0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:41 AM

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 119

تاريخ: 14/12/59

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤولان و روحانيون دفتر تبليغات اسلامى حوزه‏هاى علميه قم و مشهد

جهانخواران روحانيت را منزوى كردند تا هر چه مى‏خواهند بر سر ملت‏ها بياورند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

با اينكه وقت كم است و تقريباً گذشته است لكن من چند كلمه با شما روحانيون و شما برادران و فرزندان اسلام در ميان مى‏گذارم. دست‏هاى مرموز جهانخواران به وسيله اشخاص و گروه‏هايى كه در قشرهاى ملت‏هاى اسلامى نفوذ كرده‏اند، در طول ساليان دراز يك برنامه‏اى را انجام دادند و مع الاسف انجام گرفت و ثمرات خبيث خودش را هم تحويل ملت‏ها داد و آن اين معنا كه روحانيون بايد در مساجد و در حجره‏ها و در زاويه‏ها منزوى باشند و تمام كار آنها اين است كه پيرمردانشان از منزل تا مسجد و از مسجد به منزل بروند و كنار از جامعه و بى‏توجه به چيزهايى كه بر جامعه مى‏گذرد باشند و حتى دخالت روحانيين در امور اجتماعى و سياسى كشور يك ننگى بود و خلاف عدالت و مقام روحانيت. وظيفه جوان‏هاى روحانى هم خزيدن در گوشه مدارس و حجره‏هاى مرطوب و فقط تحصيل علوم، آن هم نه آنى كه مربوط به جامعه است و نه آنكه مربوط به سياست جامعه، حتى لباس جندى جزء چيزهائى حساب مى‏شد كه اگر روحانى آن لباس را به تن كند، از عدالت خارج مى‏شود، و دخالت در امور سياسى يك وضعى تعبير شده بود كه اين برخلاف روحانيت است و فلان آقا كه سياسى است، ديگر نبايد در جرگه روحانيت باشد. اين امرى بود كه براى منزوى كردن روحانيت و كشاندن آنها را به گوشه‏هاى انزوا و حجره‏هاى مدارس و گوشه‏هاى مسجد طرح‏ريزى شده بود و به باور اكثر از روحانيون و اكثر قريب به اتفاق ملت واقع شده بود. اگر يك امرى كه مربوط به سياست، مربوط به اجتماع، مربوط به گرفتارى سياسى و اجتماعى اسلام و كشور اسلام بود روحانيين نبايد دخالت كنند. اين امر را از اروپا گرفته بودند كه آنها هم روحانيت خودشان را منزوى كرده بودند تا هر كارى كه مى‏خواهند به سر ملت‏ها بياورند و كسى نباشد چرا بگويد. در اينجا هم، در مملكت ما و در بلاد ديگر اسلامى هم همين نقشه بود و روحانيين اگر دخالت در يك امر سياسى مى‏كردند، ملت به آنها ايراد مى‏گرفت و خود روحانيين هم ايراد مى‏گرفتند. آنها بايد منعزل باشند از سياست و از گرفتارى‏هاى اسلام مسلمين و اين امور بايد به دست سلاطين و وابستگان به آنها سپرده بشود. اين يك نقشه‏اى بود كه سال‏هاى طولانى كشيده شده بود و استفاده‏هاى بزرگى هم كردند. اگر اين نقشه نبود يا به ثمر نرسيده بود، كشور ما و كشورهاى اسلامى كه روحانيين‏شان بايد در امور كشور دخالت‏

صحيفه نور ج 14 صفحه 120

كنند و بايد سياست مدن را در رأس برنامه‏هاى خودشان بگذارند، كشورهاى اسلامى اين گرفتارى‏ها را پيدا نمى‏كرد. آنها خوب فهميده بودند كه اين طايفه كه پيش مردم هستند و نفوذ دارند و كليد باب ملت هستند، بايد به طورى عمل بشود كه ملت هم اجازه ندهد به اينها كه در امور سياسى دخالت كنند و خودشان هم باورشان بيايد كه نبايد در امور سياسى دخالت كنند. همانطورى كه غربى‏ها اين مطلب را نسبت به كليسا انجام دادند و كليسا منعزل بود و شد از ملت‏ها، اين امر در اينجا به دست آنها انجام گرفت و ما را به اينجا رساند.

براى دخالت در امور سياسى، اجتماعى و مشكلات مسلمين مهيا باشيد

امروز كه يك تحول بزرگى در ملت پيدا شده است و خداى تبارك و تعالى به اين ملت عنايت فرموده است و اين تحول را به قدرت خود ايجاد فرموده است، در روحانيين هم اين تحول حاصل شده است و الان در صف مجاهدين جهاد مى‏كنند و كشته مى‏دهند و شهيد مى‏دهند و با سلاح صلاح در بين توده‏هاى مردم ظاهر مى‏شوند و آن سد عدم دخالت روحانى در امور اجتماعى و سياسى و جنگى شكسته شد و بحمدالله شما آقايان و همه علماى بلاد و همه طلاب و روحانيين بلاد حاضر در صحنه هستند و همراه با برادران سپاهى خودشان و برادران ارتشى خودشان در جبهه‏ها مى‏روند و فداكارى مى‏كنند.

برادران عزيز من! فرزندان اسلام! توجه داشته باشيد كه باز يك جريانى در كار است كه شما را منعزل كنند از اين امرى كه در او هستيد، مبادا گروه‏ها يا آنهايى كه نمى‏خواهند روحانيون در اين كشورها نفس بكشند شما را اغفال كنند و برگردانند به كنج‏هاى مدارس و منزوى كنند در حجره‏ها. شما همانطورى كه علم را بايد بياموزيد و تقوا در رأس برنامه شما باشد، مهيا بودن از براى دخالت در امور سياسى و امور اجتماعى و دخالت در مشكلات مسلمين و حاضر بودن از براى دفاع از كشور اسلامى بايد كوشش كنيد. همين معنايى كه براى روحانيين نقشه كشيده بودند، براى جوان‏هاى غير روحانى، چه دانشگاهى‏ها و چه ساير جوان‏ها با طرزهاى ديگرى نقشه كشيدند تا آنها در ميدان سياست حاضر نباشند و در امورى كه كشور احتياج به آن دارد دخالت نكنند. عده كثيرى كه در دانشگاه‏ها و در مدارس بودند با گماردن معلمين و اساتيدى كه بسيارى از آنها بر خلاف مسير اسلام و بر خلاف مسير ملت اسلامى بودند جوان‏هاى ما را از آن راه منحرف مى‏كردند و آنها را مانع مى‏شدند از اينكه براى اسلام زحمت بكشند. بدبين كرده بودند آنها را به روحانيت و روحانيت را به آنها. دو جبهه تشكيل شده بود جبهه روحانيت و جبهه دانشگاه و از همين دو جبهه شدن آنها استفاده مى‏كردند و الحمدلله اين سد هم شكسته شد و روحانى در كنار دانشگاهى و دانشگاهى در كنار روحانى مشغول به فعاليت و مشغول به امور سياسى، امور اجتماعى و امور جنگى هستند. مبادا در بين شماها كسى بيايد و از دانشگاه بخواهد انتقاد كند و نبادا در بين دانشگاهى‏ها بروند و از روحانيت انتقاد كنند اين انتقاد از اينها و انتقاد از آنها نه براى نفع شماست و نه براى نفع آنها، بلكه براى نفع ابرقدرت‏هاست. آنها به

صحيفه نور ج 14 صفحه 121

اين زودى دست از اين كشورهاى اسلامى برنمى دارند و از ايران، كه سرچشمه‏هاى نفت ما به جيب آنها بود و تمام مخازن ما به نفع آنها بودند و تمام اشخاصى كه از آنها كارى انجام مى‏گرفت به نفع آنها بودند، اينها الان دست‏شان كوتاه شده است و به اين زودى از ما دست برنمى‏دارند.

عزيزان من! برادران من! خواهران من! تمام قشرهاى ملت توجه بكنيد كه جريان‏هائى در كار است كه روحانيين را در چشم مردم يك نحو ديگرى كه هستند جلوه بدهند و مردم را از روحانيت جدا كنند و دانشگاه را از روحانيون جدا كنند و مقاصد خودشان را انجام بدهند ولو با يك رژيمى كه به طور سالوسى در ملت ايجاد كنند، يعنى يك رژيم به صورت صد در صد اسلامى و بيشتر از شما فرياد وا اسلاما بكشد لكن در باطن منافق باشد و در باطن برخلاف مصالح كشور عمل كند. امروز حيله‏هاى شيطانى قدرت‏هاى بزرگ در كار است كه ملت را از روحانيت جدا كند و ملت را و اينها را از ملت جدا كند و اينها را از دانشگاه‏ها جدا كند و از قشر جوامع ملت جدا كند و اين همان نقشه‏اى است كه آنها مى‏خواهند كه روحانيين منزوى بشوند در حجرات و در مساجد و آنها كارهاى خودشان را انجام بدهند. اينهائى كه از روحانيون انتقاد مى‏كنند كجا هستند؟ در كدام زاويه هستند كه وقتى انقلاب شد ريختند و اسلحه‏ها را به غارت بردند و الان هم اسلحه‏ها در دست آنهاست و آن روز كه جنگ بود آنها كنار نشستند و منتظر اينند كه عراق يا قدرت ديگرى غلبه كند و آنها ملحق به آنها بشوند. روحانيين ما در صحنه حاضرند، شهداى آنها الان در مقابل چشم من بسياريشان يا بعضى‏شان حاضرند و خود جوان‏هاى روحانى با اسلحه از جنگ برگشتند. آنهايى كه انتقاد از روحانيين مى كنند، در كدام جبهه رفتند؟ كدام شهيد را دادند؟ بياورند عرضه كنند. آنها اسلحه‏ها را غارت كردند و نشسته‏اند كه شكست به ايران بدهند. و آنهايى كه، خوبان آنها اگر در بينشان باشد مى‏خواهند استفاده، خودشان، بكنند و آنهايى كه خون داده‏اند آنها به كنار بروند و آنها، منافعى كه اينها به دست آورده‏اند آنها - ببرند و آنها كه منحرفين هستند نه اسلام را قبول دارند و نه روحانيت را و نه دانشگاه را. با رفتارتان اسلام را آنطور كه هست عرضه كنيد بايد توجه داشته باشيد، بايد دانشگاه‏ها و مدارس و همه جا توجه داشته باشند، دانشگاه پيوند خودش را با فيضيه محكم كند و فيضيه محكم كند پيوستگى خودش را به دانشگاه. شما دو قشرى هستيد كه اگر شما اصلاح بشويد اصلاح مى‏شود ملت‏ها و اگر خداى نخواسته شما اصلاح نشويد يا منزوى بشويد مملكت‏تان و كسانى كه مى‏توانند در مملكت كارى بكنند منزوى خواهند شد و قدرت‏هائى كه منافع خودشان را از دست داده‏اند به ميدان مى‏آيند و يك حكومت وجيه المله مى‏آورند روى كار و آن حكومت وجيه المله تمام چيزهاى ما را به باد فنا خواهد داد. شما برادران و عزيزان من همانطورى كه الان سلاح در دستتان است بايد در دست ديگر صلاح باشد، بايد شما صلحا باشيد، بايد شما رفتارى بكنيد كه اسلام را آنطور كه هست عرضه كنيد. شما

صحيفه نور ج 14 صفحه 122

بدانيد كه اگر خداى نخواسته از روحانيين و از كسانى كه ملبس به لباس روحانى هستند، مطلبى كه بر خلاف دستورات اسلام است صادر بشود، روحانيت را با اين اعمال منزوى خواهيد كرد و قلم‏ها بر ضد شما به كار مى‏افتد و شما را از ملت جدا مى‏كنند و ملت را از شما جدا مى‏كنند و به سر اين كشور آن مى‏آورند كه در زمان رضاخان و پسرش آمد.

اين اسلام، امروز در دست همه ماها سرتاسر كشورهاى اسلامى و خصوصاً ايران كه جمهورى اسلامى - انسانى را در اين كشور اعلام كرده است امانت است، امانت بزرگ است. اين امانت به دست ماهاست و اگر چنانچه به اين امانت خيانت بكنيم خيانت به اسلام است، خيانت به احكام نورانى خداست و خيانت به ملت‏هاى ضعيف است. توجه كنند روحانيون در سرتاسر كشور، چه جوان‏ها كه در ميدان‏ها مى‏روند و فداكارى مى‏كنند و چه آنهائى كه در مدارس مشغول تحصيل علوم هستند و چه آنهايى كه مشغول به تدريس هستند و چه آنهايى كه ائمه جمعه و جماعات هستند و چه آنهايى كه در دادگاه‏ها و مقامات قضايى هستند و چه آنهايى كه در كميسيون‏ها و جاهاى ديگر هستند، توجه كنند كه اسلام در دست شما طايفه بالخصوص امانت است و انحراف شما ولو بعضى از شما موجب مى شود كه اشخاصى كه با شما و با اسلام دشمن هستند با قلم خودشان و گفتار خودشان به شما حمله كنند و يك مطلب را بزرگ كنند، مجاهدات شما را يك كلمه از آن گفته نشود، لكن انحراف شما دائماً گفته بشود و به گوش مردم خوانده بشود، مردم را از مجاهدات شما اغفال كنند، از زحماتى كه از 15 خرداد تاكنون بر شما وارد شده است و بزرگان شما را برده‏اند در حبس‏ها و زجرها و اينها انجام دادند كارهائى كه با دزدان آنطور انجام نمى‏دهند، اينها را ذكرى از آنها نديدم بكنند. قلم‏ها راجع به اين مسأله شكسته است اما اگر در يك دادگاهى يك كارى بشود كه مثلاً در نظر آنها انحراف باشد يا خداى نخواسته به حسب واقع انحراف باشد، آنها، عمال آنها، دور بيفتند و اين طرف و آن طرف و تبليغ كنند كه اين ديكتاتور آخوندى در كار است، ديكتاتور روحانى در كار است. اين كلمه، كلمه‏اى است كه دشمن‏هاى اسلام درست كرده‏اند و مى‏خواهند كه روحانيون را كنار بگذارند و روحانى برود گوشه مسجد و مسائل اسلامى را، نه آنكه مربوط به جامعه است، نه آنكه مربوط به مشكلات جامعه و اسلام است بلكه مسائل ديگر را، عبادى را فقط انجام بدهند، لكن ديگران در صحنه باشند و آن كنند به ما كه محمدرضا كرد.

تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند

بايد بيدار بشويد شما، بايد ملت بيدار بشوند، ملت ما در خيابان‏ها، در بازارها، در ساير نقاطى كه هستند، در كارخانه‏ها، در صحراها مشغول به خدمت هستند، بيدار باشند كه اينكه گفته مى‏شود ديكتاتورى آخوندى اين كلمه‏اى است كه به باطل گفته مى‏شود براى مقصد باطل‏تر، والا پيدا كنند آنها اين روحانيونى كه ديكتاتورى مى‏كنند. اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه احقاق حق مظلوم را از ظالم مى‏كنند و اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه در دادگاه‏ها امثال نصيرى‏ها را از بين مى‏برند،

صحيفه نور ج 14 صفحه 123

اين چيزى است كه اسلام كرده است و امرى است كه با امر اسلام انجام مى‏گيرد و اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه تحميل به ملت چيزى را مى‏خواهند بكنند، مى‏خواهند با قدرت ملت را آزار بدهند و مقاصد خودشان را انجام بدهند، اين يك دروغ واضح است كه بايد مردم از اشخاصى كه اين را مى‏گويند، بگيرند آنها را و از آنها بپرسند كه اين كدام يك است و چه كرده است و چه كار ديكتاتورى انجام داده است، تا بفهمند ريشه اين مطلب از كجاست. شما آقايان تكليف داريد كه كارهايى كه انجام مى‏دهيد، در تمام قشرهاى از روحانيت كه در ملت هستند و مشغول خدمت هستند كارهاى آنها بر وفق موازين شرعيه باشد و هيچ تخلف از موازين شرعيه نشود تا بهانه به دست دشمن ندهد. اين تكليف شماست كه تخلف از احكام اسلام نكنيد و انشاءالله نمى‏كنيد و تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند و حرف‏ها و تبليغاتى كه بر ضد روحانيت مى‏شود گوش به آن ندهد. و پيگيرى كند اگر يك جايى گفتند، ببينند كه آيا اين ديكتاتورى كه آنها مى‏گويند در كجا واقع شده است. آيا رئيس مجلس ما يك ديكتاتور است و دارد ديكتاتورى مى‏كند؟ يا مقامات ديگرى كه در كشور هستند؟ كدام يك از اينها مشغول ديكتاتورى هستند؟ يا زبان‏هاى غير متعهد اشخاص دارند ديكتاتورى مى‏كنند و مى‏خواهند روحانيت را تضعيف كنند و جمهورى اسلامى را تضعيف كنند. زبان‏هائى كه برخلاف مصالح اسلام به روحانيت حمله مى‏كنند بدون يك حجت شرعى، يا به جمهورى اسلامى حمله مى‏كنند بدون يك دليل واضح، اينها زبان‏هائى هستند كه گويندگان آنها ديكتاتورند و مى‏خواهند روحانيت را از صحنه بيرون كنند و آنوقت يك حكومتى به دست بياورند كه اين حكومت موافق ميل آقاى ريگان باشد يا مطابق ميل شوروى باشد.

اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است

من به همه روحانيين سرتاسر كشور اعلام خطر مى‏كنم، من به همه ملت اعلام خطر مى‏كنم. به روحانيون اعلام خطر مى‏كنم كه اگر چنانچه خداى نخواسته در بين شما كسى است كه برخلاف موازين اسلام عمل مى‏كند، او را نهى كنيد و اگر نپذيرفت از جرگه روحانيت اخراج كنيد. اگر نكنيد اين كار را، خداى نخواسته صورت روحانيت كه عز اسلام است اين را مشوه مى‏كنند و با مشوه كردن صورت روحانيت، اسلام به انزوا خواهد كشيد. اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است. گويندگان شما و دانشمندان شما بايد توجه داشته باشند كه حوزه‏ها را با تدبير، با نصيحت و همين طور جاهاى ديگرى كه روحانيين مشغول كارهايى هستند، آنها را با تدبير و با نصيحت وادار كنند به اينكه خداى نخواسته از آنها چيزى صادر نشود كه بهانه به دست آنهايى كه مى‏خواهند شما را از صحنه خارج كنند بيفتد و قلم‏ها به كار برود و خدمت‏هاى شما ناچيز و ناديده گرفته بشود و لغزشى اگر در يكى از شما يا در دو تا از شما پيدا شد به حساب روحانيت بگذارند. بايد تهذيب بشويد شما، خودتان را تهذيب كنيد و كسانى كه در حوزه‏ها هستند، اساتيدى كه در حوزه هستند كوشش كنند كه حوزه‏ها مهذب باشد. و اعلام خطرى را كه به ملت مى‏كنم اين است كه جريانى در كار است كه روحانيت را

صحيفه نور ج 14 صفحه 124

كنار بگذارند و جريانى در كار است كه شما را از روحانيت جدا كنند و آن كنند به سر ملت كه در زمان محمدرضا آمد، منتها به يك صورت ديگرى. بيدار بشويد اى ملت! و بيدار بشويد اى روحانيت! و بيدار بشويد اى دانشگاهيان! و بيدار بشويد اى كارگران! اى كارمندان! اى بزرگان! اى كوچكان! اى زن‏ها! اى مردها! بيدار بشويد و اين جريان را خنثى كنيد و نگذاريد ملت شما و مملكت شما انحراف پيدا كند از آن راهى كه شما داريد كه راه اسلام و راه خدا و خط رسول اكرم (ص) است.

امروز بايد دست از تمام اختلافات برداريم، اين يك تكليف شرعى - الهى است

من يك كلمه هم تكرار مى‏كنم و مكرر گفته‏ام و آن كلمه براى اشخاصى است كه متصدى امور مملكت هستند از رئيس جمهور تا هر جا كه باشد و هر كس كه باشد و هر ارگانى كه اشتغال به يك كارى در اين كشور داشته باشد، از ارتشى‏ها و ژاندارمرى و سپاه پاسداران و پاسبان‏ها و همه عشاير و قشرهايى كه از ملت هستند و مشغول خدمت هستند، به همه آنها اين كلمه را مى‏گويم كه توجه كنيد كه شما را دارند مى‏كشند به سوى اختلاف. توجه نداريد به اين مطلب مى‏آيند پيش اين دسته از آن دسته شكايت مى‏كنند. اشخاصى در مرزها هستند و در آنجاهايى كه جوان‏هاى ما دارند خون خودشان را مى‏دهند، مى‏روند و مى‏خواهند پاسدارها را از ارتش جدا كنند و ارتش را از پاسدارها و هر دو را از ژاندارمرى و بين خود ارتش قشرهاى مختلفى درست كنند و اختلاف بين خود ارتش هم بيندازند. توجه كنند كه اينهايى كه به عنوان خيرخواهى پيش آقاى رئيس جمهور مى‏روند و حرف‏هايى از ديگران مى‏زنند، اينها شياطينى هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان. و آنهايى كه پيش اجزا دولت مى‏روند، پيش نخست وزير مى‏روند، پيش ديگران مى‏روند و از آقاى رئيس جمهور انتقاد مى‏كنند اينها هم شيطان‏هايى هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان. آنهايى كه مى‏خواهند بين شماها اختلاف بيندازند، دشمنى ايجاد كنند، مى‏خواهند كه اين مملكت را به دست غير بسپارند همه شما را از بين ببرند و يك دولتى به دست امريكا يا به دست شوروى در اين مملكت ايجاد كنند. عقل سياسى اقتضا مى‏كند كه ما امروز با آن اشخاصى كه در رويه هم حتى با ما مخالفت دارند لكن در اصل مقصد با ما موافقند، باملت موافقند مسيرشان مسيرملت است، عقل سياسى اقتضا مى‏كند كه ما امروز دست از تمام اين اختلافات برداريم تا اين مملكت را آرام كنيم و اين مقصدى اصلى كه ما داريم و آن اينكه اسلام در اين مملكت پياده بشود و جمهورى اسلامى با محتواى حقيقى خودش در اينجا پياده بشود، موفق بشويم انشاءالله. من به همه، به همه آنها عرض مى‏كنم كه شما دست از اختلافات برداريد اينطور نباشد كه هر كدام در يك اجتماعى كه پيدا كرديد، بر ضد ديگران صحبت كنيد اينطور نباشد كه هر كدام قلم به دست گرفتيد بر ضد ديگران قلمفرسايى كنيد. همه شما اميدوارم كه به اسلام معتقد و به جمهورى اسلامى متعهد باشيد و در اين صورت همه شما مسيرتان يك مسير است ولو عقايدتان در بعضى از امور، رويه‏هاتان اختلاف دارد لكن امروز وقت اعمال رويه‏هاى مختلف نيست. من اين را از همه كسانى كه متصدى امرى هستند، چه آقايانى كه در مجلس هستند و چه

صحيفه نور ج 14 صفحه 125

آقايانى كه در جاهاى ديگر متصدى امر هستند، من به آنها با كمال اخلاص سفارش مى‏كنم كه اين يك تكليفى است شرعى، الهى و تخلف او خلاف مسير اسلام است.

ما همه پشتيبان ارتش هستيم

ما همه پشتيبان ارتش هستيم و ما همه پشتيبان فرماندهان ارتش هستيم و اگر كسى بگويد كه ملت با ارتش نيست اين يك دروغ واضح است كه شاهدش اين است كه ارتش كه در آنجا دارد خدمت مى‏كند، تمام مردم اين ملت دنبال او دارند به آنها خدمت مى‏كنند. آنهايى كه مى‏گويند ارتش و روحانيت با هم مخالف هستند دروغ مى‏گويند براى اينكه همين روحانيون عزيزند كه از بلاد مختلف و الان از قم و مشهد دو مركز بزرگ علمى در اينجا حاضرند با تفنگ‏ها، كه هم شهيد داده‏اند و هم مجروح البته و الان آمده‏اند اينجا و بعد هم انشاءالله مى‏روند و انشاء الله پيروز مى‏شوند. همه ملت بايد پشت سر ارتش باشد و آنها جبهه را نگهدارى كنند، پاسدارها و پاسبان‏ها و ژاندارمرى و ارتش. همه آنها و ساير قواى مسلح و غيرنظامى و آنها همه در آنجا با هم هماهنگ باشند و ملت هم پشت سر آنها باشد تا اينكه انشاءالله اين جنگ تحميلى به آخر برسد و انشاءالله با پيروزى شماها به پيش برويد. و من به شما و تمام نسل‏هايى كه بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار مى‏دهم كه ملت و روحانيت، دانشگاه و روحانيت از هم جدا نشوند كه جدا شدن اينها از هم هلاكت ملت و هلاكت اسلام و هلاكت كشور است.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها