پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:38 AM
بيانات امام خمينى در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت شهادت برادران: محمد على رجائى و دكتر محمد جواد باهنر
بسم الله الرحمن الرحيم
منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنين، منطق قرآن است، انا لله و انا اليه راجعون با اين منطق هيچ قدرتى نمىتواند مقابله كند. جمعيتى كه، ملتى كه خود را از خدادانند و همه چيز خود را از خدا مىدانند و رفتن از اينجا را به سوى محبوب خود،مطلوب خود مىدانند، با اين ملت نمىتوانند مقابله كنند. آن كه شهادت را در آغوش، همچون عزيزى مىپذيرد، آن كوردلان نمىتوانند مقابله كنند. اينها يك اشتباه دارند و آن اينكه شناخت از اسلام و شناخت از ايمان و شناخت از ملت اسلامى ما ندارند. آنها گمان مىكنند كه با ترور شخصيتها، ترور اشخاص مىتوانند با اين ملت مقابله كنند و نديدند و كور بودند كه ببينند كه در هر موقعى كه ما شهيد داديم ملت ما منسجمتر شد.
ملتى كه قيام كرده است در مقابل همه قدرتهاى عالم، ملتى كه براى اسلام قيام كرده است، براى خدا قيام كرده است، براى پيشرفت احكام قرآن قيام كرده است اين ملت را با ترور نمىشود عقب راند. آنها گمان مىكنند كه افكار مومنين و ملت بپاخاسته ما همچون افكار غربزدهها و غرب است كه جز به دنيا فكر نمىكنند و جز متاع دنيا جا نمىبينند، اينها هم آنطورند.
ملتى كه از اول، از صدر اسلام پيشوايان آن جان خودشان را فدا كردند براى هدف خودشان كه آن خدا و اسلام است، به اين مسائل و به اين امور از بين نخواهند رفت و سستى نخواهند داشت. ملت ما، ملت عزيز ما در تاريخ خوانده است كه على ابن ابيطالب سلام الله عليه با دست يكى از همين منافقين، با دست يكى از همين اشخاصى كه بصورت، اسلام و از اسلام جدا بودند فرق مباركش شكافت. ملت ما چون على ابن ابيطالب را فدا كرده است از براى اسلام، فدا كردن امثال اين شهدا براى ملت ما يك مساله مهم نيست، گرچه خود واقعه و خود اين افرادى كه شهيد شدهاند در نظر همه ما عزيز و ارجمندند و آقاى رجائى و آقاى باهنر هر دو شهيدى هستند كه با هم در جبهههاى نبرد با قدرتهاى فاسد هم جنگ و همرزم بودند و مرحوم شهيد رجائى به من گفتند كه من 20 سال است كه با آقاى باهنر همراه بودم، و خداوند خواست كه با هم از اين دنيا هجرت كنند و به سوى او هجرت كنند.كسى كه هجرت را به سوى خدا ميداند و شهادت را فوز عظيم مىداند و شهدايى كه در صدر اسلام و از صدر اسلام تاكنون داده است عاليتر و بالاتر از تمام افرادى هستند كه در اين قرن موجودند مثل
على ابن ابيطالب سلام الله عليه و حسن ابن على سلام الله عليه و حسين ابن على و اصحاب او سلام الله عليهم و ساير ائمه ما عليهم السلام، آنها همه عمر خودشان را صرف كردند تا اسلام را حفظ كنند و ماهم تمام عمرمان را بايد صرف كنيم تا اسلام را كه به دست ما سپرده است حفظ كنيم.
من در عين حال كه شهادت اين دو بزرگوار براى من بسيار مشكل است در عين حال مىدانم كه آنها به رفيق اعلى متصل شدهاند و براى آنها آرامش هست و اينطور گرفتارىهايى كه الان براى ما هست ديگر براى آنها نيست و آنها رسيدند به مطلوب خودشان و از اين جهت به آنها و به خانوادههاى آنها و ملت اسلامى تبريك عرض مىكنم كه چنين شهدايى تقديم مىكنند. در عين حالى كه مصائب اينها مشكل است براى ما، لكن كشور ما و ملت ما با تمام قدرت ايستادهاند تا همچو شهدايى تقديم كنند و هيچ راه عقب نشينى ندارند و فكر نمىكنند به سستى. آن كوردلانى كه گمان كردهاند كه جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بين خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان، افكار اسلامى نيست و از اسلام خبرى ندارند و از ايمان اطلاعى ندارند و افكارشان، افكار مادى و براى دنيا كار مىكنند و به هواى دنيا هستند.
بايد ديد كه اينهايى كه اينطور كارها را انجام مىدهند انگيزه آنها چيست. انگيزه آنها اين است كه براى اين ملت بعد يك دسته ديگرى از صنف خودشان بيايند و حكومت كنند ؟اينها مگر نشناختهاند اين ملت را كه كسى كه انحراف دارد از اسلام و كسى كه سركرده تروريستها هستند، كسانى كه سر كرده اينها هستند و اينها را وادار به خرابكارى مىكنند در بين ملت جاى ندارند.
ما حكومتمان و افرادى كه در راس حكومت بودند چون از همين مردم هستند و از اشخاصى نيستند كه از آن بالاها، يعنى آن پائينها آمده باشند و حكومت كرده باشند بر ملت، از اين جهت ملت ما آرام است، دلش مطمئن است به اينكه وقتى كه اين شهدا نباشند، به جاى آنها داوطلبانى براى شهادت حاضر به صحنه هستند. ما در عين حال كه براى اين شهدا متاثر هستيم و اينها اشخاص ارزندهاى براى ملت و ما و براى جمهورى ما بودند لكن ما باز در صفهاى دنبال آنها افراد داريم و اشخاص متعهد داريم و اشخاص مومن متعهد به اسلام داريم و دنبال او ملت داريم و ملتى كه هيچ گونه عقب نشينى در اين مسائل نخواهد كرد و با اين ترتيب جمهورى اسلامى آسيبى نخواهد ديد.
در زمانهاى سابق، زمان رژيمهايى كه در سابق بودند، رژيمهاى سلطنتى وضع اينطور بود كه اگر يك سلطانى كشته مىشد يا مىمرد كشور به هم مىخورد. نكته او اين بود كه آن سلطان و عمال آن سلطان به قدرى ظلم كرده بودند بر مردم و بر تودههاى ميليونى مردم كه به مجرد اينكه او از بين مىرفت خود مردم قيام مىكردند بر ضد حكومت، لكن جمهورى اسلامى ما وضعى دارد كه خود ملت يك فردى را مىآورند و خود ملت يك فردى را كنار ميگذارند و خود ملت وقتى كه يك فردى شهيد شد به جاى او باز يكى را انتخاب مىكنند و خود را از دولت مىدانند و دولت را از خود مىدانند و خود را از
رئيس جمهورى مكتبى مىدانند و رئيس جمهورى مكتبى را از خود ميدانند از اين جهت ولو اينكه رئيس جمهور شهيد بشود، نخست وزير شهيد بشود و هر مقامى شهيد بشود، ملت ما هيچ خم به ابرو نمىآورند و كسانى ديگر را به جاى آنها انتخاب مىكنند.
الان سرتاسر كشور ما را اگر چنانچه ملاحظه كنيد، تهران با آن جمعيت كثيرى كه الان در نزديك دانشگاه متمركز هستند و ساير شهرها هم مثل تهران، مابين اين جمهورى و جمهورىهاى عالم و مابين اين دولت و دولتهاى سابق اين كشور مىتوانيد حكومت كنيد كه چه فرقها هست. اگر صدر اعظمى در زمان سابق كشته مىشد امكان نداشت كه مردم، توده مردم، بازار مردم هيچ عكس العملى از خود نشان بدهند الا سرور، الا مسرت.
و امروز كه يك نفر از ما و دو نفر شهيد معظم از ما رفته است سرتاسر كشور ما به عزا نشسته است و سرتاسر كشور ما انسجام خودش را حفظ مىكند و حفظ كرده است و فردا كه اعلام مىكنند براى انتخاب رئيس جمهور، همه اين مردم براى انتخاب حاضرند.
من مىدانم كه در خارج الان عنصرهايى كه با اين جمهورى اسلامى بلكه با اسلام مخالف هستند و بوقهاى خارج و تبليغاتى، خواهند گفت كه اين دو نفر كه شهيد شدند ايران به هم مىخورد و خواهند گفت كه در عزاى اينها مردم بى تفاوت بودند و يا خوشحال بودند و آنها با اينكه مىدانند، كوردلانه اينطور انتشارات و تبليغات را انجام مىدهند. الان ببينيد كه سرتاسر كشور ما امروز در سوگ هستند و در همه خيابانها و كوچهها، بازارها در سوگ نشستهاند و الان كه به من اطلاع دادهاند گفتند جمعيت بيشتر از آنوقتى است كه 72 تن شهيد شدند.
ملت ما اينطور است اگر بعد از اين هم خداى نخواسته اشخاصى شهيد بشوند ملت ما همين ملت است و نهضت ما همين نهضت. و آن عمده اين است كه كارى كه براى خداست، نه براى افراد، نه براى اشخاص، نه براى شخصيتها، اين كار ركود نمىكند با رفتن افراد و با رفتن شخصيتها. كشورى از رفتن شخصيتهاى خود تزلزل پيدا مىكند كه ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند، اما كشورى كه دل او به خدا پيوسته است و براى خدا قيام كرده است و از اول، نه شرقى و نه غربى و جمهورى اسلامى را ندا داده است و با بانگ الله اكبر صغير و كبير و زن و مردش در صحنه حاضر شدهاند و اين نهضت را و اين انقلاب را بپا كردهاند، همين ملت هستند، براى اينكه خدا هست. رجائى رفت، ديگران اگر نيستند خدا هست. در جنگى كه در صدر اسلام بود، ندا در دادند منافقين به اينكه پيغمبر شهيد شد، لكن بعضى گفتند اگر شما پيغمبر را مىپرستيد، شهيد شد، به شهادت او ترتيب اثر بدهيد و اگر خدا را مىپرستيد خدا هست ولو پيغمبر رحلت بفرمايند. امير المومنين سلام الله عليه جان خودش را فدا كرد براى اسلام و شهيد شد و اسلام به جاى خودش بود. امام حسين سلام الله عليه خود و تمام فرزندان و اقرباى خودش را فدا كرد و پس از
شهادت او اسلام قويتر شد.
با رفتن شهدايى با اينكه بسيار ارزشمند بودند و هستند، با رفتن شهدا در عين حال كه ما متاثر هستيم، لكن چون ما توجهمان به خداست و براى خداست و ملت ما براى خدا قيام كرده است، با رفتن اشخاص هيچ سستى به خودشان راه نمىدهند و گرفتار اين خطا نيستند كه افراد يك مسالهاى را ايجاد مىكنند.
خداى تبارك و تعالى از اول با شما بوده است و مادامى كه شما در صحنه باشيد و انشاء الله هستيد و خواهيد بود، خداى تبارك و تعالى شما را پشتيبانى مىكند شما قوى خواهيد بود. قواى مسلحه ما در جبهههاى جنگ بايد توجه بكنند كه آنها براى خدا مىجنگند نه براى رئيس جمهور و براى نخست وزير و براى ديگران، آنها دل را قويتر كنند و هر چه اشخاص فاسد به اين كشور صدمه وارد مىكنند آنها قويتر در مركز خودشان مشغول به مجاهده و مبارزه باشند. و گمان نكنيد كه اينها از روى قدرت يك همچو كارهايى را انجام مىدهند، يك بمب در يك جا منفجر كردن، يك بچه 12 ساله هم مىتواند او را بگيرد يك جايى بگذارد و خود او منفجر بشود، اين قدرتى نيست، اين كمال ضعف است. من ابن ملجم را از اينها مردتر مىدانم براى اينكه او آمد و در حضور مردم كار خودش را كرد و خداوند او را لعنت كند، و اينها آن مردانگى آن نامرد را هم ندارند و به طور دزدى يك كارى انجام مىدهند و خودشان را اصلا ظاهر نمىكنند. اينهايى كه از اينجا فرار كردند و از خارج دستور مىدهند كه مردم را اقتيال كنند و به طور دزدكى بكشند، اينها تز نامردهاست. من اميدوارم كه كشور ما به همان طورى كه در مقابل همه قدرتها ايستاد و ايستادگى كرد و زن و مردش و جوان و پير مردش و بچه و بزرگش در مقابل، مشتها را گره كرد و ايستاد و قدرتهاى بزرگ را از مملكت راند و به جهنم فرستاد، انشاء الله الان هم در صحنه هستند و همه اينها ايستادهاند در مقابل اينطور گرفتارىها صبر مىكنند و منطق اينها اين است كه از خدا هستيم و به سوى خدا مىرويم. ما كه از خدا هستيم و همه چيز ما از خداست، در راه خدا داريم صرف مىكنيم و باكى نداريم و اينطور نيست كه گمان كنيم كه از اينجا كه رفتيم ديگر خبرى نيست. آنها بايد بترسند كه قيامت را هم در همين جا خيال مىكنند كه هست، بعثت را هم در همين جا خيال مىكنند و آن را بعثت امت مىدانند نه بعثت انبيا، و قيامت را هم منكر هستند. آنها بايد بترسند كه مرگ حيوانى را بر مرگ انسانى ترجيح مىدهند. و اما جوانهاى ما و سردمداران ما كه براى شهادت حاضر و آغوش را باز كردند براى شهادت، اينها باكى از شهادت ندارند و ملت ما از اين شهادت بسيار ديده است و در اين چند سال اخير صدها شهيد داده و هزاران شهيد و هزاران معلول، و پايدار ايستاده است و امثال اين آقايان كه شهيد شدهاند در عين حال كه در نظر ما بسيار ارجمند هستند، لكن آنها پيش خدا رفتند و ما به جاى آنها اشخاص داريم مكتبى، انسانى كه به شهادت فكر مىكند و داوطلب شهادت است.
و من اميدوارم كه ملت ما انسجام خودش را بيشتر كند و در صحنه بيشتر از سابق حاضر باشد و امثال اين تفالههائى كه ماندهاند از رژيم سابق و از اشخاصى كه فرار كردهاند، اينها را انشاء الله با نظارت خودشان و با نظر خودشان هر جا ديدند معرفى كنند و قواى انتظامى و نظامىها و خصوصا شهربانى بيشتر قيام كند به امر انتظامات و نظام و ساير چيزها. و اميدوارم كه شما پيروز باشيد و شما پيروز هستيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته