پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:36 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى ستاد انجمنهاى اسلامى وزارت بهدارى و بهزيستى و اقشار مختلف مردم
بسم الله الرحمن الرحيم
وجود انجمن اسلامى در همه كشور و خصوصاً در ارگانهاى انقلابى از امورى است كه لازم است، لكن خود آقايانى كه انجمنهاى اسلامى را تشكيل مىدهند بايد مواظب باشند به اينكه اولاً در اين انجمنها اشخاص فاسد و از گروههاى منحرف وارد نشوند و ثانياً خود آقايان توجه داشته باشند كه كارهايى كه در آنجا انجام مىگيرد كارهاى اسلامى باشد و انحرافاتى نداشته باشد.
امروز كه انجمنهاى وزارت اسلامى وزارت بهدارى و همين طور اطبا و كارگران بهدارىهاى خوزستان و پرستارهاى محترم اين استان اينجا آمدهاند، من يك كلمه راجع به اين اطبا و بهياران و پرستاران و كارمندان بهدارى در سرتاسر كشور عرض دارم و يك كلمه هم راجع به اين نهادها در خوزستان و در غرب و جنوب كشور عرض دارم.
آنچه كه نسبت به اين آقايان و اين خانمها در سرتاسر كشور عرض دارم، اين است كه طبابت و پرستارى و خدمت به اين بيمارانى كه در اين بيمارستانها خوابيدهاند يك خدمت بسيار مشكل لكن بسيار ارزنده است. پرستارى مريض بسيار مشكل است و پرستارى خوب، بسيار ارزشمند و همين طور طبابت و بالاى سر مريضها و مجروحين و معلولين و اينها رفتن و با آنها سر و كار داشتن مشكل است، لكن صحيح عمل كردن بسيار ارزشمند است. در ساير ادارات بايد همه كار صحيح انجام بدهند و كار صحيح همه ارزش دارد، لكن در بيمارستانها يك ويژگى خاصى دارد. سر و كار با يك عدهاى داريد شما و خصوصاً پرستارها كه اينها بيمارند، دل شكستهاند، محتاج به پرستارى روحى دارند، محتاج به آرامش روحى دارند و شما با اين مريضها، با اين بيمارها هر چه محبت بكنيد و هر چه پرستارى مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بكنيد اين در روحيه بيمار موثر است و بر خوب شدن، سرعت خوب شدن بيماران نيز مؤثر است و در بارگاه خداى تبارك و تعالى خدمت به اين جمعيت، خدمت به اين بندگان خدا بسيار ارزشمند است. و آنچه كه بايد به پرستارها و اطبا و بهيارها و مستخدمين بيمارستانهاى خوزستان و جاهاى جنگزده عرض كنم، اين است كه كارهاى شما در آن بيمارستانها ارزشمندتر از همه جا هست، هم كارها در آنجا كه در معرض خطر است و شما مواجه هستيد با يك جمعيتهايى كه به بيمارستان رحم نمىكنند و به مدارس هم رحمكنند، در آنجا
خدمت مىكنيد اين يك ارزش بسيار بزرگ است و پرستارى از كسانى كه در راه اسلام اعضاى خودشان را، صحت خودشان را، سلامت خودشان را ازدست دادهاند اين يك خدمت بسيار بزرگ ارزشمندى است در بارگاه خداوند تبارك و تعالى. لكن بايد خيلى توجه داشته باشيد به اينكه هم وضع بيمارستانها وضع اسلامى باشد و هم رفتارتان با اين مرضى و با اين معلولين و با اين بيمارها يك وضع مادرانه و پدرانه و خواهرانه و برادرانه باشد. بسيار كار مشكل و ارزشمندى است و بسيار پر مسؤوليت، چنانچه انجمنهاى اسلامى هم كارشان ارزشمند است و مسؤوليت شان بزرگ. بنابراين سفارش من، تمناى من از همه انجمن هاى اسلامى سرتاسر كشور و همه اطبا و بهياران و كارمندان و پرستاران سرتاسر كشور، خصوصاً در جاهائى كه جنگزده هستند و در جاهائى كه در معرض خطر هستند، اين است كه با تمام قوا كوشش كنيد كه اعمال شما اعمال اسلامى باشد و رفتار شما با مرضى رفتار خوب باشد و رفتار انسانى اسلامى باشد. خداوند تبارك و تعالى به شماها برادران و خواهران اجر عنايت كند و اجر آن زنهايى كه در صدر اسلام براى پرستارى لشگر اسلام مىرفتند انشاءالله در نامه اعمال شما هم نوشته بشود.
ما امروز مواجه هستيم با مشكلاتى كه از خارج براى ما تهيه مىكنند و صادر مىكنند و در داخل بعضى عناصر وابسته به خارج تهيه مىكنند و ما را در مشكلات مىگذارند. من در اول اين سال اعلام كردم كه اين سال را بايد ما سال اجراى قانون بدانيم و با قانون طورى عمل كنيم كه هم اسلام و هم دنيا ما را يك رفتار صحيح بداند كارهاى ما را، در كشورى كه قانون حكومت نكند خصوصاً قانونى كه قانون اسلام است، اين كشور را نمىتوانيم اسلامى حساب كنيم. كسانى كه با قانون مخالفت مىكنند، اينها با اسلام مخالفت مىكنند. كسانى كه با مصوبات مجلس بعد از اينكه شوراى نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت مىكنند، اينها دانسته يا ندانسته با اسلام مخالفت مىكنند.
ما اگر همه اشخاصى كه در كشورمان هستند و همه گروههايى كه در كشور هستند و همه نهادهائى كه در سرتاسر كشور هستند اگر به قانون خاضع بشويم و اگر قانون را محترم بشمريم هيچ اختلافى پيش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون شكنىها پيش مىآيد. اگر قانون حكومت كند در يك كشورى، چنانچه از صدر عالم تاكنون تمام انبيا براى برقرار كردن قانون آمده اند و اسلام براى برقرارى قانون آمده است و پيغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفاى اسلام تمام براى قانون خاضع بودهاند و تسليم قانون بودهاند، ما هم بايد تبعيت از پيغمبر اسلام بكنيم و از ائمه خدا بكنيم و به قانون هم عمل كنيم و هم خاضع باشيم در مقابل قانون. قانون براى همه است. البته اگر چنانچه به قانون بخواهند عمل كنند و يك دزدى را به جاى خودش بنشانند آن دزد صدايش در مىآيد، لكن بايد آن دزدى كه مقابل قانون مى خواهد عرض اندام كند به او توجه داد كه اين قانون است و اگر چنانچه پسر رسول اكرم، دختر رسول اكرم هم خداى نكرده دزدى كند رسول اكرم دست او را مىبرد، قانون است. قانون
براى نفع ملت است، براى نفع جامعه است، براى نفع بعضى اشخاص و بعضى گروهها نيست. قانون توجه به تمام جامعه كرده است و قانون براى تهذيب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان مىآيد و ديكتاتورها هم از قانون بدشان مىآيد و كسانى كه مخالفتها مىخواهند بكنند، از قانون بدشان مىآيد، لكن قانونى كه مال همه ملت است و براى تهذيب همه ملت است و براى آرامش خاطر همه ملت است و براى مصالح همه ملت است، اين قانون بايد محترم شمرده بشود. نبايد اگر چنانچه يك قانونى برخلاف نظر من بود من بيايم بيرون و هياهو كنم كه من اين قانون را قبول ندارم، اين قانون خوب قانونى نيست. قانون خوب است، شماها بايد خودتان را تطبيق بدهيد با قانون، نه قانون خودشان را براىبه شما تطبيق بدهد. اگر قانون بنا باشد كه خودش را تطبيق بدهد به يك گروه، تطبيق بدهد به يك جمعيت، تطبيق بدهد به يك شخص، اين قانون نيست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر كشورى بايد خودشان را با آن قانون تطبيق بدهند. اگر قانون برخلاف خودشان هم حكمى كرد، بايد خودشان را در مقابل قانون تسليم كنند، آنوقت است كه كشور، كشور قانون مىشود.
اگر يك جايى عمل به قانون شد و يك گروهى در خيابانها بر ضد اين عمل بخواهند عرض اندام كنند، اين همان معناى ديكتاتورى است كه مكرر گفتهام كه قدم به قدم پيش مىرود، اين همان ديكتاتورى است كه به هيتلر مبدل مىشود انسان، اين همان ديكتاتورى است كه به استالين انسان را مبدل مىكند. اگر قانون در يك كشورى عمل نشود، كسانى كه مى خواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتورانى هستند كه به صورت اسلامى پيش آمده اند يا به صورت آزادى و امثال اين حرفها. اگر همه اين آقايانى كه ادعاى اين را مىكنند كه ما طرفدار قوانين هستيم، اينها با هم بنشينند و قانون را باز كنند و تكليف را از روى قانون همهشان معين كنند و بعد هم ملتزم باشند كه اگر قانون برخلاف رأى من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، ديگر دعوائى پيش نمىآيد، هياهو پيش نمىآيد. اگر بنا باشد كه يك جائى بخواهند، دادستان بخواهد روى قوانين عمل بكنند، ما بخواهيم بگوئيم كه خير ما دادستان را قبول نداريم، اين معناى ديكتاتورى است. ديكتاتورى همين است كه نه به مجلس سر فرو مىآورد، نه به قوانين مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأييد شوراى نگهبان و نه به قوه قضائيه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همين طور به همه ارگانها. قانون معنايش اين است كه اين چيزهايى كه به حسب قانون اسلامى، به حسب قانون كشورى كه منطبق با قوانين اسلام است، اينها را، وظيفهشان را قانون معين كرده. بعد از آنكه قانون وظيفه را معين كرد، هر كس بخواهد كه برخلاف او عمل بكند اين يك ديكتاتورى است كه به صورت مظلومانه حالا پيش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پيش خواهد آمد و بعد اين كشور را به تباهى خواهد كشيد و اين كشور وقتى به تباهى كشيده شد و اين مردم متفرق و مختلف با هم شدند اين همان وظيفهاى كه براى ابرقدرتها بايد انجام بدهد، اين آدم انجام داده ولو خودش نمىفهمد، اگر بفهمد كه ديگر مصيبت بالاتر است لكن خودشان ملتفت نيستند. اگر من اين نصيحتها را مىكنم كه شما همه به قانون عمل
كنيد، از هياهو و جنجال دست برداريد، روزنامهها از هياهو و جنجال دست برداريد، قلمدارها از هياهو و جنجال دست بردارند، نويسندهها دست بردارند، گويندهها دست بردارند، اگر چنانچه اينطور بشود، يك كشور قانونى ما پيدا مىكنيم كه همان كشور اسلامى است و ديكتاتورى از اين كشور بيرون مىرود، اينكه من هميشه نصيحت مىكنم به آقايان و مىخواهم كه امور روى روش صحيح عمل بشود، روى قوانين عمل بشود و تخلف مىشود و معذلك من نصيحت مىكنم به آقايان، اين نه از باب اين است كه در ملت ما يك ضعفى پيدا شده، يك فتورى پيدا شده و ملت ما ديگر به احكام اسلام اعتنايى ندارند. اينها دنبال اين هستند يك ديكتاتور پيدا كنند و پاى بيرق او، همه سينه بزنند. مسأله اين نيست. 15 خرداد و سالروز 15 خرداد ثابت كرد كه اين مردم در صحنه هستند و براى اسلام هم در صحنه هستند. آن روزى كه احساس خطر براى اسلام بكنم ، دست همه را قطع خواهم كرد من تا آنجائى كه بتوانم، تا آنجايى كه اخلاق اسلامى اقتضا مىكند كه همه اينها را به آرامش دعوت كنم، همه گروهها و گروهكها را به آرامش دعوت كنم، همه افراد را به آرامش دعوت كنم عمل خواهم كرد، نصيحت خواهم كرد، نصيحت برادرانه خواهم كرد، نصيحت خاضعانه خواهم كرد لكن اين را بايد همه بدانند آن روزى كه من احساس خطر براى جمهورى اسلامى بكنم، آن روزى كه من احساس خطر براى اسلام بكنم، آن روز اينطور نيست كه - باز ما باز من بنشينم نصيحت كنم، دست همه را قطع خواهم كرد. اگر چنانچه اشخاصى در اين برهه زمان كه ما ابتلا داريم به جنگ، ابتلا داريم به - آرام - بايد آرامش محفوظ بشود. اگر كسانى در اطراف كشور سخنرانى كنند و سخنرانى آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص هر كس مىخواهد باشد، هر مقامى مىخواهد باشد، من او را به جاى خودش مىنشانم، قبل از اينكه شورش پيدا بشود من او را به جاى خودش مىنشانم. و امروز اعلام مىكنم به اينهايى كه در اطراف مىروند و صحبت مىكنند و از قرارى كه به من اطلاع دادند اين گروهكهاى فاسد هم فرصت را به دست آوردند و مىخواهند راهپيمائى كنند، قواى نظامى و انتظامى و پاسدارها بايد به طور جد از سخنرانىهايى كه اينطور هستند جلوگيرى كنند و سخنرانهايى كه اينطور هستند دستگير كنند. اگر من هم سخنرانى كردم كه مخالف با دستور اسلام بود و براى ايجاد تشنج و براى گرفتار كردن ملت مسلمان ما كه خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم اين كار را بكنم موظف شرعى هستند اين ارگانهاى انتظامى و نظامى كه من را بگيرند و به دادگاه بسپرند، اين استثنا ندارد. گوشخودتان را باز كنيد، من همانطورى كه با شاه عمل كردم و هم ملت ما همانطورى كه با محمد رضا عمل كرد با اشخاصى كه بخواهند فساد ايجاد كنند، با اشخاصى كه زائد بر صحبت بخواهند تشنج ايجاد كنند، با اشخاصى كه مىخواهند صف آرائى بكنند در مقابل دادستانى، در مقابل مجلس، در مقابل ارگانهاى ديگر، من همان را خواهم كرد كه با محمدرضا عمل خواهم كرد و امروز وسائل در دست است و شماها خواهيد منزوى شد.
باز من نصيحت مىكنم شماها را كه تا دير نشده است به جاى خودتان بنشينيد و از تحريكات عناصر فاسد كه در گوشهاى شما مطالبى مىخوانند پرهيز كنيد و آنها را از خودتان برانيد كه من با آرامش، كسى اگر مخالفت كند با او سخت عمل خواهم كرد و اين يك وظيفه شرعى است كه بر عهده همه ما هست و بر عهده من هم هست. من به سرتاسر كشور، به بازارهاى كشور، به همه جايى كه مسلمين در كشور هستند، اخطار مىكنم و مىگويم كه گروههايى در صددند كه بازار ببندند، اينها همان سرمايهدارانى هستند كه امروز مىخواهند مفسده كنند و اينها همان گروهكهاى فاسد هستند كه اشخاصى را آلت دست قرار دادهاند و مىخواهند مفسده بكنند و اگر چنانچه يك همچو امرى بشود، بستن بازار امروز و راهپيمائى امروز، بستن بازار و راهپيمائى در مقابل رسول اكرم است، در مقابل اسلام است و شما هوشيار باشيد كه مبادا اين گروهكهاى فرصتطلب به بهانه اينكه چه شده و چه شده بخواهند راهپيمائى كنند و بخواهند آشوب كنند. محركين آشوب را هر كس مىخواهد باشد، با قلم، با زبان، با هر چه مىخواهد باشد معرفى كنند، من او را خواهم منزوى كرد. بنابراين من تا سر حد امكان، تا آنجايى كه اسلام را در خطر نبينم و بازىهاى سياسى نخواهد اسلام را و مسلمين را در خطر بيندازد به آنها نصيحت مىكنم و خاضعانه از آنها مىخواهم كه دست بردارند از اين شيطنتها و اگر چنانچه احساس خطر بكنم همانطورى كه با محمدرضا عمل شد با همه آنطور عمل خواهد شد.
امروز بازار بستن، راهپيمائى كردن، سخنرانىهاى انحرافى كردن، تمام اينها برخلاف مصالح اسلام و برخلاف مصالح خداى تبارك و تعالى كه اسلام را براى ما الگو قرار داده است مىباشد و حرام است. بستن بازار در هر جا و راه افتادن در كوچه و محلهها بدون اينكه از طرف وزارت كشور اجازه داده باشد، اين انحراف است و محرم است و قواى نظمى، انتظامى و نظامى و پاسداران و بسيج و تمام ملت موظفند، شرعاً مكلفند به تكليف الهى كه جلوگيرى از اين مفسدهها بكنند.
و من باز به همه آقايانى كه مىخواهند نطق كنند و اعلاميه بدهند و نمىدانم نامه سرگشاده بفرستند و از اين مزخرفات، به همهاينها اعلام مىكنم كه برگرديد به اسلام، برگرديد به قانون، برگرديد به قرآن كريم، بهانه درست نكنيد كه اسباب اين بشود كه شما همه به انزوا كشيده بشويد. من به بسيارى از شما علاقه دارم و ميل دارم كه همه به قانون عمل كنند و همه در جاى خود باشند و اگر چنانچه اينطور نباشد مسأله طور ديگر خواهد شد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته