0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:32 AM

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 81

تاريخ: 23/2/59

بيانات امام خمينى در جمع پرستاران و پزشكان بنياد خدمات پزشكى امام خمينى

پزشكى و پرستارى از شغل‏هاى بسيار ارزنده است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

انسان در انتخاب شغل‏ها و ساير انواع انتخابات آزاد است، آزاد خلق شده است و در اسلام آزادى به او اعطا شده است، لكن خود انسان‏ها در انتخاب شغل، مختلف هستند و اين اختلاف تابع آن اختلاف نفسانى خودشان و اختلاف باطنى خودشان است. يكى دزدى را انتخاب مى‏كند شغل، يكى غارتگرى را براى خودش شغل انتخاب مى‏كند، يكى شغل هروئين فروشى و مواد مخدره فروشى و امثال اينها را انتخاب مى‏كند. انتخابات، يك انتخاب آزادى است كه تابع آن نفسيت اشخاص است. نفوس انسان در اين عالم به حسب خلقت اختلاف دارد و به حسب تربيت‏هائى هم كه در محيطها مى‏شود باز يك اختلافات زيادى در اين تربيت‏ها حاصل مى‏شود. در يك محيط مى‏بينيد كه تربيت‏ها، تربيت‏هاى ضد انسانى است، ضد اخلاقى است و در يك محيط تربيت‏هاى انسانى است.

از جمله شغل‏هاى بسيار مقدس پزشكى است، شغلى است كه اگر پزشك‏ها به تكاليف خودشان، تكاليف انسانى خودشان عمل بكنند، اين شغل بسيار شريف و يك عبادتى است. و همين طور پرستارى، اين شغل پرستارى از شغل‏هاى بسيار شريفى است كه اگر چنانچه انسان با وظايف انسانى و شرعى خودش عمل بكند، اين يك عبادتى است كه در فراز عبادت‏هاى درجه اول است. البته مسووليت‏هائى هم دارد، هم در پزشك و هم در نرس‏ها و هم در همه قشرهائى كه در بيمارستان‏ها هستند يك مسووليت بزرگى هست برايشان. پزشك‏ها همچو نباشد كه براى جمع‏آورى مال و منال اين خدمت را انجام بدهند. خدمت بكنند، خدمت بكنند و نظرشان خدمت به انسان‏ها كه بندگان خداست باشد تا اين شغل عبادت بشود، آن منافعى هم كه پيدا مى‏شود، منافعى است كه از اين عبادت برايشان پيدا شده است و اما اگر بنا باشد كه آنها خداى نخواسته انحراف داشته باشند و گاهى انحرافات به جائى برسد كه جان‏هاى مردم را در خطر بيندازد، اين يك جنايتكار است مثل همان جنايت‏هائى كه ساواكى‏ها مى‏كردند، يا يك قدرى بدتر. و همين طور پرستارها، پرستارى از بيمار امر بسيار مشكلى است لكن خيلى ارزشمند است. انسان با يك بيمارى به طور محبت، به طور برادرى، به طور خواهرى مراعات احوال او را بكند و اين براى انجام يك وظيفه انسانى الهى باشد، از عبادات بسيار ارزشمند است. شما متوجه باشيد كه شغل شما شغل بسيار شريفى است و از

صحيفه نور ج 12 صفحه 82

آن طرف مسؤوليتش هم زياد است، مسؤوليتش را خود شما مى‏توانيد جبران بكنيد، به محبت كردن به مرضى. اينها احتياج دارند به محبت بيش از آن كه احتياج به دوا دارند. يك مريضى كه از خانه‏اش آمده است در بيمارستان، اين مريضى خودش را مثل اينكه يك غريب مى‏داند، اگر چنانچه اين پرستارها با او با ملايمت، با رفتار انسانى، با محبت، مثل برادر و خواهر با او رفتار كنند، اين حس غربت از او منفصل مى‏شود و آرامش برايش حاصل مى‏شود و اين آرامش روحى در بهبودى او كمك مى كند، كمك طبيب است، كمك پرستار است. شما متوجه باشيد كه اين شغل را خداى نخواسته آلوده نكنيد به جهات مادى، به جهات دنيائى، كه هم كار كرده باشيد و هم اجرا الهى نبرده باشيد. شما كارى بكنيد كه اين شغل شما الهى باشد، براى خدا باشد. منافات ندارد اينكه براى خدا باشد لكن به شما هم مثلاً اجرى بدهند. اينها منافات با هم ندارند. شما توجه داشته باشيد به اينكه با اين بيماران خوشرفتارى كنيد، كمك كنيد آنها را، دلجوئى كنيد از آنها. اينها افسرده هستند، بايد دلجوئى كنيد. اين شغل شما از آن شغل‏هاى بسيار ارزنده است.

غارتگران در كردستان در صدد هستند راه را براى اجانب باز كنند

لكن ما مى‏بينيم كه اشخاص ديگرى هم در اين دنيا هستند كه انتخاب مى‏كنند يك شغل‏هاى بدى را، مثلاً شما ملاحظه كنيد در كردستان يك دسته‏اى از مردم هستند كه اينها تابع اجانب هستند و به مملكت خودشان خيانت مى‏كنند و به افرادى كه در محيط خودشان و از جنس خودشان هستند، خيانت مى‏كنند و دسته‏بندى مى‏كنند براى اينكه مردم را ناراحت كنند و ديديد كه در اين مدتى كه گذشت بر اينها، چه جناياتى كردند و چه غارتگرى‏هائى از همان‏هائى كه مى‏گويند ما طرفدار آنها هستيم، ادعا مى‏كنند كه ما طرفداريم، طرفدار خلق هستيم، لكن‏روند خرمن‏هاى آنها را آتش مى‏زنند، خانه‏هاى آنها را خراب مى‏كنند. حالا هم كه شكست خورده‏اند، از قرارى كه اطلاع مى‏دهند شروع كرده‏اند به اذيت و آزار مردم و غارتگرى و كارهاى رذالت ديگر. يكى هم شغل پاسدارى را براى خودش انتخاب مى‏كند، يكى هم شغل ژاندارمرى را براى خودش انتخاب مى‏كند، يكى هم شغل ارتشى را انتخاب مى‏كند. اينها اگر چنانچه به وظايف خودشان عمل كنند، به وظايف انسانى خودشان عمل كنند، به اعتبار اينكه خدمتگزار اسلام هستند، خدمتگزار مملكت اسلامى هستند، حافظ كشور هستند، شغلشان يك عبادت است، و اگر خداى نخواسته كشته شدند، يك شهادت. اشخاصى كه الان در اين كردستان كشته شده‏اند و مع الاسف زياد هم هستند از سپاه پاسداران، از ژاندارمرى، از لشكرى‏ها و آنها و از ساير مردم، اين بسيار موجب تأسف من است كه يك دسته‏اى اينطور از انسانيت دور باشند كه جمعيتى كه، ارتشى كه آمده است براى حفاظت آنها، براى حفاظت كشور آنها و پاسدارانى كه آمده‏اند براى حفاظت شهر آنها، براى حفاظت مملكت آنها، آنها در عين حالى كه در گفته‏هايشان مى‏گويند كه ما مى‏خواهيم با ارتش همراه باشيم و برويم و سرحدات را حفظ كنيم، راه نمى‏دهند به اين ارتش برود سراغ سرحدات كه سرحدات در خطر هست. اين چه جور جمعيتى هستند؟ چقدر انسان بايد متاسف

صحيفه نور ج 12 صفحه 83

باشد از اين مردم كه اينطور تربيت شده‏اند و اينطور از انسانيت دور شده‏اند و يك حال سبعيت به خودشان گرفته‏اند كه اصلا نصيحت به آنها هيچ اثر ندارد. من از اول اين بساطى كه اينها در آورده‏اند نصيحت كردم آنها را، سفارش كردم به ارتش، به سران ارتش سفارش كردم، به سران ژاندارمرى كه با مسالمت رفتار كنيد با آنها با خشونت رفتار نكنيد و عمده هم نظر اين بود كه خوب، اشخاص بيگناهى در اين محيطها هست، لكن ژاندارمرى و لشكرى و پاسداران يك قدرى كه دست نگه داشتند آنها حمله كردند. دائماً در صدد اين هستند كه گول بزنند طرف را، دائماً در صدد اين هستند كه در قراردادهايشان خيانت بكنند، دائماً در صدد اين هستند كه راه را باز كنند براى اجانب، راه را باز كنند براى آمريكا يا براى شوروى، فرق ندارد. اين چه جور جمعيتى هستند؟ من متأسف هستم از اينكه چرا بايد انسان اينقدر منحط باشد، اينقدر بد طينت باشد كه در كشور خودش، اهل مملكت خودش، اهل دين خودش را اينطور در زحمت واقع كند و اينطور خرابى بار بياورد و مملكت را بخواهد به باد بدهد و به دست دشمن‏هاى اسلام بسپارد، دشمن‏هاى ايران بسپارد. من تأسفم از آنها از باب اين است كه چرا آدم نيستند و تأسف ديگرم راجع به اين كشتن‏هائى كه، اين شهدائى است كه در راه اسلام شهيد شدند كه عده شان خيلى زياد است در همين كردستان و در ساير مناطق عده‏شان هم خيلى زياد است. هر روز به ما اطلاع مى‏دهند كه در كجا كى را كشته‏اند، چند نفر، در كجا چند نفر. و اين اسباب تأسف است از طرفى و اسباب مباهات است از طرف ديگر. اين نهضت اسلامى براى اين دسته اين تحول را به بار آورده است كه اشخاصى كه اصلاً وارد در اين كارهاى جنگى نبوده‏اند يكدفعه متحول شده‏اند و اشخاصى كه جنگى شده و اشخاصى كه در راه اسلام فداكارى كرده‏اند و شهيد داده‏اند و من در عين حالى كه بسيار متأسف هستم از اين عزيزانى كه از دست ما رفته است و ليكن مباهات مى‏كنم به اين تحولى كه از براى آنها پيدا شده و آنها بحمد الله به وظايف شرعى و دينى خودشان عمل كرده‏اند و جان خودشان را براى خدا فدا كرده‏اند و خداى تبارك و تعالى به آنها هر چه بخواهند در آن عالم مى‏دهد براى اينكه هر چه داشته‏اند داده‏اند و خدا هر چه بخواهد به آنها خواهد داد. و من باز بر مى‏گردم سراغ شما خواهران و عزيزان كه توجه داشته باشيد در اين محيطى كه هستيد رعايت احكام اسلام را بكنيد. مملكت اسلامى است، جمهورى اسلامى است، بايد در همه شوونش تحول حاصل بشود. همانطور كه مى‏بينم تحول روحى از براى شما حاصل شده است، همين طور بايد در اعمال هم يك تحولى زياد حاصل بشود، تخلف از موازين الهى نشود و با رحمت و عطوفت با اين كسانى كه در زير دست شماها، چه پزشكان و چه نرس‏ها و چه ساير قشرهائى كه در آنجا خدمت مى‏كنند. خدمت شما يك خدمت بسيار با ارزشى است، خدمت مشكلى است. پرستارى، پزشكى، هر دو مشكل است و اما بسيار شريف است در صورتى كه به آن وظايفى كه بايد بشود عمل بكنند و من دعاگوى شما همه هستم و آنقدرى كه از من مى‏آيد اين است كه براى مرضاى شما دعا كنم كه كمك شما باشند و براى شماها هم دعا كنم و براى پزشكان هم دعا كنم و براى همه اهالى كشور عزيزمان دعا كنم. خداوند همه شما را با سعادت و سلامت و رفاه قرار دهد.

والسلام عليكم و رحمه‏الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها