پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:37 AM
بيانات امام خمينى در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى برادر محمد على رجايى
اگر ما به تكليف خود عمل كنيم باكى از اين نداريم كه شكست بخوريم
بسم الله الرحمن الرحيم
اين روز مبارك عيد سعيد فطر را بر همه ملت ايران و همه مستضعفان جهان و مسلمين كشورهاى اسلامى و خصوص حضار اين مجلس تبريك عرض مىكنم.
من آنچه كه لازم است به طور نصيحت به آقاى رئيس جمهور و به همه دست اندركاران جمهورى اسلامى از لشكرى و كشورى عرض كنم اين است كه آنچه كه به سر انسان مىآيد از خير و شر، از خود آدم است. آنچه كه انسان رابه مراتب عالى انسانيت مىرساند كوشش خود انسان و آنچه كه انسان را به تباهى در دنيا و آخرت مىكشد خود انسان و اعمال خود انسان است. اين انسان است كه خداى تبارك و تعالى به طورى خلق فرموده است كه راه راست و كج را مىتواند انتخاب كند و تمام انبيا از صدر عالم تا آخر براى اين آمدهاند كه اين آدم را از آن راه كج و راههاى باطل هدايت كنند به صراط مستقيم انسانيت كه يك سرش اينجاست و سر ديگرش عندالله است. ما خودمان را اگر توانستيم اصلاح كنيم، كنترل كنيم و تربيت كنيم خودمان را، مراقبت كنيم از خودمان، در همه امور موفق خواهيم شد و اگر چنانچه خداى نخواسته در آن مقاصد اسلامى يا انسانى كه داريم، موفق نشويم، معذلك آن توفيق الهى كه براى اشخاص صحيح و متعهد هست براى ما هم هست. ما نبايد نگران اين باشيم كه آيا در كارهايى كه انجام مىدهيم، چه كارهاى شخصى و در بين خودمان و خداى خودمان و چه در كارهاى اجتماعى كه به عهده كسانى هست، نبايد نگران باشيم كه مبادا شكست بخوريم، بايد نگران باشيم كه مبادا به تكليف عمل نكنيم. نگرانى از خود ماست. اگر ما به تكاليفى كه خداى تبارك و تعالى براى ما تعيين فرموده است عمل بكنيم، باكى از اين نداريم كه شكست بخوريم، چه از شرق و چه از غرب و چه داخل و چه خارج و اگر به تكاليف خودمان عمل نكنيم، شكست خورده هستيم. خودمان، خودمان را شكست داديم.
امروز بايد همانطورى كه در سابق به رئيس جمهور سابق بعضى مطالب را تذكر دادم، به آقاى رجائى هم تذكراتى بدهم. قضيه مقام و رياست هر چه باشد، اين وقتى كه نظر انسان يك نظر محدود
دنيائى باشد، اين مقامات، انسان را از خودش بيخود مىكند، اينها را مقام مىداند. شما حساب كنيد كه اين سيارهاى كه ما در آن زندگىكنيم به اسم زمين، در مقابل منظومه شمسى چقدر است و اين منظومه شمسى كه ما يكى از سيارات كوچكش را در آن زندگى مىكنيم، در مقابل كهكشان چقدر است و اين كهكشانهائى كه تاكنون كشف شده است كه گفته مىشود كه تا آنقدر كه از ستارههاى نورانى كشف شده است به مقدار شش ميليارد سال نورى است. يعنى اگر نور آن ستارهاى كه در آخر است بخواهد بيايد به پيش ما، شش ميليارد سال نورى طول مى كشد و آن چيزى كه ماوراى اينهاست و باز كشف نشده است، حتما بدانيد كه بيش از اين معانى است. اينها هم در مقابل عظمت خالق ناچيزند. ما بايد چقدر ضعيف باشيم كه در اين ذرهاى كه خودش و آن منظومهاى كه اين يكى از ستارههاى كوچكش است، اصلا به حساب نمىآيد و اگر گم بشود نمىتوانند پيدايش بكنند در اين غائله بزرگ عالم، ما چقدر از اين سياره در اختيارمان هست؟ يك ايران. ايران يك قطعه كوچكى است در مقابل اين سياره وحكومت ايران هم يك حكومت ناچيز كوچكى است در اين سياره وسياره ما هم يك چيز كوچكى است در مقابل منظومه شمسى و منظومه شمسى ما هم يك چيز بسيار كوچك است در مقابل منظومههاى ديگر و همه آنها از خداست و خالق او خداست. ما اگر بندگى خدا را بپذيريمو قلب ما منور بشود به نور بندگى خدا وعبوديت، اين امر ناچيزى كه به حساب در عالم نمىآيد، در ما تاثير نبايد بكند. شما ديروز نخست وزير بوديد و پريروز وزير بوديد وقبل از او معلم بوديد و قبل از او هم يك شاگردى بوديد و بعد از اين هم معلوم نيست كى از اينجا برويد، ممكن است خداى نخواسته همين حالا كه بيرون رفتيد يا همين حالا يك بمبى اينجا باز منفجر بشود و فاتحه همه را بخوانند. وقتى مطلب اين است چرا بايد انسان قبل از رياست جمهور و بعدش فرق بكند؟ مگر رياست جمهور چه هست؟ كسى كه دلش به نور توحيد روشن است مگر عالم چه هست؟ همه عالم چه هست؟ همه عالم در مقابل عظمت خداى تبارك وتعالى چيزى نيست. تمام اين عالم مادى در مقابل عالمهاى معنوى كه هست قدر محسوسى ندارد، آنوقت ما براى يك كدخداى ده يا يك كدخداى شهر، يا كدخداى يك كشور خيال بكنيم كه خير، ما الان يك چيزى هستيم و ديگران را به نظرمان كوچك بيايند وخودمان را بزرگ. اگر شما ملاحظه كرديد در نفس خودتان كه غير از خدا از او كسى اطلاع ندارد و خودتان همتا يك حدودى اطلاع داريد، اگر ديديد كه اين مقامى كه خداى تبارك و تعالى مردم را دلشان را متوجه كرده است به شما وبه شما دادهاند، اين مقام شما را محكوم خودش مىكند و شما مركوب او واو راكب شما هست، برويد خودتان را تصفيه كنيد و بدانيد اين را كه با دست خودتان خداى نخواسته خودتان را در دنيا و آخرت تباه نكنيد.خداى تبارك وتعالى حاضر است، همه اين عالم در محضر حق تعالى است و تمام خطرات قلبى ما و تمام لحظات عمر ما و تمام آنچه كه در باطن ما مىگذرد، در مغز ما مىگذرد در محضر حق تعالى است و ما بايد برگرديم به محضر حق تعالى وآن جا در آن محضر ديگر حساب پس بدهيم. هر چه آراءزيادتر باشد مسووليت زيادتر است. اگر آراءشما پنج ميليون بود، مسئوليت تان كمتر بود، حالا كه سيزده ميليون بيشتر است مسئوليت شما حجمش زيادتر است، براى
اينكه شما جواب يكى يكى از اين افرادى كه به شما راى دادند و شما را به عنوان رئيس جمهور اسلام، رئيس جمهورى كشور اسلامى تعيين كردند، هر يك از اينها فردا مىآيند شما را مىگيرند، جواب از شما مىخواهند، من شما را تعيين كردم رئيس جمهورى اسلامى باشيد و اسلام را در اين كشور تائيد كنيد و پياده كنيد و خداى نخواسته شما نكرديد. اقلا حدود سيزده ميليون و هزار و چند صد نفر مىآيند سراغ شما و شما ببينيد كه مىتوانيد جواب اين را پيش خدا بدهيد؟ اين جمعيتى كه آنجا در حساب جمع شدند و از شما باز خواست مىكنند، اگر مىتوانيد، جواب بدهيد و نمىتوانيد و ما هيچ نمىتوانيم. بايد بنا، بر اين بگذاريد كه ديروز شما و امروزتان با هم فرقى نداشته باشد، هر دو براى خدمت به اين مردم، اينهائى كه زحمت كشيدند و جان دادند، مال دادند، رنج كشيدند و شما آقايان را به اين مقام رساندند. يك وقت نخست وزير بوديد و حالا هم رئيس جمهوريد، جواب مىخواهند اينها. اگر چنانچه شما پايتان را كج بگذاريد، همين سيزده ميليونى كه به شما امروز راى دادند فردا مرده باد مىگويند. انقلاب اينطور است، وضع انقلاب اينطور است طورى است كه مردم ديگر سربسته و در بسته تسليم كسى نمىشوند. مردم هر يكىشان نظر دادند. شما مىبينيد كه وقتى كه در تلويزيون نظر خواهى كنند از افراد، از زن، از مرد، از جوان، از پير، همه نظر مىدهند، اينطور نيست كه بىتفاوت باشند. اگر هر يك از ما تخطى كنيم از آن خواستى كه ملت دارد و آن خواستش اسلام است و احكام اسلام، اگر هر يك از ما تخطى كنيم، علاوه بر آنكه در محضر خداى تبارك و تعالى در آن روزى كه همه وارد مىشوند و حساب است در كار، جوابى نداريم، همين مردم هم در همين جا به حساب مىرسند، اينها نمىگذارند كه، آن حسابش عليحده، همين مردم هم در همين جا به حساب مىرسند، اينها نمىگذارند كه، آن حسابش عليحده، همين مردم در همين جا شمائى كه الان به مقام رياست جمهور رسيديد اگر فردا خداى نخواسته تخطى كنيد از آن راهى كه راه ملت است و راهى كه اسلام پيش پاى همه ما گذاشته است، همين سيزده ميليون و زيادتر كه به شما راى دادند و اعتماد به شما كردند برمىگردند. آنجا هم حسابش، آنجا بدتر است. اينجا وقتى برمىگشتند خوب، شما مىرويد منزلتان مىنشينيد، اما آنجا كار مشكل است، بايد شما حساب آنجا را بكنيد. اگر چنانچه ما نفوسمان اينقدر به دنيا متوجه است و منكوس هستيم و استقامت نداريم، اگر چنانچه ما اينطور باشيم و خودمان دنبال اصلاحش نباشيم، اين اخلاد الى الارض و توجه به ارض و رو كردن به مرتبه پايين و پشت كردن به معانى و معنويات اثرش اين است كه انسان در آن عالم، يك حيوان آنطور منكوس. همانطورى كه اينجا كرده است، نقشهاش آنجاست. تمام چيزهائى كه در اينجا واقع مىشود يك صورتى در آنجا دارد. انسان مستقيم القامه اگر تمام توجهش به طبيعت شد، اين استقامت قامتش را در آن طرف از دست ميدهد، مىشود مثل يك حيواناتى كه سرشان رو به زمين است. و تمام عذابهائى كه در آن عالم است از خود ماست.
خداوند تبارك و تعالى مهيا نكرده يك چيزى را كه ماوراى خود مابه ما بدهند، همه اينها آنى است كه ما خودمان به دست خودمان تهيه مىكنيم و به آن مىرسيم،اعمال ماست رد به ما مىشود. شايد چندين آيه در قرآن كريم به اين معنا اشاره بفرمايد كه اين اعمال خودتان است، شما، از خارج به شما
هيچ چيز نرسيده است. در روايات معراج هم هست كه پيغمبر اكرم ديدند كه بعضى از اينها ملائكهاى كه در آنجا هستند دارند يك كارهائى را انجام مىدهند، درختهائى را مىكارند، چه ميكنند، گاهى هم مىايستند. اين را پرسيدند، جبرئيل عرض كرد (به حسب آنطور كه نقل شده است) كه اينها اعمالى است كه مصالحش را خودشان دارند مىفرستند، اينها اينجا درست مىكنند وقتى آنها مشغول كار خير هستند اينها هم مشغول هستند، مصالح مىرسد. وقتى آنها نه، در جهنم هم همين است و اگر جهنم و بهشت هم خداى نخواسته ما قائل نباشيم، اين دنيا مجازات ما را مىدهد همين جا.
بايد شما توجه كنيد كه مسئوليت شما از باب اينكه آرائتان خيلى زياد است مسئوليتتان خيلى زياد است. همچو نيست كه آن آقايان ديگر نداشته باشند، آنها هم مسووليت دارند، همه ما در مقابل اسلام مسئوليم. اين اسلامى كه با خون اوليا و بزرگان به دست ما سپرده شده است و الان ما مسوول او هستيم، اين اسلام را ما بايد به نسل آتيه برسانيم. يك روزى بود كه ما بعضىمان عذر داشتيم يا همهمان، كه نمىگذارند كه ما عمل كنيم به اسلام. در رژيم سابق، خوب، خيلىها مىگفتند كه از ما نمىآيد، اگر مىآمد، مىكرديم. امروز اينطور نيست، امروز دست همه باز است. مجلس دستش باز است و هيچ كس آقا بالا سر او نيست. دولت هم دستشباز است و مجلس هم تاييدش مىكند. رئيس جمهور هم دستش باز است و ملت تاييدش كردهاند. هيچ عذرى براى ما نيست امروز. اگر چنانچه يك خرابى در مملكت واقع بشود و دنبال اصلاحش نرويم، عذرى نداريم. همه ما، چه آنهائى كه لشكرى هستند و اينجا هستند و نيستند و چه آنهائى كه در كشور خدمت مىكنند و چه مردم ديگر، همه ما مسوول هستيم كلكم راع و كلكم مسوول وقتى همه ما مسوول هستيم و همه ما در مقابل خدا جواب بايد بدهيم، بايد فكر اين كشور باشيم، فكر اين اسلام كه در كشور ما تشريف آوردهاند و قدمشان روى چشم، باشيم. نرويم سراغ اينكه حالا كه من شدم رئيس جمهور بايد چه بشود و چه بشود و من هم بايد مقامم چه باشد. خير، اين از ضعف نفس انسان است، از تنگى چشم و قلب انسان است كه خيال ميكند اين يك چيزى است. اين يك چيز اعتبارى است كه امروز دادند فردا هم تمام مىگيرندش مىرود سراغ كارش. شما براى اين ملتى كه در اين چند سال آنقدر در طول تاريخ زحمت ديده هيچ، به مرئى و منظر ما اينهمه جديت كرده و جوان داده و مال داده و جان داده است تا اينكه آن رژيم را كنار گذاشته است و شما را روى كار آورده است، شما براى اين ملت بايد كار بكنيد. اين مملكتى كه به دست شما افتاده است بايد ارتش براى اين كشور كار بكند، براى سپاه پاسداران، ژاندارمرى، همه قواى مسلح بايد براى اين مملكت خدمت بكنند، اين امانتى است دست شما. مساله، مساله اينجا نيست تنها، اينجا هم اگر خداى نخواسته ارتش يك سستى بكند و خداى نخواسته يك غلبهاى واقع بشود از غير (كه نخواهد شد) آن هم در همين دنيا ننگش بر پيشانى همه است. و مساله، مساله اينجا نيست، مساله جاى ديگرى است كه ما از آن غافل هستيم. تمام اعمال شما، تمام جديتهاى شما ثبت است و همه
عالم اين چيزها را ميكند در خودش و ما بايد جواب بدهيم، ارتشى بايد جواب بدهد، اگر خداى نخواسته كوتاهى بكند، و آنهائى هم كه متكفل امور كشور هستند، آنها هم بايد جواب بدهند. شما بايد براى اين پابرهنهها و مستضعفين كه در طول تاريخ به استضعاف كشيده شده بودند و اينها را به حساب نمىآوردند و فقط آن طبقه بالا را راضى نگاه مىداشتند و به اصطلاح كدخدا را مىديدند و ده را مىچاپيدند، شما بايد توجهتان به اين تودههاى مستضعفى كه با زحمت خودشان و رنج خودشان الان در جبههها مشغول فداكارى هستند كه خداوند تاييدشان كند و در پشت جبهه هم مشغول فداكارى هستند و مستضعفند، آن بالاها اينها را ضعيف شمارند و مىشمردند و اينها به حساب نمىآمدند و در رژيم سابق براى اينها كارى نشده بود، براى اينها كار كنيد. قانع نشويد به اينكه بعضى جاها كار شده است، مىدانم شده است، خيلى هم شده است اما نبايد قانع شد، بايد همه دست به دست هم بدهيد كه انشاء الله براى اينها يك زندگى مرفهى، يك وضع صحيحى پيش بيايد، درست بشود.
اينها حق دارند به ما و به شما، خيلى حق دارند، سيزده ميليون راى به شما دادهاند، اينها حق دارند به شما، باقى هم حق دارند به شما. و همين طور وقتى دولتى پيش مىآيد، آن هم دولتى است كه مردم به آن حق دارند. اگر نبودند اين مردم، شما هم شايد حالا در حبس بوديد و آن زجرها را مىكشيديد، ديگران هم كه متعهد بودند، آنها هم در حبس بودند يا در جاهاى ديگرى. اين ملت حق دارد، شما، دست شما را گرفته آورده اين بالا نشانده، شما بايد خدمت كنيد به اين مردم. شما، ما، همه بايد خدمتگزار اينها باشيم و شرافت همه ما به اين است كه خدمت به خلق خدا بكنيم، اينها بندگان خدا هستند. خداى تبارك و تعالى علاقه دارد به اين بندگان و ما مسووليم بايد خدمت بكنيم. و من اميدوارم كه شما به حسب آن روحيهاى كه داريد، آقاى رجائى به حسب آن روحيهاى كه دارند، اين مقام ايشان را بازى ندهد، شما سوار مقام بشو مقام سوار شما نشود. اين دو تا مثل راكب و مركوبند. اگر انسان روحيهاش طورى باشد كه سوار بشود بر هر مقامى كه براى او پيش مىآيد و مهار كند او را، اين به سعادت نزديك مىشود. و اگر ورحيه ضعيف باشد و وقتى كه به يك مقامى رسيد او سوار آدم بشود، او هر جا دلش بخواهد انسان را مىبرد تا به هلاكت مىرساند. من از خداى تبارك و تعالى استدعا مىكنم كه شما را موفق كند به اينكه خدمت بكنيد به اين خلق و همه كسانى كه دستاندركار هستند، در هر جا، در مجلس هستند، در قوه قضائيه هستند، دولت هست، هر كس هست و همين طور قواى مسلح، اينها همه انشاء الله موفق بشوند و مائى كه امروز در هجوم همه جانبه داخل و خارج هستيم و بحمد الله داخلش ديگر داخل آدم نيست، بله ما بايد دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را نجات بدهيم. و اين اشخاصى كه حالا هم باز يك فسادهاى دزدكى مىكنند، مثل دزدها كه مىروند يك چيزى برمىدارند و فرار مىكنند و اينجورى نباشد. ما انشاء الله اميدوارم موفق بشويد خدمت بكنيد به اين جامعه و من واقعا متاسفم از اينكه اين مسائل پيش آمد و من در مدتهاى طولانى زحمت كشيدم كه اين كارها
پيش نيايد و نشود اينطور لكن شد و الخير فى ماوقع . خداوند انشاء الله همه شما را حفظ كند، مويد كند، موفق باشيد همه. و من سفارش كنم به همه اشخاصى كه در كنار رفتند و دارند كارهاى خلاف مىكنند، ما علاقه داريم كه شما بيائيد و خدمت كنيد به مملكت خودتان. ما ميل داريم كه همه خدمتگزار به اين كشور باشند، كشورى كه از اطراف به آن هجوم آوردهاند و دهانهاى ابرقدرتها باز است براى بلعيدن او. شمائى كه مىگوئيد ما علاقه داريم به اين مملكت و علاقه داريم به اين كشور، دست به دست هم بدهيد، با هم بسازيد اين كشور را. چرا با هم جنگ و دعوا مىكنيد؟ خوب، كشتن يك دسته مردم كه دارند خدمت مىكنند به اين مملكت، خدمت مىكنند به اين كشور، اين طريقى است كه خدمت به خلق است؟! اين آقاى محترم كه حالا با زحمت تشريف آوردند و من خيلى خوشحال شدم از اينكه آقاى خامنهاى سلمه الله آمدند و حاضرند، ايشان آخر چه كرده بود؟ خوب بگوئيد آخر، يك كارى، يك كار خلافى، چه كرده بود ايشان كه مىخواستيد ايشان را بكشيد و موفق نشديد بحمدالله. ديگرانى كه شما كشتيد و از بين برديد، اينها چه كرده بودند، جز يك هو و جنجالى شما مىكرديد كه چه و چه و چه، انحصار طلب، انحصار طلب. و مساله اينطورها نبوده، ما هم ريشههايش را مىدانيم، لكن از خداى تبارك و تعالى مىخواهيم كه همه را خدا هدايت كند و همه برگردند به دامن اسلام و همه خدمتگزار باشند. و من ميل ندارم اينهائى كه از ايران رفتند، بيشتر از اين خودشان را مفتضح كنند. آنها هم نروند با آن انگلهايى كه رفتند و فرار كردند بروند با هم بنشينند و صحبت كنند. آنها هم بفهمند كه وظيفه اين است كه به اين كشور خدمت بكنند، وظيفه اين است كه اين مملكت را حفظ بكنند. شايد بعد از يك ده بيست سال ديگر شما برگشتيد به ايران، يك راهى داشته باشيد، همچو جدا نشويد از ملت و برويد سراغ كارتان، حالا برويد با بختيار نمىدانم چه. گرچه بختيار گفته من نمىپذيرم، اما لازم نيست شما برويد، شما همهتان خدمتگزار باشيد و برگرديد به اين مملكت، مملكت شما را قبول مىكند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ما را به راه راست و به صراط مستقيم هدايت بفرمايد و اين جمهورى اسلامى را به ثمر برساند و ما را خدمتگزار اين كشور قرار بدهد و همهمان نسبت به هم محبت داشته باشيم و در محيط دوستى، خدمت به اين مملكت بكنيم. دشمنى براى چه؟ چرا بايد دشمن باشيم با هم؟ با هم دوست باشيم در ساختن كشور.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته