0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:36 AM

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 278

تاريخ: 23/3/60

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى ستاد انقلاب فرهنگى

دشمن‏هاى كشورهاى اسلامى مدت‏هاى طولانى سعى كردند بين دو قشر روحانى و دانشجو اختلاف و شكاف ايجاد كنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من با اينكه در روز شنبه بناى صحبت نبوده است و نداشته‏ام لكن براى اينكه آقايان دانشگاهى هستند و دنبال مسائل دانشگاهى و انقلاب فرهنگى صحبت كردند من هم به سهم خودم چند كلمه‏اى عرض كنم.

بالاتر چيزى كه دشمن‏هاى كشورهاى مستضعف و كشورهاى اسلامى از طرف مخالفين با بشريت انگشت رويش گذاشتند، دانشگاه است براى اينكه آنها خوب مى‏دانند كه اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد يعنى همه كشور در خدمت آنهاست. دانشگاه است كه اداره امور كشور را مى‏كند و دانشگاه است كه تربيت نسل آينده و حاضر را مى‏كند و اگر چنانچه دانشگاه در اختيار چپاولگرهاى شرق و غرب باشد كشور در اختيار آنهاست. آنقدرى كه دانشگاه هدف بوده است جاهاى ديگر نبوده اند. روحانيت هم پهلوى دانشگاه هست و آنها دانشگاهى‏ها را با آن تربيت شرقى يا غربى وارد در صحنه مى‏خواستند بكنند و روحانيون را از باب اينكه از آن جهت كه آنها را تحت كنترل خودشان بياورند مأيوس بودند، مى‏خواستند كه از صحنه خارج كنند.

آنها دانشگاه نمى‏خواستند و دانشگاه‏هاى علوم قديمه هم نمى‏خواستند آنها سعى كردند كه اين دو قشر را و اين دو دانشگاه را كه تمام مقدرات كشور مى‏تواند در دست آنها باشد يكى را تربيت خارجى و شرقى و غربى بكنند و به صحنه بياورند و يكى ديگر را كه تربيتش در دست آنها نبود و هزار سال هم نتوانستند آنها در آن رخنه كنند، مى‏خواستند كه از صحنه خارج كنند. چه بكنند كه از صحنه خارج كنند و اينها را هم در اختيار خودشان داشته باشند؟

يكى از كارهاى مهم، بدبين كردن دانشگاهى‏ها به روحانيت بود و بدبين كردن روحانيت بر دانشگاه. در طول اين مدت‏هاى طولانى سعى كردند در اينكه بين اين دو قشر اختلاف ايجاد كنند، شكاف ايجاد كنند بلكه اينها را با هم دشمن كنند. اگر در بين دانشگاه مى‏رفتيم، اسم آخوند در آنجا مطابق با يك ماده مخدر بود، اگر در بين طلاب علوم دينيه هم مى‏رفتيم دانشگاهى مطابق با بى دينى بود. اينها را به جان هم مى‏انداختند و از هم جدا مى‏كردند تا اينكه آن استفاده‏هايى كه بايد بكنند، بكنند.

صحيفه نور ج 14 صفحه 279

بيخود نيست كه در ظرف اين پنجاه سالى كه اينها روى كار بودند نگذاشتند يك دانشگاهى كه مربوط به خود كشور باشد، يك دانشگاهى كه براى مصالح خود كشور تحصيل كند و براى مصالح خود كشور آدم دانشمند بيرون بدهد، نمى‏گويم به طور كلى موفق شدند لكن آنها در صدد بودند كه به تدريج به طور كلى موفق بشوند كه هر چه از دانشگاه بيرون بيايد قبله او شرق يا غرب باشد. وقتى كه دانشگاه به اين صورت درآمد و روحانى هم از دانشگاه منعزل شد و ارتباطش قطع شد، آنها مقدرات همه كشور را در دست خود دارند.

آنهائى كه قبله شان شرق يا غرب است، مى‏خواهند دانشگاه و فيضيه با هم مرتبط نباشند

همانطور كه آنها انگشت روى دانشگاه مى‏گذاشتند و با تمام قدرت دنبال اين بودند كه دانشگاه را به دست خودشان بياورند و اشخاصى كه جبهه و وجهه‏شان رو به شرق و بيشتر رو به غرب است دانشگاه را آنطور به دست بياورند و تربيت دانشگاهى‏ها را آنطور بكنند و قشر روحانيت را هم كنار بگذارند، آنها را بى خاصيت كنند و اينها را خاصيت شرقى يا غربى بدهند، همانطور هم ماها و اين انقلاب انگشت را روى همان نقطه حساس گذاشت. در رأس مسائل، انقلاب فرهنگى و دانشگاهى برنامه بود يعنى همان كه آنها در ظرف پنجاه سال مى‏خواستند عمل كنند، بعد از انقلاب هم آنهايى كه به كشور خودشان علاقه داشتند و به اسلام علاقه داشتند آنها هم انگشت را روى همان نقطه حساس گذاشتند و انقلاب فرهنگى را و انقلاب دانشگاهى را خواستند و شما ديديد كه از همان روز اول آنهايى كه قبله‏شان يا مسكو بود و يا آمريكا، آنها شروع به مخالفت كردند اين را يك عمل ارتجاعى حساب كردند آنوقت تهمت‏ها هم زدند كه اينها مى‏خواهند اصلاً علمى توى كار نباشد و تخصص توى كار نباشد و لابد اينها مى‏خواهند تيمم و وضو را در دانشگاه ياد اينها بدهند غافل از اينكه اين تبليغات اگر سابق عمل خودش را زياد انجام داد بعد از انقلاب و بيدار شدن قشرهاى ميليونى ايران اين حرف‏ها ديگر در آنها اثر ندارد. آنها مى‏دانند كه شما وقتى‏گوييد مرتجع مقصودتان اين است كه بگذاريد ما دستمان باز باشد تا اينكه مترقى باشيم و مملكت خودمان را در آغوش غرب بكشيم كه مترقى است و يا در آغوش شرق و بلوك كمونيستى كه آنها هم مترقى هستند. مقصود از مرتجعين مسلمان‏ها و علاقه‏مندهاى به اسلام و علاقه‏مندهاى به كشور بود و مقصود از مترقى آنها بودند كه مى‏خواستند و مى‏خواهند كشور را به طرف شرق و غرب بكشند و راهى جز كشاندن دانشگاه به طرف شرق يا طرف غرب نداشتند. از آن روز اولى كه صحبت انقلاب دانشگاه پيش آمد مخالفت‏ها شروع شد. اگر شما گروه‏هايى كه مخالفت كردند با اين مسائل و اشخاصى كه سينه زدند براى باز شدن دانشگاه قبل از اصلاح، مشاهده كنيد، مى‏بينيد كه اينها همه پاى بيرق غرب يا شرق سينه مى‏زنند. شما توجه داشتيد و داريد كه از همان اول انقلاب قدم به قدم طوايفى و قلم‏هايى و زبان‏هايى بر ضد اين انقلاب به كار افتادند و هر قدمى كه انقلاب خواست براى اصلاح بردارد آنها مخالفت كردند. اگر صحبت دانشگاه آمد

صحيفه نور ج 14 صفحه 280

همان‏هايى كه دانشگاه را مركز فساد قرار داده بودند و همان‏هايى كه قبله آنها غرب يا شرق بود، با اصلاح دانشگاه مخالف بودند. آنها خوف اين را داشتند كه مبادا دانشگاه يك دانشگاه اسلامى بشود تا اينكه دست شرق و غرب تا ابد از دانشگاه كوتاه بشود. يعنى از كشور كوتاه بشود. آنهايى كه مى‏خواهند و مى‏خواستند كه دست شرق يا غرب باز باشد و مصلحت شخصى خودشان را در اين امر مى‏دانستند، كوشش كردند كه با قلم و زبان محكوم كنند اصلاح و انقلاب دانشگاه را و شما اگر توجه كنيد كه چه گروه‏هايى مخالفت با اين امر كردند و باز هم مى‏كنند و باز هم اصرار دارند به اينكه دانشگاه به همان ترتيبى كه سابق بود باز بشود، مى‏فهميد روش اين اشخاص چه روشى است. ما از مسائلى كه در كشور طرح مى‏شود، اشخاصى كه آن مسائل را طرح مى‏كنند مى‏شناسيم. آنهايى كه با - دانشگاه - انقلاب دانشگاه مخالف بودند با اسم اينكه دانشگاه را مى‏خواهند اينها اصلش ببندند و اينها نمى‏خواهند كه دانشگاه در كار باشد مشغول به تبليغات شدند. يك دسته از آنها همان‏ها بودند كه دانشگاه را سنگر قرار داده بودند و اتاق جنگ در دانشگاه به طورى كه گفته مى‏شود ايجاد كرده بودند و يك دسته از آن غربزده‏هايى كه به خيال خودشان اسلامى شدن دانشگاه و اسلامى شدن جوان‏ما و اسلامى شدن دانشمندان ما با مقاصدشان مخالف بود اينها را طرد به ارتجاع كردند. مرتجعين يعنى آنهايى كه نمى‏خواهند طرف شرق بروند كه مركز تمدن است به اصطلاح آنها و نمى‏خواهند طرف غرب بروند، كه آنها هم طرف شرق و غرب، هر دو را بهتر مى‏دانستند از اسلام. آنها مى‏خواهند اسلام نباشد هر چه مى‏خواهد باشد، آنها مى‏خواهند كه تربيت‏هاى اسلامى در دانشگاه‏ها نباشد ديگر هر چه باشد مانعى ندارد، آنها مى‏خواهند كه دانشگاه و فيضيه با هم مرتبط نباشد براى اينكه اين ارتباط موجب اسلامى شدن دانشگاه مى‏شود و اين ارتباط اسباب اين مى‏شود كه آن بدبينى‏هائى كه در طول مدت‏هاى زياد بين دانشگاه و طلاب علوم دينى حاصل شده بود از بين برود. وقتى اين بدبينى‏ها از بين رفت و دانشگاه در كنار فيضيه مشغول به فعاليت شدند، دست اينهايى كه قبله شان شرق يا قبله‏شان غرب است كوتاه مى‏شود. و لهذا با تمام قوا كوشش مى‏كنند و مى‏كردند كه اين دو قشر را از هم جدا كنند و بدبين كنند، وقتى اين دو قشر از هم جدا شد و بديين شدند به هم آنها كارهاى خودشان را هم طورى كه مى‏خواهند انجام بدهند. الان هم دست برنداشته‏اند از اين مطلبى كه مقصود اصلى آنهاست، الان هم آن قشرى كه مى‏خواهد بدون اينكه يك ترتيب صحيحى در دانشگاه حاصل بشود، دانشگاه به هر طورى كه هست باز بشود و هر طورى كه مى‏خواهد باشد، همان مسائل سابق پيش مى‏يابد آن مردمى هستند كه خودشان را در مقابل غرب يا در مقابل شرق باخته‏اند و ملت خودشان را مى‏خواهند يا فداى بلوك شرقى بكنند يا فداى بلوك غربى.

استقلال يك كشور بستگى به نوع تربيت دانشگاهى دارد

و بايد دانشگاه آگاه باشد، توجه داشته باشد به اين نقشه‏ها و جوان‏هاى عزيز دانشگاهى ما اينها توجه داشته باشند به اين مسائل، كه از دانشگاه است كه مى‏شود يك ملتى اصلاح بشود و از دانشگاه

صحيفه نور ج 14 صفحه 281

است كه مى‏تواند يك ملتى به تباهى كشيده بشود. اين دانشگاه و تربيت دانشگاهى است كه جوان‏هاى ما را يا طرف غرب مى‏كشد يا طرف شرق مى‏كشد و آنها را از خودشان تهى مى‏كند و وجهه آنها را متوجه به غرب شرق مى‏كند تا اينكه يا شرق غلبه كند و تمام جهات ايران را و شرق را و تمام بلاد مسلمين را از بين ببرد يا غرب غلبه كند و همه فرهنگ و چيزهاى ديگرى را از ما بگيرند و به جاى آن يك مغز شرقى يا يك مغز غربى بنشانند و ملت ما را به تباهى بكشند. لكن بحمدالله ملت ما بيدار شده است و ملت ما اجازه اين امورى كه به نفع شرق است يا به نفع غرب است نمى‏دهد و ملت ما توجه پيدا كرده است به اينكه از دانشگاه است كه مى‏تواند يك كشورى كشور مستقل باشد و از دانشگاه است كه مى‏تواند يك كشورى كشور وابسته باشد.

البته بايد آقايان دانشجويان و علماى دانشمند دست به هم بدهند و هر چه زودتر دانشگاه‏ها را به طريقه اسلامى، به طريقه ملى، دانشگاهى كه مال خود ملت باشد، دانشگاهى كه مال خود ملت اسلامى باشد، زودتر باز بشود و دست اشخاصى كه مى‏خواهند اين دانشگاه را به طرف شرق بكشند يا به طرف غرب بكشند اينها را كوتاه كنند و مقدرات دانشگاه را معلمين و اساتيد اسلامى به دست بگيرند و دانشگاه يك دانشگاه‏ها ملى براى ملت باشد نه اينكه زحمت را ملت بكشد و خرج دانشگاه را ملت به عهده بگيرد و يك دانشگاهى باشد كه اشخاصى كه از او بيرون مى‏آيند يا قبله‏شان شرق باشد يا قلبه‏شان غرب باشد. بايد دانشگاه باز بشود لكن با آن وضعى كه بايد با آن تربيت‏هاى اسلامى و ملى و انسانى باشد و اينطور نباشد كه ما فقط مى‏خواهيم باز باشد. باز بود و پنجاه سال هم باز بود، چه اشخاصى را بيرون داد؟ همان اشخاصى را كه ملت ما را به تباهى كشاندند و الان هم دست از سر اين ملت بر نمى‏دارند. ما مى‏خواهيم كه دانشگاهى باشد كه ملت ما را مستقل و غير وابسته به شرق و غرب درست بكند، نه ملت را به طرف شرق بكشد و نه ملت را به طرف غرب بكشد، يك ملتى مستقل با فكر مستقل، با دانشگاه مستقل كه با استقلال دانشگاه كشور مستقل مى‏شود. يك دانشگاهى كه با فيضيه دست به دست هم بدهند و شرق و غرب را كنار بزنند و خودشان براى مصالح كشور خودشان و براى مصالح اسلام عزيز خودشان عمل بكنند و نونهالان عزيز ما را طورى بار بياورند كه نه قبله آنها مسكو باشد و نه قبله آنها لندن باشد و نه قبله آنها واشنگتن، قبله آنها كعبه باشد و توجه آنها به خداى تبارك و تعالى باشد و اسلام را در آغوش بگيرند كه استقلال آنها، عزت آنها در سايه اسلام است و اسلام براى علم آنقدر اجر قائل است كه شايد ديگر مسالك آنقدر قائل نباشند. اسلام دانشمندها را آنقدر ارج مى گذارد كه شايد ساير مسالك آنطور نباشد. در اسلام دانش بزرگترين چيز است لكن نه دانش آنطورى كه ما را به تباهى بكشد، نه دانشمندان آنطورى كه ملت ما را به آغوش غرب يا شرق ببرد. اسلام كوشش دارد كه علم را در مغزهاى مستقل، در مغزهائى كه به طرف شرق و غرب نيستند، در مغزهايى كه به اسلام فكر مى‏كنند بار بياورد و اين استقلال است كه مى‏تواند كشور ما را مستقل كند. استقلال كشور ما منوط به استقلال همين دانشگاه‏ها و فيضيه‏هاست. دانشگاه و فيضيه دست به دست هم بدهند و استقلال كشور خودشان را حفظ كنند و اميد خودشان را از غير دانشگاه اسلامى و

صحيفه نور ج 14 صفحه 282

غير فيضيه اسلامى، اميد خودشان را از ديگران ببرند و اعتناى به اين نكنند كه مثلاً دانشگاهى با آخوند چرا با هم پيوند مى‏كنند. آنها از سايه آخوند هم مى‏ترسند، آنها برنامه‏شان اين است كه دانشگاه را از فيضيه جدا كنند، در سال‏هاى طولانى بناى آنها اين بود كه اين دو قشر را كه سعادت يك ملت و عظمت يك ملت و استقلال يك ملت بسته به اين دو قشر است (قشر روحانى و قشر دانشگاهى و اينها مغز متفكر يك ملت هستند) كوشش كردند كه اين دو قشر را از هم جدا كنند كه با هم دشمن كنند و ما ديديم و شما ديديد كه اين دو قشر با هم دشمن بودند تا اين انقلاب اسلامى پيدا شد و اسلام دعوت خودش را شروع كرد و دعوت اسلام پيوند همه قشرها و خصوصاً پيوند دانشگاه و فيضيه، است و تا اين دو قشر با هم پيوند داشته باشند استقلال كشور شما محفوظ مى‏ماند. هم دانشگاه چشم‏هاى خودش را باز كند و هم فيضيه بدانيد شما كه باز دست‏هايى در كار است كه شماها را از هم جدا كنند. آنها، آنهايى كه استعمارگرند، آنهايى كه تابع استعمارگران هستند، آنهايى كه قبله‏شان يا لندن است يا واشنگتن يا مسكو، پيوند اين دو قشر را به مصالح خودشان و مصالح اربابانشان مضر مى‏دانند، از اين جهت درصددند كه اين دو قشر از هم جدا باشند. همانطور كه ديديد كه در طول پنجاه سال سلطنت منحوس پهلوى كه سر سپردگى خودش را به دولت‏هاى خارج اثبات كرد، بين اين دو قشر جدايى افكندند و اينها را با هم دشمن كردند و ديگران و مخالفين با اين ملت از اين آب گل آلود ماهى گرفتند، ثروت هاى شما را در طول اين پنجاه سال و خصوصاً اين چندين سال سلطنت محمدرضا به باد فنا دادند و نتيجه دشمنى دانشگاه و فيضيه شد و دشمنى دانشگاه و فيضيه بيمه كرد و مى‏كند، اگر خداى ناخواسته اعاده بشود، بيمه مى‏كند مصلحت‏هاى ابرقدرت‏ها را. عزيزان دانشگاهى من! و عزيزان فيضيه من! آگاه باشيد كه دشمن‏ها درصددند بين شماها تفرقه بيندازند و توجه داشته باشيد كه اگر دانشگاه و فيضيه اصلاح بشود كشور شما استقلال خودش را بيمه مى‏كند. آن قلم‏ها و زبان‏هايى كه كوشش مى‏كنند كه اين دو قشر را از هم جدا كنند، آنها هستند كه يا قبله آنها مسكو و يا قبله آنها واشنگتن است و شما هوشيار باشيد كه اين مصلحت بزرگ را كه وحدت دانشگاه و فيضيه است از دست ندهيد و اميدوارم كه موفق باشيد كه خودتان كشور خودتان را مستقلاً اداره بكنيد، دست شما از طرف شرق و غرب به سوى خودتان برگردد و شر شرق و غرب از كشور ما به سوى خودشان برگردد. خداوند تبارك و تعالى يار و پشتيبان فيضيه و دانشگاه باشد و يار و پشتيبان همه ملت.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها