پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 10:35 AM
بسم الله الرحمن الرحيم
راجع به روزنامه و ساير مطبوعات، راديو و تلويزيون مكرراً صحبتهائى كردهام، لكن تذكر و موعظه تكرارش مؤثر است. يكى از امورى كه حتى در امراض مؤثر است تلقين است كه مريض به خودش و يا ديگرى به او تلقين كند كه خوب مىشوى، اين وقتى مكرر شد در نفس انسان اثر مىگذارد. در موعظه هم همين طور است، انسان بايد هم خودش را موعظه كند و هم در معرض موعظه واقع بشود. هيچ انسانى نيست كه محتاج به موعظه نباشد منتها انسانهاى بالا واعظشان خداست و انسانهاى بعد واعظشان آنها هستند تا برسد به آخر، تا برسد به ما. ما خودمان احتياج به موعظه داريم و موعظه چندين ساله در خود من باز تأثير بسزا نكرده است. من بايد اعتراف كنم كه در عين حالى كه آقايان را موعظه مىكنم و حالا مسائل روز را و قديم مسائل اخلاقى را، معذلك در خود من آنطور كه بايد تأثير كند، تأثير نكرده است. اين براى اين است كه در باطن انسان، شيطان بزرگى است كه ايستاده است تا انسان را به هلاكت برساند، تمام همش اين است كه انسان را بدون ايمان از اينجا بيرون كند و ما از گرفتارى به اين عواقب سوء به خدا پناه مىبريم. موعظه من به شما آقايان اين است كه شما و ما همه در محضر خدا هستيم همين جا كه نشستهايم و با هم صحبت مىكنيم محضر خداست. همه پيش چشم خدا هستيم. همه در علم خدا هستيم. خدا در همه جا حضور دارد. و هو معكم اينما كنتم آن كسى كه مسؤوليت را به عهده ما گذاشته است حاضر است، پس با آن كسى كه حاضر است نبايد مخالفت كنيم.
مسؤوليت بزرگ شما امروز قلم هائى است كه در دست شماست. اداره شما مثل يك اداره دولتى نيست كه هر چه در آن واقع شود در همانجاست، مگر گاهى به مردم بگويند، اما قلمها اگر لغزش پيدا كنند يك ملت را لغزاند. راديو تلويزيون دستگاهى است كه اگر فاسد باشد يك ملت را فاسد مىكند. الان همه راديو را گوش و تلويزيون را نگاه مىكنند. معصيتى اگر اتفاق بيفتد، در محضر همه مردم است. اگر خداى نخواسته قلمهاى شما بلغزد و از تعهدى كه براى خداى تبارك و تعالى بايد داشته باشيد غفلت بكنيد اينجور نيست كه تنها به شما و دوستان و هم مذهب و هم دين شما ضرر بزند،
به همه ضرر مىزند، پس يك ضرر كوچك نيست، شما كه روزنامه كثير الانتشارى در دستتان است بايد توجه كنيد كه مسؤوليت بسيار خطيرى پيش مردم و ملتهاى جهان داريد كه اگر ارشاد كنيد مردم را بالاتر از اطاعتهائى است كه در گوشه خانه و يا يك مجلسى كه چند هزار نفر هستند مىباشد. قلم شما اگر ارشادى باشد، ملت را به راه راست هدايت مىكند و مىتواند مردم را از انحرافات نجات دهد. امروز چند برابر قلمهاى ارشادى قلمهاى انحرافى است. بايد انسان متوجه باشد كه منحرفين چه مىگويند و چه مىخواهند گفت و انگيزه شأن از اين انحرافات چيست. آن كسى كه اهل همين مملكت و خاك و ملت است چه مىگويد و ملت است چه مىگويد كه مىخواهد انحراف ايجاد كند، آيا صحيح است كه اينها دلسوز ملت هستند و از روى دلسوزى است كه مىخواهند مسائل فاسد را رفع كنند؟ يا نه، دست خودشان را آلت قرار دادهاند به اينكه فاسد كنند؟ ممكن است در بين اينها اشخاصى باشند كه واقعاً بخواهند مفاسد را بگويند و اصلاح كنند ولى انسان از لحن كسى كه صحبت مىكند مىفهمد كه چيست. انسان از قلم كسى كه مىگويد من مىخواهم مردم را ارشاد كنم مىفهمد كه مسأله، مسأله ارشاد است يا مسأله چيزهاى ديگر است.
انسان از طرز صحبت مىفهمد كه از يك نفس خبيث براى افساد بيرون آمده يا از يك نفس آرام براى اصلاح و ما در بعضى از اين قلمها و زبانها معانى كه اصلاح است كم مىبينيم، آدم مىبيند كه سلامت قلم و بيان و ارشاد هست ولى كم است، از آن طرف نشرياتى كه براى افساد است زياد مىباشد.
بايد نشريات شما در مقابل اينها به صورتى باشد كه وقتى دست مردم مىرسد بگويند تعليمى است و مدرسهاى است براى تعليم و كسانى كه الهى هستند راضى باشند. شما درصدد اين نباشيد كه منحرفين را راضى كنيد، در صدد اين باشيد كه منحرفين را اصلاح كنيد. اگر منحرفين را بخواهيد راضى كنيد شما را به انحراف مىكشند، اما اگر بخواهيد منحرفين را اصلاح كنيد هر روز قلم شما قلم اصلاحى است. مقالاتى كه مىنويسيد اصلاحى باشد، اخبارى كه مىنويسيد، تيترهايى هست، مردم اينها را در روزنامهها مىبينند و مىفهمند كه اين تيتر از كجا پيدا شده است و براى چه مقصدى اين تيتر را گذاشتهاند و گاهى هم آدم مىبيند مسأله اينطور نبوده است، تيترش يك جور است و مسألهاش يك جور ديگر. مردم اين تيترها را نگاه مىكنند و مىفهمند كه چه فسادى و يا چه صلاحى واقع شده است. بايد توجه كنيد كه روزنامهاى تيترش چيزى نباشد كه محتوايش آنطور نباشد، نه به آن تندى كه در تيتر است و نه به آن عظمت، اين غش است. درست مثل كاسبى كه روى متاعش چيز خوب مىريزد و آخرش فاسد است و اين حرام است و اگر تيتر با محتوا نخواند غش است كه شما با قلمهايتان مى كنيد. بايد توجه كنيد و شك نكنيد ما روز محاسبه داريم، از همه چيزها محاسبه مىشود آن روز، خود انسان، قلمها، دستها، چشم شهادت مىدهند، دير يا زود چيزى نيست ولى چنين روزى هست.
توجه كنيد اگر مىخواهيد كشور اسلامى باشد بايد مطبوعاتش هم اسلامى باشد. توجه كنيد كه اگر يك چيزى پيدا كنند در راديو لندن و يا آمريكا و يا راديوهاى ديگر، يك كلمه را برداشته و به صورتى بزرگ نمايش مىدهند مثلاً ايران همه كارهايش به هم ريخته است و چه و چه هست. اين براى اين است كه يكى از راههايى كه اينها بخواهند فساد كنند مطبوعات است.
روزنامهها با كسى صورت مخاصمه نداشته باشند بلكه صورت ارشاد داشته باشند
من اميدوارم انشاء الله تا شما اين روزنامهاى كه در دستتان است و عهده دار مسؤوليت آن هستيد درصدد باشيد كه اولا افرادى كه مىخواهند به اين جمهورى صدمه بزنند اگر يكدفعه نمىتوانيد آنها را ارشاد كنيد به تدريج اين كار را بكنيد وقتى تدريجى شد كار درست مىشود. اما راجع به محتوا و ديگر چيزها، شما هيچ كس را دشمن خودتان حساب نكنيد، نمىگويم صدام را هم حساب نكنيد، نه، اما اينهائى كه الان متكفل امور كشور هستند هيچ كدام دشمن با شما نيستند سليقههاى مختلفى با هم دارند. اين سليقههاى مختلف در نفس انسان روى انگيزههايى است كه به صورت مخاصمه در مىآيد در صورتى كه نبايد اينطور باشد. روزنامهها بايد با كسى صورت مخاصمه نداشته باشند بلكه صورت ارشاد داشته باشند، مطالب را بگويند. انتقادها بايد باشد زيرا يك جامعه تا انتقاد نشود اصلاح نمىشود عيب هم در همين جاست چون سرتاپاى انسان عيب است و بايد اين عيبها را انتقاد كرد تا جامعه اصلاح بشود. خداوند انشاء الله شما را حفظ كند و موفق باشيد و قلمها موفق باشند تا رضاى خدا را ملاحظه كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته