پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:37 AM
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هيأت دولت
بسم الله الرحمن الرحيم
مطالبى كه جنابعالى و آقاى نخست وزير گفتند همهاش مطالب صحيح است و من هم اميدوارم انشاء الله كه موفق بشويد در اين ماموريت،لكن مردم به جاى برنامه دادن، عمل مىخواهند. هيچ ديگر شماها عذرى نداريد و ما هيچ كدام ديگر عذرى نداريم. در طول اين مدت هى عذرهائى بود و واقعا هم عذر بود. مردم دين خودشان را به جمهورى اسلامى تاكنون ادا كردند، به تكليف خودشان مردم عمل كردند، اشكال در ماهاست بايد ما جواب مردم را بدهيم. مردم به آقاى رئيس جمهور به آن شور و به آنطور راى دادند و بحق هم راى دادند براى اينكه آقاى رئيس جمهور را از خودشان مىدانند، كسى نيست كه، من خيلى از حكومتها را يادم هست، حكومت يك خمين كه يك قصبه بود، حكومت ولايت ثلاث كه مركزش گلپايگان بود، اين حكومتها وقتى كه راه مىافتند، جلوشان يك كسى بود كه يك عصائى هم دستش بود و اشخاصى هم اطراف بودند هر جا مىرفتند آنطور يال و كوپال داشتند لكن در عمل همهاش ظلم بود، همهاش تعدى به مردم، يال و كوپالها را درست كردند براى براى اذيت مردم. من بچه بودم كه حكومت گلپايگان يك نفر آدم شرع هم بود، يكى از متدينترين افرادى كه سراغ داشتم اين را از توى اتاقى كه نشسته بودند وقتى كه حكومت با آنها با خشونت صحبت مىكرد و ما بيرون بوديم، نمىدانم حالا آنجا صحبت چه بود، ايشان مىديدند، كشيدند آن مرد محترم را آوردند توى حياط پايش را بستند به چوب و كتك زدند به او. وضع اينطور بود، وضع زمان بعد هم كه به اينطور نبود به طور بدتر بود. حالا بحمد الله هى گفته مىشود كه خوب چه شده است، چه شده است، اينها نمىدانند چه شده است و يا مىدانند و مىخواهند شيطنت كنند.اينها رئيس جمهورشان اين آقاست و نخست وزيرشان اين آقا و وزير كشورشان آن آقا،ساير وزراشان اين آقا، نه آن بساط حكومت حتى خمين را دارند تا برسد به آنجايى كه عين الدوله چه كرد و فرض كنيد كه ديگران چه بساطى داشتند. خوب، اين يك كارى شده است كه عين الدولههايى كه در هر محلى بودند مردم را كباب مىكردند و آنهمه ظلم مىكردند و حكومتهاى اينها اجارهاى بود يعنى در تهران اين كه راس بود آن خراسان را به يك كسى تيول مىكرد و اصفهان را به يك كسى، اين به حسب اختلاف سعه از آنها پول مىگرفت و اين مختار بود برود آنجا كه كسى كه مثلا آنوقت بيست هزار تومان مىداد و بيست هزار تومان آنوقت
دو سه ميليون حالا بود، اين بايد برود بيست هزار تومان اين آقا را بدهد يك بيست هزار تومان هم براى خودش تهيه كند، ديگر هرچه مردم مىخواستند كه شكايت كنند بنابراين بود كه ديگر شكايتها را گوش ندهد. آن حاكم بيست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال مايشاء،هرچه مردم شكايت كنند، ديگر مردم مايوس شدند كه شكايت بكنند و شكايت هم نمىكردند مردم. حالا وضع اينطور شده است كه يك وضع اسلامى است يعنى از خود مردمند و از خود جامعه برخاستهاند و براى خود جامعه مىخواهند عمل بكنند و همه شان هم بحمد الله مسلمان و متعهد و بنابراين دارند كه خدمت بكنند. خوب، اين حرفها همه درست اما در مقام عمل بايد يك عمل مثبت نشان داده بشود. اين مردم زحمت كشيدند در اين مدت، غالبا فداكارى كردند و اينقدر هم توقع ندارند كه چه بشود اما خوب اسلام از ما توقع دارد و ما بايد ادا كنيم اين دين را. مردم جانشان را، بچههايشان را، جوانهايشان را فدا كردند و معذلك خوب به شما راى دادند، وكلايشان به آقايان وزرا... خودشان به ايشان، اينها كار خودشان را كردند و انصافا از اول انقلاب تا حالا آن كه كار خودش را صد در صد صحيح انجام داد ملت بود، صد در صد كار خودش را خوب انجام داد يعنى در همه مشكلات با دولت موافقت كرد، در كجا شما سراغ داريد كه جنگ در يك طرف بشود و از آن طرف مملكت خود مردم پا بشوند بروند كمك كنند پا بشوند در پشت جبهه وسايل فراهم كنند اينها يك نمونههايى است كه مال اسلام است، مردم چون متعهد بودند و مسلم بودند و عقائد اسلامى داشتند خودشان را موظف مىدانستند كه كشورشان را حفظ كنند و كمك كنند به آقايان. حالا نوبت آقايان است كه در مقابل اينهمه زحمتى كه آنها كشيدند و محبتى كه آنها كردند و فداكارى كه آنها كردند حالا نوبت آقايان است كه من نمىگويم جبران، آنها نكردند براى اينك يك چيزى بگيرند از شما، اما وجدان اقتضاى اين را مىكند كه در همه جا كارها به نفع مملكت و به نفع اسلام و به نفع اين جمعيتها و خصوصا اين مستمندان كه در همه كشور هستند بايد همه دست به هم بدهيد و اينطور نباشد كه مثلا آقاى رئيس جمهور كنار بنشيند و محول كند به دولت، و نيستند اينطور، من مىدانم همه اينطور نيستند. آقاى رئيس جمهور هم از خود ملت است و مملكت خودش هست و براى خودش كار مىكند. همه وزارتخانهها هم هر چه مىتوانند وقتى ديدند لازم است به يكديگر كمك كنند به اوضاع بيايند كمك بكنند. اجنبى نيستند از هم كه او بخواهد كار او را بشكند او بخواهد كار او را بشكند يا كمك به او نكند مردم هم حاضرند كه وقتى يك مشكلى را ديدند براى هر يك از شما مردم حاضرند به اينكه عمل بكنند، نوبت، نوبت شماست كه بايد اين دين را به اين مردمى كه شما را نشاندند سر اين مسند دين خودتان را عمل بكنيد ادا كنيد به مردم.
افراد كار شكن در وزارتخانهها بايد شناسائى و كنار گذاشته شوند
و يكى از مسائل مهم قضيه افرادى است كه در وزراتخانههاست، افرادى كه ممكن است باشد هست البته، كه اينها علاوه بر اينكه خدمت نمىكنند كارشكنى هم مىكنند هست الان اين، يك دستهاى هستند كه اينها فقط براى اينكه چيزى گيرشان بيايد و يك حقوقى گيرشان بيايد و يك قدرى نق
بزنند و يك قدرى هم كارشكنى بكنند، پا بشوند بروند منزلشان. اينها بايد شناسائى بشود درست. و اين افراد كنار گذاشته بشود و هر طورى ديگر كه البته صلاح ميدانيد به تدريج البته.
البته مساله سفارتخانهها كار مهمى است. سفارتخانهها از اول كه جمهورى اسلامى بپا شد من از آن روز اول به وزراى خارجه كه شدند يكى بعد از ديگرى اين مطلب را هى گفتهام اين سفارتخانهها بايد تصفيه بشود، بايد درست بشود، آنها. كسانى كه رفتهاند و ديدند و آمدند، آنها مىگويند كه اينها همان بساط سابق را دارند. چند وقت پيش از اين يكى آمده بود گفته بود همان بساط سابق را دارند گاهى فرق مختصرى كرده. اين سفارتخانهها آبروى كشور اسلامى ماست، اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، آن مردم خارج آنها را نگاه مىكنند وقتى ديدند كه يك سفارتخانه اى در وفق دولت اسلامى نيست، بر وفق اسلام نيست، وضعش همان وضع طاغوتى است از آن قياس مىكنند كه خوب داخل هم همين است فرق نمىكند. يكى از مهمات اين است كه البته با آقاى وزير خارجه است كه اين كارها را انجام بدهند و جديت كنند در اين امر. قضيه وزارت ارشاد كه از مهمات است، در وزارت ارشاد، بايد ارشاد بكنند مردم را، بايد تبليغ بكنند اسلام را، بايد عمل بكنند به مسائلى كه اسلام را ترويج مىكند. و همه وزارتخانهها،وزارت كشور از وزارتخانههاى بسيار وسيع است بحمد الله در راسش هم آقاى مهدوى واقع شدند كه خوب ما از سابق ايشان را ارادت داشتيم و حالا هم ارادت داريم و بعدها هم ارادت خواهيم داشت به ايشان. و ايشان هم بايد يك قدرى با فعاليت ديگرى و زيادترى و الان ديگر كسى نيست كه عذر بياورد كه من مىخواستم بكنم و فلانى نگذاشت، سابق عذر مىآوردند كه ما وزير خارجه نتوانستيم درست كنيم و واقعا هم اين هم يكى از مصيبتها بود كه خوب تا آخر وزارت خارجه درست نشد و ساير كارها هم هى كارشكنى مىشد.
الان اين مسائل بحمد الله نيست، اختيار دست خود شماهاست و شماها بايد براى اين ملت خدمت كنيد و خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اگر در ذهنتان بيايد كه، بياوريد كه من وزيرم و بايد مردم از من چه بكنند بدانيد اصلاح نشديد.
در ذهنتان حتى خلجان بكند، آقاى رئيس جمهور در ذهنش خلجان بكند كه من شخص اول مملكت هستم و چه و كذا، اين اصلاح نشده است خلجانش هم از شيطان است. آن خلجانش هم، او عمل نمىكند اما در ذهنش اين خلجان را هم بيرون كند. و همين طور هر يك شماها خدمتگزار اين مملكت هستيد، خدمتگزار اين ملت هستيد و براى اين ملت هم شكرانه اينكه اين دست تعدى متعدىها قطع شد و رژيم منحوس شاهنشاهى كه از اول غلط بوده از بين رفت و مملكت دست شماها افتاد كه از خود مردم هستيد و با خود مردم هستيد، مهم اين است در مقابل عمل هم وزارتخانهها را درست تصفيه
كنيد. ببينيد افرادى كه واقعا مىخواهند نگذارند كارها انجام بگيرد، خواهند مردم را ناراضى كنند، هستند. البته اشخاصى كه بنايشان بر اين است كه ناراضى كنند، اينها را بايد تصفيه بكنيد و بخواهيد هم كه در هر عملى رضايت همه مردم را به دست بياوريد اين امكان ندارد، بالاخره در هر عملى اگر تصفيه باشد، يك دسته تصفيه شده مخالف مىشوند يك دسته رفقاى تصفيه شده مخالف مىشوند. شما همان نظرتان به اين باشد كه تكليف شرعى الهى خودتان را كه مقامى را داريد و بايد به اين مقام خدمت كنيد. اين آلت است براى خدمت به مردم، خودش چيزى نيست، اگر خدمت به مردم كرديد، مقام براى شما صلاحيت دارد، خوب است و اگر نشد مقام چيزى نيست. من دعا مىكنم انشاء الله خداوند شماها را موفق كند، مويد كند و كابينهاى كه بحمد الله شايد در طول تاريخ ما همچو كابينهاى به اين صحت و به اين خوبى و با اين چهرههاى نورانى نداشتيم حالا انشاء الله نورافشانى كنند و مردم را هم برسند بهشان و خصوصا طبقه مستضعفين را كه بايد به آنها رسيدگى بشود، در هر امرى از امور رسيدگى بشود، با حفظ موازين اسلامى و شرعى به همه امور رسيدگى بشود.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته