0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:34 AM

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 163

تاريخ: 20/3/59

بيانات امام خمينى در جمع سرپرست و معاونين وزارت كشور و استانداران سراسر كشور

ناسازگارى بين ارگان‏ها باعث تزلزل و آسيب كشور مى‏گردد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من در طول اين مبارزه از قبل 15 خرداد 42 تا وقتى كه بساط شاهنشاهى به هم خورد، هيچ وقت نگران نبودم براى اينكه مى‏ديدم ما مقابل هستيم با يك دستگاه جبار و ظالم و اجنبى‏ها، و ما مكلف هستيم كوشش كنيم براى اينكه اين مسائل تبديل بشود و اگر هم پيش نبرديم، پيش من هيچ اهميتى نداشت براى اينكه ما به تكليف خودمان عمل كرده بوديم و پيش خدا مسؤوليت نداشتيم. بعضى از آقايانى كه در پاريس پيش من مى‏آمدند، اظهار مى‏كردند كه نمى‏شود اين كار را انجام بگيرد. شما مثلاً بخواهيد بعضى از اينها را اجازه بدهيد بعضى از اينها بيايند و فلان. و بعد از رفتن شاه هم من به آنها مى‏گفتم كه ما يك تكليفى داريم و داريم عمل مى‏كنيم. كسانى كه تكليف عمل مى‏كند، دنبال اين نيستند كه ببينند آيا غلبه مى‏كنند يا مغلوب مى‏شوند. ما غلبه كنيم، خوب بهتر، اگر مغلوب هم شديم كه حضرت امير (ع) هم مغلوب شد در جنگ با معاويه، امام حسين هم كشته و مغلوب شد اما تكليف را عمل كردند و ما هم تكليف را انجام مى‏دهيم. من در تمام طول اين مدت از باب اينكه مقابله بين ما و دستگاه جبار و كفر و اينها بود نگرانى نداشتم، لكن حالا نگرانم. در وقتى كه جمهورى اسلامى بنا داشتيم كه تحقق پيدا بكند، بحمدالله خيلى چيزهايش هم تحقق پيدا كرد، لكن نگرانى من از داخل خودمان است از دو جهت كه يك جهتش سبك است و جهت ديگر سنگين. اين جهت سبك آن كارهائى كه مخالفين، توطئه‏ها و دسته‏بندى‏هائى كه مخالفين دارند، اين چيز مهمى به نظر من نيست، آنچه مهم است اين ناسازگارى‏هائى كه در ارگان‏هاى اسلامى است، مملكتى اسلامى و تا به هنگامى كه همكارى همه طبقات به هر كجا كه بروى با هم توافق ندارند و مرتباً دعوت به توافق مى‏كنند همه لكن خودشان هم توافق ندارند، اين موجب نگرانى است براى اينكه اين اسباب اين مى‏شود كه كشور به حال تزلزل باقى بماند و اگر يك مدتى به حال تزلزل باقى بماند، آسيب از خودش پيدا مى‏شود و از داخل آسيب مى‏بيند و محتاج به اين نيست كه از خارج بيايند و به ما آسيب برسانند، ما خودمان به جان هم مى‏افتيم و خودمان را از بين مى‏بريم. آنچه كه الان موجب نگرانى است اين است كه ما از يك طرف دستمان بسته است براى اينكه ما بخواهيم انگشت بگذاريم روى افراد، بگوئيم اين خرابكار است يا آن خرابكار است، يك افرادى هستند كه ما نمى‏توانيم بگوئيم اينها خرابكار هستند و اشتباه‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 164

كارند و نمى‏شود كه ما اشخاصى كه، از استاندارهائى كه در اطراف هستند يا وزرائى كه در فلان وزارتخانه هستند يا اشخاصى ديگر و اينها را بگوئيم كه نه ما با اينها مبارزه كنيم. اينها از خودمان هستند. ما قبلاً مبارزه مى‏كرديم، مبارزه يا شكست است يا پيشرفت كه ما هر دويش را برده‏ايم، اما حالا ديگر مبارزه نداريم، ما با هم بايد حالا سازش بكنيم تا اينكه اين مملكتى كه اينطور در هم و برهم است و از همه اطراف به آن هجوم است، خودمان اين را پيش ببريم. لكن مع الاسف آدم مى‏بيند كه به هر جا دست مى‏گذارد اختلاف است. اختلاف بين استاندار با كسان ديگر، ژاندارمرى با كسان ديگرى، ارتش، پاسدار، چه و چه، همه بنگاه‏هائى است كه با هم اختلاف دارند و ممكن است كه بسيارش از روى اشتباهات باشد، لكن اشتباه بزرگتر اين است كه اين اشتباه را رفع نكنند كه مطلب واضح اين است كه ما اگر چنانچه به اين حال باقى بمانيم، نمى‏توانيم اين مملكت را اداره بكنيم و هيچ كسى نمى‏تواند، تا يك نظامى در كار نباشد و يك هماهنگى بين حوزه و بين استان‏ها نباشد، اين مطلب پيش برده نمى‏شود و مع الاسف اين معنا تاكنون درست بين مردم، بين آقايان، بين عرض مى‏كنم كه بين سردمدارها و دولتمندها، اينها تا حالا، به طور دقيق شناخته حتى نشده است و اگر شده است عمل به آن نشده است.

بايد هر كس كه در هر جا هست آنجا را درست كند

اين مسأله نيست كه شما حالا بگوئيد فرض كن فلان وزارتخانه‏اى يك اشكال دارد. هر وزارتخانه‏اى كه برويد الان در داخل آن يك افرادى و اشخاصى هستند كه با هم سازش ندارند. بين اين وزارتخانه‏ها و وزارتخانه ديگر هم ممكن است همين طور باشد، همه دستگاه‏ها الان در هم و بر هم است و اين را بايد كى درست كند، به غير از اين است كه بايد هر كس كه در هر جا هست آنجا را درست كند؟ مثلاً فرض بفرمائيد شماها كه در شهرستان‏ها هستيد، در استان‏ها هستيد بايد كوشش كنيد كه اين استانى كه هستيد آنجا را درستش كنيد ذهنتان را متوجه نكنيد كه يك جاى ديگر خراب است. اگر بنا باشد كه ذهن آدم متشتت بشود، شمائى كه استانداريد برويد و بگوئيد كه در فرض كن در فلان وزارتخانه‏اى كجا هم يك همچو اشكالاتى هم هست، شما كار خودتان را هم مى‏توانيد انجام بدهيد. بايد وزارتخانه‏ها را اشخاصى كه در آن وزارتخانه هستند اداره كنند. فرض كنيد بعد انشاءالله مجلس تحقق پيدا كند، به وسيله مجلس بايد اينطور مسائل حل بشود. انشاءالله اميد است كه حل بشود انشاءالله لكن اين مسأله است كه بايد هر كسى مثلاً يك كسى كه خانه‏اش، يك اختلافاتى در داخل خانه خودش است اگر بنا باشد كه اين آدم آنجا را كار نداشته باشد برود سراغ همسايه‏ها كه ببيند كه همسايه‏ها چطور هستند، اين نمى‏تواند اداره كند. اين كسى كه در خانه‏اش اختلاف است بايد تمام همش را، اين اختلاف خانه‏اش را بردارد و بعد اگر هم يك جاى ديگر هم خرابكارى است كار صحيحى است كه برود آنجا هم امر به معروف كند. شما آقايان استانداران اگر چنانچه كه يك استانى كه به منزله خانه خودتان است، تمام توجه‏تان

صحيفه نور ج 12 صفحه 165

را متوجه خودتان بكنيد كه اولاً خود استاندارى چه اشخاصى در آن است اشخاصى همه اشخاص صحيحند يا غير صحيح، شما خودتان مى‏توانيد آن اشخاص را تغيير بدهيد. شما به عنوان اينكه در وزارت نفت مثلاً يك كسى خراب است، نبايد از كارى كه خودتان الان در استاندارى خودتان هست كوتاهى كنيد و برويد سراغ آن. شما هم همه‏تان، هر فردى در هر مقامى كه هست، ملاحظه كنيد آن محلى كه هست، آن همان مثل خانه خودتان، اول داخل همان استاندارى چه جورى است، آنها را تصفيه كنيد بعد جاهاى ديگر كه تحت نظارت شماست، مثل فرماندارها و اينها كه هستند، اينها را شما بايد وادار كنيد به اينكه درست بكنند و مسائلى هم كه در فرض كنيد در وزارتخانه‏ها مى‏گذرد، آقاى كنى در وزارت كشور هستند. ايشان آن وزارتخانه را ببيند كه چه جور مى‏شود اصلاحش بكنند و يك كسى هم كه در وزارتخانه ديگرى است، باز او هم دنبال آن بگردد و اصلاح بكند. اگر هر كسى كه در هر محلى است همان محل را اصلاح بكند، مملكت عبارت از همين جامعه است، اگر اين جامعه هر كدام در هر محلى كه هستند در صدد اين باشند كه اصلاح بكنند كار را و همان محلى كه خودشان هستند اصلاح بكنند، جامعه اصلاح مى‏شود.

با حفظ تفاهم و برادرى از شكست نهضت جلوگيرى كنيد

در هر صورت آنچه موجب نگرانى است آن است كه جمهورى اسلامى شكست بخورد. ما قبلاً با طاغوت مقابل بوديم طاغوت ما را شكست مى‏داد، بسيار خوب خيلى از جاها طاغوت غلبه كرده است و حالا هم در عالم، طاغوت باز غالب است اما جمهورى اسلامى و جايى كه ما ادعاى اين را داريم كه اين اسلام درش است، احكام اسلام در آن است، اين بخواهد شكست بخورد به واسطه اشخاصى كه خودى هستند، فرق نمى‏كند بين فرض كنيد روحانيون همه سرتاسر مملكت، اگر روحانيون سرتاسر مملكت خداى نخواسته يك كارى بكنند كه ضررش به جمهورى اسلامى برسد، دادگاه همه مملكت آنها يك كارى بكنند كه ضررش به جمهورى اسلامى برسد و يا اينكه وزارتخانه و همه جا اگر اينطور باشد، آنوقت ما اسلام را به دست خودمان لطمه زديم. آنچه موجب نگرانى است ما خودمان، فرض كنيد كه ما فعاليت خودمان و اسلام را به هم بزنيم، تا حالا داد مى‏زديم جمهورى اسلامى، حالا كه جمهورى اسلامى اركانش هم تحقق پيدا كرده است، محتوايش را ما نتوانيم اسلامى بكنيم، علاوه بر اين هى به همش بزنيم، هر كسى يك طرف را بگيرد، آن از آن طرف بكشد، هر كس هر وقت صحبت مى‏كند به ضد ديگرى صحبت بكند، آن يكى اگر صحبت كند، بر ضد ديگرى صحبت بكند، اين يك مملكت آشفته مى‏شود. همه گناه را به گردن ديگرى مى‏گذارند. نه، گناه گردن همه ما هست، همه ما مسؤول هستيم پيش خدا كلكم راع و كلكم مسؤول همه ما بايد مراعات بكنيم و راع بكنيم و همه ما مسؤول هستيم از اين كارى كه مى‏كنيم. نبايد من بگويم كه همه گناه‏ها گردن كس ديگر است و او هم بگويد كه گردن يك كسى ديگر است. خير بايد همه ما اعتراف بكنيم كه رشيد نيستيم، رشد نداريم. اين مردم، اين توده مردم، مردمى بودند كه ريختند و كارها را انجام دادند، حالا

صحيفه نور ج 12 صفحه 166

به عهده شماهاست، به عهده همه‏ماست كه اينكه اينها گرفتند ما نگهش داريم. توده كه ديگر نمى‏تواند مملكت را اداره كند، توده راه افتاد همه كارها را توده مردم انجام داد و سپرد آن را دست شما آقايان كه در راس امور هستيد، اينها حالا بايد نگاهش داريد، اين يك امانت الهى است كه بايد ماها نگهش داريم. اگر بنا باشد كه ما هر كدام در محلى كه هستيم هر يكى طرفدار يكى ديگر و طرفدارش مخالف باشد، هر قدرتى بايد از ديگرى اطاعت نكند، از تهران گرفته تا سرحدات اينطور باشد، يك مملكت هرج و مرجى است كه مستوجب يك قيمى است، بعد هم براى ما يك قيم معين بكنند. اگر ما خودمان رشيد باشيم و حالائى كه ما پيروز شديم، نسبت به اين مسائلى كه تا حالا بوده است اگر بنا باشد كه ما رشد نداشته باشيم كه اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم كه آن چيزى كه امانت دست ماست حفظ بكنيم، اگر همچو رشدى نداشته باشيم كه مساوى با قيم هستيم و دنيا مى‏گويد اينها قيم مى‏خواهند و يك وقتى يك قيم مى‏خواهند، فرقى نمى‏كند يا آمريكا باشد يا شوروى. ما بايد از اول متوجه اين معنا باشيم كه خودمان هستيم، خودمان را گم نكنيم كه اگر انسان نيست ديگر، يك كس ديگر بايد ما را اداره كند. شماها بايد اداره كنيد، شماها كه در استان‏ها هستيد و آقايان ديگر هم هستند در استان‏ها، استان‏ها را بايد شماها اداره كنيد و شماها اداره كنيد. استان‏ها را درستش بكنيد و با قدرت درستش بكنيد. اين نقصى كه پيدا مى‏كند و عرضه مى‏كند به مجلس، درست مى‏كند اينها را. در هر صورت آنچه موجب نگرانى بزرگ است اين است كه يك وقت نهضت ما شكست بخورد. شكست شخص چيزى نيست، كشتن شخص چيزى نيست، اما نهضت را ما كارى بكنيم كه با اعمال ما اين نهضت ما به هم بخورد!! ما بايد يك كارى بكنيم. هر كس به كشورش اعتقاد دارد، به ديانتش اعتقاد دارد، به خدا اعتقاد دارد، امروز بايد اين را حفظش بكند و اختلافات جزئى كه بين افراد است، اين را كنار بگذارد و اينطور نباشد كه تمام هم ما صرف اين شود كه او را كنار بزنيم و خودمان جلو بيائيم، اين نباشد. همه ما هممان اين باشد كه صرف اين شود كه اگر كسى هم خلاف كرد، برادرانه به او بگوييد و حالى كنيد كه اين كار شما غلط بوده است، اگر باورش نيامد و ديديد آدم صحيح نيست، بايد آنوقت به مقامات گفته شود تا جلويش را بگيرند.

در هر صورت اين مرا نگران مى‏كند و من مدت‏هاست كه براى اين جهت نگرانم و به همه آقايان اين نگرانى را گفته‏ام و ما نمى‏توانيم با اشخاصى كه داخل خود جمعيت ما هستند مبارزه كنيم. مبارزه با خارج، مبارزه با طاغوت خواهيم كرد. منظور، مبارزه كنيد، ما نبايد مبارزه با خودمان بكنيم، بايد با هم تفاهم كنيم و با هم برادر باشيم. همه اهل يك مملكت و يك ملت و همه ما ارادت به اسلام داريم، اينطور نباشد كه هر كدام بگويد ما اسلامى هستيم و ديگران نيستند. نخير، همه ما اگر كارهائى كه محول به خودمان است آن را به طور صحيح انجام ندهيم، ما اسلامى نيستيم، ما طاغوت هستيم. عين همان بود كه كارها را بر خلاف مملكت خودش انجام مى‏داد. حالا هم اگر بنا باشد هر كدام در يك محلى بر خلاف مصلحت كشور خودمان آنچه در تهران، آنچه در شهرستان است اگر بنا باشد اينطور باشد بايد ما كمر ببنديم به نابودى آن. نابودى كه نهضت ما نابود نشود. خودمان نابود بشويم اشكال ندارد،

صحيفه نور ج 12 صفحه 167

نهضت ما نابود نشود.

كوشش كنيد يك كشور اسلامى با محتواى اسلامى داشته باشيد تا پيروز باشيد

در هر صورت من اميدوارم كه مسائلى كه داريد خودتان كوشش كنيد براى رفعش و انشاءالله وقتى كه مجلس به كار افتاد مسائل در مجلس برود و از مجلس ساير جاها الهام بگيرد و قواى انتظامى اجرا بكند تا انشاءالله همه مسائل حل بشود. اميدوارم كه حل بشود مسائل. در هر صورت حالا من همه‏اش را روضه‏خوانى نكنم. اين را به شما عرض بكنم كه شما، اين توده جمعيت سى و چند ميليونى، آنها قيام كردند و يك قدرت بزرگى را شكستند و قدرت‏هاى ديگر هم نتوانستند هيچ كارى بكنند با اينكه همه به فكر اين هستند كه اينجا را چه بكنند.

دنيا ما را پيروز دانست و الان هم اين امريكائى كه دارد عربده مى‏كشد ديگران الان دارند توى دهنش مى‏زنند و از هيچ نترسيد كه شما پيروزيد انشاءالله و اميدواريم كه با همان پيروزى جلو برويد، هر كسى نتواند در اين مملكت به شماها تعدى بكند. يك مملكت اسلامى باشد، محتوايش اسلامى باشد. كوشش كنيد محتواى آن را اسلامى كنيد. كار نداشته باشيد كه فرض كنيد بندر كجا يك مسأله اسلامى نيست. شما همان‏ها را اسلامى كنيد. اگر ما هر كدام هر جا كه هستيم آنجا را تصحيح كنيم، همه جا درست مى‏شود. انشاءالله اميدوارم كه با قدرت، شماها پيش برويد و مملكت هم مال خودتان است بتوانيد آن را اصلاحش بكنيد و مصلحتش را در جهت، خودتان هستيد، ديگر يك آقا بالا سر نيست كه بيايد و به شما بگويد كه اين كار را بكنيد و مملكت هم مال خودتان و مملكت خانه خودتان و خانه خودتان را بايد اصلاح بكنيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها