پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391 2:31 AM
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى بسيج شهرستانها
در دفاع از اهداف اسلامى و دستاوردهاى نهضت، بسيج بايد عمومى باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
اول بايد تشكر كنم كه آقايان زحمت كشيدند تشريف آوردند اينجا كه از نزديك با هم ملاقات كنيم. ما الان كه با قدرتهاى بزرگ دنيا مواجه هستيم، حال دفاعى داريم يعنى ما مدافع از آن چيزهائى كه نهضت ما، قيام ما براى ما هديه آورده است و از اهداف اسلامى و از كشور اسلامى خودمان و از تمام چيزهائى كه مربوط به اسلام و مربوط كشور است در حال دفاع هستيم و در حال دفاع، بسيج بايد عمومى باشد. يعنى قضيه جهاد يك قضيه است، قضيه دفاع قضيه ديگر. قضيه جهاد يك شرائطى دارد، براى اشخاص خاصى هست، براى گروه معينى هست با شرائطى، لكن قضيه دفاع، عمومى است. مرد، زن، بزرگ، كوچك، پير، جوان همانطورى كه عقل انسان هم حكم مىكند كه اگر كسى هجوم آورد براى منزل يك كسى، اهالى آن منزل، هر يك كه هست دفاع مىكنند از خودشان. اگر چنانچه هجوم آورد كسى به شهر يك كسى، اهالى شهر براى حفظ جهات خودشان دفاع مىكنند ديگر اينجا هيچ شرطى نيست، همه دفاع بايد بكنند. و اگر به كشور ما، كشور اسلامى ما هجوم بكنند و بخواهند تعدى بكنند، تجاوز بكنند، بر همه افراد مملكت، بر همه افراد كشور، چه زن، چه مرد، كوچك، بزرگ، اينجا ديگر شرطى نيست، بر همه واجب است كه دفاع كنند و لهذا حال دفاع فرق دارد با حال جهاد، حال جهاد شرائط دارد، حال دفاع شرطى ندارد، بايد دفاع بكنند حتى يك پيرمردى هم كه خيلى كار از او بر نمىآيد بايد شركت كند در دفاع، آنقدر كه مىتواند دفاع كند.
با تمام قوا مهيا شويد به طورى كه موجب ترس و عقب نشينى دشمن گردد
و ما امروز كه مواجه هستيم با قدرتهاى بزرگ، و شيطنتهاى بزرگ، ما بايد مهيا شويم براى دفاع البته اين احتمال بسيار كم است كه ما يك وقت محتاج به دفاع نظامى بشويم، كم است احتمال، براى اينكه قدرتهاى بزرگ هم مىدانند كه نبايد حالا هجوم كنند لكن هر چه هم احتمال كم است لكن از باب اينكه دفاع از يك مملكتى است، دفاع از اسلام است، اين محتمل، بزرگ است از اين جهت ما بايد مهيا بشويم. مهيا شدن يكى اين است كه با قوه، چه قوه افرادى و چه قواى ديگر بايد مهيا بشوند چنانچه قرآن كريم دستور داده است و مهياشدنمان هم به طورى باشد كه با اين مهيا شدن
بترسند آنهائى كه بناى، خيال هجمه دارند، دشمنانتان بترسند از قوه شما. اگر بنا شد كه در يك كشور سى و چند ميليونى، بيست ميليون قيام كردند براى اينكه مهيا كنند خودشان را از براى دفاع، ولو آن تتمه هم در وقتى كه مقتضى شد و محتاج به دفاع شد آنها هم بايد بكنند لكن حالا كه مىخواهيم ما مهيا بشويم، بايد اين بيست ميليون يعنى همه جوانها، همه اشخاصى كه ازشان كارى برمىآيد بايد خودشان را مهيا كنند، آن روزى را ملاحظه كنند كه يك وقت دشمن رو آورد به طرفشان، هم بايد تجهيزات مهيا بشود به قدرى كه بترساند دشمنها را و هم بايد قواى افراد، قواى نظامى، قواى چريكى، قواى پارتيزانى بايد مهيا بشود و هم قوه ايمان بايد زياد بشود.
توجه به خداى تبارك و تعالى و مبدأ قدرت است كه شما را پيروز مىكند
يك فردى كه با قوه ايمان پيش رود با افراد زيادى كه همان قوه دارند لكن ايمان ندارند اين مقابله مىكند. در اسلام اگر ملاحظه كرده باشيد، در بعضى از جنگها كه پيش آمد براى مسلمين و مسلمين يك عده كمى بودند تمام قوايشان به حسب آنطورى كه در تاريخ هست ظاهراً سى هزار بود و پيشقراول لشكر روم ظاهراً بود، پيشقراولشان شصت هزار بود و دنبالش هشتصد يا هفتصد هزار جمعيت با ساز و برگهائى كه آنوقت روم و ايران داشتند اين كتيبه آنها يعنى پيشقراولهاى آنها وقتى كه رو آوردند كه شصت هزار ظاهراً بود، يكى از سردارهاى اسلام گفت كه من با سى نفر مىروم با اينها مقابله كنم با سى عدد و ما اگر اينها را ترسانديم و سى نفرمان رفت و شصت هزار نفر را عقب نشاند، اين چشم زخم اسباب اين مىشود كه اينها آن لشكر بزرگشان هم شكست بخورد. خوب اشخاصى كه آنجا بودند گفتند سى تا آخر نمىشود، شصت هزار نفر با سى نفر؟ بالاخره قرار شد كه شصت نفر آدم برود و اينها مهيا شدند و شصت نفر از جوانها مهيا شدند و شب شبيخون زدند به اين اردوى شصت هزار نفرى، هر نفر مقابل هزار نفر و شكست دادند اينها را و اين اسباب اين شد كه لشكر روم كه تهيه ديده بود و هشتصد هزار هم دنبالش بود، آنها هم شكست بخورند و بروند سراغ كارشان. اين قوه ايمان است يعنى يك مؤمنى كه اگر بكشد، بهشت مىرود و از اينجا بهتر است و اگر كشته بشود، بهشت مىرود و از اينجا بهتر است، با يك همچو حربهاى كه حربه ايمان است، اين ديگر ترسى از اين ندارد كه كشته بشود. اين شهادت را براى خودش يك سعادت مىداند. آنهائى كه مقابل شما هست، براى دنيا مىزنند، آنهائى كه اعتقاد به ماوراى طبيعت ندارند، اعتقاد به قيامت ندارند، اعتقاد به بهشت و جهنم ندارد، آنها براى همين دنياست، مىخواهند دنيايشان درست بشود. خوب كسى كه مىخواهد دنيايش درست بشود، اگر بميرد، هيچ اين نمىتواند بزند تا آنجائى كه بميرد، اين مىخواهد هى خودش را حفظ كند كه غلبه كند و دنيايش چه بشود. اما اين آدمى كه براى خدا، اين آدمى كه براى مقصد الهى قدم برمىدارد و وارد ميدان مىشود، اين آدم براى دنيا نيست تا اينكه لرزهاى در قلبش بيابد، اين براى خداست. شما الان كه مهيا هستيد و رفقاى شما، دوستان شما و آنهائى كه تربيت مىخواهند بشوند به اين تربيت اسلامى، به اين تربيت نظامى، اينها اين حربه اسلام كه، سلاح اسلام كه
عبارت از ايمان است، بايد به اين هم مجهز بشوند و اگر به اين مجهز شدند اين، طرفشان را مىترساند، همين قوه ايمان شما ملاحظه كرديد كه ايران ولو سى و چند ميليون جمعيت دارد لكن در دو سال پيش از اين، اين سى و پنج ميليون جمعيت به فكر اين معنا كه بزنند - و عرض بكنم كه جنگ بكنند اينها نبودند، اسلحه هم كه نداشتند اما خدا خواست كه سى و پنج ميليون جمعيت بسيج ايمانى بشوند براى خدا يك تحولى پيش آورد خدا كه نفوس اين سى و چند ميليون جمعيت را متحول كرد به يك نفوس داراى ايمان، قدرت ايمانى پيدا كردند يعنى جوانها ترسيدند از اينكه حالا اگر رفتند مقابل تانك كشته بشوند. شهادت را مىخواستند. مىدانيد كه جوانهاى ما شهادت را مىخواهند و از آنها گاهى وقتها كه با من ملاقات مىكنند گاهى بعضىشان قسم مىدهند، بعضى از خانمها قسم مىدهند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم و من دعا مىكنم كه آنها ثواب شهيد را ببرند و پيروز بشوند. وقتى شما مجهز باشيد به جهاز ايمان و آن ايمان وادار كند شما را كه مجهز بشويد به سلاحهاى مشابه سلاح طرفتان يا مثل چيزهائى كه در اينجاها امكان دارد، آن پشتوانه ايمان است كه شما را پيروز مىكند توجه به خداى تبارك و تعالى و مبدأ قدرت است كه شما را پيروز مىكند. شما و همه دوستانى كه مىخواهيد مهيا بشوند از براى اين ارتش بيست ميليونى كه انشاءالله موفق بشوند به همه آنها سفارش اين معنا را كه قدرت ايمان در خودتان ايجاد كنيد، اطمينان قلبى پيدا بكنيد، قوه الهى در خودتان ايجاد كنيد. اين قوه الهى و قدرت الهى موجب اين معنا مىشود كه خداى تبارك و تعالى طرف شما را بترساند و هر چند هم زياد باشند شما غلبه به آنها بكنيد. و من اميدوارم كه شما هم آن چيزهايى كه در نظام هست و يا در چريكى هست و يا در پارتيزانى هست و در اين چيزها كه هست، به شايستگى به خوبى ياد بگيريد و هم تجهيزات به مقدارى كه امكان دارد براى يك مملكت، آن تجهيزات را هم دولت فراهم خواهد كرد براى يك موقع كه لازم است. هم تجهيزات داشته باشيد كه بحمدالله ايران دارد، تجهيزات مدرن دارد ايران، و از همه اينها بالاتر قدرت ايمان است كه خودتان را تربيت كنيد، تزكيه كنيد، توجه به اين نباشد كه من با قدرت خودم مىخواهم كى را بزنم زمين و فرض كنيد غلبه كنم. توجه اين باشد كه با قوه الهى پيش برويد يعنى دستتان را، چشمتان را، نفستان را، همه چيزهائى كه در اختيار شماست اينها را تبديل كنيد از قواى شيطانى به قواى الهى. انسان اگر غفلت كند، قوايش، قواى شيطانى است، چشمش هم شيطانى است، دستش هم شيطانى است، لكن اگر تربيت كند خودش را همه الهى مىشود، همه قواى شما قوه الهى مىشود و قوه الهى غلبه خواهد كرد.
شما ابداً نبايد خوف محاصره اقتصادى و نظامى را داشته باشيد
خداوند انشاءالله شمارا به همه دشمنان اسلام غلبه بدهد و شما ابداً، ايران ابداً نبايد خوف اين معنا را داشته باشد كه اينها مىخواهند محاصره اقتصادى بكنند، اينها مى خواهند محاصره نظامى بكنند، نه ما از محاصره اقتصاديش مىترسيم، كسى كه اسلام را، نهضت اسلامى را منشاء همه چيزها مىداند و مىخواهد مجاهده كند با يك طايفهاى كه مىخواهد هجوم كنند بر اسلام و كيش انسان و
بر مملكت انسان و بر نواميس اين مملكت و اينها، اين خوف از اين ندارد كه كسى حمله بكند. همانطورى كه آنجا يك نفرشان مقابل هزار نفر ايستادند، شما هم يك نفرتان مقابل هزار نفر انشاءالله مىايستيد و دفاع از مملكتتان مىكنيد و هيچ ترس از اين معنا كه آنها داراى چه و چه هستند، اينها طبلهاى توخالىشان زيادتر از واقعيت است، البته خوب، واقعيت هم دارد، مجهز هم هستند لكن يك خوفى در دل اينها هست.
ننگ است براى اروپا كه به دنبال تثبيت جنايتكارى چون كارتر باشد
يك كسى كه تمام توجهش به اين هست كه رئيس جمهور بشود، همه اين حرفهائى را كه مىبينيد الان پيش آورده آقاى كارتر، هيچ ابداً مطرح نيست پيش او كه مملكت امريكا چه بشود، چه بشود، او همهاش دنبال اين هست كه حالا يك چهار سال ديگر هم رئيس جمهور بشود و چهار سال ديگر هم اين جنايات را بكند، همه مقصدش اين است و مثل اينكه شكست هم خورده است در اين معنا و اينها هر قدمى كه برمىدارند به خيال خودشان مىخواهند پيش ببرند، پيش مملكت خودشان آراء پيدا بكنند نه اينكه مىخواهند يك كارى انجام بدهند براى كشورشان، مىخواهند راى پيدا بكنند، خوشرقصى بكنند براى آمريكا كه راى پيدا بكنند. يك كسى كه اينطور است، اين قدرت اينكه بتواند يك كارهاى اساسى بكند ندارد، اين بايد همهاش، نقشهاش و عقلش دنبال اين است كه راى پيدا بكند و لهذا مىبينيد كه حالائى كه گفته است كه من محاصره اقتصادى مىكنم و مىبيند كه موافقش كم است و غالباً زير اين بار نمىروند و همچو نيست كه همه نوكر آقاى كارتر باشند و يا وابسته به آمريكا باشند، همه اينها خودشان استقلال دارند، خودشان عقل دارند، عيب است براى يك اروپائى كه دنبال آقاى كارتر باشد، آن هم دنبال چه؟ دنبال اينكه راى براى او درست كند. همه ممالك غربى، همه عقلشان را روى هم بگذارند و قوتها، قوههايشان را روى هم بگذارند و همه دنبال اين باشند كه آقاى كارتر راى پيدا بكند و غلبه بكند بر رقيبهاى خودش در قضيه جمهورى، اين يك ننگى است براى بشر، براى انسان. مگر اروپائىها يا سران كشورهاى اروپائى انسان نيستند، خوب آنها بايد توجه به اين معنا بكنند كه اين آقا آخر چه مىخواهد درست كند، اينكه توبرهاش را برداشته و دور دارد مىگردد و گدائى مىكند كه اين اقتصاد، تو هم موافقت كن، تو هم با ما موافقت كن، تو هم با ما، اين دنبال اين مىگردد راى پيدا بكند، همه عالم خودشان را ذليل اين بكنند و زحمت براى خودشان ايجاد بكنند و ننگ براى خودشان ايجاد بكنند، اينهائى كه همه مىگويند ما براى حقوق بشر مثلاً اقدام مىكنيم، يك سى و چند ميليون جمعيت را در محاصره اقتصادى (به خيال خودشان) درآورند و يك وقت هم فرض كنيد به محاصره نظامى درآورند، همهاش چه؟ خوب براى چه شما اين كارها را مىكنيد؟ براى اينكه آقاى كارتر راى بياورد و چهار سال ديگر جنايتى بكند؟ من گمان نكنم كه يك كسى كه استقلال داشته باشد و قوه فكرى و استقلال فكرى داشته باشد اين زير اين بار برود كه همه قوههايش را صرف بكند كه يك آقائى مىخواهد در آمريكا مثلاً چه بكند، خودش را رسوا بكند و بين جمعيتهاى دنيا، بين
جمعيتهاى مستضعفين كه غلبه دارند بر همه چيز و اگر خداى نخواسته يك وقت همچو بى عقلى كردند، شكست مال اروپاست و آمريكاست و شرق و غرب، مال آنهائى كه مستضعفين هستند، نيست براى اينكه ملتها موافق با ما هستند و آنى كه مخالف با ما هست دولتها يا اكثرشان يا بعضىشان از دولتها هستند مثل دولت عراق.
بر ملت و ارتش عراق واجب است كه پشت كنند به حزب مشترك بعث و متصل شوند به اسلام
دولت عراق از اول دولتى نبود، اينها مجلس هم ندارند، شما خيال مىكنيد حالا يك دولتى است، يك دولتى است كه يك عده نظامى آمدند و خودشان دور هم نشستند و هر چه مىخواهند مىكنند، با مردم هيچ تماسى ندارند، اينها پوسيده هستند، اين صدام حسين عقلش هم خيلى عقل درستى نيست، پوسيدهاند اينها و حالا هى نقشه مىكشد براى اينكه ما چه و فلان، و همه حرفهايش هم اين است كه ما عرب هستيم. اين كلمهاى كه ما عرب هستيم ملتهاى مسلمان بدانند كه معنايش اين است كه ما عرب هستيم اسلام را نمىخواهيم. اگر اين كسى كه مىگويد مقصد من اين است كه عرب چه بشود (عرب در مقابل اسلام مىخواسته يك وقتى بايستد) اينها مىگويند كه ما مىخواهيم مجد بنىاميه را (تصريح به اين معنا مىكنند) ما مىخواهيم مجد بنىاميه را چه بكنيم. خوب بنىاميه را ديديد و ديدند و تاريخ ديد كه مقابل اسلام بودند.
اينها مىخواهند به همان زمان جاهليت برگردند كه قواى عربى باشد و اسلام از آن خبرى نباشد، تازه اينها اعتقاد به اسلام ندارند. ملت عرب مىداند كه حزب اينها را مرحوم آيت الله حكيم، حكم به شركشان كرد، مشرك گفت هستند اينها. اينها الان يك دسته مشركين هستند به امر مرحوم آيت الله حكيم كه از آنوقت اينها را گفت مشرك هستند و ملت عرب بايد اگر چنانچه براى خدا، براى اسلام مىخواهند عمل بكنند، با اينها مخالفت بكند. اين ارتش اينها خوب از همين مسلمانها هستند، از همين اهل سنت هستند، از همين شيعهها هستند، از همين مسلمين هستند. خوب اين ارتشى كه از مسلمين است، قيام مىكند و عربيت را در مقابل اسلام مىخواهد؟ يا اسلام را مىخواهد كه اسلام هم عربيت دارد، عجميت هم دارد. اينها ضد اسلامند و بايد اين مملكت شريف عراق خودش را از چنگ اينها بيرون بياورد، اين ارتش عراق بايد همانطورى كه در ارتش ايران وقتى كه فهميدند كه اين دارد جنگ مىكند با اسلام، جنگ با نهضت اسلامى مىكند، همانطور كه اينها قيام كردند و ارتش هم ملحق شد به خود مردم و كلك شاه را كندند، ارتش عراق هم بايد همين كار را بكند. اين جنگ با اسلام است، ارتش عراق حاضر است با اسلام جنگ كند؟ حاضر است سرنيزه را به قرآن بزند؟ اين سرنيزه به قرآن زدن است، بايد واجب است بر آنها، لازم است بر آنها، هم ملت عراق و هم ارتش عراق، ارتش عراق لازم است كه پشت بكند به اين حزب غير اسلامى، پشت بكند به اين افراد غير اسلامى كه يك عدد كمى هستند و همانطور كه ارتش ايران متصل مردم شد، متصل به ملت شد و
كلك اين نظام باطل را كند، شما هم همينطور. شما عذرى پيش خدا نداريد، اين لشكرى كه الان سرنيزه را كشيدهاند و توپ و تانكها را كشيدهاند و با مردم مخالفت مىكنند يا آمدهاند با ايران كه يك مملكت اسلامى است دارند جنگ مىخواهند بكنند يا هجوم مىخواهند بكنند، اين جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسول الله است. ارتش عراق حاضر است كه با رسول الله جنگ كند؟ با قرآن جنگ بكند؟ ايران الان مملكت رسول الله است، ايران الان نهضت اسلامى است، مملكت اسلامى است و قانون اسلامى است حكومت اسلامى است، افراد حكومت همه آراء اسلامى دارند. ما مىخواهيم مملكت اسلامى درست بكنيم، ما مىخواهيم عرب و عجم و ترك و ساير چيزها را همه را در تحت لواى اسلام در بياوريم، چرا نشستهاند؟ چرا عشائر عرب نشستهاند و نگاه مىكنند و اينها به برادرانشان تعدى مىكنند و فوج فوج جوانها را اينها مىكشند در سياهچالها؟ چرا ارتش عراق نشستهاند و يك كسى كه مخالف با اسلام، مخالف با قواعد اسلام، مخالف بر قرآن است از او تأييد مىكنند؟ نمىدانند اينها كه اگر خودشان را بكشند در راه كفر و جنگ با اسلام، عاقبت كسى كه كشته بشود براى كفر و براى مخالفت با اسلام چه خواهد بود؟ نمىدانند كه اگر اينها بخواهند تعدى به ايران بكنند، ايران خردشان مىكند و تا بغداد مى رود، ملت را مىخواهد، دولت را از بين مىبرد. آنوقت اين ارتش اسلامى كه براى اسلام بايد كار كند، آنها همه سعادتمندند، چه كشته بشوند چه بكشند، اما آن كه مقابل اسلام ايستاده، مقابل قرآن ايستاده. مملكت ما مملكت الله اكبر است، مملكت قرآن است، اينها در مقابل قرآن و در مقابل اسلام ايستادهاند و اين ارتش عراق بايد توجه به اين معنا داشته باشد كه اينها را خودش سركوب كند، خودش از بين ببرد اينها را. خوب، صاحب منصبهاى خوب ما داريم در عراق، صاحب منصبهاى صحيح و متدين هستند، خود آنها كودتا كنند و اين را از بين ببرند و حرام است بر آنها كه قدم دنبال اين شخص لعين باشند و بايد قيام كنند بر ضد او و مملكت خودشان را اسلامى كنند و حكومت خودشان را اسلامى كنند و قواعد هم اسلامى باشد، نه مثل حالا كه چهار نفر بنشينند و سرنوشت يك ملت اسلامى را يك چهار نفر كافر كه تابع مىدانم ميشل عفلق هستند كه مسيحى هم نيست حتى مسيحى هم معلوم نيست اين مرد باشد، برخلاف ما و برخلاف اسلام كارى بكنند. خداوند انشاءالله شما را تأييد كند، موفق كند و شما را غلبه بدهد هم بر شياطين باطنى و هم بر شياطين ظاهر.
والسلام عليكم و رحمة و بركاته