پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 2:36 AM
بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده جديد سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
پيروزى قطعى در سايه سيطره اسلام بر همه دستگاهها
بسم الله الرحمن الرحيم
اساساً اين انقلاب و اين نهضت، بر اساس اسلام است يعنى ما هيچ تز ديگرى، هيچ امر ديگرى را غير از اسلام نمىپذيريم و اين قواى انتظامى اعم از سپاه پاسداران و ژاندارمرى و ارتش و ديگران، بايد خودشان را با اسلام منطبق كنند. افرادى كه آن ديد اسلامى را ندارند يعنى نپذيرفتند اسلام را، اين اشخاص را بايد تصفيه كنند. اشخاصى كه ديد اسلامى دارند، پذيرفتهاند اسلام را، لكن در عمل، عمل اسلامى ندارند، سر خود كارهايى كه خودشان مىخواهند مىكنند، اينها هم بايد هدايت بشوند و اگر چنانچه مأيوس شدند سران از اينكه هدايت تأثير بكند، تصفيه بشوند. بالاخره آن كه مردم را برانگيخت اسلام بود هيچ قدرت ديگرى قادر به اين نبود كه يك ملت سى و پنج ميليونى را به يك راه ببرد، هيچ قدرتى قابل نبود نمىتوانست و لهذا ما در طول تاريخ كه ديدهايم، آنهائى هم كه خودمان يادمان هست مثل قضيه نفت چون اسلامى نبود، ملى تنها بود به اسلام كارى نداشتند، از اين جهت نتوانستند كارى انجام بدهند، كارهاى نصفه كاره اى هم كه انجام دادند، بعدش از دستشان گرفته شد و رفت كنار. اگر اسلام در كار باشد و مكتب اسلام در كار باشد در اين قشر نظامى و غيرنظامى ما پيروز خواهيم شد. و اگر مكتب را ما فراموش بكنيم و هر كس بخواهد دنبال كار خودش باشد و فكر خودش باشد، اين آسيبپذير خواهد بود و لهذا بر همه ما، بر همه روساى ارتش، روساى پاسداران، روساى ژاندارمرى، روساى شهربانى و همه روشنفكران و همه نويسندگان لازم است كه ما همه را به يك وجه، به يك وجه سوق بدهيم، اين ملت را ما به سوى اسلام و به سوى الله سوق بدهيم. اگر يك همچو كارى انجام بگيرد كه اسلامى بشود همه دستگاهها، پيروزى ما داريم، هيچ اشكال نيست كه ما پيروز خواهيم شد. اما اگر متشتت بشود، در هر جايى عليحده يكسازى بزنند، مثلاً سپاه پاسداران خودش عليحده، هيچ كار ندارد به ژاندارمرى، مثلاً مخالفت هم حتى مىكند، يا به ارتش گاهى هم مثلاً مخالفت بكند، يا آن دستگاه ديگر يك مخالفتى و روبهرويى باشد، بايد ما آماده اين باشيم كه ولو در دراز مدت شكست بخوريم.
از مسائل مهمى كه اعتقاد دارم و مىگويم بايد حتماً بشود، هماهنگى است بين اين قوايى كه قواى مسلحند، از هم جدا نشوند، با هم باشند. ديگر راهش و ترتيبش كه هماهنگ بشوند، بايد خودشان فكر بكنند و آقايانى هم كه از طرف من در آنجا هستند همفكرى بكنند كه اينها را هماهنگ بكنند. اينطور نباشد كه اگر يك مسألهاى خداى نخواسته پيش آمد، اين يك راهى برود، آن يك راه ديگرى برود كه موجب شكست بشود.
جديت در پياده كردن محتواى اسلام و تضفيه عناصر ناصالح
از مهمات مسأله اين است كه اولاً اسلامى بشود همه چيز و ظواهر اسلام بايد در آنجا حكمفرما باشد. اينكه بعضىها عقيده دارند كه حالا ظواهر را كار نداشته باشيم و برويم سراغ مكتب، اينها بر خلاف اسلام است. آن چيزى كه هست اين است كه بايد ظواهر در اين پادگانهاى ارتشى و در آن مراكزى كه شما هستيد و پاسدارها هستند ظواهر بايد محفوظ باشد، يعنى امروز كه ماه مبارك رمضان است همه اينها روزهدار باشند، آنهائى كه واجب است برايشان روزه بگيرند، روزهدار باشند، نماز بخوانند در آنجا و كارهاى منكر در آنجا به هيچ وجه نباشد ضوابط اسلام بايد محفوظ باشد جمهورى اسلامى معنايش اين است والا اگر يك جمهورى باشد، اسمش جمهورى اسلامى باشد لكن وقتى كه برويم در ژاندارمرى ببينيم از اسلام خبرى نباشد، در سپاه پاسداران بيائيم مثلاً از آن خبرى نباشد، ارتش برويم خبرى، ادارات خبرى نباشد، اين جمهورى اسلامى نيست، اين يك لفظ غلطى است كه گذاشتند روى، روى جمعيتى كه و روى مملكتى كه دارد همان به طور طاغوت اداره مىشود. ما بايد اين محتواها را با جديت اصلاح بكنيم. افراد ناصالح را اگر چنانچه واقعاً برخلاف مكتب هستند، از اول بايد كنارشان زد و اگر چنانچه يك وقت خداى نخواسته خيانتى هم كردند، بايد به دادگاه سپردشان و افرادى كه مكتبى هستند يعنى فكرشان فكر اسلام است لكن عملشان برخلاف است، اينها را بايد هدايت كرد اگر هدايت شدند كه شدند، اگر هدايت نشدند، بعد از چندى كه ديديد فايده ندارد كنارشان بگذاريد، تصفيه ان بكنيد.
تأكيد بر حفظ نظم و انسجام براى جلوگيرى از تزلزل
و از مهمات اين است كه نظم در كار باشد يعنى اگر چنانچه نظام نباشد در كار و امور تحت يك نظامى انجام نگيرد اين تزلزل ايجاد مىكند. اگر بنا باشد كه فرض كنيد كه سپاه پاسداران اطاعت نكنند از رئيسشان، همه اينها اطاعت نكنند از آن فرمانده كل، در ژاندارمرى همين طور، در آنجا همين طور و خودشان بخواهند هر كدامى يك راهى بروند، اين اسباب اين مىشود كه يك قواى مسلح متزلزل بشود و با تزلزل قواى مسلح مملكت متزلزل است. بنابراين يكى از مهمات اين است كه نظم را حفظ بكنند يعنى بشناسند آن كه رئيس فوج است، آن كه رئيس لشكر است، آن كه رئيس پاسداران
است. اين را همه به نام اسلام بشناسندش به اينكه لازم است اطاعت از او بكنند. حالا مثل زمان طاغوت نيست كه اگر خواستم اطاعت مىكنم، اگر هم ظاهرى نخواستم در باطن اطاعت نكنم. حالا مسأله، مسأله اسلام است. اسلام باطن و ظاهر همه را دارد مىبيند، خداى تبارك و تعالى محيط باطن و ظاهرها هست، آنى هم كه در باطن مخالفت بكند، آن هم مخالفت خدا را كرده است. اين هم يكى از مسائل مهمى است كه در ارتش و در سپاه پاسداران و در همه قواى انتظاميه و قواى مسلحه، در همه اينهمه بايد مراعات بشود.
يكى از مسائل مهم هم اين است كه گاهى در بين همين پاسداران انقلاب كه من اينها را بسيار دوست دارم و بسيار به آنها محبت دارم و من از آنها متشكرم و ملت ايران اصل هر چه دارد از اين سنخ جمعيت دارد، گاهى اينها در بينشان اشخاصى نفوذ مىكنند يك كارهايى انجام مىدهند كه موجب هتك حرمت سپاه پاسداران است مثلاً مىروند خودشان يك چند نفرى حالا تشخيص دادند كه آنجا فلان آدم، بدآدمى است، مىروند مىگيرندش، مىروند فرض كنيد باغش را مىگيرند، مىروند زمينش را مىگيرند اينطور كارها اسباب اين مىشود كه مشوش كند امور را. اين برخلاف نظام اسلام است، بر خلاف نظام عرض مىكنم جمهورى اسلامى است. اينطور چيزها بايد جداً جلويش گرفته بشود كه پاسدار بدون امر دادستان كل، بدون امر عدليه نتواند دخالت بكند در امور، نرود دخالت بكند در امور. اينطور نباشد كه حالا ببيند يك قدرتى دارد هر كارى دلش مىخواهد بكند. اين معنى هرج و مرج و طاغوتى معنايش همين است كه بىنظم و بىانضباط يك كارى را انجام بدهد. اين هم يكى از مهماتى است كه شما بايد در سپاه پاسداران با جديت و همراهى با ايشان كه در آنجا هستند و ساير اشخاصى كه در آنجا هستند و با شما همكارى مىكنند، جداً از اين مسأله در سرتاسر ايران جلوگيرى بكنيد يعنى اگر يك پاسدارى يا پاسدارانى رفتند در يك جائى و بدون در دست داشتن حكم مثلاً دادگاهها بروند خودشان خودسر، زمينى بگيرند، باغى بگيرند، مالى تصرف كنند، اشخاصى را - عرض بكنم - بازداشت بكنند، اين بايد ازشان بازخواست بشود و خواسته بشوند آنها و تأديب بشوند آنها.
بنابراين اگر بخواهند مملكت ايران يك مملكتى باشد كه بتواند روى پاى خودش راه برود و بتواند انشاءالله آتيه خودش را به طور شايسته انجام بدهد و اصلاح بكند، اول بايد اين قواى مسلح تحت نظم بيايند و تحت انضباط بيايند، چه آنهايى كه در سپاه پاسداران واردند و چه آنهايى كه در ساير قواى چيز، اينها بايد تحت نظام بيايند، تحت انتظام بيايند و شرعيت خودشان را حفظ بكنند و اسلاميت خودشان را حفظ بكنند تا انشاءالله كارها انجام بگيرد. و باز هم تكرار مىكنم اين را كه همكارى قواى انتظاميه، از واجبات شرعيه است و متفرق شدنشان خلاف شرع است يعنى هر كسى عليحده بخواهد چه بكند ممكن است كه البته نظر مختلف يك وقتى باشد اما بايد بنشينند، رؤسايشان بنشينند با آن اشخاصى هم كه من نماينده دارم در آنجا بنشينند، اگر يك اختلاف نظرى دارند، حل بكنند. اينطور نباشد كه يك وقت يك صدايى اگر درآيد ببينيم پاسدارها يك كارى انجام دادند
عليحده و ژاندارمرى يك كارى عليحده، ارتش يك كار عليحده، انسجام نداشته باشد. بايد اين قوا منسجم و هماهنگ باشند و اين با جديت شما و آقاى محلاتى كه در آنجا هستند و آقاى خامنهاى كه در آنجا هستند و آقايان ديگر كه در جاهاى ديگر هستند و مشورت بين خود شماها بايد اينها انجام بگيرد. و اما اين كلمهاى كه گفتيد كه مىخواهند كه من دخالت بكنم، من كه نمىتوانم در همه امور دخالت بكنم، بالاخره من اشخاص دارم، بايد اشخاص دخالت بكنند. من مثلاً حالا شما را تاييد مىكنم كه در سپاه پاسداران باشيد و در رأس باشيد اين معنى دخالت من است، معنى اين است كه شما اگر كارى آنجا انجام بدهيد من انجام دادهام در آنجا، آنها اگر بخواهند شنوائى از من بكنند بايد از شما شنوائى بكنند.
و همين طور سايرين از آن كسى كه من قرار دادم وقتى كه اطاعت بكنند، همان اطاعت از من است و همان دخالت من است. اينطور نيست كه هر كدام، عليحده باشند. فرض كنيد كه آقاى رئيس جمهور را من قرار دادم براى اينكه رئيس كل قوا باشد و آن چيزى را كه من قرار دادم اگر چنانچه با آن موافقت بكنند موافقت با من است و من خودم مستقيماً نمىتوانم همه امور را دخالت بكنم من بايد بالاخره اشخاص را قرار بدهم و يك نظمى ايجاد بشود.
سفارش در حفظ امانت الهى به دور از اغراض نفسانى
در هر صورت يك مملكتى است مال همه شماها، همه ما مسؤول هستيم در اين امرى كه براى حفاظت كشورمان هست و شما بينيد كه الان در معرض اينطور كارهايى است كه شده است و بعدها هم خواهد شد. ما مكلفيم از طرف خداى تبارك و تعالى كه اين امانتى كه به ما داده شده است و آن كشور اسلامى است و اسلام است و جمهورى اسلامى است حفظش بكنيم، در اين امر هيچ سستى به خودمان راه ندهيم، هيچ مسائلى شخصى در كار نباشد، هيچ اغراض نفسانى در كار نباشد، همه ما با هم برادر و با هم براى حفظ يك امانتى كه خدا به دست ما داده است و سپرده است و هم سفارش مىكنم به همه اشخاصى كه در هر جا صحبت مىكنند يا فرض كنيد كه قلمفرسايى مىكنند كه تضعيف قواى انتظامى، سپاه پاسداران، تضعيف اسلام است، تضعيف لشكر اسلامى تضعيف اسلام است، تضعيف ژاندارمرى تضعيف اسلام است، تضعيف - عرض مىكنم - ساير قواى مسلح و انتظامى تضعيف اسلام است و اين به آن معنا نيست كه نبايد آن اشخاص فاسد بيرون بروند، اشخاص فاسد بايد حتماً به دادگاه سپرده بشوند، در هر جا باشند و هر مقامى، آنها بايد به دادگاه سپرده بشوند و آنهايى كه اسلامى هستند و روى خط اسلام دارند عمل مىكنند، آنها بايد تمام گويندگان و نويسندگان، چه از قشر روحانى و چه از قشر غير روحانى، اينها را تقويت بكنند. يك كلمه تضعيف اينها، تضعيف اسلام است و حرام است و جايز نيست. بنابراين اميدوارم كه شماها همه موفق باشيد، مويد باشيد و اين امانت را حفظ كنيد. و ما يك عالم ديگرى داريم كه همه آنجا حاضر مىشويم و از همه ما بازخواست مىشود، يعنى يك خدشهاى اگر ما وارد كنيم به جمهورى اسلامى، فردا آنجا در محضر خداى تبارك و تعالى از ما بازخواست خواهد شد و بازخواست شديد خواهد شد.
كمترين جزاى مفسد، به حكم قرآن قتل است
توجه به اين مسائل لازم است همه آقايان بكنند و كسانى كه خداى نخواسته يك انحرافاتى دارند اگر قابل اصلاحند با موعظه، با نصيحت، با هدايت اينها را اصلاح بكنند و اگر نيستند، پاكسازى بكنند و آنهايى كه در اين مسائل، در اين مسأله آخر همراه بودند با اين خيال فاسد كودتا، تمام اينها به حسب حكم قرآن حكمشان قتل است بلا استثناء يك استثناء درشان نيست، هيچ كس حق ندارد كه يك كسى را عفوش بكند، يك كسى را مسامحه با او بكند. اينها به حكم اسلام و حكم قرآن فاسد و مفسد هستند و چهار حكم در قرآن هست كه از همه كوچكتر كشتن است. و اميدوارم انشاءالله همه شما با سلامت و صحت و عافيت اين راه را برويد و اين راه مستقيم را انشاءالله طى بكنيد. خداوند حفظتان كند انشاءالله.