طرح فهد

بيدار باشيد شما و همه، و همه مسلمانها كه نبادا يك همچو اغفالى بكنند ما را و غفلتى بكنند، با يك صورت مناسبى بيايند جوانها را بازى بدهند كه اين جمهورى اسلامى هم مثل زمان محمدرضا شاه است بلكه بدتر، آخوندها هم كه جز فساد، كارى انجام نمى‏دهند. از اين حرفهائى كه بازى بدهند جوانها را. اين راجع به مسائل داخل كه اهميت دارد. در مسائل منطقه، مهمترين چيزى كه الان مورد صحبت است اين طرح‏هائى است كه به دست آمريكا و صهيونيست و بعضى نوكرهاى آنها ريخته شده است و اين طرح‏هائى است كه دولتهاى اسلامى مى‏خواهند، دولت‏هاى عرب مى‏خواهند اين طرح را طرح بكنند و تحميل بكنند بر همه. اين طرح هيچ نقطه مثبت ندارد. آنهائى كه گمان كرده‏اند نقطه‏هاى مثبتى در اين طرح هست يا توجه به مسائل ندارند يا طور ديگرى است. نكته مثبت در اين طرح‏ها هيچ نيست. كشور ما، ملت ما كه اينهمه شهدا داده است و اينهمه معلولينى كه الان بسياريشان در اينجا هستند و خداوند آنها را شفا بدهد تقديم كرده است، براى اسلام است و ما اسلام را منحصر به ايران نمى‏دانيم. اسلام، همه جا اسلام است. مصر هم همين اسلام است و سودان هم همين اسلام است و عراق هم همين اسلام است و حجاز همين اسلام است و سوريه و ساير جاها. ما نمى‏توانيم حساب خودمان را از حساب ساير مسلمين جدا كنيم. ما با اينهمه خسارتى كه بر ما وارد شده است و اينهمه شهيد كه داديم و معلول كه داديم و آواره كه پيدا كرديم، همه اينها براى اسلام بوده، ايران هم از باب اينكه يك كشور اسلامى است ما اين زحمات را برايش كشيديم. ما نمى‏توانيم كه اعراب را و مقدرات اعراب را از خودمان جدا بدانيم، مقدرات ساير كشورها را از خودمان جدا بدانيم. همه جا اسلام است و همه مسلمين - كه ما هم جمله آنها هستيم - موظفيم كه اسلام را در هر جا حفظ كنيم. ما مكلف هستيم كه آن مقدارى كه مى‏توانيم هدايت كنيم اين كشورهاى اسلامى را كه امروز در فكر اين طرح بسيار بسيار مضر هستند و مى‏خواهند آن طرح را تصويب كنند. ما بايد به ملتهاى مسلمين و اسلام و به كشورهاى اسلامى تذكر بدهيم. من اعلام خطر مى‏كنم براى اين مساله و براى اسلام به واسطه اين طرح. آنهائى كه اين طرح را داده‏اند يا جاهلند و يا تحت تأثير آمريكا و صهيونيسم واقع شده‏اند. آنهائى كه در اين طرح نقطه مثبت قائل هستند آنها هم همين طور. اگر هيچ نقطه‏اى در اين نبود جز اينكه اسرائيل به رسميت شناخته شود، يكى از موارد اين پيشنهادها اين است كه اسرائيل به رسميت شناخته بشود و تامين داده بشود به اسرائيل، اگر هيچ نبود الا اين و تمام نقاط ديگر، نقاط مثبت بودند، آن نقاط مثبت همه بر خلاف بود. معنى اينكه تامين داده بشود به اسرائيل اين است كه اين اسرائيل كه سال‏هاى طولانى است زمينهاى مسلمين را غصب كرده‏اند و كشتار دستجمعى در فلسطين و در لبنان و در

صحيفه نور ج 15 صفحه 225

جاهاى ديگر ايجاد كردند، مسلمين را بى‏خانمان كردند و اعراض و نفوس مسلمين را در خطر، معرض خطر قرار دادند و دستخوش مقاصد فاسدشان كردند، حالا همه مسلمانها اين را تامينش بدهند! يعنى اينكه اگر يك كسى خواست تعرض بكند به اين غاصب، به اين دولتى كه دولت غاصب جانى است، همه مسلمانها و همه دولتهاى منطقه موظفند كه با او مخالفت كنند براى حفظ اسرائيل. اسرائيلى كه خون مسلمين را مكيده است و فلسطين را و قدس را آنطور كرده است و لبنان را به آن صورت در آورده است و مسلمين را قتل و غارت كرده است، حالا همه موظفيم كه براى خاطر اينكه يك دستمزدى به او بدهيم، همه حافظ او باشيم، همه تامين كنيم او را! آن كسى كه از اول كه وارد شده است در قدس و فلسطين، همه كارهايش غاصبانه بوده است، حالا ما به رسميت بشناسيم! يعنى مملكتهاى عرب، اين رژيم فاسد، فاسق، كافر را به رسميت بشناسند، دستمزد بدهند به اسرائيل بعد از آنهمه جنايات. اگر نقطه مثبتى كه بعضى‏ها مى‏گويند، اين است كه يكى از مواد اين است كه اسرائيلى خارج بشود تا جنگ كذا، - از - تا آن حدودى كه در جنگ كذاست، اين از نقاط منفى اين است. اين معنايش اين است كه اسرائيل اينهمه جاها را كه گرفته است مال خودش، حالا يك چند جا را رها كند مثل اين است كه ما بيائيم با عراق مصالحه كنيم كه خوزستان يك مقدارش مال ما و يك مقداريش مال شما. اين از نقاط منفى اوست و ساير نقاط تمام در خدمت اسرائيل است و مى‏خواهد اسرائيل را حاكم كند بر اعراب و من اخطار مى‏كنم بر ملت‏هاى اسلامى و خصوصاً ملتهاى عرب و بر ارتش‏هاى اسلامى و ارتش‏هاى دولت‏هاى عربى كه گذشتن اين طرح در يك جاى سربسته بدون توجه ملت‏ها جز اينكه شما را به اسارت اسرائيل در آورد و تا آخر عمر نوكر اسرائيل باشيد و دست بسته و چشم بسته به اختيار اسرائيل و آمريكا در آئيد هيچ چيز ديگرى نيست. براى ملت‏هاى اسلامى و براى عرب هيچ ننگى بالاتر از اين نيست كه تسليم اين طرح فاسد خراب صد در صد مخالف با اسلام بشود. ننگ عرب است كه قبول كند اين آقائى اسرائيل را. من به همه اخطار مى‏كنم كه اگر اين طرح بگذرد، فردا اسرائيل مكه و مدينه را از چنگ شما بيرون مى‏آورد.

بيدار باشند ملت‏ها و بيدار كنند دولت‏ها را و مخالفت كنند با اين طرح كافر فاجر. اين طرح را كه مى‏خواهند بريزند، آمريكا چنگ و دندان نشان داده براى اينكه تسليم كند اينها را، كماندوهاى خودش را پياده كرده است در منطقه و لشكرهاى خودش را در منطقه پياده كرده است، مانورها را نمايشگرها را آورده است نمايش بدهند، بترسانند اهل منطقه را. اگر دولت‏ها بترسند، ملتها زنده باشند و نترسند. اگر ما همه از بين برويم، بهتر است از اينكه ذليل باشيم زير دست صهيونيسم و زير دست آمريكا. و اين يك قدم بلندى است كه به دستور آمريكا اين قدم بلند برداشته شده است براى ذلت عرب و ذلت مسلمين. ننگ بر آن اعرابى كه براى خاطر سلطه كمى كه به كشورى پيدا كنند و براى خاطر استفاده‏هائى كه پيدا كنند تن به يك همچو ذلتى بدهند و ننگ بر همه ما اگر چنانچه ساكت بنشينيم. و اگر چنانچه دولت‏ها هم، دولت‏هاى بى‏توجه به مسائل يا متعمد در اينكه خيانت به اسلام بكنند و به ملت عرب بكنند و به مسلمين بكنند، اين طرح را بگذرانند، هيچ ارزشى ندارد براى اينكه

صحيفه نور ج 15 صفحه 226

ملتها با اين مخالفند. هيچ ملتى از ملتهاى اسلامى نيست كه موافق با اين باشد كه نوكر اسرائيل باشد و ذليل اسرائيل و ذليل آمريكا باشد. اگر فرضاً هم اين دولتها بگذرانند اين را، ارزش يك پشيز ندارد اين گذراندن‏ها و مسلمانها و ملتها با اين مخالفند. بايد اين دولت‏ها اين مطلب را از سر خودشان بيرون كنند كه همانطورى كه سابق مى‏كردند حالا بايد بكنند، يعنى خودشان را قيم بدانند نسبت به ملت‏ها. يك نفر شيخ يا يك نفر رئيس حمهور يا يك نفر ملك به اصطلاح خودشان چه حقى دارد كه بر يك مملكت حكومت كند و يك مملكتى را بخواهد به مصالح اسرائيل فدا كند. بايد حكومتها بيدار بشوند، با گذراندن اين طرح گور خودشان را مى‏كنند. نبايد ديگر از اين به بعد اين فكر بيايد در سر اين حكومت‏ها كه كار با ماست و به ملت‏ها مربوط نيست. شما در مقابل ملت هيچ كاره‏ايد. ملتها هستند كه بايد كارها به تصويب آنها برسد. البته ما هم گرفتار يك همچو مسأله‏اى بوديم در زمان رضا خان، در زمان محمدرضا خان همين مساله بود كه به ملت كار نداشتند، ملت چكاره است؟ آنها ملت را هيچ كاره مى‏دانستند. هر چه هست اعليحضرت است، غير اعليحضرت خبرى نيست. لكن ملت ايران شكست اين را و فهماند كه هر چه هست ملت است و حكومت‏ها بايد بر طبق اميال ملت عمل بكنند، بر طبق مصالح ملت عمل بكنند و حكومت ما و مجلس ما و همه ارگانهاى لشكرى و كشورى ما الان همين طور هستند، خدمتگزار ملت هستند. هيچ يك از آنها نيست كه اين فكر در كله‏اش بيايد كه بخواهد يك حكومتى بكند، تحميلى به ملت بكند. ملتهاى ديگر هم بايد همين كار رابكنند. چاره‏اى ندارند جز اينكه در مقابل اين قرارداد داد و طرح فاسد قيام كنند، نهضت كنند، جان بدهند تا اين طرح را نگذارند عملى بشود. بر فرض اينكه آنها اين طرح را تصويب كنند، مخالفت كنند و بدانند كه با مخالفت ملت نمى‏شود اين طرح درست بشود.

من از خداى تبارك و تعالى بيدارى همه ملت‏هاى اسلام را، بيدارى همه دولتها را، بيدارى همه جوانها را، من اين پيامى كه دارم به مدارس كشورها هم هست به دانشگاه‏ها، به همه جا.

هر كس با طرح فهد مخالفت نكند خائن به اسلام است

اين جوانهاى دانشگاهى، اين نويسنده‏ها، اين گوينده‏ها، اين علما، اين ارتشى‏ها، همه اينها با اين طرح خبيث كه اسارت ملت عرب را و اسارت اسلام را ثبت مى‏كند به خيال خودشان، و به دست اسرائيل مى‏دهد، مخالفت كنند. هر كس مخالفت نكند، خائن به اسلام است. و بدانيد كه ملت‏ها اگر با يك چيزى مخالفت كردند، دولت‏ها نمى‏توانند اجرا بكنند. امروز مثل سابق نيست كه يك دولتى بيايد هر غلطى مى‏خواهد بكند. خير، بايد موافق اميال صحيح ملت عمل بكند. نوكر ملت بايد باشد، نه آقاى ملت. او كاخ طلا درست نكند با پول ملت و ملتش ضعيف‏ترين و فقيرترين ملت‏هاباشد. انشاء الله خداوند به همه ما و به همه شما و به همه ملتهاى اسلامى يك روشنائى عنايت كند و يك نور هدايتى عنايت كند كه همه ما در خدمت اسلام و در خدمت خداى تبارك و تعالى و اطاعت رسول خدا باشيم.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها