0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:33 AM

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 135

تاريخ: 14/3/59

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شركت‏كننده در كنفرانس بين‏المللى بررسى مداخلات آمريكا در ايران

وحشت كارتر از بررسى مداخلات آمريكا در ايران دليل مجرم بودن اوست

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بايد تشكر كنم از آقايانى كه زحمت كشيدند و به كشور خراب مظلوم ما آمدند. انشاءالله خداوند توفيق بدهد به همه كه به راه حق بروند و از مظلوم‏ها طرفدارى كنند در تمام كشورها. من يك سؤالى دارم و آن اينكه چرا آقاى كارتر از آمدن اين هيأت‏ها به ايران اينقدر وحشت دارد و چرا براى كسانى كه از مملكت خودشان هستند و از شخصيت‏هاى بارز هستند، براى آمدن ايران جريمه قرار داده است و چرا از آمدن شاه به ايران اينقدر وحشت دارد و چرا از محاكمه اين اشخاصى كه در سفارت اينجا كه به اصطلاح ما لانه جاسوسى است وحشت دارد؟ اگر ايشان دخالتى در مقدرات مملكت ما نكرده است و اگر دولت آمريكا با سرنوشت مملكت ما كار نداشته است و سفارتخانه او مثل سفارتخانه‏هاى صحيح هست، اين بايد پيشقدم بشود به اينكه هيأت‏هائى بيايند رسيدگى كنند. چرا اينقدر وحشت دارد از اينكه رسيدگى بشود؟ مگر چه كرده است؟ مگر دولت آمريكا با مملكت ما چه كرده است كه ايشان وحشتناك است؟ اگر آنطورى كه ايشان مدعى هستند و طرفدارهاى ايشان مدعى هستند، با كمال خوبى رفتار كرده است و به قوانين بين‏المللى احترام گذاشته است و با ايران به طور ظلم و جور رفتار نكرده است، بايد ما كه ادعا مى‏كنيم، او بفرستد يك عده‏اى خودش، تجهيز كند يك جمعيت‏هائى از همه اطراف دنيا كه بيايند اينجا و ببينند كه او چقدر رفتار خوب كرده است، چقدر با مردم ايران به انسانيت رفتار كرده است و اين ايرانيانند كه نمك نشناسند! ما اگر دليل ديگرى نداشتيم براى مجرم بودن آمريكا جز اين جلوگيرى كردن از افرادى كه از ملت خودش است و از شخصيت‏هاى بزرگ ملت خودش هستند و او براى آنها جريمه قرار داده است پنجاه هزار دلار و ده سال حبس. مگر چه شده است؟ مگر چه كرده است در اينجا كه براى افرادى كه مى‏خواهند بيايند رسيدگى كنند جريمه قرار مى‏دهد؟ ما اگر هيچ دليلى نداشتيم الا اين، كسانى كه اطلاع نداشتند مى‏فهميدند كه يك مسأله‏اى در كار هست كه اين وحشت را دارد، كارهائى انجام شده است كه اين وحشت را دارد.

كشورهاى ضعيف ميدان هميشگى تاخت و تاز ابرقدرت‏ها

مع الاسف ملت‏هاى ضعيف، كشورهاى ضعيف در حال جنگ و در حال صلح، اينها پايمال

صحيفه نور ج 12 صفحه 136

مى‏شوند. گفته مى‏شود كه خروس، هم در عزا و هم در عروسى ذبح مى‏شود، ملت‏هاى ضعيف هم اينطورند. من هر دو جنگ بين‏المللى را يادم هست و گمان ندارم هيچ كدام از شما جنگ بين‏المللى اول را يادش باشد. ما در جنگ بين‏المللى هم مشاهده مى‏كرديم، من كوچك بودم لكن مدرسه مى‏رفتم و سربازهاى شوروى را در همان مركزى كه ما داشتيم در خمين، من آنجا آنها را مى‏ديدم و مورد تاخت و تاز ما واقع شديم در جنگ بين‏المللى اول. جنگ بين‏المللى دوم را بسيارى از شماها يادتان هست كه ما مورد تاخت و تاز اين سه قوه واقع شديم، آمريكا، انگلستان، شوروى. سربازهاى آنها در همه كشور ما تقريباً پخش بودند. شوروى تقريباً از بيرون تهران تا خراسان، انگلستان در قم و آنجاها و كسان ديگر هم جاهاى ديگر. ما مورد تاخت و تاز بوديم به عنوان پل پيروزى. ما بايد مورد تاخت و تاز بشويم تا آقايان پيروز بشوند بعد هم كه پيروز شدند و حال صلح پيش آمد باز ما ذبح شديم. كشورهاى ضعيف اينطورند، در حال صلح مورد تاخت و تازند و ذبح و در حال جنگ هم همين طور. ما حال صلح‏مان بدتر از حال جنگ‏مان بود و در حالى كه دنيا در صلح به خيال خودشان آرامش و صلح بود، اين قواى بزرگ جنگ نداشتند، فرصت داشتند كه همه چيز ما را از دست بدهند، ببرند، بگيرند از ما، ما در طول مدتى كه انگلستان و آمريكا در اينجا دخالت مستقيم داشتند، هيچ چيز نداشتيم، نه فرهنگ ما يك فرهنگ سالم بود و فرهنگ خودمان بود، نه تربيت مى‏شد در دانشگاه‏هاى ما اشخاصى كه براى خود ملت باشند و به درد خود ملت بخورند و نه قواى نظامى ما از ما بود و براى ما بود و نه جهات اقتصادى ما مربوط به خودمان بود، تمام طرح‏هائى كه ريخته مى‏شد از آنجا بود. شاه مخلوع در يكى از كتاب‏هايش كه بعد جمع كردند، اين كلمه بود كه بعد از اينكه اين قواى ثلاثه آمدند و اجتماع كردند سرانشان در تهران، او نوشته است كه اينها صلاح ديدند كه من باشم، ما باشيم در ايران. بعد آنهائى كه اطرافش بودند، لابد به او فهماندند كه بد غلطى كردى. آن كتاب را با آن جمله را ديگر محو كردند و جمع كردند از قرارى كه گفتند. اين يك سندى است از زبان يك نفرى كه در اينجا به طور ظلم سلطه داشت، اين يك اقرارى است (كه) از او به اينكه آنها من را در اينجا قرار دادند. قبل از او براى پدرش هم همين مسأله بود منتها آن را خود انگليس‏ها در راديوى دهلى اقرار كردند، گفتند ما رضاخان را آورديم در ايران و سلطنت به او داديم لكن به ما خيانت كرد و او را بيرون كرديم. اين هم اقرارى بود كه انگلستان كرد آن هم اقرارى بود كه همان كسى كه دست نشانده خود آنها بود كرد. در يكى از صحبت‏هايش محمدرضا گفت كه ليست وكلا را از سفارتخانه مى‏نوشتند و پيش ما فرستادند و ما ملزم بوديم كه آنها را وكيل كنيم. ما، هم وكلا را با اين كلمه مى‏شناسيم و هم محمد رضا را و دستگاه‏هاى دولتى را با اين كلمه مى‏توانيم بشناسيم و هم آمريكا و شوروى و انگلستان را. اينها شواهدى است كه هست.

ما نمى‏توانيم صداى مظلوميت اين ملت را به دنيا برسانيم

ما مى‏خواهيم ببينيم كه اين ملت چه مى‏گفتند. از اول كه رضاخان سركار آمد و مشغول به

صحيفه نور ج 12 صفحه 137

فسادكارى شد و قيام كردند علماى اسلام، از آذربايجان يك دفعه، از خراسان يك مرتبه، بعدش هم باز يك دفعه ديگر و از اصفهان يك دفعه كه علماى ايران هم تقريباً از بسيارى جاها به اينها ملحق شدند، اينها مى‏خواستند جنگ بكنند؟ چه مى‏گفتند اينها؟ مردم در پانزده خرداد چه مى‏گفتند؟ اين پانزده خردادى كه فردا سالروزش هست، مردم چه مى‏گفتند كه مستحق اين بودند كه آنطور كه گفتند پانزده هزار مظلوم را اينها به خاك و خون كشيدند و از قرارى كه مى‏گفتند هدايتش هم خود شخص شاه مخلوع مى‏كرده، اينها چه مى‏گفتند كه مستحق اين مسائل شدند؟ ملت ايران در طول اين قريب بيست سال كه از اول پانزده خرداد تا حالا هست، اينها چه مى‏گفتند؟ چه مى‏گويند؟ مع الاسف تمام رسانه‏هاى گروهى خارج و بعضى از داخلى‏ها همه در خدمت ابرقدرت‏ها هستند ما مى‏توانيم صداى مظلوميت اين ملت را به دنيا برسانيم، ما وسيله نداريم. همه روزنامه‏هاى خارج به ضد ما چيز مى‏نويسند، همه راديوها و تلويزيون‏هاى خارج به ضد ما پخش مى‏كنند اكاذيب را. در دنيا ايران را مثل يك جنگلى كه تويش يك دسته وحشى جمع شده‏اند و ريخته‏اند به جان مردم و دارند قتل عام مى‏كنند همه را و پستان‏هاى زن‏ها را مى‏برند و چه مى‏كنند و چه مى‏كنند. ما چطور نداى مظلوميت اين ملت را به دنيا برسانيم؟ كى مى‏رساند اين ندا را به دنيا؟ همه در خدمت آنها هستند. حالا ببينيم كه شما آقايان و خانم‏ها كه آمديد و رسيدگى كرديد اينجا، مى‏توانيد، همچو قدرتى داريد كه اين مسائل ايران را برسانيد. ما مى‏خواهيم كه آنى كه حقيقت است، هيچ نمى‏خواهيم طرفدارى از ما بشود، ما مى‏خواهيم طرفدارى از حقيقت بشود، آنچه كه حقيقت است شما به ممالك خودتان برسانيد، آنجا بگوئيد قضيه پانزده خرداد را كه چه بوده است و فردا مشاهده مى‏كنيد كه اين ملت كه پانزده خرداد را هميشه عزادار خواهد بود مى‏بينيد كه اين ملت چه مى‏گويد، پانزده خرداد با آنها چه كرده است، هفده دى با آنها چه كرده است. ما هر روز در طول اين قريب دو سال كه نهضت بالا گرفته بود، ما هر روز يك مسأله‏اى داشتيم، يك مسأله قتل عامى. آيا هيچ شما اطلاع از اين حبسى‏هاى زمان رضاخان و محمدرضا، خصوصاً زمان محمدرضا هيچ اطلاعى از اينها پيدا كرديد؟ هيچ مى‏توانيد تصور كنيد كه در اين زيرزمين‏هائى كه در محبس‏هاى اينها موجود است با اين جوان‏هاى ما چه كردند اينها؟ شما به تلويزيون در ديشب، پريشب كه دادگاه را نمايش مى‏داد نگاه كرده‏ايد ببينيد كه آنهائى كه خودشان را نشان مى‏دهند يكى دو تا مورد است اين فعل كه چه بوده است قصه؟ شما مى‏دانيد كه پاى بعضى از روحانيين ما را در حبس اره كردند؟ شما مى‏دانيد كه در تاوه گذاشتند اين جوان‏هاى ما را و بو دادند؟ ما چطور مطالبمان را به دنيا برسانيم؟ من گمان مى‏كنم كه شما هم نتوانيد. فردا وقتى كه رفتيد در محل‏هاى خودتان، شروع كنند آن قلم‏هاى اجير و آن خيانتكارهاى به همه بشريت شروع كنند بر ضد شما يك چيزهائى را نوشتن كه حرف‏هاى شما را خنثى كنند، لكن به اندازه قدرت‏تان حق را بگوئيد.

ملتى كه شهادت آرزوى اوست از دخالت نظامى و حصر اقتصادى باكى ندارد

ملت ما الان قيام كرده است و نهضت كرده است و من اميدوارم كه پيش ببرد و هيچ قدرتى‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 138

نتواند در ايران ديگر آن كارهائى را كه مى‏كرد بكند. آقاى كارتر و امثال او الان تمام همشان اين است كه دوباره آن مسائل را برگردانند كه در زمان شاه مخلوع بود لكن اين يك آرزوئى است كه اين ابرقدرت‏ها بايد به گور ببرند. ايران ديگر اجازه نمى‏دهد كه اينها دخالت در آن بكنند. اگر چنانچه آنها خيال كرده‏اند كه نظامى زياد دارند و وسائل جنگ و آدمكشى زياد دارند، ما هم مظلوم زياد داريم و مشت گره كرده، و يوم مظلوم از يوم ظالم شكننده‏تر است. ما را اينها مى‏خواهند در تنگناى اقتصادى قرار بدهند و قرار داده‏اند و مع‏الاسف اين دولت‏هائى كه ادعا مى‏كنند كه ما متمدن هستيم و ادعا كنند كه ما مستقل هستيم، از همين مسأله فهميده مى‏شود كه اينها چكاره‏اند. كارتر آنجا نشسته و حكفرمائى مى‏كند و اين ملت‏ها، دولت‏ها يعنى، اين دولت‏هائى كه تحميل شده‏اند بر ملت‏ها اينها هم فرمانبردارى مى‏كنند، اينها هم استقلال ندارند. نه اينكه همين دولت‏هاى ضعيف استقلال نداشته باشند، معلوم شد دولت‏هاى قوى هم استقلال ندارند. اينها نمى‏توانند، مى‏ترسند از آمريكا كه مخالفت با ما را نكنند، نه اينكه بخواهند مخالفت كنند، براى اينكه مخالفتشان براى خوشان هم ضرر دارد، شايد بيشتر هم ضرر داشته باشد. بسيارى از دولت‏ها به ما گفته كه ما همان چيزهائى كه از ديگران مى‏گيريد ما به شما مى‏دهيم. ما كسى هم به ما ندهد ما يك مردمى هستيم مظلوم و استقلال خودمان را حفظ مى‏كنيم. ما اگر امر داير بشود به اينكه برگرديم به حال سابق بشريت و با الاغ از اين طرف به آن طرف برويم و آزاديمان را حفظ بكنيم يا خير، بنده آقاى كارتر و امثال او از ابرقدرت‏ها باشيم و زندگانى‏هاى فلان و كذا داشته باشيم، ما آن را ترجيح مى‏دهيم، ملت ما آن را ترجيح دارد مى‏دهد. ملت ما شهادت را دارد ترجيح مى‏دهد و مى‏گويد كه ما مى‏خواهيم شهيد بشويم. از اول نهضت تقريباً (من در نجف بودم آنوقت) تا حالا زن، مرد، جوان‏ها مى‏آيند و از من استدعا مى‏كنند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم، من دعا مى‏كنم ثواب شهيد پيدا كنند. يك مجلس عقدى كه ما چند وقت پيش از اين در همين تهران داشتيم آن زن و مردى كه با هم ازدواج كردند بعد آن زن يك كاغذى به من داد خواندم ديدم مى‏گويد كه شما دعا كنيد من شهيد بشوم. زنى كه تازه عروسى كرده، شوهر كرده مى‏گويد شما دعا كنيد من شهيد بشوم. يك ملتى كه شهادت را مى‏طلبند و دعا مى‏خواهند براى شهادت، اينها از دخالت نظامى مى‏ترسند؟ اينها از حصر اقتصادى مى‏ترسند؟ همه عالم درهاى ممالك شان را به ما ببندند همه و ما باشيم، اين عده‏اى كه، سى و چند ميليونى كه در اين ايران زندگى مى‏كنيم يك ديوارى دور ايران بكشند و ما را در همين ايران حبس بكنند، ما اين را ترجيح مى‏دهيم به اينكه درها باز باشد و چپاولگرها بريزند به مملكت ما. مى‏خواهيم چه بكنيم كه به اين تمدنى كه از توحش بدتر است، اين تمدنى كه حيوانات بيابان در رفتارشان از آنها بهتر است ما مى‏خواهيم چه بكنيم به اين تمدن برسيم؟ اين دروازه تمدنى كه شاه مخلوع مى‏خواست به روى ما باز بكند يعنى قدرت‏ها را بر ما مسلط كند و همه دارائى ما را ببرد و چند تا عروسك براى ما بفرستد، نفت ما را ببرند و براى ما پايگاه براى خودشان درست بكنند، ما اين تمدن بزرگ را مى‏خواهيم چه بكنيم؟ اين تمدن است؟ اين پدر و پسر و خصوصاً اين پسر كشور ما را به عقب راند و همه چيز ما را به باد داد به طورى كه اگر الان همه ملت

صحيفه نور ج 12 صفحه 139

دستشان را به هم بدهند و دستشان را به همه داده‏اند بحمدالله و بخواهند تعمير كنند آن چيزى كه در اين قريب پنجاه سال بر ما گذشته است و آن چيزى كه از بيست و چند سال پيش از اين به وسيله آمريكا بر مملكت ما گذشته است، سال‏هاى طولانى لازم است تا ما ترميم كنيم اينها را. ما مى‏خواهيم چه بكنيم روابط داشته باشيم با آنهائى كه مى‏خواهند ما را بچاپند؟ رابطه ما با آنها غير از اين است كه رابطه چپاولگر و چپاول بشو است؟ براى چه ما مى‏خواهيم اين را؟ درها را همه را ببندند و ما را محاصره اقتصادى بكنند، ما خودمان در اينجا مملكت وسيعى داريم، آب هم داريم، خدا باران هم به ما مى‏دهد، خودمان مى‏كاريم و مى‏خوريم و هيچ احتياجى به اين مسائل نداريم. آنها نترسانند يك ملتى را كه مى‏خواهد خودش را به كشتن بدهد تا استقلالش را حفظ بكند. اين استقلالى كه ما پيدا كرديم و اين آزادى كه ما پيدا كرديم يك هديه آسمانى است، يك هديه الهى است به ما رسيده و ما مكلفيم اين را حفظش كنيم. اگر ما اين را حفظش نكنيم قدردانى از نعمت خدا نكرده‏ايم كفران كرده‏ايم نعمت خدا را. ما بايد اين را حفظش بكنيم. ما از اين تهديدهائى كه مى‏كنند و كشتى‏هايشان را مى‏آورند در مثلاً خليج و امثال اينجا و از آن طرف و از آن طرف و اينها، حالا ديگر اين حرف كهنه شده. پيشتر بله، زمان سابق اينطور بود كه تا يك قراردادى را مى‏خواستند تحميل كنند يا يكى يك مثلاً ناله‏اى مى‏زد يك كشتى از انگلستان مى‏آمد در آب‏هاى خليج، تمام مى‏شد مساله.

امدادهاى غيبى خداوند عامل شكست ظالمين و پيروزى مسلمين

حالا همه كشتى‏هايتان را هم بياوريد اينجا، همه طياره‏هايتان را هم بفرستيد اينجا، مسأله حالا غير سابق است، ما اتكال به خدا داريم، ما براى اين جهان يك مدبر را مى‏دانيم هست. آنهائى كه تاكنون توجه نداشتند خوب توجه پيدا بكنند كه يك ملتى كه هيچ نداشت جز الله اكبر و او همه چيز است چطور همه قوا را كنار زد و اين قواى شيطانى كه همه پشتيبانش بودند، نه فقط ابرقدرت‏ها، قدرت‏هاى پائين دست هم دنبال او بودند و ما را نمى‏گذاشتند در يك مملكتى زندگى كنيم و فعاليت كنيم، همه موافق با او بودند. اين چه بود كه اين ملت ضعيف بدون تجهيز بدون تدريب‏(1) نظامى را بر اينهمه قدرت‏ها غلبه داد؟ اين جز اين بود كه رعبى را كه خدا در دل‏هاى اين سران انداخت، ما را به رعب، به رعبى كه خدا در قلب اينها انداخت پيروز كرد؟ اين جز همان است كه در صدر اسلام هم يك عده قليل را بر عده‏هاى كثير پيروز كرد و همچو رعبى در قلب انداخت كه نتوانستند مقاومت كنند در مقابل سى هزار جمعيت عرب كه هر چندتايشان يك شمشير داشت و هر چندتايشان يك شتر داشت و آنها هفتصد هزار جمعيت بودند كه شصت هزارشان طليعه بود و غلبه كردند اينها بر آنها، چه بود؟ اين جز اين بود كه يك دست غيبى در كار است؟! نبايد بيدار بشوند آنهائى كه توجه به معنويات ندارند و به اين غيب ايمان نياورده‏اند؟ نبايد بيدار بشوند؟ كى اين هليكوپترهاى آقاى كارتر را كه‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 140

مى‏خواستند به ايران بيايند ساقط كرد؟ ما ساقط كرديم؟ شن‏ها ساقط كردند، شن‏ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بين برد. اين باد مأمور خداست، اين شن‏ها همه مأمورند. تجربه بكنند باز.

مشت‏هاى گره كرده را كه مشت‏هاى الهى است حفظ كنيد

لكن ما نبايد مغرور بشويم. من به ملت ايران عرض مى‏كنم كه مغرور نشويد. تمام قدرت، قدرت خداست و بايد اتكال به او بكنيد و خودتان را فانى بكنيد در آن قدرت بزرگ. مادامى كه ملت ايران همان قدرت اول را كه قدرت معنوى بود و با الله اكبر پيش برد، مادامى كه اين حفظ بشود شما بيمه هستيد، بيمه الهى هستيد. خدا نكند كه دست‏هائى كه الان در كار هست و مى‏خواهند شما را مأيوس بكنند، اينها در اين شيطنت‏شان پيروز بشوند و شما را از آن حالى كه در اول انقلاب داشتيد منحرف كنند كه آن روز، روزى است كه خداى تبارك و تعالى عنايتش را خداى نخواسته از شما برمى‏دارد و شما به همان حال‏ها مى‏افتيد. حفظ كنيد، حفظ كنيد آن حالى كه در اول نهضت داشتيد، شما نهضت براى شكم نكرديد، شما نهضت براى اطاق و حياط نكرديد، شما نهضت نكرديد براى اينكه يك مقامى پيدا بكنيد، شما آرزوى شهادت نمى‏كنيد به اينكه برسيد به يك مثلاً فرشى و يك نوائى. اين حال را كه حالى است الهى حفظ كنيد و مادامى كه اين حفظ بشود شما پيروز هستيد و من وعده پيروزى به شما مى‏دهم و خداى تبارك و تعالى وعده پيروزى داده است به شما ان تنصروالله ينصركم اقدامتان را ثابت نگه داريد و مشت‏هاى گره كرده را كه مشت‏هاى الهى است حفظ كنيد و از هيچ ابرقدرتى نترسيد و از هيچ تبليغاتى، هيچ خوفى نداشته باشيد ما راه خودمان را مى‏رويم و آن راه خداست.

بيدارى مستضعفين اولين گام در مقابله با مستكبرين

و من اميدوارم كه اين هيأت‏هائى كه آمدند و رسيدگى كردند گرچه نمى‏توانند رسيدگى كنند، آنها نمى‏توانند به همه دردهاى ما برسند اسناد را به شما داده‏اند و اگر رفتيد آن محل را هم ديديد و آن چيزهائى كه در آنجا هست كه هيچ شباهتى به سفارتخانه ندارد آنوقت تصديق مى‏كنيد كه مسأله، مسأله گروگان گرفتن يك عده ديپلمات نيست اين چيزى است كه قلم خارج و مطبوعات خارج به شما تحميل كرده است كه بگوئيد ديپلمات‏ها، والا اگر اينها را ببينند مى‏فهميد كه اين محل، محل ديپلمات نيست و اين اشخاص، اشخاص ديپلمات نبودند. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به همه ما و به همه مظلومين عالم و به همه مستضعفان جهان پيروزى عنايت كند تا همه از زير بار اين ابرقدرت‏ها خارج بشوند و مسأله‏اى است كه بايد بشود. مسأله اينطور شده است كه ديگر مستضعفين در مقابل مستكبرين قيام كرده‏اند، بيدارى اول قدم است، او قدم يقظه است. در سير عرفانى

صحيفه نور ج 12 صفحه 141

هم يقظه اول قدم است. در اين سير، اين هم سير الهى و عرفانى است. بيدارى اول قدم است و كشورهاى اسلامى، ملت‏هاى مسلم، ملت‏هاى مستضعف در سرتاسر جهان، اينها بيدار شده‏اند و سياه‏هاى آمريكائى كتك اين بيدارى را مى‏خورند و انشاءالله پيروز خواهند شد.

والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها